تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ كس نيتى را در دل پنهان نمى‏كند، مگر اينكه خداوند آن نيت را (در رفتار و كردا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796978968




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پدر همسرم برای مشتم در دربی یک هفته از دستم ناراحت بود / پسر رحمتی ام اما از ارثیه محروم / اگر آقا نصیحت آواز می خواند اسم برنامه می شد گریه وانه!


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
حنیف عمران زاده پدر همسرم برای مشتم در دربی یک هفته از دستم ناراحت بود / پسر رحمتی ام اما از ارثیه محروم / اگر آقا نصیحت آواز می خواند اسم برنامه می شد گریه وانه!

عمران زاده؛
پدر همسرم برای مشتم در دربی یک هفته از دستم ناراحت بود / پسر رحمتی ام اما از ارثیه محروم / اگر آقا نصیحت آواز می خواند اسم برنامه می شد گریه وانه!
مدافع شوخ‌طبع استقلال گفت: «هستند جوانانی که اگر پدر یا مادرشان یک روز به سرنوشت باباپنجعلی نوعی دچار شوند، او را به خانه سالمندان تبعید می‌کنند.»



به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز، حنیف عمران‌زاده در کل جوان خوش‌ذات و جذابی است. صحبت های مفصل او را در ادامه بخوانید:   * حالا دیگر جزو قدیمی‌های استقلال هستی. روزهای تلخ و شیرینی را با این تیم تجربه کرده‌ای. احساست نسبت به تیمی که قرار است وارد لیگ پانزدهم شود، چیست؟ - تجربه‌ام فعلاً قوی‌تر از احساسم است. باید شروع خوبی داشته باشیم تا در پایان لیگ خوشحال باشیم. متأسفانه به دلیل مشکلات، دیر استارت زدیم و داریم با تمام توان تلاش‌مان را می‌کنیم تا خودمان را به استاندارد لازم برای شروع لیگ برسانیم. از نظر احساسی از اعماق وجودم دوست دارم استقلال قهرمان لیگ پانزدهم شود.   * بازیکنان جذب شده کیفیت لازم را برای کمک به استقلال دارند؟ - با بازگشت سیدمهدی رحمتی دیگر دل من به عنوان مدافع و حتی سایر بچه‌ها در درون دروازه قرص است. بقیه بچه‌ها هم بازیکنان خوبی هستند، به عنوان مثال روزبه چشمی واقعاً جوان توانمندی است که از نظر شخصیتی هم دوست داشتنی و قابل احترام است. جابر انصاری هم در بازی با استقلال خوزستان نشان داد فوروارد خوبی است و در مورد بقیه باید صبر کنم لیگ شروع شود و نظر بدهم اما امیدوارم همه نفرات بتوانند به استقلال عزیز کمک کنند.   * رفاقت تو با مهدی رحمتی مثل گذشته‌هاست؟ - هم رفیق هستیم، هم پسر بزرگش هستم، هم بزرگ‌تر من است و هم با ایشان به دلیل صمیمیت شوخی دارم. در حرف پسرش هستم اما متأسفانه ارثیه نمی‌برم. حیف که از ارثیه درست و حسابی محرومم!   * رحمتی در برنامه خندوانه حاضر نشد آواز بخواند و پسرش گفت در اتومبیل آواز می‌خواند. برای تو آواز خوانده؟ - هر کس در خلوت خودش یا حتی در حمام آواز می‌خواند، دلیل نمی‌شود در تلویزیون هم آواز بخواند. صدای سیدمهدی در بعضی آوازها حشرات را فراری می‌دهد و کار خوبی کرد در خندوانه آواز نخواند چون اشک ملت درمی‌آمد و اسمش می‌شد برنامه گریه‌وانه! اصولاً هم برای من، علی و عطا چند دقیقه‌ای با آهنگی که داخل اتومبیل پخش می‌شود، همخوانی می‌کند، من هم صدای آهنگ را زیاد می‌کنم تا صدای گوشخراش سیدمهدی در آهنگ گم شود! در اردوها هم بارها پتو را کشیده‌ام روی سرم! نه به خاطر آواز بلکه به خاطر نصیحت.   * نصیحت چی؟ - به سیدمهدی می‌گویم آقا نصیحت! اینقدر مرا نصیحت می‌کرد که به خودم شک می‌کردم! 3 ساعت می‌گفت باید اینجوری زندگی کنی، فلان کار را انجام ندهی، مهمانی نروی، شام سنگین نخوری، مسواک بزنی و حرف‌هایی که به بچه 3 ساله می‌زنند! این حرف‌ها را 10 دفعه به من می‌گفت. باور کنید بارها از اردو تلفن منزل را گرفتم و مادرم گوشی را برداشت و از ایشان سؤال کردم مادرجان کجا هستی؟ و مادرم می‌گفت حنیف سرت به دیوار خورده؟ من تهران منزل تو هستم. بقیه اعضای خانواده شمال هستند. این چه سؤالی است که می‌پرسی و می‌گفتم مادرجان بیا به این مهدی رحمتی بگو که اینقدر به من گیر می‌دهد. خواستم شما به او بگویی تهران هستی. آقا طوری مرا نصیحت می‌کند که انگار هر روز مهمانی برگزار می‌کنم! البته این را می‌دانم صحبت‌های آقا نصیحت از سر دوست داشتن و حساسیت است وگرنه توی دلش می‌گفت به من چه حنیف چه‌کار می‌کند یا نمی‌کند؟!   * خیلی از بازیکنان می‌گویند گلرها، دنیای دیگری دارند. تو چه نظری داری؟ - من خودم هم دنیای دیگری دارم (خنده) ولی دروازه‌بان‌ها چون روزی دو ساعت تمرین دارند و زیاد زمین می‌خورند و فشار روحی زیادی در طول مسابقه تحمل می‌کنند، ناخواسته تحت تأثیر قرار می‌گیرند.   * در مورد رحمتی هم این عقیده را داری؟ - مهدی یک روز در هفته را خوشحال است. خداوکیلی نه اینکه رفیقم باشد اما بین گلرهایی که دیده‌ام اگر 3 نفرشان آدم خوب و نرمالی باشند، یک نفرشان رحمتی است وگرنه گلر دیده‌ام با صفر بازی ملی 10 برابر مهدی رحمتی ادعا داشته.   * نمی‌خواهی اسم ببری؟ - مگر دنبال داستان هستم؟! اسم ببرم، هم برای خودم زشت است، هم سوژه می‌شود برای طرف که 10 تا مصاحبه علیه بازیکن استقلال انجام بدهد و اسم در کند!   * به عنوان یک مازندرانی، سریال پایتخت را می‌دیدی؟ - شدیداً به این سریال علاقه‌مند بوده و هستم. واقعاً عالی بود. باور کنید خیلی‌ها در آن ساعت ماهواره را خاموش می‌کردند. من خودم ماهواره ندارم چون از ماهواره خوشم نمی‌آید و اکثر اوقات شبکه طبرستان را می‌بینم. در این نسل احترام به بزرگترها خیلی کمرنگ شده است و باید در سریال‌های دیگر همچون پایتخت نشان بدهند احترام به پدر و مادر چقدر ارزشمند است. باور بفرمایید احترام به پدر و مادر عبادتی بزرگ به شمار می‌رود. در همین پایتخت دیدید چقدر برای باباپنجعلی احترام قائل می‌شوند. هستند جوانانی که اگر پدر یا مادرشان یک روز به سرنوشت باباپنجعلی نوعی دچار شوند، او را به خانه سالمندان تبعید می‌کنند. دنیا گرد است، هر کس به پدر و مادرش کم‌لطفی کند، 10 برابر آن را در پیری از بچه‌های خودش خواهد دید.   * تو شوخ‌طبع هستی. در خودت می‌بینی سریال طنز بازی کنی؟ - من همین هستم، بازیگری نمی‌کنم. یکی می‌گفت فوتبالی‌ها تو را به خاطر دیوانه‌بازی‌هایت دوست دارند. پاسخ دادم من نقش بازی نمی‌کنم. اگر فکر می‌کنید کارهایم دیوانه‌بازی است و برای مردم جذاب است، باشد، پس قبول می‌کنم مرا به خاطر دیوانه‌بازی‌هایم دوست دارند اما خداوکیلی هیچ‌وقت دنبال خودشیرینی و نقش بازی کردن نبوده‌ام. یک‌پنجم کارهایی که در دهه 80 یا زمان بازی در پاس همدان انجام می‌دادم را دیگر انجام نمی‌دهم. سن که بالا می‌رود، تب و تاب آدم کم می‌شود.   * احساس پیری می‌کنی؟ - از نظر سنی جوان هستم اما تفکراتم به آدم 30 ساله نزدیک است تا جوان 20 ساله که به اصطلاح کله‌اش بوی قورمه‌سبزی می‌دهد.   * پس چرا در این سن و سال آخر دربی با مشت به صورت سوشا مکانی زدی؟ - من از تیم ملی جوانان با سوشا همبازی و رفیق بوده‌ام. آخر بازی چشم هوادار ما خیس بود و ما هم از ناراحتی و شرمندگی حس و حال بدی داشتیم. دیدم سوشا 6 را به سمت هواداران ما نشان می‌دهد، به او گفتم این کارها را نکن. او هم خوشحال بود و زد به شوخی و مشتش را سمت من گرفت که مثلاً دیدی تو را شکست دادم یا مثلاً تیم‌تان را بردیم. من هم واقعاً حالم بد بود و آن حرکت نادرست را انجام دادم. خودم بابتش پشیمان شدم و از همه عذرخواهی کردم، حتی آقای صفایی پدر همسرم یک هفته از من شدیداً دلخور بود.   * پدر همسرت پرسپولیسی است؟ - پرسپولیسی بود اما مدت‌هاست استقلالی شده. ایشان بابت حرکت نادرست من ناراحت بود و انتظار نداشت من چنین حرکتی را انجام بدهم. می‌گفت توی خیابان هم نباید با کسی درگیر شوی چه رسد وسط زمین فوتبال.   * همسرت هم پرسپولیسی بود؟ - ایشان اصلاً فوتبالی نبود و اکنون به خاطر من به تیم استقلال علاقه دارد.   * یک جوری صحبت می‌کنی که انگار از همسرت می‌ترسی. - قیافه من به ترس نمی‌خورد اما شدیداً برایش احترام قائل هستم.   * کی مراسم ازدواجت برگزار می‌شود؟ - انشاءالله چند ماه دیگر، یعنی منتظرم دست و بالم کمی بازتر شود.   * مگر از استقلال پول نگرفته‌ای؟ - چرا! به اصطلاح قبلاً چاله‌اش کنده شده بود و 30 درصدی که برای لیگ پانزدهم گرفتم، باید جای دیگری پرداخت می‌کردم. حدود 500 میلیون بابت فصل‌های گذشته طلب دارم اما یک 20 درصد زمان مدیریت آقای فتح الله زاده و یک 20 درصد زمان آقای افشارزاده کل تیم جریمه شدند. باید حساب کتاب کنیم. این‌جوری جلو برویم، احتمالاً باید یک مبلغی هم از جیب به باشگاه بدهیم. (خنده)   * برای مراسم ازدواجت، قلعه‌نویی را دعوت می‌کنی؟ - چرا که نه؟!   * مظلومی و رحمتی هم که هستند! - همه مربیان و دوستان همبازی‌ام هستند.   * برخورد آنها با یکدیگر جالب خواهد بود. - ببینید همه ما جزو خانواده استقلال هستیم. دلخوری میان ما باشد، برطرف می‌شود. به اصطلاح گوشت هم را بخوریم، استخوان هم را دور نمی‌ریزیم. عروسی حنیف جای دوستی و شادی است و این دوستان که همگی بزرگ‌تر من هستند، برایم قابل احترام هستند.   * راستی جاسم کرار به اصطلاح گوشت‌تلخ چطور با تو اینقدر صمیمی است که با تو شوخی هم دارد؟ - کرار لِم خودش را دارد و جوان خوبی است. آمده مثل مگویان در غربت تا پول دربیاورد. اینکه سر وقت پولش را می‌خواهد، زیاده‌خواهی نیست. ما چون به این مسائل عادت کرده‌ایم، فکر می‌کنیم بازیکنان خارجی دارند حرف زور می‌زنند در حالی که واقعاً حرف منطقی و مشروع درباره دریافت دستمزدشان می‌زنند. کرار از قدیم با من خیلی صمیمی است، حتی پارسال در حضور آقارضای عنایتی به من می‌گفت کاپیتان حنیف اجازه هست بروم اتاقم؟! چون با عنایتی هم صمیمی بود، مثلاً سر به سرش می‌گذاشت. در واقع جاسم با چند نفر رابطه گرمی دارد. امسال هم از باشگاه خواهش می‌کنیم مطالبات او را بدهد تا بدون دغدغه برای استقلال فوتبال بازی کند چون فوتبالیست توانمندی است که خیلی به ریتم هجومی تیم کمک می‌کند.   * امسال دنبال جبران دو شکست لیگ چهاردهم مقابل پرسپولیس خواهید بود؟ - بله و به امید خدا رفت و برگشت بتوانیم برنده شویم.   * فرق مظلومی با بقیه مربیانی که دیده‌ای، ‌برای بازی با پرسپولیس چیست؟ - به دلیل حساسیت دربی، مربیان می‌گویند اول گل نخوریم، دوم سعی کنیم گل بزنیم. پرویزخان سر بازی دربی با روحیه‌ای خاص می‌آید و 3 تا فوروارد می‌گذارد در تیم و می‌گوید اولویت تیم ما حمله و گل زدن است. بعد از گل اول اگر بخواهید دفاع کنید، گل تساوی را می‌خورید پس باید دنبال گل دوم باشید.   * صحبت خاصی مانده؟ - از مسئولان محترم فدراسیون فوتبال خواهش می‌کنم محرومیت مرا تعلیق کنند. همچنین محرومیت یک‌جلسه‌ای هرایر مکویان را ببخشند چون او داشت صادقی و عالیشاه را جدا می‌کرد و مستحق تشویق بود نه محرومیت. خبر ورزشی 109



۰۴/۰۵/۱۳۹۴ - ۱۱:۴۱




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن