تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831072518




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چرا بعد از فتح خرمشهر، جنگ تداوم يافت؟


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: چرا بعد از فتح خرمشهر، جنگ تداوم يافت؟


ايران- محسن رضايي:
مردم حق دارند بدانند چرا پس از آزادسازي خرمشهر عمليات­ جنگي تداوم پيدا مي­كرد در حالي كه در راهبرد سياسي تنها هدف پيروزي دريك عمليات براي پايان جنگ و استفاده از ابزار ديپلماسي بود.

۲ عامل دراينجا دخالت دارد يكي اينكه عراق و آمريكا و كشورهاي عربي و غربي دست ايران را خوانده بودند و لذا در مواجهه با سياستمداران ما مي­دانستند كه قضيه چيست، هرچند امام‌خميني مي­گفتند: ما جنگ را تا دفع فتنه ادامه مي­دهيم، اما آنها مي­دانستند اين حرف امام و رزمنده­هاست.

آنچه آنها در عمل مي­ديدند«جنگ جنگ تا يك عمليات» بود. يعني دشمن مي­دانست جنگ جنگ تا پيروزي مطرح نيست بلكه جنگ جنگ تا يك پيروزي هدف است.

دنيا، دست سياستمداران ايران را خوانده بود. با اينكه سياستمداران هم شعار امام را تكرار مي­كردند اما دنيا با شعارها كار ندارد. حرف­هاي پشت صحنه سياست و رفتار سياستمداران ملاك است. خيلي زود دنيا متوجه شد كه ايران جنگ جنگ تا يك پيروزي را مي­خواهد.

مسئله ديگر اينكه ديپلماسي ايران نمي­توانست ازهمان موفقيت­هاي نظامي استفاده كند و مديريت ديپلماسي بايد بسيار قوي­تر عمل مي­كرد. ضمن اينكه واقعيت اين است كه ما در دنيا يار زيادي نداشتيم. اتحادهاي سياسي جدي در دنيا نداشتيم كه بتوانيم از آراي آنها درسازمان ملل استفاده كنيم.

تا پيش از قطعنامه ۵۹۸، تنها پيشنهادي كه به ايران شد آتش‌بس بود؛ آتش بس هم يعني جنگ نيمه تمام. يعني طرفين در هر نقطه­اي هستند بمانند و مذاكره كنند. مذاكرات مي‌توانست ۳۰ تا ۴۰ سال ادامه يابد و در اين مدت ايران و عراق آماده آغاز جنگ باشند. اين يك گزينه بود.

گزينه ديگر اين بود كه ايران راهبرد سياسي را در پيش بگيرد، يعني درپي عمليات، به صلح دست يابد. گزينه سوم اين بود كه ايران با راهبرد نظامي تا سقوط صدام حركت كند كه يا به سقوط صدام منجر مي­شد يا دستيابي به يك پيروزي بزرگ. در حقيقت اين گزينه پس از آزاد سازي خرمشهر پيش روي ايران بود. آن چيزي كه به آن عمل شد راهبرد دوم بود، يعني انجام يك عمليات براي كسب امتيازات سياسي.

اين مجموعه عمليات منجر شد كه ايران بتواند قطعنامه ۵۹۸ را از دنيا بگيرد. در ۵۹۸، براي نخستين بار صلح و يك­سري امتيازات به ايران پيشنهاد داده شد. بازگشت به مرزهاي بين­المللي، تعيين و پرداخت خسارت، كميته تعيين متجاوز و ... از جمله دستاوردهاي قطعنامه ۵۹۸ است.

در آن قطعنامه، حداقل امتيازاتي به ايران داده شد. هر چند اهداف ايده­آل و راهبرد سياسي و نظامي در ۵۹۸ تامين نشد. اين قطعنامه، با آنچه امام و رزمنده­­ها مي­خواستند خيلي فاصله داشت ولي در مقام پيروزي براي يك كشور جهان سوم بود. البته به خاطر ابهامات و دوپهلو بودن برخي كلمات قطعنامه ۵۹۸، چند ماهي در پذيرش آن تاخير افتاد.

بحث معروف نظاميان و سياسيون

بحث معروفي بين فرماندهان و آقاي هاشمي بود. فرماندهان به ويژه پس ازعمليات خيبر مي­گفتند اين راهبرد سياسي نتيجه­اي ندارد و اجازه بدهيد برنامه­اي براي راهبرد نظامي تهيه و جنگ را تمام كنيم.

هيچ­گاه مسئولان سياسي و آقاي هاشمي اين را نپذيرفتند. يك روز آقاي هاشمي گفتند ما حتي نمي­توانيم بند پوتين سربازان و بسيجي­ها را فراهم كنيم. اين تعبير بيانگر اين بود كه هيچ­گاه به راهبرد نظامي فرماندهان نظامي توجهي نشد و هميشه مي­گفتند توان اقتصادي حمايت از اين راهبرد را نداريم و اقتصاد كشور تحمل اين راهبرد را ندارد.

بعد از عمليات رمضان، هميشه پيشنهادهاي فرماندهان را اگر­چه براي انجام يك عمليات مي­پذيرفتند ولي براي پايان دادن به جنگ رد مي­كردند. تنها موقعي كه راضي شدند، در اواخر جنگ بود؛ زماني كه ديدند راهبرد سياسي با شكست مواجه شده است ولو اين‌كه قطعنامه ۵۹۸ هم دستاورد عمليات فاو و كربلاي ۵ بود. ولي آنها احساس مي­كردند همين ۵۹۸ هم عملي نباشد.

در اين موقع ازما پرسيدند براي پايان دادن جنگ چه مي­خواهيد. آن زمان سپاه، نامه­اي را براي آقاي هاشمي – نه امام – تنظيم كرد زيرا امكانات كشور در اختيار مسئولان سياسي بود. دراين نامه براي پيروزي درجنگ امكاناتي خواسته شده بود.

آقاي هاشمي هم اين نامه و چند نامه ديگر از جمله نامه آقاي خاتمي - وزير ارشاد وقت- نامه ميرحسين موسوي به عنوان مسئول دولت و نامه فرماندهان ارتش را با هم خدمت امام برد. گفته بود كه نظاميان اين گونه مي­گويند و مسئولان سياسي و اقتصادي هم مي­گويند پول نداريم.

شما تكليف را روشن كنيد وامام هم با پذيرش قطعنامه موافقت كردند. اين مسائل بسيار مهم است و شايد مهم‌ترين مقطع انقلاب است كه بايد درك و تحليل شود تا ما را با برخي مواضع امام و رزمندگان آشنا كند، زيرا امام از اول با جنگ مخالف بودند و در تمام دوران جنگ هم صادقانه با مردم سخن گفتند و از رزمندگان حمايت كردند.

ادعاي اين‌كه امام از جنگ با صدام بدش نمي‌آمد!

با توجه به شناخت دقيقي كه من از نزديك از امام‌خميني دارم و به ويژه اطلاعاتي كه پيش از جنگ، آغاز جنگ و پايان جنگ دارم چنين ادعايي غير دقيق است و شايد بتوان گفت منصافانه نيست.

امام از نظر برخورد با دولتمردان دنيا، صدام را در انتهاي فهرست خود مي­دانستند. جملات معروف امام درباره ملك حسين، ملك حسن و... خيلي شديدتر از اظهارات امام عليه صدام بود.

ضمن اينكه در آن زمان حسن البكر رئيس جمهوري بود و صدام براي حمله به ايران مجبور شد او را كنار بگذارد. هيچ­وقت امام، صدام را در اندازه­اي نمي­دانست كه به خاطر انتقام و تنبيه او كاري كند كه منجر به جنگ شود.

امام معمولا وقتي از پادشاهان و سران و تجمع منطقه نام مي­بردند، منظورشان همه دولت‌هاي منطقه غير از عراق و سوريه بود. يعني جاهايي كه پادشاهي بود و اين ادعا هيچ سنديت تاريخي ندارد و چنين مسئله­اي در كلمات و گفتار امام وجود ندارد و من چنين ادعايي را قبول ندارم.

صدام، مستحق تنبيه بود

مسئله جنگ كاملا برنامه­ريزي شده بود و تركيبي از فرصت­طلبي صدام و انتقام­كشي شيوخ منطقه و حمايت‌هاي آمريكا دست به دست هم داد و جنگ را به عنوان جزيي از يك عمليات ضد انقلابي به ايران تحميل كردند.

اين امر، كاملا مستقل از نحوه برخورد ايران با دولت عراق است، لذا انگيزه شخصي عليه صدام نداشته بلكه به دليل تحميل جنگ به انقلاب اسلامي، امام خميني او را مستحق تنبيه و خروج از ايران مي­دانست.

تاريخ درج: 1 خرداد 1387 ساعت 19:36 تاريخ تاييد: 1 خرداد 1387 ساعت 22:51 تاريخ به روز رساني: 1 خرداد 1387 ساعت 22:51
 چهارشنبه 1 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 439]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن