تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى هر چيزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827722669




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: جواد قاسمي قمي ماشيـح؛ منجي يهود به روايت تلمود (نشانه‌ها و كاركردها)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: جواد قاسمي قمي ماشيـح؛ منجي يهود به روايت تلمود (نشانه‌ها و كاركردها)
خبرگزاري فارس: ماشيح (MASHIAH)يا "تدهين شده با روغن مقدس" كه از جانب خدا مأمور آغاز دوران تازه و پر از شگفتي است، محور آينده روشن است. تلمود، صدها بار به ماشيح و مأموريت او اشاره كرده است.
اشاره: اين نوشتار، گزيده اي است گزارش گونه از بخش ماشيح در كتاب "خدا، جهان، انسان، ماشيح (گزيده گنجينه اي از تلمود)"، تأليف آبراهام كُهِن كه قسمت اول آن در بخش اديان ابراهيمي تقديم شد.

با مطالعة اين نوشتار كه ايجاز ويژگي اصلي آن است، دانسته هاي مفيدي دربارة منجي يهودي به دست مي آيد كه هر چند نياز به دسته بندي مناسب تري دارد ولي مي تواند در بررسي‌هاي عميق تر به كار گرفته شود.
خيلي علاقمند بودم كه تشابهات اين آموزة يهودي را با آموزة مهدويتِ اسلامي در بحثي تطبيقي بررسي كنم ولي به دليل ترس از برداشت ناصواب و نبود مجال كافي، آن را به نوشتار ديگري موكول مي نمايم.
روش من در اين نوشتار چنين بوده است كه پس از سه بار مطالعة يك موضوع، آن را ويرايش و با انتخاب عنواني، آن مطلب را قلمي نموده ام. سعي شده در حد امكان از مطالب و آيات تكراري پرهيز گردد، مگر آن كه نكته جديدي داشته باشد.

ماشيــح

* يهوديان بر خلاف بسياري از اقوام كه دوران طلايي تاريخ خود را در گذشته هاي تاريك و بسيار دور مي بينند، به آينده چشم دوخته اند.
* انبياي اسرائيل بارها به "روزهاي آخر" كه هنوز فرا نرسيده است به عنوان دوران اعتلاي نهايي عظمت ملي يهود، اشاره كرده اند
* اميد به آيندة نوراني و مشحون از سعادت در دل عامه مردم، روز به روز نه تنها شدت يافت بلكه به رؤياهاي شگفت انگيزي هم دامن زد.
* ماشيح (MASHIAH)يا "تدهين شده با روغن مقدس" كه از جانب خدا مأمور آغاز اين دوران تازه و پر از شگفتي است، محور اين آينده است.
* تلمود، صدها بار به ماشيح و مأموريت او اشاره كرده است.

تنها منكر ماشيح!

* ربي هليل (قرن 4)، تنها كسي كه لحني شكاك در اين باره دارد، مي گويد: "ملت اسرائيل ديگر ماشيحي كه ظهور كند، نخواهد داشت زيرا كه در زمان حيزقيا (سلطان يهودا) بهره خود را از او برده اند". (سنهدرين، 98 ب).
* در ردّ ادعاي فوق گفته اند: اگر قرار بود از پيشينيان كسي ماشيح باشد، داود سزاوارتر بود چرا كه آن پادشاه اسرائيل آن همه سرود در وصف جلال خدا تصنيف كرد و خدا را مدح و ثنا نمود ولي حيزقيا با آن همه معجزات و آيات كه برايش نمايان شد، حتي يك سرود هم به درگاه خداوند نخواند.
* ربان يوحان بن زكاي، دانشمند برجسته قرن اول، در بستر مرگ چنين مي گويد: يك كرسي براي حيزقيا پادشاه يهود كه دارد مي آيد، آماده كنيد. اين جملة مرموز علاوه بر پيش گويي ظهور ماشيح، مي رساند كه حيز قيا هم ماشيح بوده است.

هويت ماشيح

* درباره هويت ماشيح يا ناجي آينده، عقايد مختلفي اظهار شده است.

