محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831261758
الهه ها در ايران باستان
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: salina1st August 2006, 05:28 PMپيش از ظهور زرتشت آريائيان در قالب زروانيگري، مهرپرستى نيز اختيار (کلمهٔ مهر را دارمستتر به معنى دوستى و محبت می داند. يوستى میگويد که مهر واسطه و رابطهٔ فروغ محدث و فروغ ازلى و به عبارت ديگر واسطهٔ بين آفريدگار و آفريدگان است. در گاتها کلمهٔ ميترا به معنى عهد و پيمان آمده است. مهر در اوستا از آفريدگان اهورامزدا محسوب شده و ايزد محافظ عهد و پيمان است و از اين رو فرشتهٔ فروغ و روشنائى است تا هيچ چيز بر او پوشيده نماند. ماه هفتم سال و روز شانزدهم هر ماه و يشت دهم اوستا و جشن مهرگان مخصوص او است. کيش مهر از ايران به بابل و آسياى صغير رفت و سپس پرستيده شد و به اين گونه آئين مهرپرستى پديدار گشت. (فرهنگ معين)) کردند. در کتيبه هاى هخامنشى ميثر (Mithra) آمده که تلفظ اوستائى مهر است. در سانسکريت ميترا (Mitra) و در پهلوى ميتر (Mitr) و در پارسى مصطلح امروز مهر خوانده می شود. کهنترين سند نوشته شده الواح گلينى است متعلق به ۱۴۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح که در کاپاتوکا (Kapatuka) از شهرهاى آسياى صغير، در محلى بهنام بغازکوى پيدا شد. در کنار نام اين دو خدا، نام دو خداى کهن هند و ايرانى ايندرا Indra) نساتى (Nasatya) نيز آمده است. در اوستا ميترا مقام شامخى دارد و در زمان پيش از اوستا و رستاخيز زرتشتي، بزرگترين خدا به حساب می آمد. salina1st August 2006, 05:28 PMاين نشانه א که صليب (چليپا) شکسته ناميده شده است، در حقيقت صليب شکسته نيست. اين نشانه آريائى است، زيرا در ايران و هند هزاران سال پيشينه دارد. اين نشانه א نخستينبار در حدود خوزستان يافت شده و مربوط به هفت هزار سال پيش از ميلاد می باشد به اين ترتيب پيشينه تاريخى آن در ايران بسى کهنتر از پيشينه آن نزد آريائی هاى هند است و هرتسفلد (Herzfeld) آن را گردونه خورشيد ناميده است. در گرمى (Germi) مغان آذربايجان گورهاى خمرهاى از دوره اشکانى به دست آمده که در ميان آنها پارچهاى بسيار زيبا يافت شده است که داراى اين نقش می باشد. همچنين اين نگاره بر دهانهٔ پارهاى از خمره هاى سفالين که مردهها را در آن می گذاشته اند ديده شده است در مواردى ديگرى چون جام تپه حسنلو، جام زرکلاردشت، گردنبند عقيق مربوط به دورهٔ اشکاني، گردنبند زرينى مربوط به ۷ هزار سال ق م در رودبار گيلان اين نگاره به چشم می خورد. گردونه خورشيد نخست به اين شکل א بوده و کم کم خطوط منحنى از بين رفته گاهى به صورت + و گاهى با خطوط شکسته ولى با زاويه هاى ۹۰ درجه ترسيم شده و شکل هندسى و ترکيب کامل يافته است. اقوام باستانى بسيارى از جانوران را می پرستيده اند و از همين جا توتميسم (Totemisme) پيدا شده است. يکى از اين حيوانات بز کوهى است که مظهر سودرسان طبيعت، يعنى خورشيد بوده است اين نقش بر ظروف بازمانده از سده هاى پيش از ميلاد ديده شده و مهمتر از همه رابطه اى است که مردم باستانى ميان هلال ماه و خورشيد و شاخ بز کوهى قرار داده بودند. در بسيارى از سفالها در ميان انحناى شاخ اين جانور و نيز بر پشت آن نشانه + يا א ديده مىشود. مثلاً بر ليوان سفالين مربوط به ۳۱۰۰ سال پيش از ميلاد که در سيلک کاشان به دست آمده نگاره + در زير انحناى شاخ گوزن پيدا است. در کتاب مذاهب بزرگ جهان تصويرى است که از کف پاى بودا و بر آن نگارههائى است که شناساننده و باورها و آئين و سمبولهاى او است از جمله بر چهار انگشت پاى وى نشانه گردونه مهر ديده می شود. شمال و شمال باخترى ايران مرکز مهرپرستان بوده است. پلوتارک(پلوتاريک يا پلوتارخوس - Plutarkus = در سال ۴۶ پس از ميلاد زاده شده و در سال ۱۲۰ در گذشته.) می گويد: هرمزد در عالم معنوى به نور همانند است و اهريمن به تاريکى و ميان اين دو مهر قرار دارد.(اوستا - يشتها، گزارش پورداود ص ۴۰۱) زرتشت براى گسترش مزداپرستى از اهميت ايزدان ديگر کاست و مهر را که پايهٔ خدائى گرفته بود يکى از ايزدان کيش خود به شمار آورد. با نگرش به اينکه نشانه گردونه مهر به شاهين و فروهر هم بسيار نزديک است می توان پنداشت در زمانى که از اهميت مهر کاسته شده نشانه مقدس ميترائيسم رفته رفته به شاهين مبدل شده و اين شاهين و نگاره فروهر تمام جاذبه معنوى و روحانى اين نشانه را گرفته و مظهر فر و شکوه مينوى گرديده است. هم اکنون اين نقش را به گونهاى ديگر بر کاشى کارى سر درب خاورى آرامگاه بايزيد در بسطام می توان ديد. salina1st August 2006, 05:30 PMميترا به معناى رفيق و همدم يکدل و ياری کننده است. آديتها فرزندان آديت (Adit) بوده و جزءِ هفت خدايانى هستند که در آسمان زندگى کرده اند و مافوق آنها وارونا است.(Varunan) که برشش خدا سرورى دارد و آديت خوانده می شود، و ميترا بلافاصله پس از او قرار دارد. در کتب هندوئي، ميترا در شکل و هيئت خداوند خورشيد کمتر ظاهر می شود، که مشهورترين آنها سورى (Surya) يا سويترى (Savitri) است که خود هفتمين آديتيَ نيز هست. وارونا، خداى آسمان و رب النوع شب نيز هست. salina1st August 2006, 05:31 PMميترا خداى روشنائى و نور و خداى موکل روز است. براى اين دو خداى شب و روز، مراسم مشترکى برپا مىکنند. ميترا و وارونا از خدايان کهن هندوها هستند و گاهى آنها را بزرگترين خدايان خوانده با اورانوس (Uranos) يونانيان برابر می دانند. ميترا، خداوند آبها و درياها نيز هست و يکى از صفات او اود - دام (Ud-dama) يعنى محاصره کننده است و همسر او وارونى (Varuni) الهه شراب است و در اساطير گاهى با نامهاى چون سورا (Sura) يا ماد (Mada) نيز خوانده مىشود. در تأويلات اساطيري، به ويژه با وجود مشابهاتى در اوستا و منابع پهلوى و آئين مهر بين ميترا و گاوکشى رابطه اى مىتوان ديد. خدايان در صدد برآمدند گاو مقدس را که وهجرگا آفريده بود از بين ببرند و سرانجام همين کار را کردند. کشته شدن گاو مقدس و جارى شدن خون او بر روى زمين موجب رستاخيز طبيعت و بهوجود آمدن انواع جانوران و گياهان شد. بعدها در پردههاى نقاشى در مهراب(مهرآب - دريا پنجرهاى که به