واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/
تاثیر طلاق در بزهکاری نوجوانان و جوانان
ناسازگاریهای موجود در خانواده و کمبود محبت، باعث تحویل بزهکار به جامعه میشود و در بعضی مواقع والدین به جهت ضعف خود نمیتوانند به هدفهای خویش دست یابند و کودک را عامل شکست خود دانسته و او را مورد تنفر قرار می دهند.
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان نوشهر، کودکان تمایل به اطمینان و پایداری از مهر و محبت والدین به خود و به همدیگر دارند و در عین حال علاقهمندند بدانند پدر و مادر آنان از ابتدا یکدیگر را دوست داشته و به هم عشق میورزیدند یا نه؟ فروپاشی کانون خانواده چه ناقص و یا کامل، اتفاقی یا اداری ( براثر مرگ و میر پدر، مادر یا هر دوی آنها یا بر اثر جدایی، ترک خانواده) همراه با مشکلات مالی، عدم کفایت درآمد، بیکاری، کارکردن مادر در خارج از کانون خانوادگی و بیسرپرست گذاشتن کودک است. در چنین خانوادههایی احتمال بزهکارشدن کودکان بالاست و آنچه در سیرت پیشوایان دین مبین اسلام مشاهده میشود این است که در صورت امکان سعی داشته باشند که از طلاقدادن پرهیز کنند و اگر به ندرت طلاقی صورت گرفت، علت معقولی داشته است اما به هر حال، طلاق یکی از مشکلات جوامع بشری است که متاسفانه روز به روز افزایش مییابد. در نتیجه تغییراتی که در اوضاع و شرایط خانوادگی براثر مرگ والدین یا جدایی یکی از انها پدید میآید تاثیر عمیق و عظیم در بزهکاری کودکان آن خانواده از هم پاشیده است. یک ضربالمثل قدیمی در آفریقای جنوبی میگوید؛ « اگر پرنده بمیرد، تخمهایی که گذاشته است، میگندد» و بر اساس این مثال، متاسفانه تاثیر نامطلوب خانوادههای نابسامان بر دختران بیش از پسران است. عوامل خارجی در بزهکاری خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است و در میان این واحد کوچک اجتماعی، چنانچه تنی چند از خانواده، تبهکار، منحرف و یا میگسار باشند، با احتمال بالا، کودکان آن بزهکار خواهند شد. والدین نخستین کسانی هستند که شخصیت فرزندان خود را فرم می بخشند و موقعیت اطفال در خانواده یکی از عوامل مهم در رشد شخصیت آنان است. کودکان نگرشهای اجتماعی را از خانواده می آموزند و چنانچه یکی از والدین، آلودگی داشته باشد فرزندان بیش از هرکس در معرض خطر آلودگی قرار خواهد گرفت. اعتیاد اعضای خانواده به مواد مخدر و الکل می تواند به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در رفتار نوجوانان و جوانان تاثیرپذیر باشد. اساسا به لحاظ آمیزش و علاقهمندی که بین اعضای خانواده وجود دارد چنانچه بعضی از آنها دارای آلودگیهایی باشند به طور نسبی در سایرین نیز اثر گذاشته و خواه ناخواه باعث آلودگی آنها نیز خواهد شد. معمولا والدین و اعضای معتاد خانواده تنها به فکر تهیه مواد جهت رفع خماری خود بوده و نسبت به فرزندان و سایر اعضای خانواده احساس مسئولیت نمیکنند چه بسا تعداد زیادی از این خانوادهها، سرپرست و نانآور خود را که محکوم و یا اعدام و یا به مجازات زندان درازمدت محکوم شدهاند از دست داده و همین امر باعث متلاشیشدن خانواده و بیسرپرستی کودک شده است. ناسازگاریهای موجود در خانواده و کمبود محبت باعث تحویل بزهکار به جامعه میشود و در بعضی مواقع والدین به جهت ضعف خود نمیتوانند به هدفهای خویش دست یابند و کودک را عامل شکست خود دانسته و او را مورد تنفر قرار میدهند. والدینی که خود از محبت پدر و مادر محروم بودهاند اغلب نسبت به کودکان خویش بیمهر و محبت هستند در حالیکه نقش والدین از این حیث بسیار مهم است زیرا پسر در خانواده بهدلیل خصوصیات مردانگی پدر را الگوی خود قرار میدهد و با او همانندسازی میکند و دختر مادر را الگوی خود قرار میدهد. اختلافات خانوادگی در والدین بیشتر مطرح است و در خانوادهای که تفرقه و جدایی حکومت میکند اگر چه طفل عملا و در ظاهر امر از کانون خانوادگی طرد نشده است ولی از نظر باطنی خود را بیپناه و منزوی حس میکند. یاسر میرج فیروز ـ پژوهشگر و نویسنده مازندرانی انتهای پیام/86019/م40/
94/04/24 - 05:46
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]