* اعتقاد عموم بر آن است كه ظهور ماشيح و فعاليت هاي او در راه بهبود وضع جهان و تأمين سعادت بشر، قسمتي از نقشه خداوند در آغاز آفرينش جهان بوده است: "پيش از آنكه عالم هستي به وجود آيد، هفت چيز آفريده شد؛ تورات، توبه، باغ عدن (بهشت)، جهنم، اورنگ جلال الاهي، بيت هميقداش، نام ماشيح". (پساحيم، 54 الف)

* در يك ميدراش مؤخّر چنين اظهار شده است: "از آغاز خلقت عالم، پادشاه ماشيح به دنيا آمد، زيرا (لزوم وجود او) حتي پيش از آنكه جهان آفريده شود، به ذهن (خداوند) خطور كرد" (پسيقتا رباتي، 152 ب).

* همه دانشمندان يهود درباره يك نكته متفق الرأي هستند كه ماشيح يك انسان است كه از طرف خدا مأمور انجام وظيفه خاصي خواهد شد. تلمود، هيچگاه اشاره اي به يك ناجي يا موجود فوق انساني درمورد ماشيح ندارد.

* در اينكه ماشيح داود است يا از نسل او اختلاف است: برخي او را با داود پادشاه يكي مي دانند و با استناد به آيه "بعد از آن بني اسرائيل برگشته و خداوند خداي خود و داود پادشاه خويش را خواهند طلبيد" (هوشع، 5:3)، مي گويند: اين پادشاه، ماشيح است. اگر او جزو زندگان است اسمش داود است و اگر جزو مردگان است (كه بعدا زنده خواهد شد)، نامش داود است. (يروشلمي، براخوت: 5 الف).

مخالفان نظر فوق با اشاره به آيه: "نجات عظيمي به پادشاه خود مي دهد و به ماشيح خويش احسان مي كند، يعني به داود و به ذريت او تا به ابد" (مزامير، 51:18)، مي گويند: در اين آيه نوشته نشده است به داود، بلكه آمده است: به داود و به ذريت او (ايخا ربا، 51:1). ماشيح از نسل پادشاه داود خواهد بود و در ادبيات دانشمندان يهود ملقب به "فرزند داود" است. اين اعتقاد عموم يهوديان است.

نامهاي ماشيح

* آياتي كه اشاره به ماشيح دارد، حاوي نامهاي گوناگوني براي اوست؛ شاگردان دانشمندان حتي كوشيده اند براي ماشيح نامهايي مشابه با اسم استاد خود از متن آيات كتاب مقدس بيابند:
شاگردان مكتب شيلا (Sheila) نام او را شيلو (Shiloh) مي گويند؛ " تا كه شيلو بيايد" (پيدايش، 10:49).
شاگردان مكتب ربي يناي (yannay) او را يينون (yinnon) به معناي دوام مي نامند؛ " نام او تا ابد باقي خواهد ماند و اسم او پيش آفتاب دوام خواهد كرد" (مزامير، 17:72).
شاگردان مكتب ربي حنينا (haninah) او را با استناد به آيه:"زيرا كه بر شما ترحم (حنينا) نخواهد كرد" (ارميا، 13:16)، حنينا مي نامند.
برخي اسم او را منحم بن حيزقيا (manahem ben hizghyah ) مي دانند و به آيه" زيرا تسلي دهنده (منحم) و تازه كننده جانم از من دور شده است" (مراثي ارميا، 16:1)، استناد مي كنند. برخي او را مبروص مكتب ربي يهودا هناسي مي نامند و به آيه" مسلما او بيماريهاي ما را تحمل كرده و دردهاي ما را بر خود حمل نموده است. ولي ما او را بلا كشيده و ضرب خورده و رنج ديده از جانب خداوند محسوب نموديم" (اشعيا، 4:53) ، استناد مي نمايند. بلا كشيده به معناي مبروص است و ربي يهوداهناسي، 13 سال از بيماري برص رنج مي برد و آن را نشانه رحمت الاهي مي دانست (باوا مصيعا، 85 الف)، ماشيح، هم از طبقه رنجديدگان كه يهودا هناسي نمونه واضح آن است، خواهد بود.

