واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
شهید طهماسب راوند؛
غواصی که با شناسنامه برادرش شهید شد! +عکس
دوران نوجوانی شهید مصادف با هشت سال دفاع مقدس شد، 14 ساله بود که به عشق انقلاب و رهبر کبیر در دلش غوغایی برپا شد، او شیفته عزیمت به جبهه شد و ابتدا با مخالفت خانواده روبهرو شد...
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، شهید جاویدالاثر عزیزالله راوند در سال 1345 در روستای گلزار گنبکی از توابع شهرستان ریگان در خانوادهای فقیر و عشایرنشین به دنیا آمد، وی فرزند پنجم خانواده بود و دوران کودکی را به همراه پدر برای تامین نیازهای زندگی به کار کشاورزی و دامداری مشغول شد.
او که به مهربانی، پاکی و سادگی شهرت داشت به دلیل نبود امکانات از ادامه تحصیل باز ماند و فقط تحصیلات را تا مقطع ابتدایی ادامه داد و از همان کودکی در کارها به دیگران به ویژه مردم ناتوان کمک میکرد و دوست داشت یاور مردم باشد و با همین ویژگی زبانزد خاص و عام بود. به عشق امام حسین (ع) به جبهه میروم دوران نوجوانی شهید مصادف با هشت سال دفاع مقدس شد، 14 ساله بود که به عشق انقلاب و رهبر کبیر در دلش غوغایی برپا شد، او شیفته عزیمت به جبهه شد و ابتدا با مخالفت خانواده روبهرو شد، اما دیری نپایید که رضایت خانواده را جلب کرد و در جواب مادر که میگفت، فرزندم شما کوچکتر از آن هستی که به جبهه بروی گفت، مادرم من به خاطر اسلام و عشق به امام حسین (ع) و برای دفاع از میهنم میروم.
کار به اینجا ختم نشد، چراکه شهید سنش برای رفتن کم بود و با اعزام او مخالفت کردند به علت شباهتی که شهید با برادرش داشت، با او صحبت کرد که اجازه دهد با شناسنامه او عازم جبهه شود و با موافقت برادرش عازم جبهه شد.
در ابتدا خانواده دلتنگی خود را با نوشتن نامه ابراز میکردند و شهید بدون معطلی جواب نامهها را مینوشت و طی طول دو سال که در جبههها حضور داشت، در عملیاتهای مختلف شرکت کرد تا اینکه به مرخصی آمد و چند روزی را نزد خانواده ماند.
جستجوهای پدر در جبهه بیثمر بود شهید عزیزالله راوند سرگرم جبهه و جنگ بود، زمستان هم فرا رسیده بود و گفته بود کمتر میتواند به مرخصی بیاید مادرش با چشمانی پر از اشک میگوید، آخرین باری که آمد به علت برف و باران لباسهایش گلی شده بود.
در آخرین مرخصی مادر به او گفته بود، میخواهم برایت خواستگاری بروم و شهید با سکوت رضایت خود را اعلام کرده بود، برای او دختر خالهاش را در نظر گرفته بود و مراسم ساده نامزدی را برگزار میکنند.
طی نامهای اتفاقات شیرین خواستگاری را برایش مینویسند، اما نامه با مهر قرمز برگشت میخورد و همین طور نامههای بعدی برگشت میخورد تا اینکه پدرش عازم جبهه میشود و با جستجوهایش اثری از شهید نمییابد.
تنها از همه میشنود که فرزند شما در منطقه نیست، آنها احتمال میدادند که فرزندشان اسیر شده و باز هم میشنوند، فرزند شما جزو اسرا هم نیست، اما باز هم امیدوار میمانند تا اینکه از سوی منابع رسمی اعلام میکنند، شهید عزیزالله راوند در عملیاتی در جزیره مینو در سال 1366 به شهادت رسیده و جاویدالاثر ماند. اسم واقعی شهید، طهماسب راوند است دیگر هیچ چیز نمیتواند مادر را آرام کند، او با چشمانی پر از اشک ادامه میدهد که هر شب با قاب عکس او سخن میگویم، مدتهاست که خواب فرزندم را ندیدهام، حسرت این مادر
برای به آغوش کشیدن قبر فرزندش همچنان ادامه دارد.
منتظر یک نشان از فرزندی است که با شناسنامه برادرش شهید شد و او را به اسم عزیزالله راوند میشناسند، شهیدی که اسم واقعیاش طهماسب راوند است.
اما این شهید جزو شهدای غواص شناسایی و بر دستان مردم شهیدپرور ریگان تشییع و در زادگاهش روستای گلزار بخش گنبکی روز گذشته به خاک سپرده شد. فارس
۲۱/۰۵/۱۳۹۴ - ۱۰:۳۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]