واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
اعترافات تلخ زورگیری که کابوس دختران غرب تهران بود
روز نو : محمدرضا متهم ٣١ سالهای است که به گفته خودش در ماههای اخیر از ١٥ دختر در غرب تهران زورگیری کرده است.
او ادعا میکند این جرائم را بهخاطر توهمات ناشی از اعتیاد به شیشه انجام داده است. محمدرضا از معدود متهمانی است که هنگام صحبت گریه میکند و واقعا اشک میریزد.
گفتوگو با این متهم را بخوانید:
چقدر درس خواندهای و قبل از دستگیری چه میکردی؟
تا سوم دبیرستان درس خواندهام و قبل از دستگیری سرباز بودم البته دو ماهی بود که فرار کرده بودم، اما دستگیر شدم.
چرا آنقدر دیر رفتی سربازی؟
میخواستم از کشور خارج شوم برای همین رفتم، وگرنه اصلا نمیرفتم.
بعد از ترک تحصیل و قبل از اینکه به سربازی بروی چه میکردی؟
اول در کابینتسازی کار میکردم و بعد در آژانس.
آیا سابقه داری؟
بله، سه سابقه دارم. دو مورد سرقت خودرو و یک مورد هم زورگیری که شروع زورگیریها از آنجا بود.
چه مدت زندان بودی؟
برای اولین سرقت خودرو شش ماه و برای دومین سرقت خودرو چهار ماهونیم و برای زورگیری اول هم یکماه زندان بودم که با سند بیرون آمدم و دیگر به زندان برنگشتم. دامادمان برایم سند گذاشته بود.
چه شد که سرقت را شروع کردی؟
وقتی با خانوادهام جر و بحث میکردم مواد مصرف میکردم و میرفتم دزدی.
پس اعتیاد هم داشتی؟
بله، ١٣ سال است که مواد مصرف میکنم و شیشه میکشم. از سال ٨١ شروع شد، اوایل قرص میخوردم بعد که شیشه آمد بچهها گفتند حال میدهد رفتیم با بچهها شیشه زدیم.
چرا سرقت میکردی؟
شیشه که میکشیدم دچار جنون و توهم میشدم و میرفتم، این کار را میکردم.
آیا برای درمان این رفتارت اقدام کردی؟
بله، به اصرار خواهرم پیش یک روانپزشک در قیطریه رفتم اما بعد از دو سه جلسه دوباره مصرف شیشه را شروع کردم و بعد دیگر پیش روانپزشک نرفتم.
چه شد که خواهرت پیشنهاد داد پیش روانپزشک بروی؟
او میدانست من مشکل روانی دارم برای همین اصرار کرد پیش روانپزشک بروم.
آیا دارو هم مصرف میکردی؟
نه؛ قرار بود چند جلسه تحتنظر پزشک باشم و بعد اگر لازم بود دارو مصرف کنم که من ادامه ندادم.
چند خودرو داری؟
فقط یک ماشین پراید نوک مدادی دارم که در اکثر دزدیها از آن استفاده میکردم و یک پراید سفید هم دزدیده بودم که چند فقره از دزدیها را با آن انجام دادم.
چه شد که ماشین دزدی را شروع کردی؟
عاشق ماشین بودم، خودم نمیتوانستم بخرم برای همین ماشین دزدی کردم. شیوه خاصی برای این کار نداشتم. ماشینهای روشنی را که صاحبانشان برای دقایقی آنها را رها کرده و برای خرید به مغازه یا دکه رفته بودند میدزدیدم.
از کی زورگیری را شروع کردی؟
قبل عید بود که زورگیری را شروع کردم و اولینبار هم با دختر مورد علاقهام این کار را کردم. او میخواست دوستیاش را با من به هم بزند، من هم در سعادتآباد کیفش را از او گرفتم و به زور پیادهاش کردم که داد و فریاد کرد و مردم به کمکش آمدند و من را گرفتند. بعد از آن هر وقت شیشه مصرف میکردم توهم میزدم و سراغ دخترهای جوان میرفتم و از آنها زورگیری میکردم.
چه مدت بود که زورگیری میکردی و پولها را چه کردی؟
در دو، سه ماه اخیر حدود ١٥ مورد زورگیری از دختران جوان انجام دادم که در مجموع حدود ١,٥ میلیون تومان گیرم آمد و همه را خرج مواد کردم.
