تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 3 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):درگذشت عالم مصيبتى جبران ‏ناپذير و رخنه ‏اى بسته ناشدنى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832674023




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطرات دردناک یک اسیر بوشهری؛ از تونل مرگ تا کتک به جای پول!


واضح آرشیو وب فارسی:استان نیوز: سید محمد حسین فاطمی یکی از آزادگان سرافراز هم استانی است که در دوران دفاع مقدس و زمانی که 20 سال بیشتر نداشت، در منطقه عملیاتی سومار به اسارت دشمن بعثی در آمد.
به گزارش «استان نیوز»؛ سید محمد حسین فاطمی یکی از آزادگان سرافراز هم استانی است که در دوران دفاع مقدس و زمانی که 20 سال بیشتر نداشت، در منطقه عملیاتی سومار به اسارت دشمن بعثی در آمد.

وی جمعی لشکر 88 زرهی زاهدان بود که به عنوان سرباز وظیفه در ارتش جمهوری اسلامی ایران  خدمت می کرد.

فاطمی که از سادات زیارت دشتستان است خاطرات دردناکی از دوران اسارت دارد که بخش هایی از آن در کتاب "جبال قامت افراشته" که به خاطرات اسرای سازمان جهاد کشاورزی استان بوشهر اختصاص دارد به رشته تحریر درآمده است.

حمام آتش نشانی
در شش ماه اول اسارت، همه اسرا را گوشه ای نگه می داشتند و بعد ماشین آتش نشانی می آمد و با فشار آب روی بچه ها می پاشید. بلافاصله مامورین عراقی با شلاق به جان اسرا می افتادند و ما را با شلاق تا داخل آسایشگاه می بردند.
این آزاده سرافراز ادامه می دهد: وضعیت بهداشتی در داخل اردوگاه بسیار نا بهنجار و بعضاً وحشتناک بود. شپش از سر و صورت بچه ها بالا می رفت.

شکنجه گرسنگی
همه ما را به گروه های 10 نفره تقسیم کرده بودند. در زمان توزیع غذا هر گروه دو نفر، یکی برای گرفتن نان و دیگری برای گرفتن غذای 10 نفر معرفی کرده بود. برای هر نفر در طول شبانه روز دو قرص نان که فوق العاده نامرغوب بود می دادند. مقدار ناهار و شام آنقدر کم بود که هرگز احساس رفع گرسنگی را تجربه نکردیم. بچه ها را طوری گرسنه نگه داشته بودند که اگر درب اردوگاه را هم باز می گذاشتند کسی نای رفتن نداشت.

کتک به جای پول
در همان دقایق اول ورودمان به اردوگاه ما را در نزدیکی های دستشویی به صف کردند. یک سروان عراقی آمد و چند دقیقه ای با ما صحبت کرد و گفت در این اردوگاه به شما خوش خواهد گذشت. ما هم مثل شما مسلمان هستیم و دوست جمهوری اسلامی. دروغ می گویند که ما اسیران ایرانی را شکنجه می کنیم. مطمئن باشید ما با شما به خوبی رفتار خواهیم کرد. بعد از اینکه حرف های این سروان عراقی تمام شد یک درجه دار به نام"عبد" که لعنت همیشگی خدا بر او باد آمد و گفت همگی لباس ها به جز لباس های زیرتان را از تن بیرون بیاورید و بروید به حمام.
فاطمی افزود: بعد از اینکه همه ما را به حمام فرستادند ما را زیر مشت و لگد و باتوم گرفتند به طوری که به بچه ها حالت بی هوشی دست داد. یکی از بسیجی ها به اعتراض گفت چرا ما را می زنید؟ درجه دار عراقی در جواب گفت: شما تا حالا بازار رفته اید برای خرید؟ ما الان می خواهیم امکانات در اختیار شما بگذاریم ولی شما پولی ندارید. پس در عوض پول شما را کتک می زنیم.

استقبال مردم بغداد از اسراء
شکنجه ها روز به روز بیشتر می شد و محدودیت ها نیز زیادتر می شدند. به طوری که حتی برای دستشویی هم به بچه ها اجازه بیرون رفتن نمی دادند. تمام آسایشگاه آکنده از بوی تعفن ادرار و غیره بود. تمام شب ها و روزها مجبور بودیم در همین شرایط به سر ببریم.  وضعیت بهداشتی بسیار بغرنج و غیر قابل تحمل شده بود. اغلب اسرا به انواع بیماری ها دچار شده بودند. تعداد زیادی اسهال خونی و تعداد زیادی هم ناراحتی گال دامنگیرشان شده بود. حدود پنجاه روز از اسارت ما به همین شکل گذشت تا اینکه روزی آمدند و مجددا دست و پا و چشم های همه اسرا را بستند و آنهایی که مریض و مجروح بودند را به اردوگاه 16 در تکریت و ما را به اردوگاه بعقوبه بردند.آنجا نیز مجددا با چشم و دست بسته ما را سوار بر "آیفا" کرده و به سمت بغداد حرکت دادند. وقتی وارد شهر بغداد شدیم، اطراف خیابان مردم قرار داشتند که بعضی از آنها با توهین و ناسزا و همچنین پرتاب اشیاء از ما استقبال می کردند و البته اندکی از افراد را هم می دیدیم که با قیافه های گرفته در گوشه ای نظاره گر ما اسراء بودند. پس از این مراسم دوباره همه 150 اسیر را سوار بر "آیفا" کرده و به سمت بعقوبه حرکت دادند.

تونل مرگ
زمانی که به درب اردوگاه رسیدیم، دو ستون از نیروهای عراقی ایستاده بودند، بچه ها را از بالای "آی فا" به پایین پرت می کردند و برای ورود به اردوگاه می بایست از وسط این دو ستون حرکت می کردند. قبل از اینکه وارد این تونل مرگ شویم به یکی از دوستانم به نام حسین سلطانی گفتم بیا تا در پناه یکدیگر از این تونل عبور کنیم. او هم گفت : باشد، اول تو پناه بگیر بعد من. در همین گیر و دار بود که یک مرتبه پای مامور عراقی به سینه ام اصابت کرد و به پایین "آی فا" پرت شدم و بلافاصله شلاق های پر از ساچمه سربازان و درجه داران عراقی محکم بر سر و صورتم خورد. یک آن با خودم گفتم خوابیدن در اینجا جز مرگ نتیجه ای ندارد. به هر طریق بود بلند شدم و زیر مشت و لگد و شلاق عراقی ها خودم را به درب آسایشگاه رساندم. آنجا هم دو نفر عراقی بودند که با مشت و لگد اسرا را به داخل آسایشگاه پرت می کردند. به این طریق وارد آسایشگاه شدم. وقتی بچه ها در آسایشگاه قرار گرفتند تماماً سر و صورتشان پر از خون بود و بعضی ها هم دست و پایشان شکسته بود و خون فوران می کرد. فکر کردم ماجرا در اینجا به پایان می رسد اما دیدم که نه؛ دوباره همان مامورین عراقی وارد آسایشگاه شدند، همه را در گوشه ای قرار دادند و مجددا با مشت و لگد و شلاق به جان اسرا افتادند. اینقدر زدند که خودشان خسته شدند و رفتند. و اینچنین بود استقبال نیروهای عراقی در زمان ورودمان به اردوگاه بعقوبه.

مجازات تماشای تلویزیون
اردوگاه ما 3 دستگاه تلویزیون داشت. هر آسایشگاه تیمی درست کرده بودیم و مسابقه برگذار می کردیم. هر تیمی که برنده شده بود آن شب تلویزیون به آنها می رسید. یک شب آنقدر در تلویزیون دست بردیم تا اینکه کانال تلویزیون ایران را پیدا کردیم که یک برنامه اجتماعی درباره کارگران پخش می کرد. فردای آن روز فهمیدیم که مامورین از موضوع مطلع شده اند. مسئولان اردوگاه به همراه سربازان، شلاق به دست وارد آسایشگاه شدند و به جان بچه ها افتادند. مدت سه روز کامل نیز در آسایشگاه زندانی شدیم به طوری که حتی برای دستشویی هم اجازه خروج نمی دادند. تعدادی از بچه ها سخت مریض شده بودند، لذا از مامورین خواهش کردیم تا آنها را بیرون ببرند و سر بقیه بچه ها هر بلایی که می خواهند بیاورند. ولی آنها توجه نکردند و بعد از 3 روز همه را بیرون آوردند و در محلی از اردوگاه که به صورت آب گرفتگی و تقریبا شبیه لجن زار شده بود خواباندند و دستور دادند تا در این آب لجن ها غلت بزنیم و آنها همینطور با کابل و مشت و لگد بر سر و صورتمان می زدند. خوب که گل آلود شدیم، همه را به خط کردند و تا درب آسایشگاه با کابل و هرچه می توانستند زدند و حدود یک ماه نیز آسایشگاه ما را از داشتن تلویزیون محروم کردند.

صنایع دستی اسراء
یک سال از زمان اسارتم در آن اردوکاه می گذشت تا اینکه یک روز من را به اردوگاه دیگری منتقل کردند. یکی از ابتکارات بچه ها در زمان اسارت این بود کهبه وسیله سنگ یا دستگیره پنجره، کاردستی هایی درست می کردند که بسیار جلب توجه می نمود. بعد آنها را به مامورین عراقی می دادند و در قبال آن نان و غیره می گرفتند. در آن اردوگاه سختگیری به مراتب شدیدتر بود به طوری که کسی اجازه برپایی نماز جماعت، خواندن دعا، انجام مراسم و حتی نشستن سه نفر کنار هم را هم نداشت...


28 /5 /1394    ساعت : 8:53





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: استان نیوز]
[مشاهده در: www.ostannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن