تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837553564
چرخ زندگی این خانم با بادکنک میچرخد
واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
چرخ زندگی این خانم با بادکنک میچرخد
شناسهٔ خبر: 2883481 - شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۰
مجله مهر > گزارش ویژه
چرخ زندگی این خانم با بادکنک میچرخد! نکتهای که ما را وادار کرد سری به این خانم و کسب و کارش بزنیم. مجله مهر- زهرا شاهرضایی: بادکنکهای رنگارنگ از جذابترین نوستالوژیهای کودکیماست. بادکنکهایی که گاه با ترکیدنشان، بغض ما هم میشکست؛ سراغ کسی رفتیم که خاطرات کودکی ما برای او تبدیل به یک حرفه شده است. حرفهای که او را از قزاقستان به ایران می کشاند تا با آن کارآفرینی میکند. «پونه جعفری» خانم کارآفرینی است که از بادکنک پول درمیآورد. البته این لقبی است که ما به او میدهیم و خودش خیلی اعتقادی به کارآفرین بودنش ندارد.
خانوادگی به این حرفه مشغول هستیممتولد سال ۱۳۵۴ در تهران است. از ۱۷ سالگی به خاطر شغل پدر مجبور میشود به قزاقستان مهاجرت کند. لیسانس زبان روسیاش را در همان جا میگیرد و حالا در ایران در رشته طراحی لباس ادامه تحصیل میدهد. در همان ابتدا از عنوان دقیق شغلیش میپرسم که او در جواب بگوید: «طراحی دکور با بادکنک یا همان بادکنکآرایی» از ایده اصلی کار هم که سوال میکنم، اول میگوید که این ایدهای جدیدی نیست و سپس: «بادکنکآرایی یک تجارت بزرگ در سراسر دنیاست؛ مخصوصا در کشورهایی که آب و هوای سردی دارند و هزینه نگهداری از گل و گلآرایی بسیار گران است؛ مثل روسیه، کانادا وبخشهایی از آمریکا» این تجارت در خانواده خانم جعفری جدید نبوده؛ چرا که برادرانش هم قبلا در این صنعت مشغول بوده اند و او سومین عضو خانواده است که معاشش با بادکنک گره میخورد.اولین تیم بادکنکآرایی در ایران هستیم بادکنکآرایی را در همان قزاقستان پیش استادان روسی و ایتالیاییاش یاد گرفته است: «بهترین بادکنکآراهای جهان ایتالیاییها هستند. بعد از آن آمریکاییها و روسیها» بالاخره سال ۸۹ با یک ایده تجاری، قزاقستان را به مقصد ایران ترک میکند: «وقتی به ایران میآمدم، طبیعتا شناختم از کشور کمتر از کسی بود که در آن بزرگ شده است و به کمک احتیاج داشتم که این هنر و ترکیب رنگ و مدلها را بومی و ایرانیزه کنم.» خودش میگوید آن زمان بادکنکآرایی ایدهای نو در ایران بوده است: «زمانی که وارد کار شدم، شاید یک یا دو نفر در این حرفه مشغول بودند و این ایده، ایدهای نو بود و فکر میکنم اولین کسانی هستیم که تیمی وارد این حرفه شدیم.»
بادکنک من و همسرم را با هم آشنا کرد!بادکنک او را به نیمه گمشده زندگیش هم میرساند: «من برای راهاندازی تجارتم به ایران آمده بودم و به یک شرکت برای ثبت ایدهام مراجعه کردم. این شرکت، به افرادی که میخواهند تجارت کوچکی راه بیاندازند؛ کمک میکرد. در آنجا با همسرم که یکی از مدیران شرکت بود، آشنا شدم و ازدواج کردیم.» میگوید که اوایل خیلیها با ازدواجشان مخالف بودهاند: «من از همسرم ۷ سال بزرگتر بودم و از دو فرهنگ متفاوت بودم. همیشه از قبل از ازدواج شنیده بودم که تفاوت فرهنگی باعث اختلاف در ازدواج بود؛ اما نمی دانم به خاطر لطف خدا بود یا شناخت ما از خودمان که برای ما این تفاوت فرهنگی مشکلی ایجاد نکرد.»در ادامه هم میگوید که قبلا مذهبی هم نبوده است: «آدم غیر مذهبی بودم و بعد مذهبی شدم و ابایی هم از گفتنش ندارم.» این مذهبی شدنش را اجباری نمیداند؛ ولی دوست هم ندارد ماجرای آن را برایمان تعریف کند. تنها چیزی میگوید این است که یکی از دلایل مذهبی شدن همسرش است: «همسرم سعی میکرد گفتار و رفتارش با هم تطابق داشته باشد؛ فقط همین»زندگی مشترک این زوج به قدری با بادکنک گره خورده، که حتی شب عروسی هم مهمانان را رها میکنند تا به کار به بادکنک آرایی خود برسند. این قسمت ماجرا را آقای حکیمی، همسر خانم جعفری با خنده تعریف میکند: « شب عروسی به مهمانان گفتیم شما اینجا بمانید تا ما برمیگردیم و هر دو برای نصب بادکنک رفتیم!» وقتی از او می پرسم برای مراسمهای خودشان از این بادکنک ها استفاده می کنند یا خیر می گوید: «بستگی دارد چه کسی، دیگری را سورپرایز کند!» و تا به حال هم بیشتر اوقات همسرش برنده این مسابقه غافلگیری بوده است. آقای حکیمی ابتدا به عنوان یک همکار همسرش را در راه اندازی تجارت کمک می کند و کم کم او هم به قزاقستان می رود تا دوره های یادگیری بادکنک آرایی ببیند.
برای هر مراسمی یک نوع بادکنکآرایی داریماز چگونگی انتخاب بادکنکهایش میپرسم که میگوید: «برای اجرای دکور هر مراسمی به تم آن توجه میکنیم. مثلا تم عروسی شاد است. بعد از آن به سن و سال افراد توجه میکنیم. محل برگزاری مراسم، آب و هوای آن منطقه و بسته یا باز بودن آن مکان. برای مراسم دولتی اصولا از ترکیب رنگهای پرچم ایران استفاده میکنیم. برای مراسم مذهبی هم اغلب از رنگهای زرد و سفید و سبز استفاده میکنیم. مگر اینکه مشتری سفارش خاصی بدهد. مثلا یادم است برای جشنواره ورزشی در مشهد سفارشی از رنگ های آبی و سفید استفاده کردیم.»از ایده های جدی که برای بادکنک آرایی دارد می پرسم و او می گوید: «ایده اصلی این کار مال یک کشور دیگر است و من هر چه تلاش کنم باز به گرد پای آن ها هم نمی رسم. مثل لباس مجلسی است. من ایرانی هر چقدر سعی کنم در مدل لباس های مجلسی به پای آن فرد اروپایی نمی رسم. پس ول کنید این کار را! به فکر یک لباس ایرانی باشید که پوشش هم داشته باشد و فکر کنید حداقل لباسی تولید کنید با معیارهای خودمان؛ نه لباسهای عجق وجقی که در بنیاد ملی مد ایران هست که قابل پوشیدن هم نیست و اگر آنها را به هر کدام از این طراح ها بدهیم خودشان هم حاضر نیستند آن را بپوشند. بادکنک آرایی هم همین است. خیلی بهتر و حرفه ای تر از من وجود دارند. حداقل صد سال است که آن ها در زمینه کار می کنند.»
از بارش بادکنک در میدان آزادی تا طراحی بادکنک در برج میلاد «مشتریان عمده ما مردم و مراکز تجاری هستند. حتی دو سالی میشود که گروه ما بادکنکآرایی میدان آزادی را بر۲۲ بهمن بر عهده دارد!» به اینجا که میرسد، آلبوم کارهایشان را باز میکند و میدان آزادی که بادکنک باران شده است را نشانم میدهد و میگوید: «دو نوع فرستادن بادکنک در فضا داریم: زمین به هوا و هوا به زمین که در میدان آزادی پرتاب بادکنک از هوا به زمین یا بارش بادکنک را داشتیم.»بادکنکهای هوا به زمین بادکنک های معمولی هستند که از ارتفاع به زمین رها میشوند و برای اینکه بادکنک های زمین به هوا را هم نشانم بدهد، به بادکنک های داخل دفترش اشاره میکند، بادکنک هایی که به زور وزنه به زمین نصب شدهاند: « برای اینکه این بادکنک ها در هوا معلق شوند یا به پرواز دربیایند، درون آنها را با گاز هلیوم که گاز نسبتا گرانی هست پر میکنیم تا به راحتی به پرواز دربیایند.»برای معلق ماندن بادکنک ها در هوا فقط از گاز هلیوم خالص استفاده می کنند و وقتی میپرسم مگر راه دیگهای برای آن وجود دارد میگوید: «بله اما بسیارخطرناک است مخصوصا برای بچه ها. شما هم آن را ننویسید. مثل موقعی که من بچه بودم و در مدرسه به ما طرز درست کردن کوکتل مولوتوف را آموزش دادند. من هم رفتم که آن را بسازم. فقط شانس آوردم به جای بنزین، نفت گیر اوردم وگرنه خونه رفته بود روی هوا!» پونه در مراسم دولتی و رسمی زیادی حضور داشته است. از مراسم افتتاح بانکی در مشهد و اختتامیه جشنواره ورزشی در کرج تا طراحی دکور برنامههای صدا و سیما در کیش و قشم و حتی بادکنکآرایی برج میلاد: «امسال بادکنکآرایی داخل برج میلاد برای لحظه تحویل سال را گروه ما انجام داد.» بادکنکآرایی یک ایده تجاری بزرگ استاول تک و تنها وارد این کار میشود و کارش که میگیرد، نیرو اضافه میکند و حتی در استانهای دیگر هم شعبه میزند و حالا ۵۰ نفری نانشان را از این حرفه درمیآورند: «تجارتم در شروع با افت و خیزهای زیادی همرا بود و البته همه تجارتها در شروع با همین افت و خیزها شروع میشوند.»به درآمد هم که میرسیم، صادقانه برایمان از نرخ کارش میگوید: «بخشی از درآمدی که من و همکارانم کسب میکنیم حاصل ذوق و سلیقه و میزان وقتی است که از ما میگیرد و متفاوت است و بخشی از آن با هر طرح و مدل و رنگی ثابت است و مثلا هر یک متر بادکنک که تقریبا شامل ۲۰ بادکنک است، ۴۵ هزار تومان است.» اوایل هم از صفر تا صد کار طراحی بادکنکها را خودش انجام میداده و حالا فقط طراحیاش با اوست و اجرایش با کادر است. صادقانه میگوید که دلیل رغبت به بادکنک آرایی علاوه برعلاقه، درآمدزاد بودن این حرفه نیز است: «این ایده درایران بسیار جدید بود که یک بازار ۸۰ میلیونی برای من داشت. از درآمد هم که میپرسم، میخندد و میگوید، راضیم گرچه همین الان ماشینی که داریم ماتیز است!» البته رکود اقتصادی در رکود کار او بیتاثیر نبوده و میگوید که تجارت او هم بالا و پایین زیاد داشته است.: «خب اولین نیازهای هر فرد خوراک، پوشاک و مسکن است. بادکنک آرایی یک نیاز لوکس درجه سه است. خب اگر فرد بتواند تمام نیازهای خود را برطرف کند، حالا ممکن است هوس می کند تولدی بگیرد که در آن بادکنک آرایی هم وجود داشته باشد.» با اینکه خودش هم معتقد است که بیشتر مشتریانش افراد متمول هستند؛ اما کم نبوده اند مشتریانی که وضع مالی آنچنانی داشته اند: «تا به حال چندین بار پیش آمده که پیش من آمدهاند و مثلا فقط سه تا از این بادکنک ها با خود میبرند و اتفاقا خیلی خوشحال و راضی هم هستند.»
تمام لباس هایم را خودم طراحی کردمکلا به کار طراحی علاقه مند است. چه این طراحی با بادکنک باشد چه لباس و چه حتی بافتن فرش: «کوچکتر که بودم، گاهی کنار مادربزرگم مینشستم و وقتی ایشان فرش میبافتند، من هم ناخنکی میزدم در قزاقستان هم به کار طراحی لباس مشغول بودم و موفقیت در این کارم را مدیون ایرانی بودنم هستم. چرا که طرح ها و رنگ ها و نقش های ایرانی برای آن ها جالب بود.»حالا هم تمام لباسهایش را خودش طراحی و رنگ آمیزی کرده و تا دکمه هایش را هم خودش می سازد: «سعی می کنم سنگ دوزی های ایرانی را در لباس های مدرن قابل پوشیدن استفاده کنم و حتی از آن روی کیف و کفش استفاده می کنم.»طراحی لباس را به قول خودش عشقی انجام می دهد: «اتفاقا چند وقت پیش همسرم به من می گفت این همه کلاس سرمه دوزی، پته دوزی و ممقان دوزی رفتی، خب حالا میخواهی چکار کنی؟ و من گفتم هیچی دوست دارم این کارها را موقع اوقات فراغت انجام دهم.» علاقه اش به این کار تا جایی است که هر هفته مسیر زیادی را تا کرمان میرفته تا پته دوزی را یاد بگیرد. یک باری هم که برای کار بادکنک آرایی به قشم رفته بود به خواست که خس دوزی را از یکی از خانمهای محلی آنجا یاد بگیرد: «سعی می کنم در هر استانی که برای تجارتم توقف دارم، هنر محلی آنها درزمینه لباس را یاد بگیرم.»هیچ وقت دنبال ثبت کارهایش برای طراحی لباس نرفته است چرا که برایش طراحی لباس بیشتر عشق است و به همین خاطر دنبال رزومه سازی نرفت: «چند روز پیش یکی از دوستانم گفت که لباس مخصوص دوره ناصر الدین شاه را که بازسازی کردی در بنیاد ملی لباس را ثبت کن اما من هنوز نرفتم.»
دوست دارم کارخانه بادکنک سازی بزنمآرزوهای بزرگیدر سر دارد و به قول خودش قدرت تخیلش زیاد است: «دوست دارم این دفتر ۸-۷ متریم بشود ۸۰۰-۷۰۰ متری. در اتاق خوابم دیواری هست که آرزوهایم را از مجلات عکس قیچی میکنم و به آن میچسبانم با اینکه الان در آستانه چهل سالگی هستم!»از رویاهای پونه این است که یک کارخانه بادکنک سازی در ایران بزند. آرزویی که هنوز در کشور، امکانش وجود ندارد: «چون ایران تحریم است و لاتکس بیس (ماده اولیه بادکنک) از آمریکا و کلمبیا وارد می شود و تا شما تا مواد اولیه نداشته باشید تولید معنایی ندارد برای همین تا به حال جدی به آن فکر نکرده ام.» ماده اولیه بادکنک از صمغ درختی است که به طور کلی در ایران وجود ندارد و با شرایط آب و هوایی ایران جور درنمیآید. از آرزوهای بادکنکیاش هم که میپرسم میگوید: « بعد از میدان آزادی این بار دوست دارم از بالای برج میلاد بادکنکهایم را به هوا بفرستم.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]
صفحات پیشنهادی
زندگی بدون اضافهکار نمیچرخد!
تراز کسری درآمدها افزایش مداوم مخارج زندگی و حقوقهای پایین باعث شده تا ۴۲ ۳ درصد نیروی کار کشور معادل ۸ ۵ میلیون نفر دو شیفته شوند تهرانیها مازندرانیها و البرزیها بیشتر از سایر استانها کار میکنند به گزارش تراز سالهاست بازار کار دچار تحول شده نوع درخواست های شغبذرپاش: با آمارهای قشنگ زندگی مردم نمیچرخد
تراز نماینده مردم تهران در صحن علنی مجلس خطاب به وزیر اقتصاد گفت جناب وزیر باید با مراجعه به ۵۰ مغازه و صنوف نسبت به برخی مشکلات آگاهی پیدا کند بنده نمیدانم در حال حاضر به چه نحوی مملکت اداره میشود که ما ۲۴ هزار میلیارد دلار قاچاق کالا داریم به گزارش تراز بذرپاش خطاب به وزبذرپاش: با آمارهای قشنگ زندگی مردم نمیچرخد!
بذرپاش در صحن مجلس بذرپاش با آمارهای قشنگ زندگی مردم نمیچرخد نماینده مردم تهران در صحن علنی مجلس خطاب به وزیر اقتصاد گفت جناب وزیر باید با مراجعه به ۵۰ مغازه و صنوف نسبت به برخی مشکلات آگاهی پیدا کند بنده نمیدانم در حال حاضر به چه نحوی مملکت اداره میشود که ما ۲۴ هزار میلگزارش فارس از سفر استاندار کرمان به کوهساران راور چرخ زندگی مردم کوهساران بدون معادن لنگلنگان میچرخد / مردم
گزارش فارس از سفر استاندار کرمان به کوهساران راورچرخ زندگی مردم کوهساران بدون معادن لنگلنگان میچرخد مردم منطقه فقط با یارانه زندگی میکنند بچههای کوهساران تغذیه خوبی ندارندزندگی مردم بخش کوهساران شهرستان راور به معادن گره خورده است اما حالا که چرخ معادن این منطقه از کار اف۸.۲ میلیون نفر دوشیفته شدند/ زندگی بدون اضافهکار نمیچرخد!
تب اضافهکاری در بازار کار ۸ ۲ میلیون نفر دوشیفته شدند زندگی بدون اضافهکار نمیچرخد شناسهٔ خبر 2882244 - جمعه ۲۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۶ اقتصاد > کار و تعاون کسری درآمدها افزایش مداوم مخارج زندگی و حقوقهای پایین باعث شده تا ۴۲ ۳ درصد نیروی کار کشور معادل ۸ ۵ میلیون نفر دو شچرا زندگی بدون اضافهکار نمیچرخد؟!
چرا زندگی بدون اضافهکار نمیچرخد کسری درآمدها افزایش مداوم مخارج زندگی و حقوقهای پایین باعث شده تا ۴۲ ۳ درصد نیروی کار کشور معادل ۸ ۵ میلیون نفر دو شیفته شوند تهرانیها مازندرانیها و البرزیها بیشتر از سایر استانها کار میکنند به گزارش فرهنگ نیوز سالهاست بازار کاگروههای جهادی مصباح و وصال: چرخدندههای غول سازندگی در دولت هاشمی نبض حیاتی روستائیان را قطع کرد
گروههای جهادی مصباح و وصال چرخدندههای غول سازندگی در دولت هاشمی نبض حیاتی روستائیان را قطع کردگروههای جهادی مصباح و وصال دانشجویان خطاب به هاشمی اعلام کردند در دوران سازندگی حضور روستائیان نادیده گرفته شد و چرخدندههای غول سازندگیتان بود که نبض حیاتی روستا و روستایی را درتایر خودرو وارد کنید تا چرخ زندگیتان بچرخد
معرفی محصول تایر یا لاستیک خودرو عبارت است از بخشی از بدنهٔ یک خودرو یا وسیلهٔ نقلیهٔ دیگر که به صورت حلقه بر دُور چرخ خودرو قرارگرفته است تایرها برای محافظت از چرخ و عملکرد بهتر خودرو در زمانی که چرخ خودرو در تماس با زمین است ایجاد شده اند تایر قطعه ای لاستیکی است که برروی چرزندگي خانم مجري مستند ميشود
زندگي خانم مجري مستند ميشود الهه رضايي مجري محبوب برنامه كودك در دهه ۶۰ و ۷۰ سوژه يك مستند شد امير تودهروستا كارگردان اين مستند گفت كاراكتر خانم رضايي نوستالوژي همه بچههاي دهه 60 و حتي دهه 50 است براي من هم جالب بود بدانم ايشان طي اين سالها كجاست و چه ميكند در مدتمدیرکل انتقال خون آذربایجانشرقی عنوان کرد 8 واحد خون برای یک هفته زندگی لوسمیها/ خون خانمها سالمتر از آقای
مدیرکل انتقال خون آذربایجانشرقی عنوان کرد8 واحد خون برای یک هفته زندگی لوسمیها خون خانمها سالمتر از آقایانمدیرکل انتقال خون آذربایجانشرقی با بیان اینکه یک بیمار لوسمی برای یک هفته زندگی به 8 واحد پلاکت نیاز دارد گفت برای هر عمل قلب باز 10 واحد خون و در یک تصادف عادی نزدیک-
گوناگون
پربازدیدترینها