آیا هیچوقت به فکر ترک مواد افتادهای؟
بله، دفعه دومی که زورگیری را شروع کردم دو روز بود که از زندان آزاد شده و به اجبار ترک کرده بودم.
چرا دوباره مصرف مواد را شروع کردی؟
نمیدانم، از روی دیوانگی و بیعقلی. هروقت با خانواده جروبحث میکردم میرفتم سراغ مواد و بعد هم توهم میزدم و میرفتم زورگیری. میخواستم با مصرف مواد خانوادهام را اذیت کنم.
آیا با این کار تو خانوادهات اذیت میشدند؟
بله، اما الان ناراحت هستم. خدا من را دوست ندارد که راهم را کج رفتم.
مشکلت با خانواده چه بود که جروبحث میکردی؟
هیچ کمبودی نداشتم. همه اعضای خانواده و فامیلم آدم حسابی هستند، من نمیدانم چرا اینجور شدم خدا من را دوست ندارد. با خانواده دعوا و لجبازی میکردم، به آنها میگفتم برایم زن بگیرند. اما به حرفم گوش نمیدادند و هر بار سر همین با هم جروبحث میکردیم.
آیا فردی را برای ازدواج در نظر داشتی؟
نه، به خانوادهام میگفتم هرکسی را خودشان در نظر دارند برایم بگیرند، خانوادهها تصمیم اشتباه نمیگیرند.
چرا برای سرقت سراغ دختران میرفتی و چرا از پسران جوان زورگیری نمیکردی؟
چون با دختران خوب نبودم همانطور که گفتم این کار را با دختر موردعلاقهام شروع کردم و بعد وقتی که توهم میزدم این کار را میکردم.
تو با یک دختر مشکل داشتی چرا با دختران دیگر این کار را میکردی؟
همه آنهایی که من از آنها زورگیری کردم سوار ماشین که میشدند با من طرح رفاقت میریختند تا به این بهانه کرایه ماشین ندهند. با هم صحبت میکردیم و یکی دو ساعت با هم بودیم، اما وقتی از آنها شماره میخواستم نمیدادند و سعی میکردند دست به سرم کنند من هم عصبانی میشدم و این کار را میکردم.
همیشه چاقو همراهت بود؟
نه، فقط برای زورگیری. چاقو را گذاشته بودم که آنهایی که پیاده نمیشدند را با چاقو بترسانم، اما بیشتر آنها خودشان وقتی دادوبیداد میکردم و چاقو را میدیدند فرار میکردند.
اگر هر کدام از دختران مقاومت میکرد او را میزدی؟
من کسی را با چاقو نزدم و به این فکر میکردم که اگر دیدم دارم گیر میافتم خودم را با چاقو بزنم.
تا حالا به خودکشی فکر کردهای؟
بله، یکبار خودکشی کردم. با چاقو در قلب خودم زدم که دوستم من را به بیمارستان برد بعد هم زنگ زد داییام آمد.
چطور دستگیر شدی؟
بعد از اینکه با ماشین خودم رفتم زورگیری مأموران چند بار در خانهمان رفتند ولی نتوانستند من را دستگیر کنند. یک روز که به خانه پدرم رفته بودم به پلیس زنگ زد و مرا لو داد.
اگر همین بلا سر خانواده خودت میآمد چه میکردی؟
اتفاقا همین بلا در شمال سر دختر داییام آمد همه داشتیم دیوانه میشدیم.
پس چرا خودت این کار را کردی؟
اشتباه کردم، عقلم کار نمیکرد اگر عقلم کار میکرد که با ماشین خودم برای زورگیری نمیرفتم.
آیا تابهحال به خانوادهات یا فرد دیگری صدمه زدهای؟
نه، به کسی صدمه نزده و حتی به این کار فکر هم نکردهام.
بعد آزادی میخواهی چه کنی؟
میخواهم مثل آدم زندگی کنم و از خانه بیرون نیایم. از خدا دور نشوم. هر وقت نمازم را کنار گذاشتم رفتم شیشه زدم. این بار چنین کاری نمیکنم. از شاکیان و قاضی و افسر پرونده و شما و همه میخواهم به من کمک کنند بخشیده شوم، امیدوارم کارم درست شود. از همه چی ترسیدهام از آخرت و عذاب آخرت ترسیدهام.
از کجا معلوم بعد از آزادی باز هم سراغ مواد نروی و به جرم ادامه ندهی؟
دفعات قبل خودم میخواستم، اما این دفعه واقعا میخواهم آدم حسابی شوم.
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]