واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: گویا زمینه خوبی برای پاسکاری در بین دستگاههای مختلف ایجاد شده است. سازمان هواشناسی، آتشنشانی، هلالاحمر، سازمان امداد و نجات، سازمان مدیریت بحران کشور، ستاد حوادث و سوانح غیرمترقبه کشور و... دستگاههای مسئول در قبل و بعد از حوادث اینچنین هستند.
به گزارش تراز ، محمدعلی سافلی: شاید بسیاری از مردم ایران ندانند یا فراموش کرده باشند که مرداد سال 66 تهران با حادثهای مرگبار دستوپنجه نرم کرد. حادثهای که خسارات جانی و مالیاش دستکمی از موشکباران آن روزهای پایتخت نداشت. یکشنبه 4 مرداد 66 براثر بارش شدید باران و جاری شدن سیلاب در درههای دربند و گلاب دره، شمال تهران شکلی مرگبار به خود گرفت.براثر این سیل حدود 300 نفر کشته شدند و 757 میلیارد ریال خسارت مالی وارد شد. در این روز باوجود گرمای تابستان، رگبار و تگرگ شروع به باریدن کرد و به دلیل شدت رگبار سیلاب عظیمی از رودخانه گلاب دره به حرکت در آمد و صدها تن گلولای و سنگ را با خود به میدان تجریش آورد. سیلاب وارد بازار تجریش شد و خیابانهای اطراف را فراگرفت و به سمت جنوب ولیعصر پیش روی کرد.میدان تجریش به مدت 2 ماه بسته بود و عملیات پاکسازی و بازسازی آن ادامه یافت و تکیه تجریش که یکی از بناهای خشتی و زیبای شمیران بود تخریب شد. این سیل سهمگین میبایست درس عبرتی میشد برای مسئولین و تهرانیها که حادثه هیچگاه در این شهر خبر نمیکند حتی سیل در تابستان!
سالها از آن روز گذشت تا خرداد 1393. حوالی ساعت 6 بعدازظهر بادی شدید کمکم در تهران شروع به وزیدن کرد و هوای روشن شهر را تاریک ساخت. باد به تندبادی با بیش از صد کیلومتر در ساعت تبدیل شد و گردوخاک شدیدی وزیدن گرفت. براثر این طوفان مهیب 5 نفر کشته شدند و بیش از سی نفر مجروح و مصدوم شدند و به اموال خصوصی و عمومی خسارت وارد شد و بیشتر صدمات از ناحیه خودروهای شخصی، مصالح ساختمانی و قطع درختان بود. این حادثه تیتر اول همه روزنامههای فردا در ایران شد ولی زنگ خطر را برای مدیران پایتخت به صدا درنیاورد. وقتی از یک طوفان یکساعته این تعداد کشته و زخمی بر جا میماند و تا چند روز شهرداری مشغول جمعآوری خسارات آن از سطح خیابانها است، در برابر حوادث ناگواری چون زلزله باید انتظار چه تعداد کشته و زخمی و خسارات مالی فراوان داشت؟!
بااینحال چه سیلاب سال 66 و چه طوفان سال گذشته مسئولین کلانشهر را بیدار نکرد تا اینکه حادثه سیل چند روز پیش در غرب و شمال غرب استان دوباره عدهای از هموطنان ما را به کام مرگ فرستاد. در پی طوفان و سیل روزهای گذشته تقریباً 20 تن در استانهای تهران و البرز جان خود را از دست دادند . جاده هراز مسدود شد و بخشی از کوههای امامزاده داود(ع) دچار ریزش شد و برخی هموطنان ما را به کام مرگ کشاند.هرچند خسارات روزهای اخیر محدود به تهران نمیشود و برخی شهرهای شمالی کشور نیز با حادثه سیل و آبگرفتگی روبرو شدند و صحنههای دلخراشی از تخریب منازل مسکونی در فضای اینترنت پخش گردید اما اگر هر بار وزش شدید طوفان و گردباد بخواهد تلفات جانی و مالی اینچنینی به بار آورد چه کسی مسئول است؟ آیا تهران استانداردهای لازم را برای زندگی در چنین وسعت و ابعاد جمعیتی را دارد؟ و سؤال مهمتر اینکه دلیل طوفانهای اینچنینی آنهم در گرمترین روزهای سال چیست؟ پدیدهای که تا چند سال پیش کمتر در تهران رخ میداد.مسلماً برداشت بیرویه شن و ماسه از سواحل رودخانههای اطراف تهران و زمینخواری و قطع بیرویه درختان عامل بروز چنین طوفانهایی است چراکه هیچ عزم جدی برای مقابله با زمینخواری و ماسه خواری دیده نمیشود! اما شاید بتوان این نقد و نکته را بیان کرد که بههرحال مسئولیت پیشبینی اینگونه حوادث با کیست؟ و حدیقف این بیبرنامگیها کجاست؟مسلماً آنچه به ذهن خطور میکند وظیفه سازمان هواشناسی کشور است که این رخدادها را پیشبینی کند اما گویا این سازمان نیز تکلیفی جز تشخیص مه صبحگاهی برای خود نمیشناسد! در پی تندباد سال گذشته در تهران هواشناسی صحبت از غیرقابلپیشبینی بودن این حادثه میکرد اما در پیشبینی این سازمان برای طوفان اخیر هواشناسی دوباره غافلگیر شده و عدمتشخیص بهموقع و عدم صدور اخطاریه مبنی بر خطر سیلاب، منجر به خسارات جبرانناپذیر شد. در اطلاعیه روز یکشنبه سازمان هواشناسی کشور اشارهای بهاحتمال خسارت و وقوع طوفان نشده بود و اخطاریهای که این سازمان در شرایط بحرانی صادر میکند نیز صادر نشد! بااینحال مسئولین این سازمان معتقدند اخطارهای لازم را داده بودند هرچند سایر نهادها مانند راهنمایی و رانندگی و آتشنشانی میگویند هیچ اطلاع قبلی از سمت هواشناسی به آنها داده نشد!
هرچند مقصر دانستن سازمان هواشناسی بهتنهایی درست نیست زیرا متاسفانه در این امر نیز از موازی کاری رنج میبریم، گویا زمینه خوبی برای پاسکاری در بین دستگاههای مختلف ایجاد شده است. سازمان هواشناسی، آتشنشانی، سازمان امداد و نجات، هلالاحمر، سازمان مدیریت بحران کشور، ستاد حوادث و سوانح غیرمترقبه کشور و... دستگاههای مسئول در قبل و بعد از حوادث اینچنین هستند. هرچند حوادثی چون طوفان روزهای گذشته خسارات غیر جانیاش قابل جبران است اما باید برای روزی برنامهریزی کرد که حادثهای در تهران اتفاق بیفتد که دیگر قابل جبران نباشد و کشور با بحرانی جدی و شاید دهها ساله روبرو شود و از امروز باید برای چنین روزی برنامهریزی کرد.
زمانبندی انتشار: 4 مرد 1394 - 11:22
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]