واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دکتر محمد ودود حیدری
استکبارستیزی؛ مولد انزوای بین المللی یا موجد قدرت نرم جهانی؟!
این سوال مطرح است که استکبار ستیزی بعنوان یکی از سیاستهای لا یتغیر امام ، انقلاب و نظام اسلامی که همواره مورد تاکید رهبر محبوب انقلاب نیز قرار گرفته است عامل انزوای بین المللی جمهوری اسلامی ایران گشته است یا بوجود آورنده اقتدار و قدرت نرم جهانی برای افق بلند انقلاب اسلامی بوده است؟!
آرمانگرایی و توجه به آرمانها بصورت جدی و کوتاه نیامدن از آنها از سلسله موضوعاتی است که جریانها،افراد و گروههای مختلف انقلابی و تکلیف گرا همواره بر آن پای فشرده و آنرا از ویژگیهای حرکت انقلابی دانسته اند. در برابر این اعتقاد نگاه دیگری نیز موجود است که با مغلطه سعی دارد توهم و خیال را بجای آرمان، تندروی و افراطی گری را بجای آرمانگرایی و حرکت متعصابه بدون عقلانیت را به جای انقلابی گری به مردم غالب نماید. نگاه مذکور تلاش میکند محافظه کاری و عدول خویش از آرمانها را در پشت چهره تظاهر به حرکت و منش عقلانی و واقع بینی مخفی کند. خروجی چنین تفکری کنار گذاشتن اصول و مبانی، فاصله گرفتن از اندیشه های امام و مبانی گفتمان انقلاب اسلامی بوده است. اینگونه است که عملا واژه تعامل مفهوم خضوع در مقابل بیگانگان را پیدا نموده و تنش زدایی زیر سوال بردن سیاستهای اصولی انقلاب اسلامی در گذشته تفسیر میگردد. اگر حتی واقع گرایانه به مناسبات عرصه نظام بین الملل امروز دنیا نظر بیفکنیم متوجه خواهیم شد که ایده استکبار ستیزی و مبارزه با ظالمان عالم و در راس آنها آمریکای جنایتکار نه تنها صرفا یک ایده آرمانی غیر قابل دسترس نیست بلکه یک راهبرد راهگشا و یک فرمول جواب ده در دنیای امروز و در همه زمانهاست. اگر روزگاری در جنگ سرد میان ابرقدرتهای شرق و غرب عالم اسلام یک بازیگر نیمکت نشین کم خاصیت و یا بی خاصیت هم در نظر گرفته نمی شد امروز بعنوان رهبر جریان هدفدار و در برابر زورگویان دنیا تعریف میگردد.
حال اما این سوال مطرح است که استکبار ستیزی بعنوان یکی از سیاستهای لا یتغیر امام ، انقلاب و نظام اسلامی در طول حدود 4 دهه گذشته که همواره مورد تاکید رهبر محبوب انقلاب نیز قرار گرفته است عامل انزوای بین المللی جمهوری اسلامی ایران گشته است یا بوجود آورنده اقتدار و قدرت نرم جهانی برای افق بلند انقلاب اسلامی بوده است؟!. سوالی که پاسخ صحیح به آن نه نیازمند راستی آزماییهای پژوهشی پیچیده است و نه رصد دقیق از ما بهتران را می طلبد!! انقلابهای تظاهر یافته در قالب بیداری اسلامی، دست برتر انقلاب اسلامی در منطقه غرب آسیا و تشکیل خط مقاومت ضد صهیونیستی و ضد امپریالیستی نمونه هایی از موفقیت سیاست ضداستکباری مکتب قرانی انقلاب اسلامی است. پیگیری سیاست استکبار ستیزی و مبارزه با آمریکا به عنوان اتم مصادیق استکبار در دنیای امروز انقلاب اسلامی را در قد و اندازه یک قدرت بزرگ و بین المللی که سر دمدار حرکتی موثر و رو به جلو است مطرح نموده و دیگر قدرتهای بزرگ دنیا را وادار به پذیرش این واقعیت نموده است که مذاکرات 12 ساله هسته ای و نیاز 6 کشور قدرتمند دنیا به این توافق نمونه ای از پذیرفتن این واقعیت میباشد. انقلاب اسلامی پس