واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آفت فوتبال عربي به جان فوتبال ايراني
نویسنده : دنيا حيدري
رويي كه از فوتبال برگشته را هر روز واضحتر از روز قبل ميتوان ديد؛ ورزش محبوبي كه در دههها و حتي سالهاي گذشته جزئي از جذابترين و سالمترين سرگرميهاي مردمي بود كه ساعات فراغت آنها را پر ميكرد و ميتوانست شور و نشاط جامعه را افزايش دهد، امروز چون بيماري افسرده به گوشهاي خزيده است و كمتر كسي رغبت همنشيني با او را دارد. حال و روز نزار امروز فوتبال ايران، ورزشگاههاي خالي از جمعيت كشورهاي عربي حاشيه خليج هميشه فارس را طي سالهاي اخير يادآور ميشود. ورزشگاههايي كه مايه مضحكه هواداران و تماشاگران ايراني بود و شاهزادههاي عرب تمامي بليتهاي آن را خريداري ميكردند كه تماشاي رايگان بتواند تعدادي تماشاگر را به ورزشگاههاي پيشرفته و خوش آب و رنگ آنها بكشاند. تقلا و تلاشي كه همواره از سوي تماشاگران ايراني كه براي حضور در ورزشگاهها و تماشاي فوتبال سر و دست ميشكستند، به سخره گرفته ميشد.
آفت ورزشگاههاي خالي از جمعيت كشورهاي عربي اما حالا به جان ورزشگاههاي ايران نيز افتاده است؛ آفتي كه دليل اصلي آن افت چشمگير و فاحش كيفيت فوتبالي است كه ديگر نميتواند هيچ قشري را به خود جذب كند و روز به روز از تعداد هواداران آن كاسته ميشود و چيزي نمانده تا سكوهاي ورزشگاههاي ايران نيز چون سكوهاي كشورهاي عربي كه مانند درختان بيبرگ زمستاني برهنه بودند، خالي از هر گونه تماشاگري شود. هرچند كه كم شدن فاحش تماشاگران، تنها آفت اين روزهاي فوتبال نيست. اين روزها خيليها از فوتبال رو برگرداندهاند كه تماشاگران تنها نمونهاي از آن هستند.
دور نيست آن زماني كه اسپانسرها براي نقش بستن نامشان روي پيراهن تيمهاي فوتبالي سر و ست ميشكستند. خصوصاً اگر اين تيمها بازيهايشان به صورت مستقيم پخش ميشد. در اين بين دو تيم سرخابي پايتخت همواره در صف اول بودند و شركتها و كارخانجات و ارگانهاي مختلفي، چه دولتي و چه خصوصي خواهان همكاري با اين تيمها بودند؛ چراكه ميدانستند نقش بستن نامشان روي پيراهن بازيكنان اين دو تيم ميتواند سود هنگفتي براي آنها داشته باشد. نه فقط چون بازيهاي اين دو تيم همواره به طور مستقيم توسط صداوسيما پوشش داده ميشود كه هواداران ميليوني و سرمايه عظيم اين دو تيم به سرمايهها و سود روزافزون اين اسپانسرها تبديل ميشدند. اما اين روزها، ضعف كيفي اين رشته ورزشي كه باعث فاصله گرفتن مردم از فوتبال شده، به شدت از ميل و رغبت اسپانسرها براي همكاري با فوتبال كاسته است. به طوريكه دو تيم شاخص پايتخت كه همواره اولويت هر شركت و ارگاني براي همكاري بودند، حال بايد در به در به دنبال اسپانسري در خور شأن خود باشند و دست آخر هم نميتوانند آنچه را كه بايد پيدا كنند و بايد براي تأمين معاش خود كاسه گدايي مقابل ارگانهاي دولتي چون وزارت ورزش بگيرند يا اگر هم قراردادي ببندند، خيلي زود مشخص ميشود كه كلاه بزرگي سرشان رفته است و از هول هليم به ديگ افتادهاند.
اوضاع نذار تيمهايي چون سرخابيهاي پايتخت براي يافتن اسپانسر و ناكامي آنها در اين زمينه ارتباط مستقيم دارد با افت فاحش كيفيت فوتبالي كه ديگر نميتواند تماشاگري را به خود جذب كند. فوتبالي كه روزي سكوهاي هر ورزشگاهي را پر ميكرد و امروز اما حتي توان نشاندن هواداران خود را پاي گيرندههاي تلويزيوني هم ندارد و به همين دليل هم هست كه هر زور از ابهت و اعتبارش كاسته ميشود؛ به اندازهاي كه ديگر حتي توان يافتن اسپانسري كه بتواند جوابگوي نيازهاي روزمرهاش باشد را هم ندارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۰:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]