تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837323573
حاج جبار خون داد تا اشك هيچ رقيهاي را نبيند
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: حاج جبار خون داد تا اشك هيچ رقيهاي را نبيند
ابتداي همكلاميمان با مريم حميد همسر شهيد با بسمربالشهدا و الزينب آغاز ميشود.
نویسنده : صغري خيل فرهنگ
او روايتگر حماسه مردي است كه در نهايت خلوص، ايمان و مجاهدت، به آرزويش يعني شهادت رسيد. بسيجي بيادعاي اهوازي و رزمنده سالهاي دفاع مقدس «جبار دريساوي» يكي از رزمندگان و بسيجيان كم سن و سال «لشكر 7 وليعصر(عج)» دفاع مقدس بود كه همان زمان از همه هستي خود گذشت و اينك نيز در نبرد با متجاوزان به حريم «بانوي مقاومت» حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) در سوريه، مورد اصابت تيرِ كينِ تكفير و شرك قرار گرفت و بال در بال ملائك گشود. پيكر شهيد پس از تشييع در كنار مزار سردار شهيد «علي هاشمي» تا روز ظهور مولايش، به امانت سپرده شد. آنچه در پي ميآيد روايت همسري است كه از بودن و نبودنهاي شهيد حرفها دارد. ازدواج در سالگرد عمليات بيتالمقدس آشنايي من و همسرم از يك رابطه فاميلي آغاز شد. ايشان از بستگان مادرم بودند. آنها خانواده ما را ميشناختند و وقتي به خواستگاري من آمدند با شناختي كه داشتيم ايشان را پذيرفتم. ايمان، اخلاق و نماز تنها ملاك من براي پذيرفتن همسرم بود. البته رزمنده بودنشان در زمان جنگ هم در انتخابم بيتأثير نبود، چراكه علاقه زيادي به رزمندگان دوران دفاع مقدس داشتم. جبار همه ويژگيهايي كه مدنظرم بود را داشت، از اين رو من با ازدواج ايشان موافقت كردم. حاج جبار متولد 1346 بود و من متولد 1348هستم. وقتي به خواستگاريام آمد سرش را بالا نگرفت تا من را ببيند. تنها روزخريد حلقه ازدواجمان بود كه من را ديد. چندان اهل تجمل گرايي نبود اما همه چيز را به من سپرد تا آنطور كه ميخواهم مراسم بگيرم. من هم كه اهل تكلف نبودم مراسم سادهاي را پيشنهاد دادم. در نهايت 3خرداد ماه سال 1373 مراسم بسيار ساده و سنتي برگزار كرديم. خوب به ياد دارم سالگرد عمليات غرورآفرين بيتالمقدس و آزادسازي خرمشهر بود. مهريه من 800 هزار تومان بود. مجاهدتهاي خاموش من از حضور ايشان در دوران دفاع مقدس اطلاع داشتم. هميشه پاي خاطراتش مينشستم و از روزهاي حماسه و جنگ آن روزهايش ميشنيدم. عكسهاي غواصي و رزم در برف و زمستانهاي سخت غرب كشور نشان از حضور او در كردستان، مريوان و... ميداد. آن زمان حاجي 16 سال بيشتر نداشت. علاقه او از همان دوران نوجواني به بسيج، مسجد و دفاع مقدس براي من كه همراهياش ميكردم، بسيار دلنشين بود و عاشقش بودم. تنها 5 سال در كنار هم بوديم زماني كه من با ايشان ازدواج كردم، براي حاجي هنوز جنگ تمام نشده بود و همواره با جديت، تلاش و صلابت وصف ناپذيري كار ميكرد. همواره هم در تكاپو بود، تا به معلوماتش اضافه كند. به مأموريتميرفت و بهتر است بگويم نبودنهايش خيلي بيشتر از بودنهايش بود. در مدت 20 سالي كه من همسرش