واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
استقلال افغانستان و تحولات منطقه؛ از جنگ سوم تا درخواست هندیها
28 مرداد هر سال برابر با سالروز استقلال افغانستان است و این روز علاوه بر تأثیرات مثبتی که بر این کشور داشت، از جایگاه مهمی نیز نزد مسلمانان شبه قاره هند و آسیای مرکزی برخوردار است.

به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، 28 مرداد هر سال برابر با سالروز استقلال افغانستان است و این کشور در سال 1298 خورشیدی استقلال خود را از استعمار سیاه انگلیس به دست آورد. استقلال علاوه بر تأثیرات مثبتی که بر افغانستان داشت، تأثیر مهمی نیز بر مسلمانان شبه قاره و آسیای مرکزی نیز گذاشت. مردم مسلمان افغانستان در طول تاریخ این سرزمین همواره مردمانی بیگانهستیز بوده و با توجه به سنتهای اجتماعی و اعتقادی که این مردم سخت به آن معتقد و پایبند هستند، مقابله با تجاوزگران،مهمترین ویژگی ساکنان این کشور را شکل میدهد. آنگونه که در منابع تاریخی اشاره شده روحیه سلحشوری و مقابله با تجاوزگری از گذشتههای بسیار دور در فرهنگ و باور این مردم وجود داشته است. «سیدمحمدباقر مصباحزاده»، در کتاب «آغاز و فرجام جنبشهای سیاسی در افغانستان»، به پیشینه مبارزاتی مردم افغانستان اشاره کرده و مینویسد: «ساکنان افغانستان به عنوان بخشی از سرزمین یک امپراتوری بزرگ شرقی، حدود 330 سال قبل از میلاد مسیح، علیه استیلای «اسکندر مقدونی» مبارزه کردند و به عنوان بخش مهمی از سرزمین خراسان بزرگ در دوره اسلامی، علیه ستمگران اموی و عباسی نزدیک به یک قرن پیکار کردند. ساکنان افغانستان همچنین در قرنهای سیزدهم، چهاردهم و شانزدهم علیه چنگیزیان و اعقاب آنها جنگیدند و خسارات جبران ناپذیری را متحمل شدند.» مصباح زاده در ادامه به مبارزات مردم شبه قاره هند و افغانستان بر علیه استعمار انگلیس اشاره کرده و تأکید دارد که «در دوران استعمار اروپایی و سلطه انگلیسها بر شبه قاره هند و تجاوز آنها به افغانستان، مردم مسلمان این سرزمین در سدههای 19 و 20 میلادی علیه متجاوزان تا کسب استقلال سیاسی مبارزه کردند. این مبارزه در پرتو «نهضت استقلال» در 3 جنگ بزرگ ضد استعماری مردم افغانستان علیه امپراتوری انگلیس که در قلمرو آن آفتاب غروب نمیکرد، تبلور یافت.» اعلام استقلال توسط «امانالله خان» در سال 1298 خورشیدی، امان الله خان حاکم افغانستان، یک روز پس از قتل پدرش سلطنت خود را با اعلام استقلال افغانستان آغاز کرد و در یک سخنرانی عمومی در کابل گفت: «ای ملت معظم افغانستان! من هنگام شهادت پدر، وکالت سلطنت را در کابل داشتم و اکنون به اصالت آن بار سنگین امانت را متوکلاً و معتصماً بالله به عهده گرفتم. وقتی که ملت بزرگ من تاج پادشاهی را بر سرمن نهاد، من عهد بستم که بایستی دولت افغانستان مانند سایر قدرتهای مستقل جهان در داخل و خارج کشور آزاد و مستقل باشد. ملت افغانستان در داخل کشور آزادی کامل داشته و از هر گونه تجاوز و ظلمی محفوظ و مردم فقط باید مطیع قانون باشند و بس.» پیامدهای استقلال افغانستان با آغاز جنگ سوم افغانستان و انگلیس، مردم مسلمان افغانستان با رشادت تمام علیه نیروهای متجاوز انگلیسی مبارزه کردند. آن گونه که «ظاهر طنین» نویسنده و پژوهشگر افغان در کتاب «افغانستان در قرن بیستم» نوشته، سیاست خارجی افغانستان هنوز در دست انگلیس بود که در سوم مارس سال 1919 امانالله خان طی نامهای خطاب به نایبالسلطنه انگلیس در هند، خواستار استقلال کامل افغانستان شد، اما بدون آن که منتظر پاسخ انگلیس بماند، سیاست مستقلی را در پیش گرفت که منجر به جنگ سوم افغانستان و انگلیس شد. دیدگاه امانالله خان مبنی بر اعلام استقلال افغانستان که منجر به جنگ و سرانجام پذیرش استقلال این کشور توسط انگلیس شد، شور و هیجان فروانی در این کشور و کشورهای شبه قاره و آسیای مرکزی به وجود آورد. «عبدالاحمد جاوید»، محقق و پژوهشگر افغانستانی معتقد بود که با وجود همه کاستیها و نارضایتیهایی که جنگ سوم افغانستان و انگلیس به دنبال داشت، اعلام استقلال افغانستان از سوی انگلیس، شور و شوق زیادی را در داخل و خارج از افغانستان به وجود آورد. طبق گفته جاوید، شخص امانالله خان که بقای سلطنت و قدرت وی در گرو استقلال افغانستان بود، بسیار مسرور بود و این سرور را در نامههایی که برای سپه سالار «محمدنادر خان» و برادرش «شاهولی خان» نوشته بود و در تقدیری که از آنها و سایر افسران جبهه جنوبی به عمل آورده بود، منعکس ساخت. تأثیر استقلال افغانستان بر شبه قاره پس از حادثه «جالیان والاباغ» هندوستان که در این حادثه صدها نفر از مردم هندوستان به فرمان یک افسر انگلیسی کشته یا زخمی شدند، تعدادی از مردم شبه قاره هند به امانالله خان نامه نوشتند و او را از وضعیت موجود آگاه کردند که مضمون نامه این گونه است: «اعلیحضرت اطلاع دارند که در هندوستان ظلم و ستم انگلیسیها بیش از حد زیاد شده، مردم هند در نظر دارند که یک مبارزه عمومی را علیه انگلیسیها شروع کنند. چشم امید ما به طرف شما است، زیرا شما میتوانید ما را از ظلم بی حد انگلیسیها نجات دهید.» با رسیدن نامه به دست امانالله خان، احساسات وی غلیان کرده و اعلام نمود که باید جهاد علیه انگلیسیها آغاز شود. مردم شبه قاره هند نیز که از سیاستهای استعماری دولت انگلیس متنفر بودند، با اعلام جهاد امانالله خان علیه نیروهای انگلیسی جان تازه پیدا کردند و به حمایت همه جانبه از امانالله خان پرداختند. طبق نوشته مصباح زاده، پس از استقلال افغانستان تعداد بسیار زیادی از مجاهدان مسلمان هندی به افغانستان مهاجرت کرده بودند و مبارزات قبایل مرزی علیه استعمار انگلیس ادامه داشت و دولت افغانستان هم از آنها حمایت میکرد. استقلال افغانستان و تاثیر بر آسیای مرکزی در آسیای مرکزی نیز وضع به همین گونه بود و اعلام استقلال افغانستان، روحیه مردم این مناطق را تغییر داد و مبارزه علیه نیروهای شوروی در کشورهای آنان افزایش پیدا کرد و حتی در برخی مناطق امانالله خان با کمک تجهیزات و نیروهای نظامی به یاری مسلمانان آسیای مرکزی رفت. مصباح زاده در کتاب آغاز و فرجام جنبشهای سیاسی در افغانستان معتقد است که در آسیای مرکزی مسلمانان «بخارا»، «خیوه» و «فرغانه»، بعد از استقلال افغانستان به مقاومت خود علیه کمونیستهای شوروی سابق ادامه دادند و از سوی دیگر حمایت مردم افغانستان از آنان سبب طولانی شدن مقاومت گردید. کمکهای نظامی افغانستان به «بخارا» امانالله خان برای تقویت مسلمانان آسیای مرکزی به طور مستقیم مقداری تجهیزات و نیروی نظامی به بخارا فرستاد و طبق نوشته مصباح زاده،«امان الله خان 2 فیل جنگی با چند دستگاه توپ و در حدود یک گروهان سرباز به بخارا فرستاد. این سربازان در عملیات نظامی علیه نیروهای شوروی به جانبداری از مسلمانان بخارا شرکت کردند و تعدادی از آنها اسیر شدند. علاوه بر آنچه که گفته شد، حدود 2 هزار مجاهد آسیای مرکزی از جزیره «درقد» افغانستان به عنوان پایگاه مقاومت استفاده میکردند. نیروهای شوروی نیز به همین دلیل جزیره مذکور را اشغال کردند و با این کار دولت افغانستان را وادار به مذاکره و امضای قرار داد صلح و بیطرفی با خود کردند. با وجود آن، جهاد مردم افغانستان با استعمار انگلیس و اعلام استقلال این کشور، سالها مورد تحسین مردم مسلمان آسیای مرکزی قرار داشت.» «میر سعید میر شکر»، شاعر تاجیک این واقعه تاریخی را در اشعار خود انعکاس داده است. وضعیت افغانستان بعد از استقلال با اعلام استقلال افغانستان، روابط این کشور با جهان خارج وارد مرحله تازهای شد و افغانستان توانست در بخشهای مختلف پیشرفتهای خوبی حاصل کند. «میر محمد صدیق فرهنگ» در کتاب «افغانستان در پنج قرن اخیر»، نتایج حاصل از این استقلال را بررسی کرده و مینویسد: اولین نتیجه عملی استقلال این بود که افغانستان توانست با کشورهای مختلف جهان مناسبات سیاسی، بازرگانی و فرهنگی برقرار کرده و دروازههای این کشور به روی افکار، اندیشهها، فرهنگ و صنعت جدید باز شد. آموزش و پرورش در این دوران گسترش یافت و در قدم اول دبیرستان جدیدی به نام «امانیه» به کمک فرانسه در کابل تأسیس شد و کار حفاری آثار باستانی افغانستان زیر نظر شرقشناس معروف فرانسوی «فوشه» آغاز شد. طبق نوشته فرهنگ بعد از استقلال افغانستان، کارشناسان آلمانی، ایتالیایی و ترک برای همکاری در بخشهای مهندسی، کشاورزی و امور جنگی وارد کابل شدند و سفارتخانههای کشورهای خارجی در کابل گشایش یافت، علاوه بر سفارتخانههای روس و انگلیس، نمایندگیهای سیاسی کشورهای ترکیه، ایران، فرانسه، آلمان و ایتالیا در کابل و سفارتخانهها و وزارتمختاریهای افغانستان نیز در کشورهای مذکور تأسیس شد. در اثر این اقدامات، انزوای قبلی در هم شکسته و مسافرت مردم به خارج و مسافرت خارجیان به افغانستان جریان یافت. در این ضمن، تعدادی معلمان مدارس برای تکمیل دانش و کارشناسی در رشتههای مختلف از جمله امور نظامی به آلمان، روسیه، ترکیه و ایتالیا فرستاده شدند. انتهای پیام
94/05/28 - 10:55
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]