واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
دوران عاشقی: خیانت؛ خطا و یا بحران؟! وبلاگ > تهرانی، مهدی - داستانهای نو و مضمونهای تازه خون تازهای برای سینمای ایران به حساب میآیند. چنین داستانهایی هدایتگر جامعه و نقش ناظران فرهنگی را ایفا میکنند. بیش از یک دهه است که مضمون ازدواج موقت و حدود چند سالی است که بحث رحم اجارهای وارد سینمای اجتماعی ایران شده است. مباحثی نو که در روزهای اوج؛ مخاطبان فراوان داشتند و احنمالا تاثیرگذاری خاص خود را اعمال میکردند...
ششمين كار سينمايي عليرضا رئيسيان يك كيك بسيار زيبا اما بدمزه است. ظاهر كار او پاكيزه و داستانش نيز بيان مشكلات خانوادگي است. اما او به مانند هميشه در سطح حركت ميكند و داستانكها و شخصيتهايش هيچ عمقي ندارند. مثل همان كيك زيبايي كه با خوردن يك برش از آن به مزه بدش پي ميبريد و بي خيال آن ميشويد، دوران عاشقي او نيز همينگونه از كار درآمده است. مثلث بيتا؛ ميترا و حميد بدون هيچ عمقي و پرداختي و تنها با ظاهر معقول نميتوانند فيلم را سرپا نگه دارند. دوران عاشقي قصه خيانت مرد به همسرش است. رئيسيان اصرار دارد بگويد اين خيانت نيست و لغزش است. و لغزش از هركس برمي آيد فلذا خطاكار سزاوار سرزنش نيست. در اين فيلم شخصيت اصلي ماجرا يك وكيل زن به نام بيتا است كه به گونهاي اتفاقي پي مي برد موكلش ميترا؛ همسر صيغهاي شوهرش حميد مي باشد... موضوع خيانت از پراستفادهترين مضامين در سينماي ايران بوده است.و نحوه نمايش اين خيانت عمدتا به دو وجه روي پردهي نقرهاي جان گرفته : زن اول سكوت ميكند و در پايان همه چيز ختم به خير ميشود. زن اول سكوت نمي كند اما بازهم همه چيز به خوبي و خوشي پايان ميپذيرد و در اين راستا زن دوم است كه گناهكار است وبس. دوران عاشقي نيز از فرمول اول استفاده كرده است. براي همين اصلا خيانت در زيرساختش فرياد نميزند. و اين نهايت كاستي فيلم است. بيتا سمبل يك زن شاغل امروزي است. وكيلي خوشنام و موفق. داراي خانواده خوب و شغلي پردرآمد. او كه بدليل نوع شغلش رهاننده خلق الله از گرفتاريهااست حالا خودش تا گلو در باتلاق مشكلي باورنكردني گرفتار آمده است. زني به نام ميترا به او مراجعه ميكند كه از مردي بر اثر ازدواج موقت باردار شده و حالا آن مرد در صدد جدايي از اوست. بيتا به گونهاي اتفاقي پي ميبرد كه اين مرد همان حميد يعني همسر به ظاهر سربه راه اوست. با اينهمه بيتا صبوري پيشه ميكند و مهر سكوت بر لب ميزند. همين شيوه باعث شده تا كاراكتر بيتا بسيار سرد و غيرقابل باور از كار دربيايد. در آخرين ساخته رئيسيان هيچ كس قرار نيست مقصر شناخته شود.. ابتدا كارگردان دوران عاشقي از مرد ماجرا يعني حميد (شهاب حسينيان) اعلام برائت ميجويد و اورا منزه نشان ميدهد. نهايتا او يك شوهر خوب است كه هرگز خيانتي مرتكب نشده بلكه خطا و لغزش داشته است. بيتا نيز به زعم رئيسيان؛ در خانه تمام امكانات را براي حميد مهيا نكرده از اين رو حميد به سراغ زن ديگر رفته اما چون اين زن با سكوتش به بحران دامن نزده شايسته تقدير است. ميماند بدبخت شخصيت ميترا. زني كه شيطان ماجراست. در واقع طبق روال سينماي اينچنيني؛ زن صيغه شده عامل نابودي خانواده هاست نه مرد صيغه كننده. هنوز در بطن اجتماع ما صيغه امري قابل بخشش نيست و قرار نيست كه اين تابو هم بشكند و با اين اوصاف نيايد هم مويي بر آن افتد. پرداخت رئيسيان از كاراكترهايش بسيار عادي است. نوع فيلمبرداري و تدوين دوران عاشقي حقيقتا به كمك او آمده تا اين نقيصه جبران شود. به اينها نوع بازيگري را نيز اضافه كنيد. شهاب حسيني براي نقش حميد خوب است اما اين كاراكترچيزي براي ارائه ندارد. ليلا حاتمي نيز بيتايي را تصوير كرده كه شديدا سرد و خاموش و غيرقابل باور است.با اينهمه دوران عاشقي براي تماشاگر عام فيلم احتمالا مقبولي از كار در ميآيد. بازيگران محبوب در آن حضور دارند و موضوع نيز براي همين تماشاگر جذاب است. اما در بطن ماجرا دوران عاشقي به عنوان يك اثر سطحي حرفي براي گفتن به تماشاگر خاص ندارد.
کلید واژه ها: نقد فیلم -
یکشنبه 18 مرداد 1394 - 07:30:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]