واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: پناهجویان در اروپا؛ شکست همه جانبه یک اتحادیه تهران - ایرنا- روزنامه جهان صنعت در یادداشتی نوشت: این روزها عکس ها و گزارش های دلخراشی از اروپا، رسانه ها را پر کرده است. مردمی که در حال فرار از جنگ در سوریه و فقر در آفریقا هستند سوار بر قایق های دست ساز و پنهان شده در مخزن کشتی های قاچاقچیان انسان از دریای مدیترانه می گذرند تا به سواحل امن اروپا برسند.
این یادداشت به قلم علی دادپی در ادامه می افزاید: ادامه جنگ و خشونت در منطقه تعداد این پناهجویان را آنقدر افزایش داده است که ماه گذشته میلادی برای اولین بار تعداد آنها از یکصد هزار نفر گذشت. بحران پناهندگان به نوعی نشانه شکست اتحادیه اروپا در ایجاد یک چارچوب منطقه ای و کمک به حل بحران در منطقه خاورمیانه است.کشورهای اتحادیه اروپا در چارچوب توافقات دوبلین و آژانس های کنترل مرزها قرار است خیل پناهجویان را مدیریت کنند. زمانی که یک پناهجو در یکی از کشورهای اتحادیه تقاضای پناهندگی می کند، آن کشور می تواند به او اجازه اقامت بدهد تا تقاضای پناهندگی اش بررسی شود. با این حال کشورهایی مانند یونان و ایتالیا که در خط مقدم پذیرش پناهجو قرار دارند به بهانه اقتصادهای ضعیف ملیشان باور دارند این وظیفه کشورهای ثروتمند اتحادیه است که پناهجویان را بپذیرند. زمانی که جنگ زدگان سریانی به ساحل یونان می رسند باور دارند که از خطر جنگ در کشورشان گریخته اند در حالی که دوره جدیدی از سرگردانی را در قاره ای آغاز می کنند که کسی نمی خواهد مسوولیت برخورد با چالش ناشی از حضور ایشان را بپذیرد. آنها از یونان به مقدونیه و از آنجا به اروپای مرکزی می روند تا به آلمان و کشورهای اروپای شمالی برسند؛ جایی که سطح رفاه بالاتر و بنیه اقتصادی قوی تر است. در این سفر آنها در ایستگاه ها، مرزها و پاسگاه های پلیس سرگردان می مانند تا کسی به آنها اجازه رفتن به مقصد بعدی را بدهد؛ مقصدی که معلوم نیست آماده پذیرایی از آنها باشد. دولت های سوئد و نروژ باور دارند موج جدید پناهجویان می تواند ترکیب جمعیتی آنها را کاملا دگرگون سازد. در آلمان با وجود تلاش شهرداران محلی برای استفاده از امکانات موجود، دولت فدرال نمی داند چطور می تواند پاسخگوی هزاران پناهجوی جدید باشد بدون آنکه باعث مهاجرت موج جدیدی از ساکنین خاورمیانه و آفریقایی شده باشد. چالش های اقتصادی و فرهنگی ناشی از حضور این پناهجویان آنقدر پیچیده است که بسیاری از شهرهای کوچک و روستاهای کشورهای مختلف اروپایی نمی دانند که آیا سبک زندگی آنها تغییر عمده ای خواهد کرد یا نه.بسیاری در جهان و در کشورهای اروپایی همواره اعلام کرده اند که پذیرفتن این پناهجویان که به طور عمده از کشورهایی می آیند که یا مستعمره اروپاییان بوده اند یا تحت الحمایه آنها، وظیفه استعمارگران سابق است. ایشان استدلال می کنند که تنش ها و خشونت های منطقه ای اثر مستقیم استعمار این کشورها بوده و هست. در نتیجه کشورهای اروپایی با پذیرایی از پناهجویان بخشی از دین خود را به این کشورها ادا می کنند. این استدلال به هیچ وجه نه پیچیدگی وضعیت فعلی در این مناطق را درنظر می گیرد و نه ارزشی برای ابزارهای سیاست خارجی برای کنترل بحران در این مناطق قائل است.این درست است که این کشورها زمانی مستعمره یا منطقه نفوذ اروپاییان بوده اند ولی بحران سوریه این روزها بیشتر دستاورد گروه های تکفیری است که از سوی کشورهای خاصی در منطقه خاورمیانه حمایت مالی می شوند. فساد و فقر در آفریقا بعد از میلیاردها دلار کمک برای توسعه این قاره و سرمایه گذاری های وسیع از سوی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ای مانند چین حاصل فساد مقامات و دولت های این کشورها هم هست. چرا جایی که از عربستان یا امارات یا آفریقای جنوبی توقع نداریم پذیرای پناهجویان باشند، از یونان ورشکسته و ایتالیای بحران زده انتظار داریم از آنها با آغوش باز استقبال کنند؟اینجاست که می توان ادعا کرد بحران فعلی نشانه شکست اتحادیه اروپا در سیاست خارجی اش و برخورد با چالش های فراسوی مرزهایش است. ادامه یافتن خشونت در این مناطق به دلیل تشتت آرای کشورهای اروپایی و سکوتشان در برابر ظهور گروه های تروریستی ممکن شده است. چارچوب ها و روند تحولات منطقه ای هم در خاورمیانه و هم در آفریقا تغییر کرده اند. استمرار خشونت و فقر در این مناطق به جذابیت اروپا افزوده است. در این میان کشورهای اتحادیه اروپا یا با ریختن میلیون ها یورو به خزانه دیکتاتورها به بهانه مبارزه با فقر به گسترش فساد کمک کرده اند یا با غفلت از واقعیت های منطقه و سکوت در برابر تندروی کشورهای به ظاهر متحدشان به خشونت دامن زده اند. حتی اگر امروز مشکل چند صد هزار پناهجو حل شود، میلیون ها نفر هنوز با تراژدی زندگی روزمره در میان فقر، فساد و خشونت دست و پنجه نرم می کنند. اتحادیه اروپا به نوعی اتحادیه استعمارگران سابقی است که در گذشته اسیر مانده اند و نمی خواهند نقش عوامل دیگر در این رویدادها را بپذیرند.امروز اتحادیه اروپا نه دینش از دوران استعمار بلکه هزینه جنگ طلبی آقای سارکوزی در لیبی و بهای سکوتش در برابر بحران سوریه را می پردازد ولی آیا این اتحادیه خواهد پذیرفت که نابود کردن دولت های ملی تنها هرج ومرج را به ارمغان خواهد آورد؟ آیا این اتحادیه خواهد کوشید که به بحران در لیبی و سوریه پایان دهد و بخشی از راه حل این بحران ها باشد یا حاضر است میلیاردها یوروی دیگر را هزینه کند تا واقعیت را انکار کرده باشد؟ اینها پرسش هایی هستند که به نظر می رسد کسی در اتحادیه اروپا برای آنها پاسخی ندارد. تا زمانی که این پرسش ها بی پاسخ هستند، مردم یونان، ایتالیا، مقدونیه و آلمان هزینه سیاست های سیاستمداران برکنار شده و کشورهایی را می پردازند که مقصد این پناهجویان نخواهند بود.* منبع: روزنامه جهان صنعت** اول ** 1337
14/06/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]