واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: قواعد بازی خطرناک هسته ای تهران - ایرنا - سرمقاله روز شنبه روزنامه مردم سالاری به قلم بهروز پورسینا با اشاره به موضوع طرح توافق در کنگره آمریکا به بررسی روند تایید این توافق پرداخته می افزاید : تردیدی وجود ندارد که در هژمونی و اقتدار به ظاهر یک دست آمریکا، می توان نفوذ کرد و از آرمان ها و ارزش هایمان به موازات منافع ملی، حفاظت عزت مدارانه ای کرد.

در سرمقاله امروز مردم سالاری می خوانیم : یکی از دست آوردهای بزرگ برجام، شفاف شدن صف آرایی ها و تشدید تعارضات در نظام تصمیم گیری در ایالات متحده آمریکا است. با آنکه آمریکا در کنار کشورهایی که حکم شیاطین را دارند، مدال شیطان بزرگ را بر روی سینه خود آویخته است اما حال می توان گفت تردیدی وجود ندارد که در هژمونی و اقتدار به ظاهر یک دست آمریکا، می توان نفوذ کرد و از آرمان ها و ارزش هایمان به موازات منافع ملی، حفاظت عزت مدارانه ای کرد. استیصال رژیم جعلی اسرائیل در به شکست کشاندن توافق وین با هزینه کردن میلیون ها دلار برای همراه کردن کنگره و مجلس نمایندگان آمریکا و افکار عمومی در این کشور، از جمله شواهد گویا در این ماجرا است. استنباط برخی دوستان در استناد به تحلیل فرد یا موسسه ای مبنی بر اینکه همراهی رژیم صهیونیستی و کنگره آمریکا در مخالفت با توافق وین با هدف به خطا انداختن ایران در اینکه حتما برجام را در داخل و در مراجع قانونی به تصویب برساند، بیشتر شبیه به یک لطیفه و طنز سیاسی است. این بخش از دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران هنوز آنقدر نادان و سفیه نشده اند که در برابر آراء مثبت تمامی اعضاء شورای امنیت سازمان ملل و نظر مساعد و موافق (یا ممتنع) بیش از 200 کشور دنیا با «توافق وین» ایستادگی کنند (حتی عربستان، موضع رسمی مخالفت با برجام را اتخاذ نکرده است) تا نکند ایران در مراجع قانونی، توافق وین را در داخل رد کند! چنین برداشتها و برخی تحلیل ها و اظهار نظرهای دیگر، حاکی از آن است که برخی از ما هنوز، آنگونه که بایسته و شایسته است قواعد بازی در بازی خطرناک هسته ای را مشق نکرده ایم؛ البته خطرناک بودن به معنی مقهور شدن در این بازی نیست. لذا نگارنده در حد بضاعت مترصد تبیین و مرور قواعد بازی هسته ای در این یادداشت است.با پایان یافتن جنگ جهانی دوم که منجر به کشته شدن افزون بر 50 میلیون نفر شد در نظم نوین ناعادلانه جهانی، پنج کشور صاحب بمب اتمی در توافقی راهبردی توافق کردند که اولا اجازه دسترسی به بمب هسته ای را به هیچ کشور دیگری ندهند و در ثانی، فقط و فقط این پنج کشور صاحب حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد باشند. تا هم اکنون، بخش دوم این توافق پا برجاست اما در بخش اول، چهار کشور دیگر به جمع دارندگان بمب هسته ای اضافه شدند. رژیم جعلی اسرائیل، پاکستان، هند و کره شمالی. رژیم صهیونیستی در فرآیندی پیچیده و کاملا سری، به کلاهک های هسته ای دست یافته اما تاکنون به وجود آنها اعتراف رسمی نکرده است. سه کشور دیگر نیز در طوفان های جنگ سرد و تقابل بلوک های شرق و غرب، (بدون داشتن حق وتو) فرصت دستیابی به این سلاحها را یافتند. فراموش نکرده ایم که در اصلاحات اقتصادی و سیاسی گورباچف یا همان پروستاریکا و گلاسنوست که منجر به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تشکیل کشورهای مستقل جدید شد، حتی کشورهایی نظیر بلاروس، اوکراین و قزاقستان که دارای سلاحهای هسته ای بودند، از سلاحهای هسته ای عاری شدند. از دید پنج قدرت بزرگ جهانی، ورود به باشگاه دارندگان سلاح های هسته ای از بزرگترین معاصی کبیره است! در ایران، پایه صنعت محدود و وابسته هسته ای در پیش از انقلاب اسلامی با ایجاد نیروگاه هسته ای بوشهر همانند برخی کشورهای دیگر گذاشته شد. پس از انقلاب، علی رغم پیگیریهای دولتهای وقت برای تکمیل نیروگاه، طرف های غربی به زعم خود با پیمان شکنی می خواستند همین صنعت محدود وابسته هسته ای در ایران را ریشه کن کنند. در همین راستا و در تصمیمات عالیه نظام، تکمیل و توسعه صنعت صلح آمیز هسته ای با تکیه بر توان داخلی که در هیچ بخشی به خارج از کشور وابسته نباشد در دستور کار قرار گرفت. وقتی کشورهای غربی به خود آمدند که دریافتند جمهوری اسلامی ایران به توانمندی کامل در غنی سازی و بهره برداری صلح آمیز از انرژی هسته ای دست یافته است. در قواعد بازی هسته ای که ما واضع آن نبوده ایم و متاسفانه، قاعده حاکم در باشگاه جهانی هسته ای است این توانایی، به آستانه توانمندی در تولید سلاح هسته ای تعبیر می شود. با آنکه پنج قدرت بزرگ هسته ای بخوبی می دانند که چنین توانمندی، به هیچ وجه در تولید سلاح هسته ای کفایت نمی کند اما با تبلیغات دروغ چنین وانمود شد که ایران به صورت بالقوه، امکان تولید سلاح هسته ای را یافته است. در تصمیم بزرگ راهبردی و افتخار آمیز نظام، تحمل برخی تحریمها اجتناب ناپذیر بود اما به دلیل عدم توجه لازم به قواعد این بازی در دولت های نهم و دهم، متاسفانه از فرصت پیش گیری برای اعمال برخی تحریم های آزاردهنده مضاعف، استفاده نشد. تفصیل و تحلیل این مهم را که ذکر آن در این مختصر نمی گنجد، به بیانات و تقریرات مذاکره کنندگان ارشد هسته ای بخصوص جناب آقای دکتر عراقچی ارجاع می دهیم. شاید برای برخی، همراهی چین و روسیه در تصویب شدیدترین و ظالمانه ترین تحریم های مربوط به سازمان ملل دور از انتظار بود اما در قاعده بازی هسته ای، این همراهی غیر مترقبه نیست. امکان دستیابی به چنین کلیتی در وضع تحریمها برای آمریکا و اتحادیه اروپا در غیر منطق و قاعدة بازی خطرناک هسته ای، متصور نبوده و نخواهد بود.در این راستا، اگر در دولت های نهم و دهم بجای تهور با تدبیر و شجاعت، به مصاف دشمنان این مرز و بوم می رفتیم، امروز کارنامه بهتری در جنگ دیپلماتیک هسته ای قابل ارایه بود. در منطق مذاکرات هسته ای که منطق حفظ توازن قوا است، آمریکا از تمام قدرتش استفاده کرد تا بدون حضور این کشور، مذاکرات هسته ای با جمهوری اسلامی ایران پیش نرود. در صحبت های اخیر جک استراو، به صراحت به این مساله اذعان شد. برای همین است که مذاکره کنندگان هسته ای جمهوری اسلامی ایران در عین اینکه طرف های مقابل را دشمن دیدند، وارد مذاکراتی شدند که لاجرم هدفش برد – برد بوده است و از مذاکرات، پس از دستیابی به توافق اولیه وین خارج شدند در حالیکه همچنان در دشمنی طرف های مذاکره تردیدی نیست. با آنکه رهبر فرزانة انقلاب اسلامی در ابتدای سال تأکید فرمودند که مذاکره با آمریکایی ها فقط در مورد موضوع هسته ای است و نه هیچ موضوع دیگری. در عین حال، خاطرنشان کردند که مذاکرات درخصوص موضوع هسته ای یک تجربه است و اگر طرف مقابل از کج تابی های خود دست بردارد، این تجربه را می توان در مسائل دیگر ادامه داد اما اگر طرف مقابل، به کج تابی های خود ادامه دهد تجربه قبلی ما در بی اعتمادی به آمریکا تقویت خواهد شد، در دیدار اخیر با نمایندگان محترم مجلس خبرگان با اشاره به تأکیدشان به مسئولان سیاست خارجی و دیگر مسوولان مبنی بر ممنوعیت کامل مذاکره با طرف آمریکایی بجز در موضوع هسته ای، اظهار داشتند: علت این مخالفت، جهت گیری های آمریکاست که درست در نقطة مقابل جمهوری اسلامی قرار دارد.حال شاید تلقی و درک بهتری نسبت به این مساله پیدا کنیم که چرا وارد مذاکره با کشوری شده ایم که جهت گیری هایش، در نقطه مقابل جمهوری اسلامی ایران است و پیش از پس از مذاکره، حتی با رسیدن به سند توافق در لغو تحریم های هسته ای، باز هم دشمن است. در روز پنجشنبه هفته گذشته، معظم له در بخشی از سخنانشان فرمودند: از نگاه کلی، من معتقدم و به آقای رئیس جمهور هم گفته ام که مصلحت نیست، مجلس شورای اسلامی از موضوع بررسی برجام کنار گذاشته شود. تحلیل این مهم و تدبیر حکیمانه رهبری معظم انقلاب به مجال دیگری نیاز است اما در کمال تواضع نسبت به برخی طیفهای فکری موجود در مجلس محترم شورای اسلامی اظهار می شود، برای صحیح و امن راندن در جاده پیچ در پیچ برجام اگر منطق قواعد بازی خطرناک هسته ای را بطور کل نادیده بگیریم، با شدتی گسترده تر، درگیر تبعات پذیرش منطق کاغذ پاره بودن قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل می شویم!منبع : روزنامه مردم سالاری اول ** 1647
14/06/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]