تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837688808
«دوبار به احمدینژاد رأی دادم؛ متأسفم»
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۱
احمد توکلی - نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی - میگوید در سال 84 بدون اینکه شناخت درستی داشته باشد، دو بار به احمدینژاد رأی داده ولی از رأی خود پشیمان نیست اما متأسف است. به گزارش ایسنا، در زیر، بخشهایی از مصاحبه روزنامه «اعتماد» با توکلی را میخوانید. او در بخشی از این گفتوگو، دولت هاشمی را در حوزه اقتصاد، موفقترین دولت بعد از جنگ میداند و تاکید دارد که دولت خاتمی نیز در این حوزه، دولتی معتدل و به دور از افراط بود. به نظر شما از میان دولتهایی که بعد از جنگ روی کار آمدند، کدام دولت به لحاظ اقتصادی موفقتر از بقیه عمل کرده است؟ دلیل اینکه من منتقد سیاستهای اقتصادی همه دولتها بودهام این است که همه اینها از نظر مدل اقتصادی یک راهحل را انتخاب کردند؛ این راهحل هم چیزی نبود جز سیاست تعدیل صندوق بینالمللی پول. البته بعضی دولتها بیشتر و بعضی کمتر این سیاستها را اجرایی کردند. در حالی که احمدینژاد اصرار زبانی روی عدالت داشت اما از همان مدل تعدیل استفاده میکرد. سکانداران اقتصادی وی حامیان همان سیاست بودند که در سطح وزیر اقتصاد یا تئوریسینهای اقتصادی دولت ایفای نقش میکردند. خوب طبیعتا این مدل برای همه دولتها عوارضی را به همراه داشت. البته این عوارض با توجه به عملکرد دولتها شدت و ضعف داشت. البته آقای هاشمی یک تفاوت اساسی با همه روسای جمهور بعد از جنگ داشت، تفاوت هم این بود که سیاستمدار پختهای بود. وقتی سیاست تعدیل را اجرایی کرد و کشور در سال 1374 دچار تورم بالایی شد، خیلی زود ترمز دستی را کشید و دنده عقب رفت. کارش هم کار درستی بود. در عرض یکسال توانست تورم نزدیک به 50 درصد را به 23 درصد برساند. در حقیقت سیاست تثبیت را جایگزین سیاست تعدیل کرد. روسای جمهور دیگر کمتر از این کارها کردند. شجاعت دور زدن را نداشتند. این فرق آقای هاشمی با دیگران بود. در کل یکی از آثار سیاستهای تعدیل، رشد ناپایدار و تشدید فاصله طبقاتی است. تقریبا این مشکلات در همه این دوران بود. البته باید اشاره کنم که در دوره احمدینژاد با توجه به سیاستهای توزیعی وی، تا حدودی شکاف طبقاتی کمتر شد. فکر میکنم واقعیات آماری چیز دیگری را نشان میدهد. اتفاقا ما در این دوره با طبقه نوظهوری در اقتصاد مواجهیم که فاصله طبقاتی و حجم ثروتش قابل مقایسه با دورههای پیشین نیست. در دوره اول؟ نه این اتفاق بیشتر در دوره دوم ریاستجمهوری ایشان نمود داشت. باید توضیحی بدهم. اشاره من به کلیت جامعه بود اما واقعیت این است که آقای احمدینژاد شخصیتی بوده است که همواره خواسته کارهای بزرگ بکند، حتی اگر ظاهری بوده و از واقعیت دور باشد، خیلی شخصیت «اقتضایی عملکن» دارد. اتفاقا این شخصیت در دوره دوم بیشتر نمود داشت. نتیجه هم این شد که تصمیمات متناقض و غیرواقعبینانه زیاد گرفته میشد. صراحتا میگفتند قانون را قبول ندارم و اجرا نمیکنم. این حرف و این عمل مانند سم در اقتصاد عمل میکرد. نتیجه این شد که رفتارهای غیرقابل پیشبینی شرایط را برای سرمایهگذاری سخت کرد و افق تصمیمگیریهای اقتصادی کوتاه شد. هرچند در دوره احمدینژاد هم تصمیمات خوبی گرفته شد اما حجم تصمیمات عجولانه زیادتر بود. طرح مسکن مهر که طرحی علمی و موضوع یک رساله در دانشگاه علم و صنعت بود به بدترین شکل اجرایی شد و نتیجهاش وضعیت امروز است. استراتژی این بود که قیمت زمین از قیمت تمام شده مسکن حذف شود. به نظرم این طرح میتوانست مشکل مسکن را از جهاتی حل کند و من از اصل آن دفاع میکنم اما آن را در سرعت و ابعادی اجرا کردند که کشور ظرفیت آن را نداشت. هر چند خانهدار شدن یک و نیم میلیون نفر در مدتی کوتاه مهم است اما مساله فقط سرپناه نیست، بلکه تجهیز منطقه به امکانات رفاهی هم لازم است که متاسفانه این مساله مورد توجه قرار نگرفت. البته غیرعلمی و عوامپسندانه رفتار کردن در دولتهای پیش از احمدینژاد هم سابق داشت ولی زمان آقای احمدینژاد ابعاد بزرگتری یافت. چرا در ارزیابیهایتان از عملکرد دولتها، دولت آقای خاتمی را حذف میکنید؟ فقط درباره دولت هاشمی و دولت احمدینژاد صحبت میکنید؟ شاید بشود گفت دولت آقای خاتمی دولت معتدلی بود. دولت ایشان هم به سیاستهای تعدیلی پایبند بود و کمی منظمتر از بقیه عمل میکردند. در کل میتوانم بگویم دولت ایشان به دور از افراط بود. نه افراطی در تجملگرایی وجود داشت نه افراطی در جنبههای دیگر. حتی برخی ایرادهای کارگزارانیها را هم نداشتند. کارگزاران ضعفهای خود را تئوریزه میکردند اما آقای خاتمی و اطرافیانشان اگر کاری انجام میدادند سعی در تئوریزه کردن آن نداشتند. مثلا اگر فسادی رخ میداد آقای کرباسچی میگفت، حالا کار انجام شده 10 درصد هم این وسط هدر برود. این اشتباه است. معنی این حرف تئوریزه کردن فساد است. این نشاندهنده عقبماندگی در علم سیاست و اقتصاد است. جایی دیگر اگر تجملگرایی میکردند باز آن را تئوریزه میکردند در حالی که دولت آقای خاتمی اگر هم راه دیگران را میرفت، سعی در تئوریزه کردن خطا نداشت. یک نکته را اشاره کنم. ما از تجملگرایی برای مردم حرف نمیزنیم، اما دولتیها نباید تجملگرا باشند، چون دستشان در جیب مردم است. در ضمن آقای خاتمی رفتار متفاوتی با منتقدان داشت. وقتی نامهای به ایشان نوشتیم و ضعفهای سیاست تعدیل را گوشزد کردیم، ایشان برخوردی مودبانه داشتند و حتی از نامه ما استقبال کردند. نامه ما را به مرحوم نوربخش ارجاع دادند اما ایشان ترتیب اثری نداد. میخواهم بگویم شخص رییسجمهور در آن دوره رفتار معتدلتری داشت. حالا یک سوال شخصی از شما بپرسم تا بحث کمی بازتر شود. با توجه به اینکه شما در انتخابات همواره فعالیت موثر داشتهاید، فکر نمیکنم ایرادی داشته باشد که بگویید در سال 1384 در دومین دور انتخابات ریاستجمهوری، به چه کسی رای دادید؟ احمدینژاد. جمعبندی شما از رأیی که دادید چه بود؟ آقای هاشمی رییسجمهور قابل دفاعی نبود. چون همان طور که گفتم حزب کارگزاران که فرزندان معنوی وی بودند، نسبت به بیتالمال مبالات کافی ندارند. توضیحش را هم دادم. در کل اینها بیش از اندازه عملگرا هستند. نسبت به توزیع درآمد بیتفاوتند و انگیزه عمیقی برای مبارزه با فقر ندارند. عدالت موضوع سیاستگذاری آنها نیست. این البته از ایرادات مدل تعدیلی هم هست که میگوید مساله عدالت به دولت مربوط نیست. من با این جمعبندی به آقای احمدینژاد رای دادم. به اهدافی که مدنظرتان بود رسیدید؟ از رأیتان دفاع میکنید؟ خب آن دوره که آقای احمدینژاد هنوز آزمایش نشده بود و من او را نمیشناختم. چطور کسی را انتخاب کردید که نمیشناختید؟ در واقع احمدینژادی که من میشناختم، کسی نبود که رییسجمهور شد. به نظر میرسد، من احمدینژاد شهردار را میشناختم. احمدینژاد شهرداری چه تفاوتی با احمدینژاد رییسجمهور داشت؟ احمدینژاد شهردار مسئولی متواضع، اهل مشورت، صادق، عدالتخواه و مردمی به نظر میرسید ولی در ریاستجمهوری این صفات تدریجا رنگ باخت. الان از رأیی که دادید پشیمان نیستید؟ نه؛ چون امکان برگشت به گذشته نیست. من از رأی خودم متأسف هستم، اما پشیمان نیستم، چون کار بدی نکردم. تنها بین دو گزینه، انتخاب خود را داشتم. وقتی حمایت شما از یک فرد میتواند رای برخی از همراهان و همفکرانتان را تغییر بدهد، قضیه دیگر به این سادگیها نیست. ببینید، توضیح دادم که آقای احمدینژاد فرق کرد؛ بین او در زمان شهرداری تا ریاستجمهوری فاصله زیادی وجود دارد. من هم از سال دوم ریاستجمهوری به ایشان انتقاد کردم و با وی زاویه پیدا کردم. ابتدا انتقادها محرمانه بود و بعد که اهمیتی به این تذکرها نداد، آن را علنی مطرح کردم. به این ترتیب دو سال بعد از استقرار دولت احمدینژاد دریافتید که آنچه در عمل رخ داده از ذهنیت شما فاصله زیادی دارد. بله. چون ایشان به طور سازمانیافتهای کار بد میکرد. مثل جذب افراد مسالهدار. من نمیدانم چه اصراری بر جذب اینها داشت. مورد دیگر اتخاذ تصمیمات خلقالساعه بود که به نظرم جزو رفتارهای اصلی ایشان بود. ما فکر میکردیم که قانون را قبول دارد و آمده است تا کار کند. در ابتدا هم جهتگیری مثبتی داشت. بالاخره در شعارهایش هم طرفدار مردم و عدالت بود اما در مورد ایشان اشتباه میکردیم چون یواشیواش واقعیات آشکار شد و دیدیم مدل اقتصادی دولت ایشان همان مدل قبلی است. هر چند ایشان در مسیر خود را نشان داد ولی ما به عقیده خودمان وفادار ماندیم و تخلفات را میگفتیم. بعد از مدتی هم اصطلاحا شاخ به شاخ شدیم و مقابلش ایستادیم. من اما برداشت دیگری از رفتار شما دارم. شما در دور دوم ریاستجمهوری آقای هاشمی و همچنین دور دوم آقای خاتمی کاندیدا شدید اما گویا نارضایتیتان از عملکرد آقای احمدینژاد در حدی نبود که شما را به کاندیداتوری راضی کند. اتفاقا به دلایلی که شرح دادم نگرانی من در دوره احمدینژاد بیشتر بود. بگذارید کمی به عقب برگردیم. سال 1384، شما آن زمان قصد داشتید کاندیدا شوید که انصراف دادید. خوب همینجا مکث کنید من یک توضیح بدهم. آن زمان تعداد زیادی از افراد با هم رقابت میکردند. ما کاندیداهایی که از طیف اصولگرا آمده بودیم با هم عهدی بستیم که اگر نظرسنجیها نشان داد رای کسی بالاتر است بقیه به نفع وی انصراف بدهند. شخصا از جانب چه کسی احساس خطر میکردید؟ در دور اول ریاست جمهوری آقای معین. البته آقای معین دوست قدیمی من بود و برایش احترام قایلم. هم سادهزیستی و سلامتش را قبول دارم و هم از نظر اخلاقی ایشان را تایید میکنم اما به نظرم به درد ریاستجمهوری نمیخورد چرا که از یک سو توانمندی لازم برای پست ریاستجمهوری را نداشت و از سوی دیگر هم از نظر فکری با مشارکتیها بود. این تحلیل من بود. آقای هاشمی را هم قبول نداشتم، بنا به همان دلایلی که گفتم. من فکر میکردم اگر خودم نباشم، قالیباف از همه مناسبتر است. عهد بستیم که هر کدام از ما یعنی کاندیداهای اصولگرایان در آمارگیریها جلوتر از بقیه بود در رقابت بماند و بقیه به نفع وی کنار بروند. چون در نظرسنجی قابل اتکا، قالیباف جلوتر از بقیه بود. من به عهدم وفا کردم. آقای محسن رضایی هم کنار رفت اما کمی دیر این کار را کرد، اما آقای لاریجانی و احمدینژاد ماندند. چرا همه طرفین به این عهدنامه وفادار نماندند؟ همان زمان با آقای لاریجانی هم صحبت کردم و گفتم انصراف بدهید، گفت حرفت درست است اما الان برای کنار رفتن دیر است و بهتر است کنار نروم. یادم هست چهارشنبه دو روز قبل از رایگیری بود. در حال سفر سمنان به تهران بودم، ساعت پنج عصر کنار جاده ایستادم و 20 دقیقه با آقای لاریجانی حرف زدم. گفتم تا هشت شب وقت دارید انصراف بدهید تا از رادیو خبر خوانده شود. تحلیل ایشان این بود که برای ناراحت نشدن اعضای ستادشان بهتر است کنار نرود. میگفت حتی اگر رای کمی هم بیاورم اشکالی ندارد، بچههای ستاد زحمت کشیدهاند. اشتباه سیاسی اینطوری است. ایشان برای رضایت اعضای ستاد کنارهگیری نکرد، در حالی که باید منافع کلانتر را مدنظر قرار میداد. اگر آقای لاریجانی آن روز عرض مرا میپذیرفت احمدینژاد رییسجمهور نبود و قالیباف رای میآورد. البته او هم معجزه نمیکرد اما حتما بهتر بود. من در دور اول همه تلاشم را کردم تا تعداد کاندیداها کم شود و آقایان هاشمی و معین رای نیاورند. فکر میکنم اگر لاریجانی استعفا داده بود، قالیباف رای میآورد و به دور دوم میرفت و در نتیجه احمدینژاد رییسجمهور نمیشد. به این ترتیب در مرحله دوم بدون معطلی بین هاشمی و احمدینژاد، دومی را انتخاب کردید. بله. من نخستین کسی بودم که شنبه بعد از انتخابات در حمایت از احمدینژاد بیانیه صادر کردم. در مرحله دوم به احمدینژاد رای دادم و متاسف هستم که او را درست نشناختم. شما معتقدید احمدینژاد را آن طور که باید نشناخته بودید، فکر میکنم عملکرد ایشان در قبال تعهدی که در قالب همان عهدنامه داشتند، نشان داد که مرامشان چگونه است؟ خوب من این نکته را حس کردم اما به آن توجه نکردم. در دور دوم ریاستجمهوری آقای احمدینژاد هم به ایشان رای دادید. با این جمعبندی که از عملکرد وی داشتید، تصمیمتان کمی عجیب نیست؟ به ویژه آنکه شما در دور دوم ریاستجمهوری هاشمی و خاتمی با آنها رقابت کردید چرا با احمدینژاد رقابت نکردید؟ خداوند مصلحت ندید. ببینید من هشت، 9 سال است که به پارکینسون مبتلا هستم و نمیتوانم به هیجانات و سختی کار ریاستجمهوری تن دهم. خودم با شناخت از خودم از این عرصه کنارهگیری کردم. البته از نظر فکری خودم را تواناتر از دوستان میبینم اما خداوند مصلحتندیده و من نمیتوانم کارهای سخت را بر عهده بگیرم. هر چند ظاهرم نشان نمیدهد اما همین حالا هم در مجلس بحثهای تند که میشود در حرف زدنم تاثیر میگذارد. من دیگر توانایی جوانی خود را ندارم. حالا چرا به احمدینژاد رای دادید؟ مثلا محسن رضایی به تفکر شما نزدیکتر نبود؟ من آن زمان احمدینژاد را اصلا قبول نداشتم و همه جا هم گفتم. اعلام کردم یک روز زمامداری احمدینژاد را به صلاح مملکت نمیدانم، اما مسالهای وجود داشت. من با آقای موسوی کار کرده بودم. همان سال یک سخنرانی در اردیبهشت ٨٨ در دانشگاه امام صادق داشتم که این دو را با هم مقایسه کردم. به نظرم عیوب این دو کاندیدا مشترک بود؛ مانند خودرایی و رفیقبازی، که اینها تاثیرگذار در حاکمیت است. بعضی عزل و نصبها در دوره آقای موسوی به دوره آقای احمدینژاد شباهت داشت. عزلهای ناگهانی و... من همان سال با توجه به این نکات اعلام کردم به اضطرار به احمدینژاد رای میدهم. خب این چه اضطراری بود که باز شما کسی را برگزیدید که به قول خودتان اصلا قبول نداشتید؟ نمیتوانستید به کاندیدای دیگری رای بدهید؟ میدانستم آقای رضایی و کروبی رای بالایی نمیآورند. آیا این تحلیل که کسی رای بالایی نمیآورد برای رای دادن به فردی که قبول ندارید، کافی است؟ وقتی رقابت بین دو نفر دیگر هست بیتوجهی به این واقعیت از اثر انداختن رای شخصی است. با توجه به اینکه معتقد به مشترک بودن عیوب آقایان موسوی و احمدینژاد بودید، چرا به احمدینژاد رای دادید؟ چه چیزی سبب شد وی را ترجیح بدهید؟ نکتهای که در انتخاب اضطراری من در سال 1388 دخیل بود، طیف طرفداران این دو کاندیدا بود. من عقیده داشتم که ترکیب پایگاه اجتماعی آقای موسوی چنان است که اگر بخواهد میتواند تحرکات اجتماعی علیه نظام سیاسی و ولایت فقیه شکل دهد، اما احمدینژاد این توان را ندارد چون طیف طرفداران او را کسانی تشکیل میدهند که اگر بخواهد هم نمیتواند علیه نظام سیاسی تحرکی را شکل بدهد. متاسفانه حرف من درست از آب درآمد. موسوی با اینکه رییسجمهور نشد موجب فتنه شد و کشور را متشنج کرد اما احمدینژاد خواست کشور را متشنج کند و نتوانست. 11 روز خانه نشست. فکر کرد مردم در خیابان سینه میزنند تا برگردد اما اینطور نشد. تفاوت در پایگاه اجتماعی این دو بود. پایگاه اجتماعی موسوی از متدینین شروع میشد و در نهایت به ضدانقلابیها هم میرسد. اما پایگاه اجتماعی احمدینژاد را متدینترها و وطندوستترهایی تشکیل میدادند که اهل فداکاری برای حفظ ایران و حکومت ولایی بودند. چون ولایت فقیه ستون اصلی اسلام انقلابی و به تعبیر امام(ره) اسلام ناب محمدی صلیالله علیه والله و میراث اصلی آن بزرگوار بود، من بین این دو پایگاه انتخابم را کردم. انتخاب شما در سال 84 و 88 سبب شد مواضعتان اندکی تغییر کند. قبول دارید؟ از چه نظر؟ شما همواره منتقد بودن را به عنوان روش ثابتی نشان دادهاید. اما کاندیدای مورد حمایت شما شرایطی را ایجاد کرد که امروز ما موافقت شما با برخی سیاستهای دولتی را میبینیم که برگزیده خودتان نیست. این نتیجه عملکرد دولت احمدینژاد نیست؟ خب من به دلیل شرایط وخیم کشور، دولت را مستحق همراهی میدانم. شما سال 1392 به کدام کاندیدا رای دادید؟ من آن دوره کار تشکیلاتی خاصی نکردم اما به آقای قالیباف رای دادم چون ایشان را مناسبتر میدانستم. اوضاع اقتصادی و هنجارهای شکسته شده و درهمریختگی مدیریت یک شخصیت توانمند اجرایی میخواست. اینها از میان نامزدها در دکتر قالیباف مشهودتر بود. فکر میکنم لختی دولت آقای روحانی صحت آن تشخیص مرا تایید میکند. خوب گفتید شرایط را وخیم میدانید از این رو از دولت حمایت میکنید، آیا همکارانتان در مجلس نیز متوجه وخامت اوضاع هستند؟ خیر، بهتر بگویم نه آنقدر که باید. بگذارید توضیح دهم چرا در بسیاری مواقع از دولت حمایت کردهام. من خودم میگفتم یک روز ادامه صدارت آقای احمدینژاد مضر است چون او با این روحیه منابع را هدر میدهد. یعنی کاری را که باید با 100 دلار انجام میشد با 150 دلار انجام میداد و تازه معلوم نبود نتیجه مثبت باشد یا خیر. البته او (احمدینژاد) کار فیزیکی زیادی میکرد اما هر کار عمرانی و فیزیکی، کار توسعهای نیست. ببینید در دولت پیشین در همه روستاها سالن ورزشی ساخته شد اما چون شغل ایجاد نکردند، روستا خالی شد و در سالن ورزشی گوسفندان استراحت میکنند. در هر روستا آجری روی آجر گذاشت. او به تواضع با مردم مصر بود، به همین دلیل بین تودههای مردم محبوب شد کما اینکه خاتمی با نخبگان متواضع بود و بین آنان محبوب شده است. بالاخره توجه و اکرام به مردم محبوبیت میآورد. حالا اگر بخواهیم منصفانه تحلیل کنیم باید بگویم آقای احمدینژاد از جهت انتقال منابع دولت به اقصی نقاط کشور موفق بود و مویرگها رسیدن منابع عمومی را باز کرد. اما برنامه نداشت این منابع بعد از رسیدن به روستاها کجا برود؟ در این نکته اشکال داشت، همین اشکالش نیز بخشی از منابع را هدر داد. عملکردش طوری بود که منابع را در جایی تزریق میکرد که جلوه بیشتری داشته باشد، نه اینکه بازدهی بالاتر داشته باشد. خوب این وضعیت پیچیدگی درست کرد. منابع زیادی هدر رفته بود. هر چند با این اقدامات سرمایه اجتماعی برای حکومت ایجاد کرده بود اما مشکلات فراوانی را موجب شد. این توضیح را دادم تا برسم به چرایی پیچیدگی شرایط. معتقدم حالا مجلس به کفایت متوجه این پیچیدگیها نیست. توجه نداشتن به این مساله باعث شده برخی رفتارها با دولت جدید خوب نباشد. با همین جمعبندی من خیلی جاها از دولت حمایت کردم و مورد ملامت اصولگرایان قرار گرفتم. دلیلم این بود که اوضاع خوب نیست. میگفتم در این شرایط باید از دولت حمایت کرد. البته شرطهایی برای حمایتم از رییسجمهور جدید گذاشتم و توصیههایی هم کردم. مثلا گفتم در سیاست خارجی، به کسانی که قدرت را منشا حق میدانند مسئولیت نده، قدرت منشا اثر است و نه ضرورتا منشأ حق. برخی میگویند ما هم اگر مانند آمریکا قدرت داشتیم یا قدرتمند شویم مانند امریکا برخورد میکردیم و میکنیم. جواب من این است که خوب ما هم کار درستی نمیکردیم. در ضمن جاهایی هست که ما قدرت داشتیم، این طور رفتار نکردیم. مثال میزنم، پاسخ آقای هاشمیرفسنجانی به نامه صدام پس از اشغال کویت یکی از ستارههای سیاست خارجی ما بوده و هست. در دوره ریاستجمهوری آقای هاشمی در حالی که میتوانستیم، از کویت انتقام نگرفتیم. صدام نامه نوشت و این فرصت را اعلام کرد که بیایید از کویت انتقام بگیرید. میتوانستیم این کار را بکنیم و انتقام عملکرد کویت را در جنگ تحمیلی بگیریم اما چون اعتقادی به تجاوز نداشتیم این کار را نکردیم. اعلام کردیم ما میخواهیم تجاوز را از میان برداریم. دیدید که وقتی توان داشتیم هم این کار را انجام ندادیم. البته هاشمی امروز با هاشمی آن روز خیلی فرق کرده و دیگر همانقدر که در آن ایام قابل دفاع بود، دیگر نیست. با این نگاه خدمت آقای روحانی رسیدم و نظراتم را گفتم. راجع به بحثهای اقتصادی خیلی حرف زدیم و همانها را در جاهای دیگر هم بیان کردم. در مجموع گفتم این دولت قابل دفاع است. برخی هم از حرف من تعجب کردند ولی من میدانستم با توجه به درهمریختگیهای ناشی از دوران احمدینژاد، کار مدیریت کشور سخت شده است. احمدینژاد شیرازهها را از هم باز کرد. معلوم نیست صفحات کتاب بدون شیرازه کجا میافتد. ساختارشکنی احمدینژاد آنقدر بود که حالا آقای روحانی هم بعضی مواقع مانند او عمل میکند. دقیقا منظورتان کدام بخشهاست؟ برخورد با مخالفان. احمدینژاد حیثیتی برای کسی باقی نمیگذاشت. فکر میکنم چون جنم او از همه سیاستمداران بالاتر بود، اشتباهاتش هم بزرگتر از بقیه بود. در حقیقت چون از تمام زورش استفاده میکرد هم کارهای خوبش و هم کارهای بدش پرسر و صدا میشد. به آقای روحانی گفتم سفر استانی برو چون سرمایه اجتماعی ایجاد میکند اما مهم جواب دادن نامه نیست، حل مشکلات مردم است. توجه داشته باشید احمدینژاد در چهار سال 700 هزار نامه جواب داد. من به آقای روحانی گفتم به جای جواب به 700 هزار نامه هفت تا کار مهم انجام بده، مشکل 690 هزار نفر از اینها که نامه نوشتهاند، حل میشود. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]
صفحات پیشنهادی
جمهوریخواهان در رد برجام ناکام ماندند/مککانل: هفته آینده دوباره رأیگیری میکنیم
جمهوریخواهان در رد برجام ناکام ماندند مککانل هفته آینده دوباره رأیگیری میکنیم دموکراتهای سنای آمریکا روز پنجشنبه مانع رأیگیری در مورد توافق هستهای شدند تا اوباما از وتوی مخالفت کنگره با توافق بینیاز شود اما رهبر اکثریت سنا اعلام کرد هفته آینده دوباره این طرح را به رأیجمهوری خواهان در رد برجام ناکام ماندند/مک کانل: هفته آینده دوباره رأی گیری می کنیم
به گزارش مرآت نیوز به نقل از خبرگزاری فارس سناتورهای دموکرات روز پنج شنبه با ممانعت از رأی گیری در مورد طرح رد توافق هسته ای با ایران پیروزی بزرگی را برای باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به ارمغان آوردند که عملا بدون نیاز به استفاده از حق وتوی خود امکان اجرای برنامه جامع اقدامطرح «رد توافق هسته ای با ایران» در سنای آمریکا، بدون رأی گیری رد شد!/ رهبر اکثریت جمهوری خواه: هفته آینده دوبا
به گزارش جهان سناتورهای دموکرات روز پنج شنبه با ممانعت از رأی گیری در مورد طرح رد توافق هسته ای با ایران پیروزی بزرگی را برای باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به ارمغان آوردند که عملا بدون نیاز به استفاده از حق وتوی خود امکان اجرای برنامه جامع اقدام مشترک را پیدا کند روز گذشتهواکنش رهبر جمهوری خواهان سنا به عبور برجام از سد کنگره: رأی گیری دوباره
به گزارش مشرق میچ مک کانل رهبر جمهوری خواهان سنا به اقدام قانونگذارن حزب دموکرات و رأی آنها به اطاله بررسی برجام واکنش نشان داد جمعه ۲۰شهریور۱۳۹۴«رد توافق هسته ای با ایران» در سنای آمریکا، رد شد!!/ مک کانل: هفته آینده دوباره رأی گیری می کنیم
به گزارش کورنگ به نقل از راه دانا سناتورهای دموکرات روز پنج شنبه با ممانعت از رأی گیری در مورد طرح رد توافق هسته ای با ایران پیروزی بزرگی را برای باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به ارمغان آوردند که عملا بدون نیاز به استفاده از حق وتوی خود امکان اجرای برنامه جامع اقدام مشترک راواکنش رهبر جمهوری خواهان سنا به عبور «برجام» از سد کنگره: رأی گیری دوباره
به گزارش پایگاه 598 میچ مک کانل رهبر جمهوری خواهان سنا به اقدام قانونگذاران حزب دموکرات و رأی آنها به اطاله بررسی برجام واکنش نشان داد به گزارش هیل مک کانل که لحظاتی بعد از ناکامی جمهوری خواهان در کسب 60 رأی لازم برای پیشبرد قطعنامه عدم تأیید برجام صحبت می کرد گفت هفته آیندهتوكلي: دوبار به احمدينژاد راي دادم، اما متاسفم |اخبار ایران و جهان
توكلي دوبار به احمدينژاد راي دادم اما متاسفم اگر لاريجاني سال ٨٤ از كانديداتوري استعفا داده بود احمدينژاد رييسجمهور نميشد کد خبر ۵۳۲۱۱۰ تاریخ انتشار ۲۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹ ۱۶ - 16 September 2015 احمد توكلي از آن دسته اقتصاددانان است كه نميشود از در سياست با وي وارد نشد حاواکنش رهبر جمهوریخواهان سنا به عبور «برجام» از سد کنگره: رأیگیری دوباره
واکنش رهبر جمهوریخواهان سنا به عبور برجام از سد کنگره رأیگیری دوباره رهبر جمهوریخواهان مجلس سنا پس از رأی قانونگذاران حزب رقیب به اطاله بررسی برجام اعلام کرد هفته آینده بار دیگر در این باره رأیگیری خواهد کرد به گزارش نامه نیوز میچ مککانل رهبر جَمهوریخواهان سنا به اقدداعش دوباره بخشی از «بیجی» را اشغال کرد
نیروهای ارتش عراق با کمک نیروهای بسیج مردمی الحشد الشعبی در ماههای گذشته از آغاز عملیات پاکسازی شهرستان بیجی و اطراف آن و پالایشگاه خبر داده بودند اما ارتش عراق هنوز موفق نشده است به طور کامل بر شهرستان و اطراف آن و پالایشگاه کنترل کامل پیدا کند و درگیری ها همچنان ادامه دارداحتمال تغییر دوباره در پرسپولیس
مدیرعامل اسبق باشگاه پرسپولیس گفت اگر گروه صنعتی ملی پرسپولیس را در اختیار بگیرد قطعا تغییراتی در این باشگاه می دهند عباس انصاری فرد در خصوص این که گفته می شود کانون بازنشستگان کشور قرار است پرسپولیس را در اختیار بگیرد اما چرا نام گروه صنعتی ملی مطرح شده گفت گروه صنعتی ملی م-
گوناگون
پربازدیدترینها