محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853178956
گزارش فارس از رؤیای آمریکایی «خاورمیانه بزرگ» عراق نخستین طعمه تجزیه/ همیشه پای رژیم اسرائیل در میان است
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش فارس از رؤیای آمریکایی «خاورمیانه بزرگ»
عراق نخستین طعمه تجزیه/ همیشه پای رژیم اسرائیل در میان است
جو بایدن معاون رئیس‌جمهور آمریکا که در زمان طرح ایده «خاورمیانه جدید» از سوی دولت جمهوری‌خواه جرج بوش، رئیس کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا بود در یادداشتی در نیویورک‌تایمز نوشت راهحل بحران عراق، تقسیم آن به ۳ منطقه خودمختار کردنشین، شیعه و سنی است.
خبرگزاری فارس ـ‌گروه بین‌الملل / باشگاه خبری توانا؛ سیده زهرا موسوی: رهبر انقلاب در بیانات اخیر خود با تحلیل اوضاع منطقه نقشه نظام سلطه در غرب آسیا را بر دو پایه ایجاد اختلاف و نفوذ استوار دانسته و بیان داشتند در مقطع فعلی برای ایجاد اختلاف میان ملت‌ها از عناوینی همچون شیعه و سنی استفاده می‌شود، هنگامی که در تونس و مصر، حکومت‌های طاغوتی با شعارهای اسلامی سرنگون شدند، آمریکاییها و صهیونیست‌ها تصمیم گرفتند از این فرمول برای نابودی کشورهای مقاومت استفاده کنند و به همین دلیل به سراغ سوریه رفتند. ایشان هدف مشخص آمریکاییها را تجزیه کشورهای منطقه از جمله عراق و سوریه و ایجاد کشورهای کوچک و تابع ذکر کردند و تمامیت ارضی کشورهای منطقه به ویژه عراق و سوریه برای ایران را حائز اهمیت دانستند. منطقه غرب آسیا طی دهههای اخیر با طرحهای متعدد و بسیار زیادی به ویژه در مورد مهمترین مسئلة آن یعنی مسئلة اعراب و اسرائیل، روبرو بوده است. در رابطه با انجام اصلاحات اقتصادی و سیاسی در غرب آسیا، طرحهای متعددی از اوائل دهة 1990، مطرح شده است که آغاز طرح و پیگیری این قبیل پروژه‌ها از زمان مطرح شدن طرح «نظم نوین جهانی» توسط بوش پدر که بخشی از آن انجام اصلاحات سیاسی در برخی مناطق جهان از جمله غرب آسیا را در برمیگرفت، مورد توجه قرار گرفته است. از جمله این طرحها میتوان از طرح آمریکایی «خاورمیانه جدید» نام برد. واژه خاورماینه جدید را نخستین بار شیمون پرز نخست وزیر و رئیس سابق رژیم اشغالگر قدس به عنوان نام کتابش در سال 1996 بکار برد. این طرح عمدتاً شامل اصلاحات اقتصادی با هدف عادیسازی روابط اقتصادی رژیم صهیونیستی با کشورهای همجوار و دیگر کشورهای عربی منطقه از طریق ایجاد یک بازار مشترک البته با هدف برتری اسرائیل در منطقه بود. این پروژه معطوف به تغییر حکومت‌های نا‌هماهنگ با غرب در منطقه و تحمیل پاره‌ای اصلاحات سیاسی و اجتماعی به کشورهای محافظه‌کار متحد و ادغام کلی منطقه در اقتصاد جهانی و ایجاد تغییر در بافت جغرافیای سیاسی منطقه در قالب تجزیه کشورها و شکل‌گیری الگوهای مبتنی بر قومیت یا مذهب بود. علت طرح و پیگیری ایده تجزیه کشورهای منطقه غرب آسیا از سوی آمریکا این است که کشورهای این منطقه، از یک‌سو با جای‌دادن قومیت‌های مختلف در کشور خود زمینه مساعدی برای القای تفکر تجزیه را دارا هستند و از سوی دیگر به دلیل حضور در جبهه مخالفان ایدئولوژیک سلطه‌طلبی آمریکا، تجزیه منجر به انزوای آنها و تحقق منافع آمریکا و خصوصاً تضمین امنیت اسرائیل خواهد شد. برهم ریختن ترتیبات سنتی منطقه ابعاد دیگر این طرح را تشکیل می‌دهد. آمریکا از طریق اعطای نقش بیشتر به کشورهای کوچک‌تر عربی (همانند تونس، بحرین، قطر و اردن) در جهت تضعیف کشورهای قویتر که میتوانند برای اهداف آمریکا و اسرائیل در منطقه زیانآور باشند (همانند مصر، عربستان، سوریه، سودان و غیره) و حتی تجزیه آنها یا روی کار آوردن حکومت‌های وابستهتر حرکت می‌کند. در واقع حفظ موازنه قوا در منطقه غرب آسیا، یعنی جلوگیری از قدرت‌یابی هریک از کشورهای ایران، عربستان، عراق و ترکیه در اهداف بلندمدت آمریکا تعریف شده، ضمن اینکه آمریکا به منظور ایجاد منطقه نفوذی برای تأمین منافع خود و اسرائیل در غرب آسیا، این طرح استراتژیک را ارائه داده است و از سویی دیگر آمریکا تلاش دارد با این طرح به جای این که مجبور باشد انرژی خود را از بیرون تأمین کند، مرزهای خود را تا جایی گسترش دهد که مرزهای خاورمیانه (انبار انرژی جهان) درون مرزهای نفوذی‌اش قرار بگیرد. ماهیت طرح خاورمیانه بزرگ استناد اصلی طرح خاورمیانه بزرگ که در سال 2004 از سوی کالین پاول وزیرخارجه وقت امریکا ارائه شد بر دو گزارش منتشره از سوی برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) در سالهای 2002 و 2003 در رابطه با کشورهای عربی است و در آنها توصیف جامعی از وضعیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان عرب ارائه داده است. طرح خاورمیانه بزرگ از سوی کسانی چون دونالد رامسفلد، پل ولفویتز، دیک چینی و ریچارد پرل، که همگی شاگردان مکتب بروس جکسون- سرمایه دار و سیاست‌گذار آمریکایی- به شمار می‌روند، تنظیم شد و مقامات آمریکایی هدف از ارائه این طرح را «حفظ منافع امنیتی ایالات متحده و همپیمانان آن» اعلام کردهاند. بنیاد پژوهش‌های سیاسی «آمریکن اینترپرایز» یکی از مؤسسات تأثیرگذار در راستای ایجاد ادبیات برای طرح «خاورمیانه جدید» است که دیک چینی، معاون جرج بوش، یکی از شناخته شده‌ترین چهره‌های وابسته به آن است. این مؤسسه یکی از عمده‌ترین نهادهای تحقیقاتی است که تا کنون بررسی‌های زیادی را پیرامون کشورهای غرب آسیا و به ویژه قفقاز انجام داده است، نتایج این بررسی ها عمدتا بر حول محور تقویت سیاست‌های قومی و ایجاد تنش‌های قومی در قفقاز، غرب آسیا، ایران و ... بوده‌است. آمریکا در سال 2004 در اجلاس کشورهای گروه هشت (کشورهای صنعتی و روسیه) این طرح را به کشورهای عضو رسما ارائه کرده و خواستار بررسی آن از سوی دولت‌ها و همسویی آنان با دولت آمریکا شد و حتی «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه وقت آمریکا در جریان جنگ 33 روزه لبنان-اسرائیل در سال 2006، «رنج‌های کنونی لبنان» را به «درد تولد خاورمیانه‌ای جدید» (Birth Pang) تشبیه کرد. جو بایدن که در زمان طرح ایده «خاورمیانه جدید» از سوی دولت جمهوری‌خواه جرج بوش، رئیس کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا بود در یادداشتی در نیویورک تایمز نوشت که راه حل بحران عراق، تقسیم آن به سه منطقه خودمختار کرد نشین، شیعه و سنی است و جالب آن‌که بایدن هم‌اکنون معاون رئیس دولت دموکرات آمریکاست و ایده‌های او برای تجزیه عراق با صدای رساتری شنیده می‌شود. بایدن طرحی با عنوان «مسیر سوم» مطرح کرد که برای مهار جنگ در عراق باید مدل بوسنی را پیاده و اقوام نژادی را از یکدیگر جدا کرد. بایدن می‌گفت قسمت مهمی از طرح تقسیم عراق، عقب کشیدن بخش عمده نیروهای آمریکایی از این کشور تا سال 2008 و باقی گذاشتن تعداد اندکی نیروهای ضربتی است. طرح بایدن در دوره بوش عملی نشد ولی باراک اوباما بعد از ورود به کاخ سفید، بخش مهمی از این طرح را که مربوط به خروج نیروهای آمریکایی از عراق و باقی گذاشتن شماری اندک بود تا پایان دسامبر 2011 عملی کرد. آن گونه که در پیشنویس این طرح آمده، مجموعه 22 کشور عربی به علاوه چهار کشور ایران، ترکیه، اسرائیل و افغانستان محدودهای است که آمریکا برای اجرای این طرح در نظر گرفته‌است. اما براساس برخی گزارشها، محدوده این طرح از مغرب عربی تا آسیای مرکزی و آسیای جنوب شرقی یعنی اندونزی و مالزی را در برمیگیرد، بدین ترتیب، میتوان حوزه فرهنگی و تمدنی و جغرافیای سیاسی جهان اسلام را محدوده اجرایی این طرح تلقی کرد. این طرح منوط به ایجاد قوسی از نا آرامی، بی‌نظمی و خشونت از لبنان، فلسطین و سوریه شروع به سمت عراق، خلیج فارس، ایران و مرزهای ناتو در افغانستان بود و مقصود اصلی آمریکا؛ هدف قرار دادن شالوده فرهنگی، فکری و عقاید دینی در منطقه است، زیرا آن را برای خود مضر دانسته و این عقاید را بستر رشد تروریسم در منطقه تلقی می‌کند، از دیدگاه آمریکا این محتوای فکری و عقیدتی، افراد را به مبارزین علیه سلطه بیگانه تبدیل می‌کند. عراق؛ اولین طعمه تجزیه کشور عراق را شاید بتوان از اولین گزینه‌های اجرای طرح خاورمیانه جدید دانست که تا حدودی نیز سیاست‌گذاری آمریکایی در طرح خاورمیانه در آن به اجرا درآمده است. خودمختاری دولت کردستان عراق از دولت مرکزی این کشور و تنش‌های موجود میان اقلیم شمال با دولت مرکزی عراق را باید از اولین اقدامات آمریکا برای تجزیه عراق و اجرای طرح «خاورمیانه جدید» دانست. ناکامی آمریکا در عراق و خروج خفتبار از این کشور در کنار نارضایتی مردم از حضور آمریکاییها به بهانه برقراری دموکراسی، آمریکاییها را به ایجاد راهحل دیگری واداشت، ایجاد نیروهای تکفیری وحکایت از آنها که وجهه ایدئولوژیک اسلامی را القاء میکردند، برای ایجاد تنش در منطقه و تجزیه عراق راه حل مناسبی به نظر میرسید و در واقع ایجاد آشوب و هرج و مرج در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا نه با حضور مستقیم آمریکا بلکه با استفاده از نیروهای گریز از مرکزی مانند القاعده، داعش و النصره و کشورهای خودکامه عربی دنبال شده‌است. جاناتان کوک، روزنامه‌نگار بریتانیایی در سال 2008، در مقاله‌ای تأکید می‌کند که جنگ داخلی و دعوت برای تجزیه که هدف نخست جنگ عراق بود، تقسیم‌بندی‌های طایفه‌ای و دینی و نژادی بر اساس اجزای تشکیل‌دهنده عراق بود، از نظر اسرائیل هر کس که بر عراق مسلط شود می‌تواند بر هلال خصیب استیلا یابد و در نتیجه آن جزیرة العرب و ذخایر کلان آن را در اختیار بگیرد. بشار اسد رئیس جمهور سوریه نیز در دیدار با احزاب و گروه‌ها و شخصیت‌های ملی لبنانی در آوریل 2013 گفت: «توطئه های خارجی تلاش دارند تا «سایکس – پیکو»ی جدیدی ایجاد کرده و منطقه را بر اساس اصول طایفه ای و مذهبی و نژادی تقسیم کنند.» هم‌چنین در همین زمینه هادی محمدی کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه گزارش‌های موجود نشان می‌دهند که هزاران کامیون سلاح و مهمات از مرزهای ترکیه، اردن و فلسطین اشغالی در اختیار تروریست‌ها قرار گرفته است، تصریح کرد: هدف حداقلی پروژه جدید آمریکایی این است که داعش در استان‌های نینوا و الانبار عراق که مرتبط با استان‌های دیرالزور و الرقه و سپس مناطق مرکزی شامل تدمر و مناطق نفتی است امکان تشکیل دولت اسلامی و تجزیه عراق و سوریه را داشته باشد. براساس این طرح باید بخش کردنشین ایران از ایران جدا و به دیگر مناطق کردنشین منطقه ملحق می‌شود تا کردستان مستقل تأسیس گردد، بخش عرب‌نشین جنوب ایران و به خصوص خوزستان نیز از ایران جدا شده و به بخش شیعه‌نشین جنوب عراق ملحق می‌گردد تا دولت شیعی عراق ایجاد شده و با پیوستن خوزستان به کشور جدید عراق شیعی، مشکل اقتصادی و فقر مفرط جنوب عراق نیز پوشش داده شود. همیشه پای اسرائیل در میان است پس از پایان جنگ سرد اغلب منازعات منطقهای به نحوی فیصله پیدا کردهاند، اما مسأله فلسطین همچنان لاینحل باقی مانده، این موضوع مقامات آمریکایی را به این نتیجه رسانده است که حل و فصل مسأله فلسطین در چارچوب بافت کنونی غرب آسیا امکانپذیر نیست. به علاوه، هر گاه کشورهای اسلامی و عربی به امور خود مشغول شوند و با طرح مشکلات داخلی عملا دچار تزلزل و دغدغههای داخلی شوند، از توجه، حساسیت و نگرانیشان نسبت به مسأله اسرائیل کاسته خواهد شد و دیگر چندان بدان نخواهند پرداخت. از دیگر سو، براساس اصول اقتصاد سیاسی بین‌الملل یکی از راهکارهای کاهش تنش‌ها و زمینه سازی همگرایی، همکاری‌های اقتصادی است، کشورهایی که منافع مالی در قبال یکدیگر دارند، اختلافات سیاسی و ایدئولوژیکی کمتری را برمی‌تابند و بر همین اساس مهمترین هدف آمریکا یعنی وارد کردن اسرائیل به فرآیند تعاملات اقتصادی منطقه از طریق ایجاد منطقه آزاد تجاری، موجب گسترش روابط تجاری اسرائیل با کشورهای منطقه و به ویژه با تجار بخش خصوصی شده و حضور اسرائیل در این منطقه پذیرفته خواهد شد. حمایت آمریکا از اسرائیل نه فقط بر پایه مسائل سیاسی یا امنیتی، بلکه بر مبنای اعتقادات سیاست‌مداران انجیلگرای حاکم بر ایالات متحده است که براساس اعتقادات خود، خصوصا نظریه «آرماگدون» یا جنگ نهایی حق و باطل، پایبند به حمایت از رژیم صهیونیستی هستند و بزرگترین مانع در مقابل آن را ایدئولوژی اسلامی و کشورهای مسلمان میبینند. انتهای پیام/
94/05/31 - 10:06
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]
-
گوناگون
پربازدیدترینها