طرف آفتاب باز مىشد و مؤمنان به طرف خورشيد اهورامزدا را پرستش مىکردند (به معناى مکانى به طرف خورشيد)) همهٔ مهرابهها با تغييراتى جزئي، قربانى کردن گاو را ترسيم کردند. غار با سقف نيلگون و تزئين ستارهاي، کنايه از آسمان و کل جهان بود و بههمين جهت محل ورود و حواشى غار را با گل و گياه تزئين می کردند و جريان آبى را به داخل مهرابه جهت شستشو برمی گرداندند. همين امر باعث شد که در فصل بهار قربانى گاو انجام شود و چنين تفسير گرديد که اگر خون گاو بر روى مزارع و دشتها و بيشهزارها بريزد، طراوت و فراوانى در طبيعت از سر گرفته مىشود. دم گام داراى نقش موثرى است، زيرا خوشه هاى گندم از آن توليد مىشود. پس از رستاخيز بهار و گذر تابستان و پائيز، ناگهان زمستان همه چيز را تباه مىکرد، سبزى و طراوت و شادابى و زندگى طبيعت خاموش و راکد مىماند، اما با طليعهٔ بهار، قتل گاو منجر به آفرينش دوبارهٔ زندگى بر روى زمين مىشد. در بابل، سومر، چين، ژاپن، سوريه، روم، يونان، مصر، هند و جاهائى ديگر اين روايت و همانند آن موجود بود. و به تدريج کشتن گوسفند و بز و خروس باب شد. بهموجب بند هش و برخى ديگر از منابع پهلوى چون زمينه خرد، جاماسپنامه و دينکرد، اهريمن به نخستين آفريدهٔ اهورامزدا در نبرد ميان خير و شر دست يافت و گاو کشته شد، آنگاه از خون و پيکر آن انواع گياهان و جانوران در پهنهٔ زمين بهوجود آمد و آنگاه که اهريمن در صدد برآمد که نطفهٔ گاو را از بين ببرد، نطفه به کرهٔ ماه انتقال يافت، بههمين سبب رويش گياه و ازدياد نسل جانوران با ماه پيوند يافت(رجوع شود به کتاب آئين مهر، ميترائيسم ص ۸۰) اين روايات از ايران به اروپا رفت و رازها و ابهامات تازهاى بر آن افزوده گشته گاوکشى و گوسفندکشى در آنجا رونق گرفت. ميثر يا مهرنيز در اوايل بهار زندگى جديدى به خود می گيرد. کشته شدن گاو به دست او منجر به تجديد حيات در طبيعت مىشود و سپس در آغاز زمستان ناگهان ناپديد شده سوار بر ارابه خود به آسمان بالا می رود. موردى که جاى بسى شگفتى است، زايش ميترا است، چون وى از پاره سنگى زاده مىشود. ليکن لوحى يافت شده که ميترا را در حال زايش از يک درخت نشان می دهد. او ابتدا در شکم درخت جاى دارد اما بعد شاخهاى شکفته ميترا مانند گلى از آن تولد می شود. افسانه هاى آتتيس (Attis) و آدونيس (Adonis) و ازيريس (Osiris) شباهت تامى با اسطورهٔ ميترا دارند. غسل تعميد مسيحيان، ظرف آب متبرک در کليسا، سقاخانه ها و حوضچه هائى که در مدخل مساجد و تکيه ها برپا میکردند همه از يادگارهاى کيش ميترا است، زيرا که در مهريشت به روشنى از غسل و شستشو در آئين ميترا ياد شده است. salina1st August 2006, 05:32 PMآئين مسيحيت از کيش ميترا متولد شد. همانطورى که در مهرابه ها چشمه آب جارى بود، مسيحيان نيز روى بدنهٔ تابوتهاى آنها صحنهٔ جارى شدن آب از چشمه به وسيلهٔ موسى کليم را حک مىکردند.(در سفر خروج باب هفده آيههاى ۷-۳ چنين آمده که يهوديان پس از خروج از مصر دچار بىآبى شده و با موسى معارضه کردند. موسى به خدا متوسل شد که اين قوم مرا سنگسار خواهند کرد، انديشهاى بساز. خدا گفت عصايت را به صخرهٔ هوريب (Horib) بزن تا آب روان شود و موسى چين کرد. بعد قديسان اديان رواتى در معجزهٔ بيرون آوردن آب از زمين يا سنگ ساختند و اين کار از معجزات به شمار آمد.) در نقشها و تابلوهائى که يافت شده، مرشد مهري، يا مغان ميترا، در حال تعميد مؤمنان مشاهده می شود. علت اصلى اهميت فوق العادهاى که براى شستشو در رم قايل می شدند همين اعتقاد به ميترا بود. ماهى نيز يکى از نشانه هاى مسيحى بود که در قرون ابتدائى براى شناسائى هم چون رمزى از آن بهره می جستند. اين نيز چون غسل تعميد، نشان و رسمى بوده از کيش ميترا. در يکى از مهرابه هاى اروپا، برابر پاى ميترا يک ماهى نقش شده و اين رمز و نشان مسيحيت، نشانهاى است از کيش ميترا. بسيارى از رموز و اسرار ميترا برخلاف آنچه مشهور شده، اصل و بنيان ايرانى خود را حفظ کرده است. آنچه امروزه به نام غسل تعميد ميان مسيحيان متداول است مانند بسيارى از مراسم و آداب ديگر، از آرياها اقتباس شده است. ناگفته نماند که اين عمل در زمان اقتباس در ميان اقوام آريا بسيار کهنه و زمان گرفته بود. در هند، تبت، روم، يونان و مصر نيز که بعدها غسل تعميد رايج شد، اين آئين را از ايرانی ها گرفته بودند. در تبت، چون چند سالى از تولد کودک مىگذشت، طى مراسمى در معبد و در برابر آتش به غسل تعميد او اقدام مىشد. بهنام نامى خورشيد، کودک را در حالی که سرودهاى مقدس مىخواندند سه بار زير آب فرو برده بر او اسمى می نهادند و علامت صليب را بر سينهٔ تعميد يافتگان نقش مىکردند. نکتهٔ مشترک آن بود که در اين مراسم به نام خورشيد، به خداى خورشيد متوسل مىشدند. غسل تعميد فقط در ايام کودکى انجام نمی شد، بلکه در سنين بلوغ نيز جوانان را غسل تعميد مىدادند تا از گناهان و آلودگی ها برى شوند و اين غسل حکم آن را داشت که توليد مجدد يافته باشند. ميان زرتشتی هاى قديم و ايرانيان پيش از اشوزرتشت نيز غسل تعميد کودکان در مهرابهها و آتشکده ها مرسوم بود. در مهرابه ها برابر آتش، به نام خداى خورشيد، کودکان توسط مغان در آب فرو برده شده پس از آن نامگذارى می گرديدند. salina1st August 2006, 05:33 PMاساس تثليث مسيحيت نيز مبتنى است بر تثليثهائى که از هندوان و ايرانيان گرفته شده است. تثليث ميترائى عبارت است از: ميترا و کوتس (Kotes) و کوتوپاتس (Kotopates). کوتوس و کوتوپاتس که به اسم کوت (Kot) و کوتوپات (Kotopat0 ناميده مىشوند نقش دو جوانى که هنگام تولد ميترا از صخره در آنجا حضور دارند. مهرپرستان اين دو جوان را دو شبان مىدانند. در بيشتر نقشهائى که از ميترا يافت شده اين دو شبان حضور دارند که يکى از آنها در طرف راست ميترا و ديگرى طرف چپ او است و هر کدام مشعلى در دست دارند. مشعل کوت به سوى آسمان افراشته شده و کنايه از طلوع آفتاب است و مشعل کوتوپات به سوى زمين سرازير است که کنايه از غروب آفتاب می باشد و خود ميترا در ميان خورشيد به هنگامىکه ميان آسمان مىدرخشد. در متون اوستائى و منابع پهلوي، ميترا ايزدى است که در رويداد قيامت و مسأله سنجش اعمال در روز واپسين و داورى در کار ارواح دخالت دارد. چنانکه در مهريشت وى داور ارواح مردگان خوانده شده است. در اوستا، ميترا و خورشيد به هم بسيار نزديک هستند. وظيفهٔ ميترا پس از قربانى کردن گاو در روى زمين تمام شده آمادهٔ معراج و بالا رفتن به آسمان مىشود. اما پيش از آنکهک به معراج برود مجلسى براى شام ترتيب می دهد که شام آخر ناميده شده و در واقع به شکرانهٔ پيروزى ميترا و توديع او با ياران انجام گرفته است. مسيحيان به طور کلى همهٔ مراسم و آداب ميترائيسم را به خود منتسب ساختند. مراسم عشاءِ ربانى و شام مقدس، که در آن عيسى مسيح با حواريون خود شام خورد و پس از آن به صليب کشيده شد و به آسمان صعود فرمود، همه و همه از مراسم ميترائيسم گرفته شده است. salina1st August 2006, 05:34 PMهفت مقام روحانى به ترتيب عبارتند از: نخست مقام کلاغ (Corax) که آن را پيک نيز مىگويند، دوم مقام کریفيوس (Cryfios) يا کريپتوس (Cryptus) که بهمعناى پنهان و پوشيده است، سوم مقام سرباز (Miles)، چهارم مقام شير (Leo) پنجم مقام پارسى (Persis-Perses)، ششم مقام خورشيد (Heloodromus)، هفتم مقام پدر (Pater) يا پدر پدران (Pater - Patrum). چون پيروان ميترا از زبان يونانى هم استفاده مىکردند در نامگذارى اين هفت مقام نيز زبان يونانى را به کار گرفته اند. ميترا پس از کشتن گاو و ضيافت مقدس، با گردونهٔ آفتاب به آسمان صعود کرد که به زعم آريائيان هنگام رستاخيز بهعنوان يک ناجى يا سوشيانت به زمين باز خواهد گشت. در کيش مانى نيز ميترا نجاتبخش جهان در رستاخيز پيش از اشتعال جهان معرفى شده است. ميترا در آسمان هادى ارواح مؤمنان است. ارواح بايستى از هفت سپهر بگذرند تا سرانجام در فلک هشتم منزه و پاک بهوسيلهٔ اهورامزدا وارد نور محض شوند. براى مؤمنان رسيدن به مقام والا مستلزم آن بود تا هفت دورهٔ تصفيه و تزکيه را بگذرانند. کسانی که از مرحلهٔ ششم گذشته به مقام هفتم مىرسيدند بسيار اندک بودند، ولى اينان بودند که بهوسيلهٔ خود اهورامزدا و ميترا در فروغ جاودانى و آخرين پايهٔ آسمانى جاى می گرفتند. salina1st August 2006, 05:35 PM- مقام اول، مقام خدمتکاران مهرابه بوده است. کسانىکه می خواستند در زمرهٔ پيروان درآيند، زير نظر پدر مقدس به جرگهٔ مؤمنان پذيرفته می شدند. - مقام دوم، کریفيوس بود که برخى از پژوهندگان آنرا مقام کرکس معرفى کرده اند. بايد اين مقام را مقام پوشيدگان دانست. در تصوف و عرفان اسلامى ايران، اين مرحله يکى از درجات سلوک است که به اتحاد خالق و مخلوق اسلامى ايران، اين مرحله يکى از زنان را در آئين راهى نيست. - سومين مقام، منصب سرباز است. در متن اوستائى مهريشت، ميترا خداى شکستناپذير جنگ است و سربازان و جنگاوران در آوردگاه از او يارى مىجويند و ميترا نيز بهسرعت به يارى آنها مىشتابد. جنگاوران مهر آئين، همواره پيروزى را از آن خود مىدانستند. در بندهاى اوليه مهر يشت مىتوان به مقام سرباز و روابط او با ميترا و چگونگى حمايت ميترا از وى پى برد. علامت و نشان سرباز، کولهپشتى و کلاهخود و نيزه است. سربازان ميترا در دو جبهه مشغول جنگ بودند. اول جنگهاى معمولى بود که براى نگهدارى کشور و گسترش آن صورت مىگرفت. آنچه مهمتر بود جنگ و ستيز با نيروهاى شر و اهريمنى بود. - چهارمين مقام، منصب شير بود. در پرده هاى نقاشى و سنگ برجسته هاى منقوش، نقش شير فراوان است و همين عمل سبب شد که بعد از اسلام، به ويژه در زمان سلجوقيان، علامت شير و خورشيد بر پرچمها نقش بست، در اين پردهها کسانىکه به مقام چهارم رسيدهاند گاه در حال خدمتگزارى و گاه در حال اهداى هدايا به حضور ميترا نشان داده شدهاند. اين طبقه نيز ناگزير از گذراندن آزمايشهائى بودند که البته ديگر تحمل رياضات و شکنجههاى بدنى نبود، بلکه بايد به ورزيدگىهاى رواني، شايستگى اخلاقي، وحدت ذهنى و خلاصه فهم اسرار دست مىيافتند. روايات رمزى ميترائي، حاکى از آن است که در واپسين روز از عمر جهان، آتشسوزى بزرگى رخ خواهد داد. در اين آتشسوزى ناپاکان خواهند سوخت و پاکان مثل اينکه در چشمهاى شستشو می کنند، آسايش خواهند داشت. - پنجمين مقام، مقام پارسى بوده است که گذشته از وجوه رمزي، کنايهاى است که با طبيعت و روئيدن گياهان پيوند دارد و ميان پيروان کيش ميترا، نشان آزادى و آزادگى بوده است. - ششمين مقام، منصب خورشيد است، سل خداى خورشيد در ميان روميان و هليوس خداى خورشيد در اساطير يونان باستان است. - مقام هفتم، والاترين و عالی ترين مرحلهٔ تشرف براى يک سالک ميترائى بوده، اين مقام را مقام پتر يا پدر و پدرپدران مىناميدند. پدران در حقيقت عالىترين مناصب را در آئين ميترائى داشتند و همين لقب را عيسويان از مراسم ميترائى اقتباس کردند و به خود نسبت دادند. هفت منصب روحانى و هفت مقام براى تکميل و ارتقاءِ مدارج در ميان فرقهٔ باطنيه يا اسماعيليان تقليدى از همين بنيان ميترائى بود. ميان صوفيه نيز هفت وادى سلوک براساس همين هفت مرحلهٔ ميترائى بنا شد. kiana_p23rd January 2007, 09:09 PMوقتي از ايران باستان صحبت مي شود يعني ايران قبل از تاريخ نوشته شده يعني تقريبا قبل از سلطنت مادها بر قسمتي از ايران . ايرانيان باستان داراي الهه ها و يا به تعبير ما فرشته هاي بسياري بودند دقيقا مانند عقايد دين هاي مختلف امروزي كه به فرشته مرگ و يا فرشته پيغام رسان و …اعتقاد دارند. و هر الهه يا فرشته با نامي خاص شناخته مي شد و تقريبا شبيه به خدايان يوناني با اين تفاوت كه ايرانيان به خداي يگانه كه معمولا به اسم اهورا مزدا از آن ياد مي شد اعتقاد داشتند . بعضي از الهه هاي ايران باستان عبارتند از : ميترا (الهه مهر) آناهيتا ( الهه باران) خشاتريا (الهه جنگ) آذر ( الهه حرارت و گرمي آفرين ) ايندرا ( الهه خشم و قهر ) وايو (الهه طوفان) بزرگترين و قدرتمندترين الهه ها در ايران باستان ميترا بود ميترا يا مهر به همان معنايي به كار مي رفت كه امروزه بكار مي رود واژه مهربان به معناي شخصي كه نگهدار مهر است امروزه نيز بكار مي رود . آناهيتا الهه بارندگي و رويش و زايندگي بود كه به اراده و تدبيرش باران فرو مي آمد رودها به جريان مي آمدندگياهان مي روييدند و حيوانات و انسانها زاد و ولد مي كردند رحمت آناهيتا شامل تمام موجودات زنده ميشد و ازين جهت يك ذات مقدس براي تمام ايرانيان بود خشاتريا خداي جنگ آور بود به ايرانيان فنون نبرد و ساخت جنگ افزار را ياد ميداد و به آنها مي آموخت در برابر مهاجمان چگونه از خود دفاع كنند . آذر حرارت و گرمي آفرين بود چون انسانها را دوست ميداشت با حرارتش خانه هاي آنان را گرم مي كرد گوشت را مي پخت و اهريمن ها و حيوانات موذي را از آنها دور مي كرد . برگرفته از پيدايش ايران امير حسين خنجي _-_Sina_-_23rd January 2007, 09:36 PMمن در كتابي بنام سرزمين جاويد خونده بودم كه ايرانيان حتي قبل از زرتشت به وجود خداي واحد پي برده بودند و اين كتاب حتي در مورد ايران باستان سخن به ميان اورده چيزي رو بنام خدايان ايران ذكر نكرده بود !!! در ضمن ان زمان رهبريت از ان زنان بوده است !!! kiana_p23rd January 2007, 09:49 PMمن در كتابي بنام سرزمين جاويد خونده بودم كه ايرانيان حتي قبل از زرتشت به وجود خداي واحد پي برده بودند و اين كتاب حتي در مورد ايران باستان سخن به ميان اورده چيزي رو بنام خدايان ايران ذكر نكرده بود !!! در ضمن ان زمان رهبريت از ان زنان بوده است !!! با اين تفاوت كه ايرانيان به خداي يگانه كه معمولا به اسم اهورا مزدا از آن ياد مي شد اعتقاد داشتند . ايرانيان باستان داراي الهه ها و يا به تعبير ما فرشته هاي بسياري بودند دقيقا مانند عقايد دين هاي مختلف امروزي كه به فرشته مرگ و يا فرشته پيغام رسان و …اعتقاد دارند من نوشته هاي خودم وشما را پررنگ كردم .فكر نميكنم ديگر توضيحي باقي بماند.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! _-_Sina_-_23rd January 2007, 10:32 PM سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 927]
صفحات پیشنهادی
الهه ها و خدایان در ایران باستان
View Full Version : الهه ها و خدایان در ایران باستان magmagf28-01-2007, 06:55 AMسلام من نگاه کردم متوجه شدم در مورد الهه های یونانی و خداهای اونها چندتا تاپیک داریم اما ...
View Full Version : الهه ها و خدایان در ایران باستان magmagf28-01-2007, 06:55 AMسلام من نگاه کردم متوجه شدم در مورد الهه های یونانی و خداهای اونها چندتا تاپیک داریم اما ...
لهه ها در ايران باستان
بزرگترين و قدرتمندترين الهه ها در ايران باستان ميترا بود ميترا يا مهر به همان معنايي به كار مي رفت كه امروزه بكار مي رود وا*ژه مهربان به معناي شخصي كه نگهدار مهر است ...
بزرگترين و قدرتمندترين الهه ها در ايران باستان ميترا بود ميترا يا مهر به همان معنايي به كار مي رفت كه امروزه بكار مي رود وا*ژه مهربان به معناي شخصي كه نگهدار مهر است ...
الهه های باستان
در اغلب این داستان ها از اساطیر یونان و الهه های باستان نام برده می شود که در اکثر مواقع ... الهه ها؛اسطوره های اقتصادی ايرانیان-الهه ها در ايران باستان [/FONT] وقتي از ايران ...
در اغلب این داستان ها از اساطیر یونان و الهه های باستان نام برده می شود که در اکثر مواقع ... الهه ها؛اسطوره های اقتصادی ايرانیان-الهه ها در ايران باستان [/FONT] وقتي از ايران ...
الهه ها در ايران باستان
1 آگوست 2006 – الهه ها در ايران باستان-salina1st August 2006, 05:28 PMپيش از ظهور زرتشت آريائيان در قالب زروانيگري، مهرپرستى نيز اختيار (کلمهٔ مهر را ...
1 آگوست 2006 – الهه ها در ايران باستان-salina1st August 2006, 05:28 PMپيش از ظهور زرتشت آريائيان در قالب زروانيگري، مهرپرستى نيز اختيار (کلمهٔ مهر را ...
خدایان ایران باستان
View Full Version : الهه ها و خدایان در ایران باستان magmagf28-01-2007, 06:55 AMسلام من نگاه کردم متوجه شدم در مورد الهه های یونانی و خداهای اونها چندتا تاپیک داریم اما .
View Full Version : الهه ها و خدایان در ایران باستان magmagf28-01-2007, 06:55 AMسلام من نگاه کردم متوجه شدم در مورد الهه های یونانی و خداهای اونها چندتا تاپیک داریم اما .
بابا (بی بی) الهه باستانی ایران
بابا (بی بی) الهه باستانی ایران-الهه ای که در نقش شهداد در کنار سه تن دخترانش بر ... معروف در ایران باستان در اینجا ارائه داده می شود، یکی از این طرح ها درفش کاویانی و ...
بابا (بی بی) الهه باستانی ایران-الهه ای که در نقش شهداد در کنار سه تن دخترانش بر ... معروف در ایران باستان در اینجا ارائه داده می شود، یکی از این طرح ها درفش کاویانی و ...
«جاويد»كتاب «فرهنگ ستايش در ايران»
الهه ها و خدایان در ایران باستان الهه ها و خدایان در ایران باستان. ... مهمی در آیینهای ایرانی دارد و پیشینهی ستایش و بزرگداشت این ایزد بانو در فرهنگ ایرانی به دورههای .
الهه ها و خدایان در ایران باستان الهه ها و خدایان در ایران باستان. ... مهمی در آیینهای ایرانی دارد و پیشینهی ستایش و بزرگداشت این ایزد بانو در فرهنگ ایرانی به دورههای .
جایگاه زن در ایران باستان
یکی از این اسطوره ها که به مرحله الهه بودن و خدایی رسیده و در ایران باستان ازاهمیت بسیاری برخوردار است «ناهید» الهه زنان نامیده شده است. ناهید به عنوان الهه زنان قبل از ...
یکی از این اسطوره ها که به مرحله الهه بودن و خدایی رسیده و در ایران باستان ازاهمیت بسیاری برخوردار است «ناهید» الهه زنان نامیده شده است. ناهید به عنوان الهه زنان قبل از ...
بيوگرافي نرگس محمدي بازيگرفيلم ستايش+عكس های ایشان
«جاويد»كتاب «فرهنگ ستايش در ايران» بيوگرافي نرگس محمدي بازيگرفيلم ستايش+عكس های ایشان ... الهه ها و خدایان در ایران باستان الهه ها و خدایان در ایران باستان.
«جاويد»كتاب «فرهنگ ستايش در ايران» بيوگرافي نرگس محمدي بازيگرفيلم ستايش+عكس های ایشان ... الهه ها و خدایان در ایران باستان الهه ها و خدایان در ایران باستان.
كشف مجسمه الهه رم باستان
بازديد ديپلمات هاي خارجي ازتاسيسات هستهاي نشانه شفافيت ايران است · آغاز توزيع پودر شوينده در فروشگاه ها · كشف مجسمه الهه رم باستان ... . گوناگون. *دانشگاه و دفاع ...
بازديد ديپلمات هاي خارجي ازتاسيسات هستهاي نشانه شفافيت ايران است · آغاز توزيع پودر شوينده در فروشگاه ها · كشف مجسمه الهه رم باستان ... . گوناگون. *دانشگاه و دفاع ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها