واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: منصوریان:بدن فیگو و پائولتا را دیدم خجالت کشیدم
علیرضا منصوریان کلی خاطره شنیدنی از بازی با ستارههای دنیا دارد.
به گزارش نامه نيوز ، او كه به زبان يوناني، انگليسي و آلماني تسلط كامل دارد، جزو بازيكناني بود كه خيلي با ستارههاي دنيا گرم ميگرفت. منصوریان از شوخيهايش با ويتور بايا، كاناوارو و... ميگويد.
* آقاي منصوريان از بازي جذاب با ستارهها حرف بزنيم.
اين مسابقه براي من خيلي هيجانانگيز بود. همه ميدانند كه من رئالي هستم. چند رئالي خوب هم در بازي بودند و اتفاقاً با آنها خيلي گرم گرفتم.
* با كاناوارو زياد حرف ميزديد. به خاطر همين بود؟
كاناوارو اينقدر خوشتيپ بود كه هي پيشش راه ميرفتم تا يك وقت او را نزنند. انصافاً كاناوارو خوشتيپ و متين و با وقار است. در زمين به او گفتم اينجا خيليها رئالي هستند، من خودم هم رئالي هستم و جزو بازيكناني هستي كه ما ايرانيها دوستت داريم. برخورد كاناوارو واقعاً خوب بود.
* ظاهراً بازيكنان ستارهها گفتند چقدر شبيه روبرتو كارلوس هستي.
(خنده) ويتور بايا انصافاً باحال و خونگرم بود. به من ميگفت چقدر شبيه روبرتو كارلوس هستي، بعد از بازي بايد يك عكس بگيريم و به دوستانمان نشان بدهيم كه روبرتو كارلوس ايراني هم وجود دارد!
* افشاريان ميخواست بايا را اخراج كند ولي خودت را وسط انداختي.
آقاي افشاريان ميخواست قرمز بدهد كه به او گفتم در مسابقه دوستانه كه بازيكن اخراج نميكنند. گفت باشه به او كارت زرد ميدهم. حالا اتفاق جالب لحظهاي افتاد كه ميخواستم كاشته را بزنم. كاناوارو به من گفت تو از مايي و رئالي هستي، توپ را يك متر جلوتر بكار تا كاشتهات گل شود.
* هر قدر ما بازي را جدي گرفته بوديم، آنها خيلي بيخيال بودند.
ميخواستند شاد باشند و خوش بگذرانند. اصلاً بازي را جدي نگرفته بودند و كاملاً ريلكس نشان ميدادند. فقط ميخواستند خودشان را سرگرم كنند. ديديد چه بدنهاي فيتي داشتند؟ عضلاتشان را ديديد؟ من قبل از بازي هم در مصاحبه با خود شما گفته بودم اين بازي دوستانه است و نبايد آن را جدي بگيريم. اگر شوخي ميكرديم و جدي نميگرفتيم، مطمئن باشيد ما هم گل ميزديم.
* فيگو هم عجب استايلي داشت.
بله، بعد از بازي كه فيگو و پائولتا لباسهايشان را درآوردند، من ديدم از دوران فوتبال بازي كردن ما فيتتر بودند. راستش خجالت كشيدم. به حسين ياريار گفتم تا 6 ماه ديگر بدنم را درست ميكنم، نه مثل آنها ولي حداقل خودم را سر وزن ميرسانم. بايد از الان روزي يك ساعت و نيم تمرين كنم. از اين بازي كلي درس گرفتم.
* ظاهراً با هيرو هم طرح رفاقت ريختي.
بله، با هم در زمين خيلي گرم گرفتيم. به او گفتم من از زمان خورخه والدانو طرفدار رئال بودم كه تعجب كرد. وقتي بين دو نيمه به سمت رختكن رفتيم به من گفت بيا لباسهايمان را عوض كنيم كه به او گفتم تو اگر به من لباس بدهي، ديگر خودت لباس نداري. به من گفت ما سه دست لباس داريم و مشكلي نيست. همان موقع لباسهايمان را عوض كرديم.
* راستي به زمين كه رفتيد، به فرهاد مجيدي يك چيزهايي گفتيد.
بله، به او گفتم مثل قديم من توپ را گرفتم تو به عمق بزن. اولين توپي را هم كه گرفتم برايش انداختم.
* سؤال آخر ما هم درباره جيميجامپي بود كه نگذاشتيد مأمورها با او برخورد كنند.
او براي علي كريمي آمده بود. وقتي ديدم مأموران ريختند سرش، فكر كردم ممكن است با او برخورد تند كنند. مأمورها هم لطف كردند و گفتند ببينيم شما چهكار ميكنيد. من خودم او را بردم ولي وقتي در آغوش من بود به پرسپوليسيها عدد 6 نشان داد!
منبع: خبرآنلاین
۰۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]