بودم، نهايتاً پنج سال در كنار هم بوديم. در اطراف ما، همه نظامي بودند و ميدانستم مسئوليت افراد نظامي زياد است. حاصل زندگي ما دو فرزند به نامهاي فاطمه 17 ساله و محمد 10 ساله است. هميشه درشرايط جنگي مشغله و نبودنهاي حاجي آنقدر بود كه من مدام فكر ميكردم در جنگ هستيم. اما وقتي به خانه ميآمد با كار خداحافظي ميكرد. همه چيز را كنار ميگذاشت و به خانوادهاش توجه داشت. زماني هم كه از محل كار با ايشان تماس ميگرفتند، به بيرون از خانه ميرفت و به تلفنها پاسخ ميداد. ميگفت: مسئلهاي نيست كه بتوان در محيط خانه در موردش حرف زد. وقتي در خانه بود در انجام كار خانه با من رقابت داشت. ميگفت: «شما همه ثوابها را براي خودت جمع ميكني و من هم بايد تلاش كنم.» حاج آقا آشپز نمونهاي هم بود. دوستانش در سوريه ميگفتند حاجي با آشپزيهايش ما را بسيار شرمنده خود ميكرد. به جرئت ميتوانم بگويم كه در حق من و فرزندانمان كوتاهي نكرد. من از او و از زندگي با اين مرد مجاهد راضي بودم. من و ايشان 20 سال با هم زندگي كرديم اما دل سير همديگر را نديديم. ويژگيهاي اخلاقي او من را عاشقش كرده بود. او را عاشقانه دوست داشتم. هميشه به حقالناس اهميت ميداد، در جزئيترين مسئله دقت داشت. در سلام دادن حتي به كوچكترها پيشي ميگرفت. مهرباني او در فاميل زبانزد بود. خيلي مهربان بود. همسرم عاشق بچههايش بود. دخترم وقتي از مدرسه ميآمد خانه با پدرش صحبت ميكرد. مدتها بعد از شهادت پدر غمگين بود و ناهار نميخورد. عادت كرده بود كه به محض ورود همه اتفاقات مدرسه و حرفهايش را به پدرش بزند. خيلي خوب بود. تحمل و طاقت فراواني داشت. پا به پاي بچهها مينشست و به حرفهايشان گوش ميداد و به سؤالات آنها پاسخ ميداد. دلم را به حرم بيبي گره زدم رفتنش به سوريه براي دفاع از حرم بود. نميخواست تاريخ باز شاهد غربت اهل بيت باشد. وقتي ميخواست به سوريه برود به من گفت كه گذرنامهام را گرفتهام تا راهي شوم. ابتدا باور نكردم و مدام سر به سرش ميگذاشتم. فكر ميكردم شوخي ميكند. تا اينكه يك روز به خانه آمد و گفت ساكش را ببندم كه دو روز ديگر راهي ميشود. به او گفتم: «چرا تو ميروي چرا ديگران نميروند؟» گفت: «رفتار آنها به من مربوط نميشود. هر كسي به گونهاي فكر ميكند. شايد آنها ميخواهند فقط در حد و مرز كشور خودشان از اسلام دفاع كنند. اما من دفاع از اسلام را خيلي فراتر از مرز كشور خودمان ميبينم. من براي دفاع از خاك سوريه نميروم. فقط و فقط براي اسلامي ميروم كه امروز در خطر است.» براي من و دخترم توضيح ميداد و ميگفت اسلام كه حدومرزي نميشناسد. وظيفه هر مسلماني دفاع از اسلام است. با شنيدن حرفهايش من و فاطمه راضي شديم. ميدانستم كه حاج جبار عاشق اين مسير است. ميدانستم ديگر تاب ماندن ندارد. ميدانستم كه توانايي و استعدادش در آن سوي مرزها به اسلام كمك خواهد كرد. من از همان ابتدا پذيرفته بودم كه همراه يك فرد رزمنده هستم. اين بدان معنا بود كه او همواره بايد در خط مقدم دفاع از اسلام باشد. من آن زمان پذيرفته بودم كه هر كجا و هر زمان كه لازم شد براي دفاع از اسلام حاضر شود. براي همين با رفتنش موافقت كردم و دلم را به حرم بيبي زينب (س)گره زدم. زمان رفتن به من گفت: «تو الان همسر يك نظامي هستي كه هيچ اختياري از خودش ندارد و هر لحظه ممكن است اتفاقي بيفتد بايد برود.» ماند و تا آخرين نفس از حرم بيبي دفاع كرد حاج جبار در تاريخ 16 مهر سال 93 به همراه هشت نفر از بچههاي تيپ فاطميون و لبناني در تانك مجروح ميشوند. همسرم از بچهها ميخواهد كه ابتدا آنها كه جراحتشان وخيمتر است را به بيمارستان برسانند. بچهها هم مجروحان را برميدارند و به سمت بيمارستان حركت ميكنند. تا رسيدن بچهها همسرم براي در امان ماندن از دست تكفيريها در جايي مخفي ميشود. هوا تاريك شده بود و بچهها به سختي پيكر نيمهجان حاجي را پيدا ميكنند. تا آن زمان حاجي به خاطر خونريزي زياد از حال رفته بود. كمي بعد هم كه به شهادت ميرسد. ما از همسرم بياطلاع بوديم تا اينكه بعد از چند روز مادرشوهرم از حال و احوال همسرم پرسيد، كمي نگران شدم !به مادر گفتم اتفاقي افتاده، ايشان گفتند كه كسي با برادر حاجي تماس گرفته و او هم سراسيمه از خانه بيرون رفته است. من همان زمان با خانواده خودم تماس گرفتم آنها ميدانستند اما حرفي به من نزدند. همه منتظر آمدن پيكر شهيد بودند تا همزمان با آمدن پيكر به كشور، خبر شهادت را به ما بدهند. در نهايت روز يكشنبه به ما خبر شهادت را دادند. دوستانش لحظات آخر شهادت همسرم را اينگونه روايت كردند: لحظات آخر نبرد به حاجي گفته ميشود بايد عقبنشيني كند، اما حاجي مخالفت ميكند و ميگويد: من اجازه نميدهم كه يك بار ديگر حضرت زينب(س) به اسارت برده شود. ايشان ميماند و تا آخرين نفس و تا آخرين قطره خونش از حرم بيبي دفاع ميكند. گوشواره از گوش دخترم نكشيدند ابتدا كه خبر شهادت را به دخترم دادند، دخترم وارد خانه شد و در حالي كه ميخنديد گفت: مامان، بابا شهيد شد. دخترم تا امروز قطره اشكي براي شهادت پدرش نريخته است. وقتي روضه امامحسين(ع) خوانده ميشود براي مظلوميت امامحسين(ع) گريه ميكند و مظلوميت حضرتزينب(س). ميگويد: «من براي بابا گريه نميكنم. شهيد ما اربا اربا نشد.» پيكر همسرم سالم به آغوش خانوادهاش بازگشت، كسي به ما بيحرمتي نكرد و كسي گوشواره از گوش دخترم نكشيد اما امان از دل بيبيزينب(س). مظلوميت ما و شهداي ما سر سوزني به مظلوميت شهداي دشت كربلا نميرسد. ما آنها را الگوي خودمان قرار داديم و براي آنچه رضاي خدا بود صبر كرديم. از همينجا هم بگويم ما ادامهدهنده خون همسران، برادران و پدران شهيد مدافع حرممان هستيم. روحيه ما وخانواده شهداي مدافع هديهاي است كه از طرف خدا و خانم زينب به ما داده شده است. افتخار ميكنم همسرم را در اين راه به امام حسين (ع)، حضرت زينب و حضرت رقيه هديه كردهام. همسرم مرا سربلند كرد. ما همه چه زن و چه مرد براي حضرت زينب(س)، عباس خواهيم شد. اجازه نميدهيم فكرهاي پليدشان به حقيقت نزديك شود و ذرهاي از خاك حرمين را به يغما ببرند. من منتظرم كه محمدم بزرگ شود و راه پدرش را ادامه دهد. حاجي جبار خون داد تا اشك هيچ رقيهاي را نبيند. نميتوان درك كرد كه عاشورا يعني چه... ما براي زيارت به سوريه رفتيم. وقتي كه وارد حرم حضرت زينب(س) شدم، بيامان و بياختيار اشك بود كه ميريخت و حادثه دشت كربلا و همه اتفاقات برايم مرور ميشد. اسارت حضرت زينب(س)و.... در ذهنم تداعي ميشد. در مسير تا رسيدنم به حرم، با بيبي درددل ميكردم و ميگفتم: «شما چگونه اين همه راه را با آن شرايط دشوار اسارت تحمل كرديد!» تا حرم را نبينيد نميتوانيد درك كنيد، عاشورا يعني چه... همهاش به خود ميگفتم، واقعه شام در حال تكرار شدن است. نكته قابل توجه اين است كه ما تولد حضرت رقيه (س)در حرم بوديم. كيك تولدي كه براي ايشان آورده بودند خرابههاي شام بود. كوچكترين فرد واقعه كربلا كه هم خواهر شهيد است، هم دختر شهيد و هم عمه شهيد، آن هم با اين سن كمش. در نهايت خودش هم به شهادت ميرسد. سلام گرم من را به مردم خوزستان برسان قشنگترين خاطره من در زندگي ديدار با رهبري بود؛ ديداري كه تجديد روحيهاي براي همه ما شد. محمد و فاطمه ميگفتند: ديگر پدر ما، حضرت آقاست. نماز ظهر آن روز را به ايشان اقتدا كرديم. براي ما صحبت كردند و از مقام والاي شهدا سخن گفتند. ايشان بسيار تأكيد داشتند كه بايد ياد، نام و خاطره شهدا را زنده نگه داريم. ما نزديك آقا نشسته بوديم. محمد و فاطمه عباي آقا را در دست گرفته بودند. دخترم چفيه آقا را گرفت و محمد هم تسبيح و انگشترشان. ايشان دو جلد قرآن هم به خانواده ما هديه كردند. هنگام خداحافظي ايشان فرمودند: «سلام گرم من را به گرماي جنوب، به مردم خوزستان به خصوص به مردم آبادان برسانيد.» من هر كسي را ميديدم ميگفتم آقا سلام رسانده و آنها همه تعجب ميكردند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]
صفحات پیشنهادی
فرکی: هیچ وقت به داوری اعتراض نکردم/ حاج صفی شاید برود اما جدایی شریفی جدی نیست
فوتبال ایران- سرمربی تیم فوتبال سپاهان گفت ما در این هفته ها از لحاظ فنی و نتیجه گیری عملکرد خوبی داشتیم به گزارش سایت فوتبال ایران حسین فرکی در کنفرانس مطبوعاتی پیش از دیدار تیم های سپاهان و سایپا اظهار داشت آماده بازی برای سایپا هستیم در این 4 هفته شرایط خوبی داشتیم هم از لهیچ پولی از انتقال حاج صفی به سپاهان نرسید
اصغر باقریان هیچ پولی از انتقال حاج صفی به سپاهان نرسید شناسهٔ خبر 2898877 - شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۴ - ۲۲ ۰۵ ورزش > فوتبال ایران مدیرعامل باشگاه سپاهان اصفهان تاکید کرد از انتقال احسان حاج صفی به تیم دوم فرانکفورت پولی به این باشگاه نرسید به گزارش خبرگزاری مهر اصغر باقریان در ختوهین به منتقدان «توافق هسته ای» به اشکذر رسید
به گزارش خبرگزاری بسیج از اشکذر یکی از معاونین تازه منتصب استانداری یزد روز گذشته در نشست شورای اداری شهرستان اشکذر در توهینی بی سابقه منتقدان توافق هسته ای را به افرادی تشبیه کرد که برای مجازات طرف مقابل خود حاضرند خود را به کشتن دهند این مقام مسئول ابتدا حمایت از دولت را حمابررسی کارنامه وزیر نفت در دو سال گذشته/پایان قایم باشک بازی ژنرال زنگنه پشت دیوار تحریم
به گزارش شکوه فرهنگ به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا درحالی که شرایط فعلی کشورمان برای برون رفت از مشکلات ناشی از تحریم های ظالمانهو جلوگیری ازخدعه و نیرنگ های به اصطلاح پساتحریم مستکبرین عالم و نیز در مسیر تحقق سیاست های راهبردی ومهم اقتصاد مقاومتینیاز مبرم به حرکات مدبرانحاج صفی با گل از سپاهان جدا شد
به گزارش بولتن نیوز احسان حاج صفی احتمالا در تعطیلات لیگ سپاهان را به مقصد بوندسلیگا و آلمان ترک خواهد کرد و لژیونر جدید فوتبال ایران لقب خواهد گرفت بازیکن چپ پای سپاهانی ها در آخرین دیدارش با پیراهن این تیم موفق شد در دیدار برابر سایپا گل دوم تیمش را به ثمر برساند و اینگونه خدویدئوی/حاج صفی دستگردی تهران را خاموش کرد
ویدئوی گزیده دیدار تیم های فوتبال فولاد مبارکه سپاهان-سایپا را مشاهده نمائید به گزارش پایگاه خبری سپاهان این ویدئو را در سیمای سپاهان کانال ویدئویی شبکه صدای سپاهان به آدرس www sedayesepahan ir مشاهده نمائید لینک ویدئو http www aparat com v Xr53cسه شنبه ۳شهریور۱۳۹۴حواشی دیدار ایرانجوان بوشهر و خونه به خونه مازندران
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از مازند اسپرت تیم خونه به خونه بابل در هفته دوم مسابقات میهمان ایرانجوان بوشهر بود که توانست از میزبان خود یک امتیاز بگیرد در نیمه اول بازی تیم خونه به خونه ضعیف ظاهر شد و بازیکنان ایرانجوان اجازه بازی سازی به هیچ یک از بازیکنان خونهجدایی حاج صفی از سپاهان قطعی شد/ برای عقد قرارداد به آلمان میروم
جدایی حاج صفی از سپاهان قطعی شد برای عقد قرارداد به آلمان میروم ورزش > لیگ برتر - جدایی احسان حاج صفی از سپاهان قطعی شده است به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین حاج صفی كه در بازی سایپا - سپاهان هر دو گل تیم اصفهانی را زد پس از پایان این مسابقه اعلام كرد كه برای عقد قراتحکیم صدرنشینی سپاهان/ حاج صفی با درخشش مقابل سایپا به بوندسلیگا رفت
سایت خبری تحلیلی هنگام Hengamnews com دیدار تیم های سایپا و سپاهان از هفته پنجم رقابت های لیگ برتر با برتری 2 بر صفر شاگردان حسین فرکی به پایان رسید در این دیدار در اکثر دقایق توپ در میانه های میدان در جریان بود اما سپاهانی ها در ایجاد موقعیت شرایط بسیار بهتری داشتند و چند فرصتسپاهان مقتدرانه صدرنشین ماند/ درخشش حاج صفی در ورزشگاه خاموش!
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری میزان تیم فوتبال سایپا از هفته پنجم لیگ برتر در ورزشگاه پاس قوامین به دیدار تیم سپاهان رفت که در نهایت نتیجه را دو بر صفر به قهرمان لیگ چهاردهم واگذار کرد و اختلافش با صدر به 6 امتیاز رسید کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی تماشاگر ویژه این مسابقه بود که-
گوناگون
پربازدیدترینها