از پیروزی و تا به امروز جریان اسلامی را در دنیا از یک جریان کم تاثیر تبدیل به یک روند مهم، جدی و دارای ایفای نقش در معادلات جهانی نموده است که سیاستهای جمهوری اسلامی از قبیل شعار وحدت میان مسلمین و خود باوری و خدا باوری و اعتماد به مردم و ملتها در این راستا نقش بی بدیل را ایفا نموده اند. مقابله با اسلام، تلاش ظالمان عالم برای ایجاد اسلام هراسی در عالم، نشان دادن چهره خشن و غیرمنطقی و متعصابه از اسلام با درست کردن امثال طالبان و داعش، ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی با ایجاد شیعه لندنی و سنی تکفیری-سلفی، تلاش برای ایجاد انشقاق میان کشورهای اسلامی،تلاش برای خدشه وارد کردن میان محور های مقاومت با درگیر کردن سوریه به جنگ داخلی، واهمه پیدا کردن از پیوستن ظرفیتهای انقلابی و ضد استکباری مردم یمن به دیگر اضلاع مقاومت در منطقه و تلاش برای ممانعت از آن با حمله به یمن و سرکوب حرکتهای مردمی در بحرین و تروریست خواندن حزب الله لبنان وگروه های فلسطینی همه و همه و دهها و صدها طراحی و نقشه دیگر قطعات گوناگون پازلی است که برای مقابله و یا لااقل محدود کردن پتانسیل های انقلاب اسلامی طراحی گردیده. سیاستی که انقلاب اسلامی را از لاک منفعلانه و صرفا تدافعی بیرون آورده و به صورت تهاجمی زمین بازی را ترسیم نموده و استکبار را به چالش کشیده است.از این پس و با وجود تربیت یافتگان مکتب خمینی کبیر طراحان اتاقهای استراتژیک بنیاد های فکری و اطلاعاتی غرب هر روز بایستی به فکر اقدام منفعلانه جدید برای مقابله با این روند رو به رشد باشند. پیگیری سیاست ضد استکباری و ضد امریکایی از سوی جمهوری اسلامی ایران بوده است که هماورد نظام سلطه در عالم را جریان اسلام گرای عالم تعریف نموده است. اگر روزگاری در جنگ سرد میان ابرقدرتهای شرق و غرب عالم اسلام یک بازیگر نیمکت نشین کم خاصیت و یا بی خاصیت هم در نظر گرفته نمی شد امروز بعنوان رهبر جریان هدفدار و در برابر زورگویان دنیا تعریف میگردد. آنچه مسلم است اینکه شعار و عمل ضد استکباری و ضد آمریکایی باعث ایجاد و تولید قدرت نرم جهانی برای انقلاب اسلامی و حرکتهای اسلام گرا گردیده است و اتفاقات پیش روی عرصه بین المللی بیش از گذشته موید توفیق این روند خواهد بود.
باید طرفداران شعارهای کنار گذاشتن آرمانها و حذف شعارهای ضد استکباری و منادیان تنش زدایی و تعامل با دنیا به این سوال پاسخ دهند که آیا در صورت حرکت انقلاب اسلامی با رویکرد ایشان امروز شاهد این جایگاه رفیع در معادلات منطقه و دنیا بودیم؟ و آیا در آن صورت با ایران رفتاری شبیه انچه با عراق و افغانستان و سوریه صورت پذیرفت انجام نمی گرفت؟ آنچه مسلم است اینکه شعار و عمل ضد استکباری و ضد آمریکایی باعث ایجاد و تولید قدرت نرم جهانی برای انقلاب اسلامی و حرکتهای اسلام گرا گردیده است و اتفاقات پیش روی عرصه بین المللی بیش از گذشته موید توفیق این روند خواهد بود. روندی که به دنبال خویش شکوفایی و کارامدی اقتصادی و علمی را نیز به دنبال داشته و باعث جبران عقب ماندگیهای تاریخی بدلیل سرسپردگیهای شیفتگان غرب در گذشته این مرز و بوم گردیده است. انتهای متن/
94/05/29 - 00:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]