واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: وقتی شنیدیم فرامرز قریبیان قرار است در یك سریال كمدی بازی كند، خیلی تعجب كردیم. پیشتر یك بار او را در فیلم كمدی «دو نفر و نصفی» دیده بودیم، اما او با چهره جدی و خشناش بیشتر... زیر آسمان این شهرتاكنون 15 قسمت از سریال «باغ شیشهای» پخش شده و قرار است در این باغ شفاف و شیشهای، لایههای پنهان شخصیتی افراد به نمایش گذاشته شود. داستان سریال «باغ شیشهای» از جایی آغاز میشود كه روح پدر قربان نعلبندیان به خواب او آمده و میگوید یك نفر از نزدیكترین افراد قربان درصدد نابودیاش است. قربان به تمام اعضای خانواده شك میكند و این شروع بحران در خانواده نعلبندیان است. بازیگران: فرامرز قریبیان، مهتاج نجومی، هومن برقنورد، محسن حسینی، نعیمه نظامدوست، خاطره حاتمی، والا شهیدی، یوسف تیموری و شهرام قائدی. مجموعههای بدون امضا مهدی مظلومی در كارهایش امضای مشخصی ندارد. یعنی نمیتوان مولفههای مشتركی را از كارهای او بیرون كشید و آنها را بررسی كرد. برخی سریالهای او مثل «بدون شرح» خیلی بامزه و خندهدارند و برخی مثل «باغ شیشهای» فضای جدیتری دارند. «بدون شرح» در هر قسمتش داستانهای اپیزودیك و مستقل داشت، اما «باغ شیشهای» داستانی دنبالهدار را روایت میكند. یعنی اگر یك قسمت از سریال را از دست بدهید، باید خلاصه داستان قسمت قبل را بدانید تا بتوانید ماجرا را دنبال كنید. مظلومی در «باغ شیشهای» به دنبال ساخت یك سریال كمدی فرحبخش و سالم بوده است. او هم به جنبههای اجتماعی كارش توجه داشته و هم به جنبههای سرگرمكنندهاش. در سریالهای او خبری از لودگی و مسخرهبازی نیست و بازیگران خودشان را به آب و آتش نمیزنند تا شما را بخندانند. او خیلی سراغ داستانهای كلیشهای مثل اختلاف عروس و مادرشوهر، ازدواج دو پیرمرد و پیرزن، عشقهای مثلثی و... نمیرود و سعی میكند بیشتر به مضامین اجتماعی بپردازد. البته چند كار سابق او یك ویژگی مشترك دارند. این كه او بیشتر وقتها از یك لوكیشن ثابت استفاده میكند. به عنوان مثال در «بدون شرح» اتفاقات در یك دفتر نشریه رخ میداد. در «كمربندها را ببندیم» با یك دفتر هواپیمایی و در «زندگی به شرط خنده» هم با باغ بزرگی مواجه هستیم كه داستانها درونشان شكل میگیرد. سنتشكنی در انتخاب بازیگرانمهدی مظلومی علاقه دارد در فهرست بازیگرانش از تركیبهای جدید و آزمون نشده بهره بگیرد. او در «بدون شرح» بازیگرانی چون فتحعلی اویسی (آقای كاووسی)، مریم سعادت، امیر جعفری، لیلی رشیدی و... را جلوی دوربین برد؛ بازیگرانی كه ریشههای تئاتری داشتند و خیلیهایشان همچون اویسی تا آن زمان كار طنز نكرده بودند. نقش اویسی در چند قسمت اول جدی بود و هر چه داستان جلوتر رفت، رگههای طنزش بیشتر شد. حضور او در نقش طنز برای مردم تازگی داشت. كاووسی آنقدر محبوب شد كه برخی جملاتش به عنوان تكیهكلام در دهان مردم افتاد، مثل «دیجیتالم كجا بود...».وقتی شنیدیم فرامرز قریبیان قرار است در یك سریال كمدی بازی كند، خیلی تعجب كردیم. پیشتر یك بار او را در فیلم كمدی «دو نفر و نصفی» دیده بودیم، اما او با چهره جدی و خشناش بیشتر در سریالهای اكشن و ملودرام و اجتماعی بازی میكرد. مظلومی این بار هم سنتشكنی كرده و یك بازیگر جدی را به حوزه كمدی كشانده است. البته نقش قربان نعلبندیان جدی است و بیشتر در موقعیتهای خندهدار گرفتار میشود. عمو كیكاووس، باغبان مچاله شده«باغ شیشهای»، یك بازیگر جدید را به تلویزیون ما معرفی كرد به نام محسن حسینی در نقش عمو كیكاووس. او پیش از این در سریال «گاوصندوق» مازیار میری بازی كرده بود، اما اینجا نقشاش خیلی پررنگتر است. جالب است بدانید كه بازیگر آن باغبان عصبی و لجباز داخل باغ، مدرك فوقلیسانس تئاتر از یك دانشگاه آلمانی دارد و در دانشگاههای ایران گاهی تدریس هم میكند. او را در تمام 40 قسمت این سریال با كمری خمیده و شانههای جلو آمده میبینیم كه كج و معوج راه میرود. خودش میگوید: آنقدر بدنم را این طوری حركت دادم كه تا یك مدت مهره ستون فقراتم درد میكرد! عمو كیكاووس یك آدم تنها و گوشهگیر است. او هیچ ارتباطی با محیط خارج نداشته و به مدت 30 سال است كه از آن باغ بیرون نرفته. بنابراین نسبت به محیط بیرون یك ترس و توهمی دارد. كیكاووس، باغبانی است كه در كنار خانواده قربان بزرگ شده، او خودش را یكی از اعضای آن خانواده میداند و به همین خاطر میخواهد مسوولیت همه چیز را به عهده بگیرد. به همین دلیل است كه رفت و آمدها را زیر نظر میگیرد و به همه گیر میدهد. محسن حسینی در چند فیلم سینمایی هم بازی كرده است. آنهایی كه فیلم «به همین سادگی» را دیدهاند، بازی كوتاه او را در این فیلم به یاد میآورند. او همان پیرمردی بود كه از طاهره (هنگامه قاضیانی) دستور پخت ماكارونی را میپرسید. او یكی از بازیگران نمایش «كالیگولا»ست. سپیده؛ روزنامهنگار ساكن آلاچیق خاطره حاتمی نقش سپیده را بازی میكند. او از آن نسل سومیهای پرجنب و جوش است. (هم خودش و هم نقشش) خاطره حاتمی با فیلم «قرنطینه» نشان داد كه میتواند بازیگری مطمئن و قابل اتكا برای ایفای نقشهای سنین جوانی و نوجوانی باشد. در این سریال سپیده را رامكال صدا میزنند. او برای خودش یك آلاچیق درست كرده و جدا از بقیه زندگی میكند. سپیده دوست دارد در حوزههای فرهنگی و اجتماعی فعالیت كند. به همین خاطر به دفتر یك نشریه سر میزند و درخواست میكند كه عكاس و خبرنگارشان باشد. مثل این كه مهدی مظلومی علاقه زیادی به حرفه روزنامهنگاری دارد. چون در سریال قبلیاش هم تمام اتفاقات در تحریریه یك روزنامه میگذشت. مهمترین دغدغه سپیده این است كه دوروبریهایش در مصرف گاز صرفهجویی كنند، محیط زیست را آلوده نكنند و... . حتما میدانید كه باغ شیشهای با مشاركت شركت ملی گاز ساخته شده و خاطره حاتمی مسوولیت صدور شعارهای شركت گازی را به عهده گرفته است. او نسبت به بقیه فرزندان قربان آدم خانواده دوستی است. سپیده دوست دارد هویت سنتی باغ را حفظ كند. در برابر او «ایرج» (هومن برقنورد) قرار میگیرد كه آدم كاسبكاری است. به همین دلیل در سكانسی كه ایرج میخواهد خانه را به فروش برساند بین آن دو دعوا راه میافتد. خاطره حاتمی نشان داده كه میتواند در سنین مختلف بازیهای یكدستی را ارائه كند. او یك بار به خاطر گریم خاصش در فیلم «قرنطینه» خبرساز شد. در این فیلم او با سری تراشیده در كنار رضا عطاران جلوی دوربین رفت. حاتمی در فیلم «گرگ و میش» و سریالهای «گاو صندوق» و «ماه عسل» نیز ایفای نقش كرده است. سامان؛ یك حسابدار سر به هوا یوسف تیموری با سریال «زیر آسمان شهر» معروف شد. حتما یادتان میآید كه او پسر خشایار مستوفی (حمید لولایی) سرایدار یك مجتمع مسكونی بود. او بوكسور بود و با سایر آدمهای آن خانه رابطه دوستانهای داشت. پدرش مدام با او بدرفتاری میكرد و به او پس گردنی میزد! او پیش از این در سریال «كبری 11» با مهدی مظلومی همكاری كرده است. تیموری سعی كرده كه در باغ شیشهای نقشی متفاوت را ارائه كند. او بیشتر وقتها نقش یك پسر جوان شیطون و پر رو را بازی میكرد، اما این بار در قالب نقش جوانی فرو رفته كه سر به هواست و حرفهای بیربطی میزند. ظاهرا در قسمتهای آخر متوجه میشویم كه او معتاد است و یك نوع مواد مخدر مصرف میكند. بازی سامان در این سریال خیلی بار كمیك ندارد. بنابراین وقتی او جلوی دوربین میآید نباید انتظار قهقهه بیننده را داشته باشیم. دلیل این جنس بازی او به حال و هوای كلی سریال برمیگردد. تیموری درباره فضای این سریال به خبرنگار «جامجم» میگوید: در زیر آسمان شهر یك اتفاقی افتاد كه داخلش همه چیز داشت ازجمله لحظات كمدی و جدی. بعد از آن سریالهای روتین یا به سمت خیلی جدی و گریهدار رفت یا به سمت خیلی كمدی. فكر میكنم دوباره این كار یك جورهایی از جنس زیر آسمان شهر باشد. چون باغ شیشهای هم مثل زیر آسمان شهر هم لحظات كمدی دارد و هم ملودرام. این سریال یك كار خانوادگی و اجتماعی سرگرمكننده است كه امیدوارم همه جور مخاطبی آن را بپسندد. سامان، كارمند و حسابدار پدر خانواده هم است آن هم در یك كارخانهای كه در حال ورشكستگی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1050]