تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 4 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه نيّت ها فاسد باشد، بركت از ميان مى رود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1869354985




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شهیدی که هیچ کس نتوانست در سلام کردن از او پیشی بگیرد


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
شهید لاجوردی شهیدی که هیچ کس نتوانست در سلام کردن از او پیشی بگیرد

شهید اسدالله لاجوردی؛
شهیدی که هیچ کس نتوانست در سلام کردن از او پیشی بگیرد
من که او را می‌شناختم، ولی او اصلا مرا نمی‌شناخت و حتی نمی‌دانست در آن ساختمان چه کار دارم. ساعتی به اذان ظهر مانده بود که برای وضو گرفتن به طرف دستشویی رفتم. ناگهان حاج اسدالله وارد راهرو شد...



به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، حمید داودآبادی درباره نخستین برخوردش با شهید اسدالله لاجوردی می‌گوید: از همان سال 60 که با نام "حاج اسدالله لاجوردی" و قاطعیت و شجاعتش در برابر عملیات وحشیانه تروریست‌های منافق آشنا شدم، دوست داشتم او را از نزدیک ببینم. همه از او می‌گفتند که چگونه سد راه جنایتکاران شده و برای منافقین نیز کابوسی شده که خواب راحت از چشم آنان گرفته بود.
دست بر قضای روزگار، سال 69 در قوه قضائیه استخدام و در "هیئت مرکزی گزینش" مشغول به کار شدم. بعد از مدتی به گزینش دادستانی مستقر در ساختمانی مقابل زندان اوین منتقل شدم. طی زمان کوتاهی که در آن جا مشغول بودم، گاهی برای انجام امور اداری به ساختمان اداری وسط زندان اوین رفت و آمد می‌کردم. در همان جا بود که چندین نوبت با چهره مومن و باصفای حاج اسدالله روبه رو شدم.
بچه‌ها راست می گفتند که "هیچکس نمی‌تواند در سلام کردن، بر حاج اسدالله پیشی بگیرد..." با بچه‌ها سر این موضوع قرار گذاشتیم و گفتم که من می‌توانم.
من که او را می‌شناختم، ولی او اصلا مرا نمی‌شناخت و حتی نمی‌دانست در آن ساختمان چه کار دارم. یک ساعتی به اذان ظهر مانده بود که برای وضو گرفتن به طرف دستشویی رفتم. ناگهان حاج اسدالله که صورتش از وضو خیس بود، وارد راهرو شد. تا آمدم به خودم بجنبم و سلام کنم، با لبخندی بسیار زیبا، نگاهی انداخت و گفت:
- سلام. خوبید شما؟
تازه، فقط سلام نبود. هر کس که بودی، کارمند، پاسدار، خانواده زندانی و حتی خود زندانی، همین که مقابل دیدگان حاج اسدالله قرار می‌گرفتی، اولین کسی که سلام و احوال پرسی می‌کرد او بود.
یکی از نکات جالب حاج اسدالله این بود که با زندانی‌ها که بیشتر هم منافقین و چپی بودند، آن قدر راحت بود که گاهی با آنها والیبال یا فوتبال بازی می‌کرد. گاهی نیز به سلول آنها می‌رفت و غذایش را در جمع آنان می‌خورد و البته این کار با مخالفت شدید بچه‌های حفاظت روبه‌رو می‌شد، ولی لاجوردی وقتی به کسی اطمینان می‌کرد، دیگر کسی نمی‌توانست به او بگوید این قدر راحت به میان زندانیان نرو، هر چه باشد تو رئیس کل زندان‌ها یا دادستان و... هستی!
در اتاق خودش هم که بود، همان غذایی را می‌خورد که برای زندانیان می‌بردند.   اجرای سیستم جدید اداری در زندان اوین

چند وقتی می‌شد که حاج اسدالله سیستم جدیدی برای امور اداری زندان اوین راه اندازی کرده بود.
دیوارهای طبقه دوم ساختمان را برداشتند و سالن بزرگی ایجاد کردند. چندین میز اداری چیدند و همه مسئولین سازمان زندان‌ها در پشت آن میزها مستقر شدند.
هر کس از پله‌ها بالا می‌آمد، درست مقابل رویش میزی می‌دید که سه نفر پشت آن نشسته بودند. غالبا در اولین برخورد فکر می‌کردی مثل همه اداره‌ها میز اطلاعات و راهنمای مراجعین است. چه بسا همین طور هم بود.
جلو که می‌رفتی، مرد مسنی با لبخندی بسیار زیبا سلام و احوال پرسی می‌کرد و با همین لحن می‌پرسید:
- با کدوم قسمت کار دارید؟
نامه‌ات را می‌گرفت، زیر آن چیزی نوشته و امضا می‌کرد، بلند می‌شد و از همان جا مسئول مورد نظر را صدا می‌زد و می‌گفت که کارت را راه بیندازد.
و اگر شکایتی داشتی، نامه‌ات را می گرفت، خودش بلند می‌شد همراهت می‌آمد تا میز مربوط و دستور می‌داد که مشکلت را رفع کند و چه بسا اکثر مراجعه کنندگان که خانواده زندانیان بودند، متوجه نمی‌شدند آن که این گونه دنبال کارشان است، کسی نیست جز حاج اسدالله لاجوردی رئیس کل سازمان زندان‌های کشور!
و چه زیبا بود وقتی دو سه بار به او مراجعه کردم و خودش بلند شد آمد دنبال کارم تا به نتیجه رساند و آخر سر خندید و گفت:
- راضی شدید؟
غالب جمعه‌ها که برای نماز جمعه به دانشگاه تهران می‌رفتیم، حاج اسدالله را می‌دیدیم که همراه با پنج شش نفر از بستگانش، داخل پیکان مدل پایین چپیده‌اند و به نماز می‌آیند.
"محسن رفیق دوست" دوست و همرزم قبل و بعد از انقلاب حاج اسدالله، خاطره زیبایی از او نقل می‌کرد. می گفت:

- حاج اسدالله از قبل در بازار یک حجره کشبافی داشت. بعد که از سازمان زندان‌ها رفت کنار، برگشت همان جا و به کارش ادامه داد. با وجودی که توان خرید حداقل یک ماشین پیکان را داشت، ولی همواره با یک دوچرخه 28 قدیمی، وسایل را در ترک آن می‌بست و از خانه‌شان به طرف بازار می‌رفت. هر چه به او گفتم: آخه حاجی، منافقین و دشمنان این همه به خون شما تشنه‌اند و منتظرند تا فرصتی پیدا کنند و عقده شان را سر تو خالی کند، حداقل یک ماشین بخرید، با دوچرخه، هم اذیت می‌شوید و هم خطرناک است. می خندید و می‌گفت: «حاج محسن، منو راحت بذارید. همین دوچرخه هم از سرم زیاده. منم که آماده شهادتم مگه چیه.»
حاج اسدالله لاجوردی، سرانجام اول شهریور ۱۳۷۷ در محل کسب خود در بازار تهران و در حالی که هیچ سمت رسمی در نظام نداشت، در اوج مظلومیت و سادگی، توسط دو نفر از تروریست‌های منافق مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.     دفاع پرس  



۲۰/۰۶/۱۳۹۴ - ۰۸:۱۵




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن