واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: شبيهخوانيهاي هستهاي 2 رئيسجمهور
نویسنده : هادی محمدی
گاهي در پيامدهاي يك رخداد، موضوعاتي ثبت ميشود كه به جز اصل رخداد و اهتمام بدان، شايسته توجه ويژه است و از ارزش قابل توجهي در كنار رويداد اوليه برخوردار است. نياز به استدلال نيست كه توافق هستهاي و سير مذاكرات آن در 12 سال گذشته و خصوصاً دو سال اخير يك رويداد مهم براي ايران و 1+5 تلقي ميشود ولي با اينكه طيفي از واكنشهاي گوناگون را در داخل و خارج ايران و در عرصه جهاني و داخل بسياري از كشورها شكل داده است، يك مجموعه جالب از تفسيرهاي مشابه و برداشتهاي تقريباً يكسان يا كاركردها و اهداف مشابه را در امريكا و ايران از زبان بالاترين مقام مسئول شاهد هستيم. با اينكه موارد محدودي از مواضع متفاوت هم از سوي آقاي دكتر روحاني و اوباما در مورد توافق وجود دارد ولي عناوين زيادي از تفسيرهاي مشابه بر آن غلبه دارند. هر دو رئيسجمهور از توافق به عنوان پيروزي سخن گفتهاند. اوباما براي كسب تأييد ديگر اركان نظام، در كنگره اين كشور تلاش زيادي براي قانع كردن آنها به اجرا گذاشته و براي بياثر كردن مخالفتهاي آنان تهديد به وتوي مصوبه كنگره كرده است. دكتر روحاني هم همين تلاش مشابه را دارد و از زبان سخنگوي محترم دولت، تلاش ميكند جايگاه قانوني مجلس شوراي اسلامي از روند تصويب اين توافق حذف شود و آن را يك امر نهايي شده كه فقط مسيرهاي پروتكلي را طي خواهد كرد، نشان ميدهد. اوباما اين توافق را مهمترين كارت پيروزي خود در ديپلماسي و حتي با عنوان تاريخي ميداند و معتقد است مخالفان آن عدهاي بياطلاع هستند. دكتر روحاني هم، مهمترين دستاورد دولت دو ساله خود را و حتماً با شاخص تاريخي، توافق هستهاي ميداندو مخالفان آن را با تعابير كميتندتر از اوباما توصيف ميكند. اوباما از مردم و موافقان توافق ميخواهد صداي خود را به كنگره برسانند. دكتر روحاني هم از نخبگان طرفدار توافق ژنو خواسته بود صداي تأييد خود را بلندتر كنند.
نگاه اوباما به پيامدهاي توافق هستهاي يك كاركرد حزبي، انتخاباتي و رقابتي است تا موقعيت حزب دموكرات را در انتخابات رياست جمهوري و مياندورهاي كنگره تقويت كند و گوي رقابت و مزيتهاي عقلاني را از حريف خود بربايد. آقاي دكتر روحاني هم اين فرصت را از دست نداده و چه مستقيم و غير از طريق رسانهها و چهرههاي حامي، از اينكه اعتبار و امتياز توافق هستهاي را در جريان انتخابات و نگاه جناحي در تعامل گفتماني با غرب يا رخدادهاي انتخابات مجلس و رياست جمهوري در دوره بعد از دست ندهد، كوتاهي نكرده است. اوباما در مواضع علني عدهاي را متهم ميكند كه بودجه براي از بين بردن توافق گذاشتهاند و دكتر روحاني نيز با تعبير كاسبان تحريم از مخالفان خود كه عزم جدي براي رد كردن توافق دارند،اسم ميبرد. اوباما در بيان دفاع از مفاد توافق، همه هدفهاي امريكايي را تحقق يافته ميداند و تقريباً اشارهاي به امتيازهاي ايراني نميكند. آقاي دكتر روحاني هم همه هدفها و خطوط قرمز را دست يافته تلقي ميكند و فقط با تعبير 2-3 براي پيروزي، سهم امريكايي را ناديده نميگيرد و به آن اعتراف ميكند.
اوباما نگاه خود را صرفاً به مفاد توافق هستهاي محدود نميكند و به دنبال گره زدن اين مسير به ديگر اهداف امريكايي، چه براي تعامل بيشتر با ايران در مسائل منطقهاي و چه براي كسب امتياز تغيير رفتار در ايران (يا به تعبير ديگر تغيير نظام) است و توافق هستهاي را يك فرصت پايه براي امريكا در قبال ايران ميداند. آقاي دكتر روحاني هم با واژگان ديگري، هم به مزاياي اين توافق براي حل همه مشكلات نيم نگاهي دارد و هم اين توافق را مبنايي براي تعامل با امريكا، مثلاً در قالب حل مشكلات منطقهاي و بينالمللي قرار ميدهد و اعتمادسازي بين دو كشور را از اين طريق ميسر ميداند. اوباما با شكست در كسب تأييد و اجراي توافق هستهاي، همه چيز را ازدست رفته ميداند و تحريمها را غيرقابل استمرار و اجماع بينالمللي عليه ايران را شكستخورده و نهايتاً شكست در انتخابات را قطعي ميداند. آقاي دكتر روحاني هم رد كردن توافق از سوي ايران را فرصتسوزي و خودزني دانسته و مهمتر از آن اينكه شكست در مذاكره و اجراي توافق هستهاي را شكست در دور دوم انتخابات رياست جمهوري ميداند. اين ليست تفسيرهاي مشابه از يك توافق به عناوين فوق محدود نميشود ولي برخي مواضع متضاد و غيرمشابه هم وجود دارد كه در بين آنها، دو تفسير جالب وجود دارد.
اوباما با بدترين مفاهيم و صفات و اتهامات نسبت به مردم ايران و مقامات ايراني خطاب خود را تنظيم ميكند ولي آقاي دكتر روحاني رئيسجمهور امريكا را محترم ميداند. اوباما مبناي توافق و اجراي تعهدات را در بياعتمادي نسبت به طرف ايراني ميداند، حال آنكه آقاي دكتر روحاني آن را بر اساس احترام متقابل و «درستگويي» ميداند كه منطق «درشتگويي» در دولت قبلي را به عنوان روش نامتعادل و غيرعقلاني كنار زده است. در حالي كه اوباما و بقيه مقامات امريكايي بر مكانيسمهاي گوناگون خود در توافق هستهاي پافشاري ميكنند و موضع موشكي و بازرسيها را با شديدترين اتهامات و بياعتمادي به ايران مورد تأكيد قرار ميدهند، آقاي دكتر روحاني و برخي از اعضاي تيم مذاكرهكننده هستهاي، بر مبناي اعتماد(سازي) معتقدند چون ايران موشكهايش بر اساس اوليه طراحي حمل كلاهك هستهاي نبوده، پس قضيه منتفي است!
تفسيرهاي مشابه و متضاد ميتواند به عنوان شاخصي براي ارزيابي از روندهاي مرتبط با توافق هستهاي، نوع رفتارهاي آتي هر يك از دو طرف يا موانع يا مشكلاتي كه ممكن است در مسير توافق شكل گيرد، مورد توجه و اتكا باشد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]