نام هاي ديگر ماشيح

* صمح(tazemah)به معناي نهال (زكريا،12:6). جالب است بدانيد شماره حروف هريك از"صمح" و "منحم" به حساب ابجد 138 مي باشد كه اين نشان از تشابه اين دو نام دارد.
* برنفله(bar naphle) به معناي فرزند افتاده با استناد به آيه" در آن روز خيمة داود را كه افتاده است، بر پا خواهد نمود". (عاموس، 11:9).
* فرزند يوسف، عنواني است براي شخصيتي كه هم رديف "فرزند داود" در يهوديت مطرح است و مقام برجسته اي دارد. (زكريا، 10:12 و سوكا، 52 الف و عوديا، باوابترا، 123 ب).

اعتقاد به ماشيح از منظر جامعه شناسي

* اعتقاد به ظهور ماشيح، بالطبع هنگام بدبختي هاي ملي شدت مي يافته است. وقتي كه ظلم و تعدي يك دولت فاتح كه ملت اسرائيل را به زير سلطه خود داشت، غير قابل تحمل مي شد، يهوديان از روي غريزه، به پيشگويي هايي كه در كتاب مقدس درباره ظهور ماشيح شده است، توجه مي كردند تا در روزهاي پر از رنج در برابر شديدترين سختي ها تاب بياورند و نگذارند يأس و حرمان بر آنها چيره شود.

يك ماشيح دروغين

* وسفوس مورخ مشهور يهود در تاريخ خود مي گويد: در سالهاي قبل از خرابي بيت هميقداش افرادي ادعا مي كرده اند كه همان نجات دهنده اي هستند كه انبياء ظهور او را از پيش خبر داده اند، مثل: بركوخواو (barkohva) كه بعضي او را بركوزيوا (bar koziva) ناميده اند و رهبر شورش يهوديان عليه روميان بود. ربي عقيوا هر گاه او را مي ديد، مي گفت: اين همان پادشاه ماشيح است و به آية: "ستاره اي (كوخاو) از يعقوب طلوع خواهد كرد" (اعداد، 17:24)، استناد كرده و آن را چنين تفسير مي نمود: كوزيوا از يعقوب طلوع خواهد كرد.
ربي يوحانان بن تورتا در اعتراض به او مي گفت: عقيوا از گونه هاي تو (در قبر) علفها خواهند روييد و هنوز ماشيح فرزند داود نيامده است. (يروشلمي تعنيت، 6 دال).

نشانه هاي پيش از ظهور ماشيح

* دردهاي زايمان دوره ماشيح سخت و شديد خواهد بود.

* تاريكي و سياهي شب، قبل از دميدن سپيده فزوني مي يابد.

* آشفتگي و فساد در جهان به حد اعلي خواهد رسيد و سختي هاي زندگي، غير قابل تحمل خواهند شد.

* جوانان به پيران بي احترامي كرده و آنها را خجالت خواهند داد و پيران در جلوي جوانان به پا خواهند ايستاد.

* روي مردم چون روي سگ خواهد بود (از بي حيايي).

* محل تحصيل و مطالعه به اماكن فساد مبدل شده، دانش دبيران فاسد خواهد گشت.

* فرزند داود (ماشيح)، فقط در دوره اي ظهور خواهد كرد كه همه مردم آن يا معصوم باشند يا مجرم.

* دوران هفت ساله اي كه ماشيح در آن ظهور مي كند، چنين است:

سال اول؛ بي باراني، سال دوم؛ قحطي، سال سوم؛ قحطي شديد و مردن مردان، زنان، كودكان، متقيان و فراموشي تورات، سال چهارم؛ سيري و وفور نعمت، سال پنجم؛ سيري و فراواني عظيم، بازگشت تورات به سوي آموزندگانش، سال ششم؛ به گوش رسيدن صداهايي از آسمان، سال هفتم؛ در گرفتن جنگ و در پايان اين دوران هفت ساله ماشيح مي آيد.

* هر وقت ببيني دولت ها با هم به نزاع سياسي كه منجر به جنگهاي سخت مي شود، مي پردازند.

* داود در مزامير پنج بار از خدا خواسته است تا برخيزد؛ چهار بار مربوط به چهار دولت يونانيان، بخت النصر، هامان صدراعظم خشايارشا، روميان و پنجمي مربوط به دولت گوگ و ماگوگ (يأجوج و مأجوج) است كه در آخر الزمان با قدرتي عظيم عليه اسرائيل به جنگ خواهد آمد.

زمان ظهور ماشيح

* كوشش براي محاسبه و يافتن تاريخ پايان ذلت قوم اسرائيل و ظهور ماشيح، از طرف اكثريت دانشمندان يهود، به شدت تقبيح شده است، چرا كه در صورت عدم تحقق، يأس و حرمان را به دنبال خواهد داشت.

* نهي از توقيت آمدن ماشيح گاهي با لعن و نفرين همراه بوده است: لعنت بر كساني باد كه تاريخ پايان ذلت اسرائيل و ظهور ماشيح را محاسبه مي كنند. زيرا ايشان چنين استدلال مي نمايند كه اگر تاريخ پايان ذلت فرا رسيد و ماشيح نيامد، هرگز ديگر نخواهد آمد...". عليرغم اين اخطارهاي شديد، برخي زمان ظهور ماشيح را چنين برآورد كرده اند:

* در سال 4291 از آفرينش (531 ميلادي) جهان ويران خواهد شد... و آن وقت ايام ماشيح پيش خواهد آمد.

* در سال 4231 آفرينش (471 ميلادي)، ماشيح ظهور خواهد كرد.

* اسرائيل، در ماه تيشري نجات خواهد يافت.

* اسرائيل، در ماه نيسان (ازمصر) نجات يافت و در آينده نيز در ماه نيسان نجات مي يابد.

* ايلياي نبي خطاب به يك عالم يهودي: دنيا دست كم هشتاد و پنج يوئيل (4250= 50 (مدت هر يوئيل به سال) × 85)دوام خواهد داشت و دريوئيل آخرين ماشيح خواهد آمد. آن عالم از ايليا پرسيد: آيا ماشيح در آغاز آن يوئيل ظهور خواهد كرد يا در پايان آن؟ ايليا جواب داد: نمي دانم. اين پيشگويي بين سالهاي 440 تا 490 ميلادي را دربرمي گيرد.

* در مقابل اين نظريات كه زمان مشخصي را براي آغاز دوران ماشيح در نظر گرفته شده است، نظريه ديگري هست كه مي گويد: زمان ظهور بنابر كردار مردم تغيير خواهد يافت: "من خداوند در وقت خودش آن را تسريع خواهد كرد. (اشعياء، 22:60)

در سنهدرين، 198 الف، با توجه به آيه فوق آمده است: اگر امت اسرائيل استحقاق آن را داشته باشد، نجات ايشان را تسريع خواهم كرد و اگر استحقاق نداشته باشد، در وقت خودش آنها را نجات خواهم داد.

زمينه سازي و شرايط ظهور

*راو آشه از علماي متأخر تلمود مي گويد: مقصود دانشمندان از ذكر تاريخهاي مذكور براي ظهور ماشيح اين بوده كه تا آن تاريخ نبايد منتظر آمدن ماشيح بود ولي از آن به بعد بايد انتظار ظهور او را داشت؛ " همواره منتظر ظهور او باش، اگر چه (فرا رسيدن پايان ذلت) تأخير نمايد، معذلك در انتظار باش" (حبقوق، 3:2)

* در تلمود آمده است: "توبه كاري عظيم است. زيرا كه نجات را نزديك مي كند (يوما، 86 ب)، زمان هايي كه براي پايان ذلت معين شده بود، سپري گشت و ماشيح هنوز نيامده است، و ظهور او فقط بسته به توبه مردم و اعمال نيكي است كه انجام دهند" (سنهدرين، 97 ب).

* اگر ملت اسرائيل فقط يك روز توبه كند يا يك (شبانه روز) شنبه را بطور صحيح و كامل نگه دارد، بي درنگ، ماشيح خواهد آمد (يروشلي تعنيت، 2 الف). اگر ملت اسرائيل دو شبانه روز شنبه را طبق قوانين آن نگه دارد، بلافاصله نجات خواهند يافت (شبات، 118 ب).

خصوصيات دوران ماشيح و كاركردهاي او

نيروي باروري طبيعت به ميزاني شگفت انگيز و معجزه آسا فزوني خواهد يافت؛ به اين نمونه ها توجه كنيد:

* براي حمل يك حبّه انگور، گاري يا قايق لازم است و بايد آن را در گوشه خانه گذاشت... (كتوبوت، 111ب)

* غلات در مدت يك ماه رشد مي كنند و درختان ظرف دو ماه ميوه مي دهند. ربي يوسه مي گويد: غلات ظرف پانزده روز به عمل مي آيند و درختان در مدت يك ماه ميوه خواهند داد. (يروشلمي تعنيت، 2 الف)

* در سرزمين اسرائيل، گرده هايي از عاليترين آرد و پارچه هايي از نفيس ترين پشم در زمين خواهد روييد.

* يك دانه گندم به اندازه دو قلوة يك گاو بزرگ خواهد بود. (كتوبوت، 111ب).

* در جهان آينده، زنان هر روز خواهند زاييد و درختان هر روز ميوه خواهند داد. (شبات، 30 ب).

ذات قدوس مبارك، ده چيز را در دوران ماشيح تازه خواهد كرد:

1. او خود جهان را به نور خويش روشن خواهد كرد، چنانكه مكتوب است: "بار ديگر آفتاب در روز نور تو نخواهد بود و ماه با درخشندگي براي تو نخواهد تابيد زيرا كه يهوه نور جاودانة تو و خدايت، زيبايي تو خواهد بود" (اشعياء، 19:60)

2. از اورشليم آب روان جاري خواهد ساخت و هر كسي را كه بيماري داشته باشد، به واسطه آن شفا خواهد داد. (حزقيال، 9:47)

3. درختان را وادار مي كند تا هر ماه ميوه بياورند و انسان از آن ميوه ها مي خورد و شفا مي يابد و بر لب آن نهر در اين طرف هر نوع درخت خوراكي خواهد روييد كه برگ آن پژمرده نخواهد شد و ميوه اش تمام نخواهد گشت...(حزقيال، 12:47)

4. تمام شهرهاي ويران را از نو آباد خواهند كرد و در جهان ويرانه يافت نخواهد شد... (حزقيال، 55:16)

5. خداوند اورشليم را با سنگهاي ياقوت كبود از نو بنا خواهد كرد... (اشعياء 11:45 و 12) و آن سنگها همچون خورشيد نور خواهند داد و بت پرستان آمده و عزت و جلال اسرائيل را خواهند ديد. (اشعياء، 3:60)

6. صلح جاودان در سراسر طبيعت حكمفرما خواهد شد: "گرگ با بره سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير و گاو پروار با هم خواهند زيست و طفل كوچك آنها را خواهند راند و گاو با خرس خواهد چريد و بچه هاي آنها با هم خواهند خوابيد و شير مثل گاو كاه خواهد خورد و طفل شيرخواره بر سوراخ مار بازي خواهد كرد، و كودك از شير بازداشته شده، دست خود را بر لانه افعي خواهد گذاشت" (اشعياء، 6:11، 7، 8).

7. خداوند، تمامي حيوانات و خزندگان را فراخوانده و با آنها و با تمام اسرائيل عهد خواهد بست. (هوشع، 20:2)

8. گريه و شيون و زاري در جهان نخواهد بود. (اشعياء، 19:65)

9. مرگ، ديگر در دنيا وجود نخواهد داشت. (اشعياء، 8:25)

10. ديگر نه آه و ناله اي به گوش خواهد رسيد و نه فرياد و فغاني، نه غم و اندوهي و نه حزن و ماتمي وجود خواهد داشت بلكه همه شادمان و خوشحال هستند: "و فديه شدگان خداوند بازگشته و با ترنم صهيون خواهند آمد." (اشعياء، 10:35، و شموت ربا، 21:15)

ديگر كاركردهاي ماشيح

* برقراري صلح پايدار و بي زوال و شادماني و خرسندي در سراسر جهان.

* كوران شفا مي يابند و لنگان شفا خواهند يافت.

