محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802893616
مبارزه با تروریسم؛ بهانه آمریکا برای تسلط بر مناطق راهبردی جهان - آذین صحابی
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: مبارزه با تروریسم؛ بهانه آمریکا برای تسلط بر مناطق راهبردی جهان - آذین صحابی تهران - ایرنا - این روزها انتشار خبر مرگ ملا عمر که سال ها با عنوان رهبر گروه طالبان از وی یاد می شد و قرار گرفتن ملا اختر منصور در راس این گروه و همزمان اعلام خبر مرگ جلال الدین حقانی یکی دیگر از سران طالبان، توجه کارشناسان و تحلیلگران را به خود جلب کرده و به تبع آن گمانه زنی ها درباره آینده مذاکرات موسوم به صلح بین دولت افغانستان و گروه طالبان نیز افزایش یافته است.
هدف این مذاکرات بازگرداندن ثبات و آرامش به کشور آشوب زده افغانستان اعلام شده که رسما از سه دهه پیش در جنگ به سر می برد، اما شاید بتوان گفت نکته ای که کمتر به آن پرداخته شدهآ دلیل اصلی این آشوب هاست و مانند کلاف سردرگمی است که چشم انداز روشن گره گشایی ندارد.
** 11 سپتامبر و اهداف ژئواستراتژیک کاخ سفید
بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 در نیویورک و واشنگتن، جرج بوش پسر رییس جمهوری وقت آمریکا، استراتژی رسمی کاخ سفید را «جنگ علیه ترور» اعلام کرد و در نطقی رسمی به جامعه جهانی و همه کشورهای منطقه هشدار داد که "یا با ما باشید، یا با تروریست ها".
آمریکا با این سیاست اعلامی، در اکتبر سال 2001 در جایگاه راهبر ائتلاف جهانی علیه ترور، به افغانستان حمله کرد و برای اینکه بتواند پشتیبانی انسانی و تجهیزاتی لازم را از سربازان آمریکایی در افغانستان به عمل آورد و عملیات زمینی و هوایی خود را در این کشور کنترل کند، در کشورهای ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان پایگاه نظامی تاسیس و نزدیک پنج هزار سرباز در این سه کشور مستقر کرد.
نگاهی به موقعیت جغرافیایی افغانستان و سخنان مقامات آمریکایی برخی از شواهدی است که به سادگی روشن می کند مبارزه با تروریسم و تلاش برای سرنگونی رژیم طالبان، دستگیری اسامه بن لادن و نابودی سازمان القاعده هدف طولانی مدت آمریکا در این کشور نبوده است.
**افغانستان: دالان پیوند دهنده روسیه، ایران و چین
افغانستان در غرب چین قرار گرفته است که اکنون رقیب اقتصادی شماره یک آمریکاست. ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای، دارای ذخایر غنی نفت و گاز، راهبر جهان تشیع و برخوردار از مزیت های ژئواستراتژیک تعیین کننده در مناسبات منطقه ای و جهانی در شرق افغانستان قرار گرفته و 936 کیلومتر مرز خاکی با افغانستان دارد.
اتحاد جماهیر شوروی به بهانه افزایش حاشیه امنیت خود در اواخر دهه 1970 به افغانستان حمله کرد و اکنون روسیه میراث دار این ابر قدرت همچنان کشورهای آسیای میانه را «حیاط خلوت» خود می داند و با جدیت تلاش می کند هر نوع حضور هر قدرت دیگری به خصوص ایالات متحده را در این منطقه محدود و با آن مقابله کند.
روسیه هر چند به عنوان دیگر رقیب گرچه با افغانستان مرز مشترک ندارد، اما بزرگ ترین قدرت منطقه ای محسوب می شود. این ویژگی ها شواهد آشکاری هستند که تلاش واشنگتن برای تسلط بر افغانستان و روی کار آوردن یک حکومت طرفدار یا وابسته به خود در کابل را توجیه می کند.
ریچارد نیکسون، رییس جمهوری سابق آمریکا در دهه 1970، در یکی از کتاب های خود به نام "فراسوی صلح" می نویسد: افغانستان اهمیت خود را به عنوان عامل سرنوشت ساز در آسیای میانه از دست نداده است. بریتانیا اهمیت این کشور را در قرن نوزدهم شناخت، شوروی سال 1979 و با حمله به افغانستان نشان داد که به خوبی اهمیت آن را می داند. امروز هم ما باید این واقعیت ژئوپلیتیک را دریابیم...کلید فتح آسیای میانه به دست کسی است که بر افغانستان سیطره داشته باشد...»
زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی جیمی کارتر رییس جمهوری اسبق آمریکا و استراتژیست برجسته کاخ سفید نیز سال 1997 در یکی از مشهورترین کتاب های خود که اهمیت آسیای مرکزی را برای آمریکا تشریح می کند، شکل گیری محور روسیه - چین - ایران را تهدیدی بالقوه ای برای تداوم هژمونی ایالات متحده می داند و در این باره به سیاستمداران کاخ سفید هشدار می دهد.
سناتور جمهوری خواه جسی هلمز نیز سال 1996 اعلام کرد: ما مرکز ثقل جهان هستیم و باید باقی بمانیم." و بدون شک حضور موثر و قدرتمندانه در مناطق استراتژیک لازمه بقا در مرکز ثقل جهان است.
