محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827420547
روزهاي سخت چارديواري يك رزمنده
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: روزهاي سخت چارديواري يك رزمنده
در خانهاي سيماني در غربيترين نقطه شهر، رزمندهاي از دلاوران دوران دفاع مقدس، با انبوهي از درد و رنج و بيماري روي تختي نمور دراز كشيده است.
نویسنده : احمد محمدتبريزي
نوجوان 14 ساله ديروز كه با سينهاي ستبر مقابل گلولههاي آتشين دشمن ايستاد، امروز در ميانسالي حال و اوضاعش چندان خوب نيست. روزگارش را روي تخت با خسخس نفسهاي زخمياش ميگذراند. حسين فاريابينژاد، زخمخورده سالهاي جنگ، با وزني بالاي 200 كيلوگرم زمينگير اتاقي محقر و مملو از داروهاي مختلف است و ثانيه به ثانيه شب و روزش را در همين جا اندازه ميگيرد. توان پايين آمدن از تخت را ندارد. زندگي براي او خلاصه شده در همين چارديواري كوچك. خودش ميگويد گاهي ناگهان چشم باز ميكند و ميبيند مثل يك زنداني هيچ راه گريزي ندارد. فاريابينژاد كه روزي در عملياتهاي متعددي همچون الي بيتالمقدس، محرم، خيبر، كرخه و... جنگيده هنوز هم دارد با عوارض مجروحيتهايش دست و پنجه نرم ميكند. رزم در كنار شهيد چمران همسايگان فاريابينژاد هم به تازگي فهميدهاند كه در همسايگيشان رزمندهاي با چنين اوضاعي زندگي ميكند. همسرش با كمري خميده، سالخورده به نظر ميرسد. سختيهاي زندگي او را پير كرده است. حسين كه حتي ديگر توان نشستن هم ندارد از نحوه اعزامش به جبهه ميگويد: «سال 59 زماني كه 14 سال بيشتر نداشتم با اصرار، پدر و مادرم را براي رفتن به جبهه راضي كردم. ابتدا به ستاد اهواز رفتم، در آن زمان به دليل كمبود نيرو اگر كسي معرف داشت ميتوانست به جبهه برود؛ واقعيت پدرم راضي نبود اما مادرم راضي بود. زمانيكه پدر متوجه شد كه من را به دليل سن كم از مسجد اعزام نميكنند به من گفت: بابا، خب اگه ميتوني برو من رضايت ميدم؛ گفتم واقعاً رضايت ميدي؟ گفت آره، گفتم بنويس بعد رضايتنامه را ازش گرفتم و گفتم من فردا شب خودم تنها با قطار ميرم اهواز. گفت مگه ميشه تنهايي؟ گفتم آره ديگه! الان دو تا از بچهها اونجا منتظرن كه معرف من بشن. اين بود كه پدرم در عمل انجام شده قرار گرفت و من براي اولين بار به جبهه رفتم. سختي كار همان دفعه اول بود و بعد از آن ديگر مرتب اين رفت و آمد وجود داشت.» معرف حسين نوجوان پاسدار«جواد بابايي» ميشود و او پس از يك هفته آموزش در اردوگاه «شهيد جلالي» اهواز به روستاي شوويسيه كه همجوار دهماويه و دهلاويه است، اعزام ميشود: «دهلاويه همانجايي است كه دكتر چمران شهيد شد. طي عملياتي تاكتيكي تا نزديك رود كرخه مستقر شديم، عراقيها فكر ميكردند كه ما ميخواهيم به سمت جلو پيشروي كنيم اما ما به سمت عقب برگشتيم و دو شب بعد در منطقه دهلاويه عمليات شروع شد كه دكتر چمران به همراه دو تن از رفقاي من رضا بابايي و رضا لكخواه شهيد شدند.» شيميايي دشمن در جزيره مجنون حسين دومين فرزند خانواده است و سه برادر و يك خواهر دارد. برادر بزرگترش مكانيك ماشينهاي سنگين بود و از طرف اتحاديه به ماهشهر اعزام ميشود و بعد از آن «حسين» به جبهه ميرود. فوت پدر، «حسين» را از رفتن به جبهه بازميدارد: «وقتي ديديم كه بايد نانآور خانه باشيم من و برادرم شروع به كار كرديم. اما برادر كوچكترم «علي» به جبهه رفت و در عمليات والفجر 5 جانباز 25 درصد شيميايي شد، «علي» وضعيت جسماني خوبي ندارد و دارو مصرف ميكند و بيشتر اوقات خواب است.» سال 62 جزيره مجنون زير آتش بمباران دشمن ميسوخت. تعداد بسياري از رزمندگان در آنجا يا به شهادت رسيدند يا جاويدالاثر شدند. زمين باتلاقي اين جزيره معجزهاي براي رزمندگان بود تا راكتهاي دشمن عمل نكند. «فاريابي» ازجزيره مجنون و عمليات خيبر ميگويد: «هيچ امكاناتي نبود و زير بمباران دشمن بوديم و نميدانستيم كه شيميايي ميزنند. روزي 110 سورتي پرواز و در هر بار 4، 5 هواپيما منطقه را بمباران ميكردند. سنگر تكنفره كنده بوديم و شانسي كه آورديم زمين آنجا باتلاق بود و راكتها عمل نميكرد، اگر منفجر ميشد جزيره مجنون زير و رو شده بود. آنقدر آيه «وجعلنا» را ميخوانديم كه ديگر حفظ شده بوديم؛ راكتي در مقر لشكر عليبنابيطالب(ع) زدند كه اگر عمل كرده بود مقر به هوا ميرفت. بمب شيميايي كه زدند باد گاز را پخش كرده بود و زمانيكه براي وضو گرفتن رفتيم، شيميايي شديم. بعداً گفتند از اين آب استفاده نكنيد اما ديگر كار از كار گذشته بود. صورت و بدنم لكه لكه جاي شيميايي است. چند ماه بعد يك روز كه از خواب بيدار شدم به حدي سرفه كردم كه خون بالا آوردم.» هديه هاي مردمي به رزمندگان در عمليات كرخه بر اثر انفجار مين پيشاني و چشمانش آسيب ميبيند و كم سو ميشود. مرحله سوم عمليات بيتالمقدس در جاده شلمچه به خرمشهر، تركش به پايش اصابت ميكند و مجروح ميشود: «قسمت را خداوند چگونه ميسازد. ساعت غنيمتي كه از پاكسازي سنگر در جيب شلوار بود جانم را نجات داد. فرمانده رو به من گفت: فاريابي برو ديدهبان را بياور! وقتي دويدم انفجاري رخ داد كه ديگر متوجه نشدم، خوابيدم زمين، گرد و غبار كه تمام شد بلند شدم و ديدم شلوارم پاره شده و از پايم خون ميآيد. دكتر گفت: شانس آوردي كه تركش به شيشه ساعت خورده و جلوي ضربش را گرفته و به سفيدرانت آسيبي نرسانده.» آن موقع همه مردم يكدست بودند. آنقدر مردم امام را دوست داشتند كه اگر ايشان لب باز ميكرد جبههها پر از نيرو ميشد. جانباز سالهاي جنگ با بيان اين مطلب خاطراتي از آن روزها به يادش ميآيد: «هيچ وقت يادم نميرود، شب عيد بود كه پاسگاه نگهباني ميداديم. مردم براي رزمندگان كادو فرستاده بودند؛ يك بسته هم به من رسيد درآن بسته يك اسكناس 10 توماني با يك بسته بيسكويت و يك جفت جوراب و نامهاي كه در آن نوشته شده بود: «پسرعزيزم ببخشيد من بيش از اين در توانم نيست كه براي شما كادو بفرستم اين را از من قبول كنيد.» اين هديه را مردم در پشت جبهه براي رزمندگان فرستاده بودند و آنها با خلوصنيت و حمايت بيدريغشان ما را در جبهه سر پا نگه داشته بودند.» تأييد نشدن جانبازي زندگي حسين از چند سال پيش دستخوش تغيير ميشود و به چشم بهمزدني همه چيز تغيير ميكند. در كنار تمام مشكلاتش، اثبات جانبازياش هم بر مشكلاتش افزوده است. مانند بسياري از جانبازان، حاضر به استفاده از اين عنوان براي رسيدن به منافع مالي و جايگاهي اجتماعي نبوده اما با اين وجود اوضاع نابسامان اقتصادي و هزينههاي گزاف درماني سخت گرفتارش كرده است. زبان حسين خسته از تكرار وضعيت اين روزهايش است: «اوضاع مالي خوبي داشتم و هيچ وقت به دنبال كارهاي جانبازي نرفتم تا امروز كه زمينگير شدم چند بار براي تعيين درصد جانبازي، من را با آمبولانس به كميسيون معراج شهدا و بنياد شهيد بردند. شيميايي شدن پوست و چشمم تأييد شده اما سيتياسكن ريه را به خاطر وزن زيادم انجام نميدهند و ميخواهند تكهبرداري كنند كه واقعيتش ميترسم چون انسولين مصرف ميكنم و فشار خون دارم. به ما گفتند كه بايد از ايثارگران سپاه نامه بگيريم، وقتي مراجعه كرديم نامه از سپاه قم خواستند در صورتي كه اين نامه را از آن زمان دارم اما باز نامهاي از تهران هم ميخواهند كه نميدهند. همسرم بيمار است و نميتواند دائم از اين طرف به آن طرف شهر برود. ما هم ديگر به خاطر شرايط جسماني كه همسرم دارد دنبالش نرفتيم.» تأمين هزينه ها از بيمه و يارانه منبع درآمدي اين خانواده از بيمه و يارانه است و سه سالي ميشود كه به دليل هزينههاي گزاف درماني و وضعيت جسماني نتوانستهاند به پزشك مراجعه كنند: «از طرف بيمه خودم (تأمين اجتماعي) بخشي از داروها را ميگيرم و مابقي را آزاد تهيه ميكنم. به طور متوسط ماهي 130 هزار تومان براي داروهاي شيميايي به غير انسولين هزينه ميكنم.» همسر حسين هم ديابت دارد و هزينههاي درماني آنها چند برابر است. همسرش ميگويد: «كار حسينآقا هيچ سختي برايم ندارد. اربعين امسال سكته كردم اما الان بهتر شدم. داروهاي قندي كه مصرف ميكنم به شدت قندم را پايين ميآورد. حسينآقا شب تا صبح از درد پا مينالد و من پايش را ماساژ ميدهم يا سشوار ميگيرم.» چشم انتظاري دو فرزند اين خانواده به دليل وضعيت خاص پدر و مادرشان با آنها زندگي نميكنند و فقط چند وقت يك بار به ديدارشان ميروند. قطعاً ديدن بيماري پدر و مادر از طاقت فرزندان خارج است. نگهداري و رسيدگي به فرزندان هم با اين وضعيت جسماني كاري مشكل به نظر ميرسد. زندگي تمام اعضاي خانواده به سلامتي پدر گره خورده و همگي اميدوارند با بهبودي حال پدرشان دوباره به روزهاي خوش گذشته بازگردند. روزهايي كه هنوز پدر روي تخت نيفتاده بود. روزها براي اين رزمنده و خانوادهاش به سختي ميگذرد. حسين از هيچ كس و هيچ جا انتظار ندارد ولي حق او افتادن گوشه اين اتاق كوچك نيست. دلش رهايي از اين چارديواري و تخت را ميخواهد و ديدار با همرزمانش را طلب ميكند. دل حسين اين روزها تنگتر از هر زمان ديگري است. نگاه و ذهن حسين خسته از گذر زمان فقط به مرور خاطرات همرزمان و دوستان شهيدش خوش است. حق او داشتن زندگي آرام در كنار همسر و فرزندانش است. رزمنده 14 ساله ديروز نه گلايهاي دارد و نه شكوهاي ميكند، مثل روزهاي بودنش در جبهه آرام است. اما همه ما امروز ميدانيم كه داشتن چنين وضعيتي حق او نيست و حداقل ميتوان با پذيرفتن پروندهاش در بنياد شهيد، بخش كوچكي از مشكلاتش را حل كرد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]
صفحات پیشنهادی
روزهای سخت برای «آبه»/مخالفان دولت ژاپن بار دیگر به خیابان آمدند
روزهای سخت برای آبه مخالفان دولت ژاپن بار دیگر به خیابان آمدند پکن - کمتر از پنج روز از تجمع اعتراضی گسترده مردم ژاپن به سیاست های نخست وزیر مردم این کشور بار دیگر به خیابان آمدند و بر خواسته خود مبنی بر کناره گیری شینزو آبه تاکید کردند به گزارش ایرنا اعتراض مردم ژاپن در ورسانه ها در مذاکرات روزهای سخت تری از ما داشتند
ظریف در همایش گرامیداشت روز خبرنگار رسانه ها در مذاکرات روزهای سخت تری از ما داشتند خبرگزاری پانا محمد جواد ظریف در همایش گرامیداشت روز خبرنگار با بیان اینکه از خبرنگاران صمیمانه تشکر میکنم اظهار کرد نه فقط به خاطر روز خبرنگار بلکه به خاطر این که اجازه دادند مردم همراه با تحولروزهاي سخت سهامداري
روزهاي سخت سهامداري نویسنده جواد عسگر فعلا بازار بورس تهران حال و روز خوبي ندارد و براي سهامداران و سرمايهگذاران بورس روزهاي سختي سپريمي شود اگرچه توافقي كه از آن توافق قرن ياد مي شد به سرانجام رسيد و شايد يكي از بزرگترين ريسكهاي سيستماتيك بايد برطرف شده باشبرانکو به روزهای سخت فکر می کند/ چرا استعداد برخی بازیکنان در پرسپولیس تلف میشود؟
میناوند برانکو به روزهای سخت فکر می کند چرا استعداد برخی بازیکنان در پرسپولیس تلف میشود هافبک چپ پای سابق سرخپوشان می گوید نقدهای بسیاری به وضعیت مدیریتی تیم پرسپولیس دارم اما با شروع لیگ باید به حمایت تیم مان بپردازیم تا به جایگاه واقعی اش برسد به گزارش سرویس ورزشی جام نیوزمیناوند:برانکو به روزهای سخت فکر می کند
میناوند برانکو به روزهای سخت فکر می کند هافبک چپ پای سابق سرخپوشان می گوید نقدهای بسیاری به وضعیت مدیریتی تیم پرسپولیس دارم اما با شروع لیگ باید به حمایت تیم مان بپردازیم تا به جایگاه واقعی اش برسد به گزارش "ورزش سه" مهرداد میناوند در رابطه با شرایط این روزهای پرسپولیظریف: رسانهها در مذاکرات روزهای سختتری داشتند
ظریف رسانهها در مذاکرات روزهای سختتری داشتند بین الملل > دیپلماسی - وزیر امور خارجه گفت در مذاکرات روزهای سختی داشتیم اما اعضای جامعه خبری بویژه رسانه های ایرانی که با ما بودند روزهای سخت تری داشتند به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایرنا محمد جواد ظریف روز شکاهش کالری در روزهای آخر هفته
معمولا در آخر هفته وزن بدن بالا می رود در این بخش از سایت شیوه هایی برای کاهش کالری در روزهای آخر هفته داریم که توج شما را به آن جلب می کنیم روی ترازو میروید و از مشاهده عددی که نمایشگر توجه شما را به آن جلب میکندغافلگیر میشوید شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید افزایش این عشهباززاده: فصل سختی پیش روی استقلال است
شهباززاده فصل سختی پیش روی استقلال است بهترین گلزن فصل گذشته استقلال معتقد است تیماش کار دشواری در ادامه لیگ برتر دارد به گزارش خبرنگار حوزه فوتبال و فوتسال گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان سجاد شهباززاده پس از برد استقلال برابر سیاهجامگان گفت با توجه کمبود های تیم و در غیاکبر محمدی: سختترین روز زندگیام بود/ این برد را به قلعهنویی تقدیم میکنم
جمعه ۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱ ۳۹ مربی تیم ملوان میگوید امروز سختترین روز فوتبالیاش بوده است به گزارش ایسنا منطقه گیلان اکبر محمدی در نشست خبری بعد از بازی با ذوب آهن گفت شاید امروز سختترین روز فوتبالی من بود این برد را به امیر قلعهنویی تقدیم میکنم چرا که او سختیهای زیادی در ف«تخلف میزانسنیک سهراب» جزو معدود تئاتر های معاصر این روزهای تئاتر ماست
تخلف میزانسنیک سهراب جزو معدود تئاتر های معاصر این روزهای تئاتر ماست در حالیکه بیشتر تئاتر هایی که به روی صحنه می روند از نظر موضوع ضرورت اجرا ندارند این نمایش ضرورت اجرای بسیاری دارد به گزارش حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از روسختترین روز عمرم را سپری کردم/ ملوان بازهم رکورشکنی میکند
اکبر محمدی سختترین روز عمرم را سپری کردم ملوان بازهم رکورشکنی میکند شناسهٔ خبر 2871650 - جمعه ۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱ ۲۴ ورزش > فوتبال ایران مربی تیم فوتبال ملوان بندرانزلی با اشاره به این موضوع که این تیم بعد از ۵ سال موفق شد برابر ذوبآهن پیروز شود اعلام کرد سختترین روز عمرمهاجری: دیدار سختی مقابل پرسپولیس داشتیم
مهاجری دیدار سختی مقابل پرسپولیس داشتیم تهران - ایرنا - سرمربی تیم فوتبال پدیده مشهد با قدردانی از تلاش بازیکنان خود گفت دیدار سخت و پرفشاری مقابل پرسپولیس داشتیم و یک امتیاز ارزشمندی کسب کردیم به گزارش ایرنا رضا مهاجری پس از تساوی 2 بر 2 تیمش مقابل پرسپولیس تهران در هفته نخوالیبال قهرمانی آسیا ـ تهران پیروتپور: کویت را آنالیز کرده بودیم/ راه سختی در پیش داریم
والیبال قهرمانی آسیا ـ تهرانپیروتپور کویت را آنالیز کرده بودیم راه سختی در پیش داریمبازیکن تیم ملی والیبال ایران گفت کویت را آنالیز کرده بودیم و مقابل آنها به پیروزی رسیدیم به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس فرهاد پیروتپور پس از پیروزی سه بر صفر تیم ملی والیبال ایراحیاتی: دوران سختی را پشتسر گذاشتیم |اخبار ایران و جهان
حیاتی دوران سختی را پشتسر گذاشتیم بهواسطه حضورم در تلویزیون و اینکه مردم با چهرهام آشنایی دارند و برای مردم شناختهشده هستم حرف و حدیث هم هست با اینکه همیشه از حواشی دوری میکنم اما در مورد من هم شایعه وجود دارد مثل اینکه گاهی میشنوم فلان برج یا هتل متعلق به من است کد خبرزدن دوگل به پرسپولیس در ورزشگاه آزادی سخت است
سرمربی پدیده زدن دوگل به پرسپولیس در ورزشگاه آزادی سخت است شناسهٔ خبر 2871658 - جمعه ۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱ ۴۸ ورزش > فوتبال ایران سرمربی تیم فوتبال پدیده خراسان گفت از گرفتن یک امتیاز در ورزشگاه آزادی راضی هستیم و امیدوارم در دیدارهای آینده شرایط بهتری داشته باشیم به گزارش خبرزود است از آقای گلی صحبت کنم علیپور: گلزنی من در آخرین بازی فصل قبل و اولین بازی این فصل یک نشانه است/ کار سخت
زود است از آقای گلی صحبت کنمعلیپور گلزنی من در آخرین بازی فصل قبل و اولین بازی این فصل یک نشانه است کار سختی در اهواز داریممهاجم تیم فوتبال پرسپولیس گفت فکر میکنم زننده آخرین گل سال گذشته و اولین گل این فصل یک نشانه باشد و امیدوارم که بتوانم برای پرسپولیس یک مهره موثر باشم عبانک اطلاعات ژنتیکی مشاغل سخت تهیه میشود
اختصاصی مهر بانک اطلاعات ژنتیکی مشاغل سخت تهیه میشود شناسهٔ خبر 2870801 - شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸ ۳۸ دانش و فناوری > علم و دانش رئیس مرکز تحقیقاتی ژنتیک نور گفت به دلیل اینکه افراد با مشاغل سخت همواره در خطر هستند باید بانک اطلاعات ژنتیکی داشته باشند تا بعد از وقوع حوادث ب-
گوناگون
پربازدیدترینها