* بندگان همگي همدوش و متحد خواهند شد تا نام خدا را بخوانند و او را پرستش كنند.

* خوشبختي ملت اسرائيل: ظلم و جوري كه از جهانيان تحمل كرده اند پايان خواهد يافت و به مقام عالي كه خداوند برايش مقدر كرده است، خواهد رسيد.

* ماشيح، جمع آوري و اتحاد اسباط اسرائيل را عملي خواهد كرد هر چند بعضي مي گويند: "ده سبط اسرائيل سهمي از جهان آينده ندارند". (توسيفتا، سنهدرين، 13:12)

* براي جمع آوري پراكندگان اسرائيل باد از دو جهت جنوب و شمال مي وزد. (اشعياء، 6:43) .

* تجديد بناي شهر مقدس اورشليم كه زمان وقوعش قبل از گردآمدن مجدّد اسباط پراكنده اسرائيل است. (مزامير، 17:102)

* برقراري مجدد معبد بيت هميقداش سوم كه كاركرد آن با بناي اول و دوم معبد كه براي قربانيهاي كفاره گناهان بود، متفاوت است: "در جهان آينده، گذرانيدن همه قربانيها موقوف خواهد شد بجز تقديم قرباني شكرانه كه هرگز ترك نخواهد گشت" (پسيقتا، 79 الف)

* تنها مزيت دوران ماشيح، نجات اسرائيل از ستمگران است ولي براي رهايي از بدبختي هاي گوناگوني كه آدمي گرفتار آن است، بايد صبر كند تا زماني كه رخت از اين جهان بربندد.

* بعضي دوران ماشيح را يك مرحله انتقالي ميان دنياي كنوني و جهان آينده مي دانند.

رجعت مردگان

* اعتقاد به ماشيح با ايمان به حقيقت رستاخيز مردگان همراه است، البته مردگاني كه شايسته چنين پاداش و موهبتي باشند؛ از آنجا كه دوران ماشيح چنين خوشي ها و چنين سعادت عظيمي را با خود خواهد آورد، حق اين است كه به نيكوكاراني كه از جهان گذشته اند، اجازه داده شود تا در آن شركت جسته و شريران و بدهكاران از آن محروم گردند.

* نزديك ايام ماشيح، طاعون عظيمي به جهان خواهد آمد و شريران با آن نابود خواهند شد. (شير هشيريم ربا، غزل غزلها، 30).

طول دوران ماشيح

درباره طول مدت دوران ماشيح نظريه هاي گوناگوني ارائه شده است:

* ربي عقيوا: چهل سال به اندازه سرگرداني اسرائيل در بيابان پس از خروج از مصر.

* ربي اليعزر فرزند ربي يوسه: يكصد سال.

* ربي برخيا از قول ربي دوسا: ششصد سال.

* ربي يهودا هناسي: چهارصدسال به اندازه مدت غربت مصر (سه نسل).

* ربي اليعزر فرزند هورقانوس: هزار سال.

* ربي اباهو: هفت هزار سال.

* العازار بن عزريا: هفتاد سال.

* ربي اويمي(avimi ) فرزند ربي اباهو: هفت هزار سال.

* راو يهودا از قول شموئل: باندازه مدتي كه از آفرينش جهان تا كنون گذشته است.

* راو نعمان براسحق: به اندازه زماني كه از طوفان نوح تا كنون سپري شده است.

* الياهو: عمر اين دنيا شش هزار سال است؛ دو هزار سال اول آن دوره آشفتگي بود، دو هزار سال دوم، دوران حكومت تورات بود. دو هزار سال آخر بايستي دوران ماشيح باشد ولي به خاطر گناهان زياد ما، سالهاي بسياري از دوران ماشيح بيهوده سپري شد (سهندرين، 97 الف).

* بسياري از غير يهوديان كوشش خواهند نمود تا به جامعه ايشان بپيوندند ولي چون محرك اصلي آن سهم بودن از سعادت اسرائيل است و نه گرويدن به دين موسي، آنها را نخواهند پذيرفت (عوودازارا، 3ب).
.........................................................................
منبع: www.7eqlim.ir
 شنبه 4 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 721]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن