واضح آرشیو وب فارسی:مهر: توسط نشر چشمه؛
ترجمه فرمان آرا از کتاب سیدنی لومت منتشر شد
شناسهٔ خبر: 2877534 - شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۱
فرهنگ > تازه های نشر ایران
کتاب «فیلم ساختن» اثر سیدنی لومت با ترجمه بهمن فرمان آرا توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد. به گزارش خبرنگار مهر، سیدنی لومت یکی از کارگردانان بزرگ معاصر سینمای آمریکاست که فیلمهایی چون «دوازده مرد خشمگین»، «بعد از ظهر سگی»، «شبکه» و... را در کارنامه دارد. این چهره سینمایی که چهار سال از درگذشتش میگذرد، کتابی از خود منتشر کرد که به تازگی با ترجمه بهمن فرمانآرا در ایران به چاپ رسیده است.فیلم های سیدنی لومت بیش از ۵۰ بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده اند. اتحادیه کارگردانان فیلم امریکا هم ۷ بار او را نامزد بهترین کارگردان سال کرده است. به علاوه این کارگردان جایزه یک عمر فعالیت در سینما را از اتحادیه کارگردانان امریکا را به همراه جایزه د. و. گریفیث از آن خود کرده است. لومت در سال ۱۹۹۳ جایزه یک عمر فعالیت را از کلوب ملی هنرها در امریکا دریافت کرد. آثارش در موزه هنرهای مدرن نیویورک و موزه امریکایی تصاویر متحرک، آکادمی انگلیسی هنر در لندن، و سینماتک فرانسه مرور شدهاند. این کارگردان نشان لژیون هنری فرانسه را هم در کارنامه دارد. راجر ایبرت منتقد شناخته شده آمریکایی درباره کتاب سیندنی لومت که با نام «فیلم ساختن» چاپ شد، نقدی در مجله نقد کتاب نیویورک تایمز نوشت که در آن آمده است: فوق العاده مفید... گاهی از من می پرسند کتابی پیدا می شود که تماشاگران با خواندنش بفهمند فیلم چگونه ساخته می شود و هنگام تماشای فیلم هم کمک شان کند؟ این همان کتاب است.بهمن فرمان آرا کارگردان و مترجم این کار نیز درباره کتاب پیش رو نوشته است: یکی از مهم ترین ویژگی های «فیلم ساختن» این است که چیزهایی را درباره بازیگرها و کار با آن ها می گوید که در هیچ کلاس درسی نمی توان آن ها را شنید و یاد گرفت. سیدنی لومت وقتی سرگرم نوشتن این کتاب بوده اصلا به این فکر نمی کرده که خاطراتش را از روزهای فیلم سازی روی کاغذ بیاورد و بنویسد مارلون براندو سر صحنه فیلم برداری این گونه رفتار می کرده و پل نیومن به گونه ای دیگر؛ دنبال این بوده که توضیح بدهد خودش به عنوان کارگردانی خوب و قابل احترام در سینمای امریکا، چگونه فیلم می ساخته...بعد از مقدمه، «کارگردان: بهترین شغل جهان»، «فیلم نامه: آیا نیازی به نویسنده هست؟»، «سبک»، «بازیگران: آیا بازیگر می تواند خجالتی باشد؟»، «دوربین: بهترین دوست کارگردان»، «طراحی صحنه و لباس»، «بالاخره رسیدیم به ساختن فیلم»، «دیدن کار روز قبل رنج و سرمستی»، «اتاق تدوین بالاخره تنهایی»، «آوای موسیقی: صدای صدا»، «میکس: تنها بخش خسته کننده سینما»، «کپی اول کودکی متولد می شود» و «استودیو: آیا تمام زحمات من برای این بود؟» عناوین فصل های این کتاب هستند. در قسمتی از این کتاب می خوانیم:حالا میرسیم به یک نظریه اشتباه دیگر. مثلا کارهای ماتیس، شما به راحتی نقاشی های ماتیس را می توانید بشناسید، به خاطر این که این نقاشی ها کار آدمی است که همیشه به تنهایی اثرش را آفریده. کارگردان ها تنها کار نمیکنند. شما در کار یک کارگردان تفاوت بصری را حس میکنید اگر او به جای مدیر فیلم برداری الف با مدیر فیلم برداری ب کار کرده باشد یا با طراح صحنه پ به جای طراح صحنه ت کار کرده باشد.سعی کردهام در اکثر ژانرها فیلم بسازم. انتخاب مدیر فیلم برداری یا سازنده موسیقی متن با همان شیوه انتخاب بازیگر است. فکر اولم این است که به درد این فیلم من می خورند یا نه؟ و انتخاب درستی هستند یا نه؟ بوریس کافمن که با او هشت فیلم ساختم مدیر فیلم برداری عالی یی برای فیلم های دراماتیک بود. فیلمهای خوبی مثل دازده مرد خشمگین، امانت فروش و آدم های ناپایدار را با هم کار کردیم. ولی وقتی موضوع داستان سبک و روان بود مثل فیلم آن نوع زن دچار مشکل می شدیم و فیلم از نظر بصری کاملا شکست میخورد. گروه و خداحافظ بریومن هر دو به خاطر سنگین بودن نحوه پردازش بصری فیلم آسیب دیدند. بوریس کافمن نمی توانست جنس کارش را عوض کند؛ اما فیلم هایی مثل در بارانداز و دختر جوان هر دو جزء بهترین فیلم برداری های سیاه و سفید در سینمای امریکا هستند که هر دو را بوریس کافمن فیلم برداری کرده.در ده فیلم آخرم با یک مدیر فیلم برداری به نام آندری بارتکویاک کار کرده ام؛ چون طیف و جنس کار بصری اش بسیار گسترده است. ولی در فهرست مخفی من چهار پنج مدیر فیلم برداری دیگر هم هستند که اگر پروژه های مناسبی که برای شان دارم ساخته شوند با آن ها کار خواهم کرد. این کتاب با ۱۸۳ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۴۰ هزار ریال منتشر شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]