**حمله به افغانستان: دستور کار دیرینه کاخ سفید
بیل کلینتون رییس جمهوری دمکرات سابق آمریکا قبل از بوش پسر، پیش از آغاز حمله ایالات متحده به افغانستان در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد: «در زمان ریاست جمهوری، بودجه محرمانه ای برای حمله به افغانستان تصویب شد و حتی نیروهای ویژه نیز برای این اقدام آموزش دیدند و اما آن زمان افکار عمومی آمریکا برای این حمله آماده نبود، اما اکنون موافق حمله است.»
کالین پاول رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا از سال 1989 تا 1993 و وزیر خارجه آمریکا دوره اول ریاست جمهوری بوش پسر نیز در همین راستا یادآور شد: سیاست گذاران نظامی آمریکا دریافته اند که نباید اشتباهی را که واشنگتن در ویتنام مرتکب شد تکرار کنند؛ زیرا وارد جنگی شد که افکار عمومی کشور با آن مخالف بود اما باید همیشه افکار عمومی را برای جنگ آماده کرد.
** تروریسم در خدمت منافع ژئواستراتژیک خارجی واشنگتن
کلینتون بعد از بمب گذاری در سفارت خانه های آمریکا در سال 1998 میلادی در شرق آفریقا، سامانه موشک های «کروز» در افغانستان مستقر کرد و هیچ سرباز آمریکایی را برای دستگیری بن لادن به منطقه اعزام نکرد. مدت ها قبل از وقوع حادثه 11 سپتامبر نیز حقوق بشر و حقوق شهروندی مردم افغانستان به خصوص زنان آشکارا از سوی طالبان نقض می شد و نام ملاعمر از آن زمان مطرح شد. اما هیچ مقام رسمی واشنگتن طرح استفاده از قدرت نظامی آمریکا را برای ساقط کردن طالبان و احیای حقوق بشر پیشنهاد نکرد.
در واقع، تیم دمکرات کاخ سفید محور سیاست خود در آسیای مرکزی را بهره برداری از منابع انرژی منطقه قرار داده بود و طالبان را عامل بازگرداندن ثبات به افغانستان می دید؛ سرزمین وسیعی که می توانست مسیر مناسبی برای تاسیس خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به بنادر اقیانوس هند (خط لوله موسوم به "تاپی") و به تبع آن کاهش وابستگی متحدان آسیایی واشنگتن به منابع خاور میانه و کاهش سلطه گازی روسیه بر متحدان اروپایی واشنگتن و در کل تاثیر بر بازار جهانی انرژی باشد.
اما حادثه 11 سپتامبر، با هدف قرار دادن مظاهر ثروت و قدرت نظامی آمریکا (برج های تجارت جهانی و ساختمان پنتاگون) که براساس گزارش ها 3000 قربانی بر جای گذاشت، افکار عمومی را به خوبی برای حمله به افغانستان آماده کرد. به این ترتیب، مبارزه با تروریسم ادعایی موسوم به «اسلامی» توجیهی برای تعقیب منافع ژئواستراتژیک آمریکا در این منطقه شد.
**بن لادن، ملاعمر، صدام، ملامنصور...: مهره های شطرنج قدرت
بدون شک طالبان، القاعده، داعش، بوکوحرام و سایر گروه های تروریستی تکفیری کوچک و بزرگی که قارچ گونه تکثیر می شوند و فجیع ترین جنایات را مرتکب می شوند، تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی هستند، اما چرا خاورمیانه و سایر مناطقی که منابعی استراتژیک به نام نفت را در خود جای داده، خاستگاه و زادگاه تروریسم شده است؟
آیا تمرکز جنایات بوکوحرام در شمال شرقی نیجریه که نفت خیز است، اتفاقی است؟
آیا میادین نفتی تصادفا از اطراف شهر باستانی "تدمر" در سوریه سربرآورده اند و داعش اتفاقی این منطقه را هدف قرار داده است؟
آیا آمریکا برای دفاع از شهروندان کویتی جهان را علیه صدام در جنگ کویت بسیج کرد یا سرنوشت چاه های نفت این کشور سبب نگرانی کاخ سفید شده بود؟
آیا آمریکا در سال 2003 برای حذف تسلیحات کشتار جمعی ای که هرگز پیدا نشدند به عراق حمله کرد یا ناتو برای اشاعه دموکراسی کشور نفت خیز لیبی را زیر و رو کرد؟
واقعیت این است که اسامه بن لادن، ایمن الظواهری، ابوبکر البغدادی، جلال الدین حقانی، ملا اختر منصور، صدام، معمر قذافی و دیگر حاکمان دیکتاتور و سران گروه های تروریستی که محل زندگی و اختفای آنها از دید مردم عادی پنهان است یا تصویر قطعی برخی از آنها در دسترس نیست و جسد و محل دفن کشته شدگان این دسته هم هنوز منتشر نشده است، مهره هایی هستند که قدرت های بزرگ آنها را در صفحه شطرنج مناطق استراتژیک دنیا حرکت می دهند و در پایان با تکمیل و اجرای راهبردهایی که به جرات می توان گفت اساس تمامی آنها دستیابی به منابع انرژی است، همه این مهره ها به راحتی حذف و ناپدید می شوند.
اروپام**9330**1516
11/05/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]
-
گوناگون
پربازدیدترینها