تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر بنده اى بر همان چيزى كه در درون داشته و با آن از دنيا رفته، برانگيخته مى شود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816931867




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اي صفت خاص تو واجب به ذات!


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اي صفت خاص تو واجب به ذات!
اي صفت خاص تو واجب به ذات!شاعر : جامي بسته به تو سلسله‌ي ممکنات!اي صفت خاص تو واجب به ذات!حجت اثبات وجود تواندکون و مکان شاهد جود تواندمرحله‌ي خاک قرار از تو بافتدايره‌ي چرخ مدار از تو يافتتربيت لطف تواش باغبانعرصه‌ي گيتي که بود باغ‌ساندر چمن نطق، زبان آورانبلبل آن، طبع سخن پرورانبر صفت هستي قادر گواستاينهمه آثار، که نادر نماستنظم کن سلک نوادر توييرو به تو آريم که قادر توييباغ شود بر دل نظاره داغباغ نشان گر ندهد زيب باغهر ورقي باشد از آن دفتريور دهدش جلوه به هر زيوريباشي و ميدان شب و روز، نيبودي و اين باغ دل‌افروز، نينيست به خود، هست به تو هر چه هستاي علم هستي ما با تو پست!هست که هستي بود، الحق تويي!هست توئي، هستي مطلق تويي!مي‌گذري بر همه نام و نشاننام و نشانت نه و دامن کشانپاک ز آلايش ناپاک و پاکبا همه چون جان به تن آميزناکبحر محيطي و کناري‌ت نه!نور بسيطي و غباري‌ت نه!گوهرت از موج فتد بر کنارنيست کناري‌ت ولي صد هزارنيست ز غير تو نشان غير نامبا تو خود آدم که و عالم کدام؟نيست درين عرصه کسي غير توگرچه نمايند بسي غير تومي‌زنم اندر طلبت دست و پاتو همه جا حاضر و من جابه‌جاجود تو سرمايه‌ي سود همه!اي ز وجود تو نمود همه!مردگي و زندگي از توست و بس!هستي و پايندگي از توست و بس!چون علم خسروي‌اش سربلند،جامي اگر نيست ز بخت نژندزير علم سايه پسندي‌ش ده!از علم فقر بلندي‌ش ده!مرهم راحت‌نه آزارها!اي ز کرم چاره‌گر کارها!قبله نماينده‌ي هر مقبلي!عقده گشاينده‌ي هر مشکلي!خوشه‌ده دانه‌فشانان خاک!توشه‌نه گوشه‌نشينان پاک!قبله‌ي توحيد يک‌انديشگان!بازوي تاييد هنرپيشگان!مرسله بند گلوي شاخسار!شانه زن زلف عروس بهار!دست توان، قوت کار از تو يافتپاي طلب، راه گذار از تو يافتدست همه، دست تو را آستينبلکه تويي کارگر راستينجز تو کسي کيد از او هيچ کارنيست درين کارگه گير و دارچشم عنايت ز تو داريم و بس!روي عبادت به تو آريم و بس!ره به نهانخانه‌ي تحقيق ده!در کف ما مشعل توفيق نه!باده‌ي راز از قدح دل دهنداهل دل از نظم چون محفل نهندرونق نظمش به نظامي رسان!رشحي از آن باده به جامي رسان!بر گذر قافيه جامي سزاستقافيه آنجا که نظامي نواست،وين هوس از طبع زبون من است،اين نفس از همت دون من استکي بودم رشته‌ي اميد سست؟ورنه از آنجا که کرم‌هاي توستشايدم از جام سخن جرعه‌خوارصد چو نظامي و چو خسرو هزارمرتبه‌ي شعر پسندي‌م بخشبر همه در شعر بلندي‌م بخشخاصه به نعت سر پيغمبرانپايه‌ي نظمم ز فلک بگذرانگوهر درج صدف کايناتاختر برج شرف کايناتچرخ نزد خيمه‌ي زرين‌طنابجز پي آن شاه رسالت‌مبماه نشد قبه‌ي اين بارگاهجز پي آن شمع هدايت‌پناهمشعله‌ي مهر نيفروختندتا نه فروغ از رخش اندوختندمرغ هواي حرمش جبرئيلرشحه‌ي جام کرمش سلسبيلخيز که شد مشرق و مغرب خراباي به سراپرده‌ي يثرب به خواب!دستي و، بنماي يکي دستبرد!رفته زدستيم، برون کن ز بردبازخر از ناخوشي اسلام را!توبه ده از سرکشي ايام را!رايت مهدي به فلک زن دلير!مهد مسيح از فلک آور به زير!مهره شکن سبحه‌ي تلبيس را!شعله فکن خرمن ابليس را!بلکه جهان جامه‌ي ماتم گرفتظلمت بدعت هه عالم گرفتباز کند نور جمالت طلوعکاش فتد ز اوج عروجت رجوعگلخن گيتي ز تو گلشن شودديده‌ي عالم به تو روشن شودظلمتيان رو به عدم درکشنددولتيان از تو علم بر کشندروي تو ناديده گرفتار توستجامي از آنجا که هوادار توستبر قدمت سر نهد و جان دهدگر لب جانبخش تو فرمان دهد





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 491]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن