تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834856191
زری خوشکام: نمیتوانستم از سینما دور باشم
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
زری خوشکام: نمیتوانستم از سینما دور باشم
زری خوشکام، که پس از ازدواجش با علی حاتمی، اغلب در محافل سینمایی زهرا حاتمی خطاب شده، پس از سالها دوری از پرده نقرهای اینروزها با ایفای نقش حوای فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» به کارگردانی صفی یزدانیان، میهمان پردههای سینماست.
روزنامه شرق: زری خوشکام، که پس از ازدواجش با علی حاتمی، اغلب در محافل سینمایی زهرا حاتمی خطاب شده، پس از سالها دوری از پرده نقرهای اینروزها با ایفای نقش حوای فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» به کارگردانی صفی یزدانیان، میهمان پردههای سینماست.
این بازیگر شناختهشده سالهای پیش از انقلاب، در ادامه، از اشتیاقش بابت حضور دوباره در سینما، همینطور از عشقش به علی حاتمی گفته که انقلابی در مسیر زندگیاش رقم زد و حاصلش تولد یکی از درخشندهترین ستاره این سالهای سینما شد. خوشکام همچنین ماجرای بیمهریهای مدیران سینمایی، در آخرین سالهای عمر علی حاتمی را بازگو کرده که حاصلش را میخوانید:
چه شد بالاخره بعد از این همه سال، دوباره به سینما برگشتید؟ تقریبا پس از آقای حاتمی هرگز در فیلمی حضور نداشتید. جز یکبار که در فیلم «سیمای زنی در دوردست» آقای مصفا نقشی کوتاه ایفا کردید.
حضور دوباره در سینما آرزوی من بود. اصلا نمیتوانستم از سینما دور باشم. ٣٠ سال اصلا اجازه نداشتم جلو دوربین بیایم. مرا ممنوعالچهره کرده بودند. با شروع ساخت فیلم تختی در نقش خودم (همسر علی حاتمی) حضور داشتم (که چقدر هم پشیمانم در آن پروژه همکاری کردم)، پسازآن فیلمنامهای که مطابق سلیقهام باشد، پیشنهاد نمیشد.
تا وقتی که آقای یزدانیان مشغول نگارش سناریوی «در دنیای تو ساعت چند است؟» بودند. او را منزل دخترم دیدم، از من خواستند فیلمنامه را بخوانم. فیلمنامه خوبی بود. بعد که فیلمنامه بازنویسی شد، بار دیگر آن را خواندم و این بار آن را بیشتر پسندیدم.
آقای یزدانیان گفتند نقش خوبی در این سناریو هست، حوا که نقش یک مادر است. بازی میکنی؟ من هم به شوخی گفتم ببین من نقش مادر بازی نمیکنم، فقط مادر لیلا حاتمی هستم. ایشان هم خندید و گفت اتفاقا در این فیلم هم مادر لیلا هستی. یک روز از من برای تست گریم دعوت شد و به دفتر آقای مصفا رفتم. پس از گریم، از چهره پیشنهادی گریمور خوشم نیامد، قیافهام تلخ شده بود. احساس کردم صفی یزدانیان هم خوشش نیامده.
بعد یکی از دوستانم را پیشنهاد دادم که ظاهرا ایشان هم برای نقش حوا موردپسند کارگردان قرار نگرفت. تا اینکه برای فیلمبرداری رفتند رشت. من هم مرتب با دخترم و دامادم در تماس و جویای وضعیت فیلم بودم. میپرسیدم برای نقش حوا کسی مورد قبولتان واقع شد؟ گفتند بله، خانمی را آوردهایم و بد هم نیست... خیلی برای من جزئیاتش را باز نکردند.
بعد از مدتی علی مصفا به من زنگ زد و گفت خواهش میکنم شما برای ایفای این نقش بیا شمال. من هم به آقای مصفا گفتم حالا که شما خواستهاید، حتما میآیم ولی هرکس دیگری بود، محال بود بپذیرم. (با خنده)
ماشین گرفتیم و رفتیم و همین که به رشت رسیدم و قرار بود صبح فردایش جلو دوربین باشم، چنان سرماخوردگی و تبولرزی گرفتم که کارم به بیمارستان کشید. فیلمبرداری دو روز تعطیل شد تا بعد از بهبودی شروع بهکار کردیم. آقای یزدانیان یک خط کلی به من داد و شخصیت حوا را کاملا برای من تشریح کرد، من هم تمام سعیام را کردم تا آنچه میخواهم را به نحو احسن اجرا کنم. گویا خوشبختانه موفق بودم. این موفقیت را از برخورد تماشاگران با خودم احساس کردم.
تجربه همبازیشدن با آقای مصفا در این فیلم برای شما چه طور بود؟
بسیار عالی. بسیار راحت. بسیار خوب. شانس بزرگ من این بود که با علی مصفا همبازی شدم.
معیارهای شما برای پذیرفتن یک نقش چیست؟
فیلمنامه خوب، کارگردان کاربلد که بتوانم به او اعتماد کنم و دوستش داشته باشم و گروه خوب؛ چه از نظر اخلاقی و چه از نظر کاری و سایر بازیگرانی که حضور دارند.
پس از این به بعد شما را بیشتر در فیلمها خواهیم دید؟ قرار است حضور شما بعد از این مستمر باشد؟
بله حتما، اگر فیلمنامههای خوبی پیشنهاد شود، با کمال میل در آنها بازی خواهم کرد.
آقای یزدانیان جایی گفته بودند با عشقی که به «سوتهدلان» علی حاتمی داشتند، این فیلم را کارگردانی کردند. شما این فیلم را تا چه اندازه به «سوتهدلان» نزدیک میبینید؟
خیلی زیاد. شباهتهای زیادی دارند. ایشان خیلی لطف دارند و برای علی حاتمی احترام بسیاری قائل هستند که واقعا از ایشان ممنونم. جنس عاشقانه جاری در فیلم آقای یزدانیان، خیلی به عشق مجید «سوتهدلان» علی حاتمی شباهت دارد. واضح است که آقای یزدانیان عاشق «سوتهدلان» بوده و این عشق سبب شده چنین فیلمی بسازد.
شما بعد از ازدواج با آقای حاتمی فقط در آثار ایشان به ایفای نقش پرداختید. دلیل اینکه فقط در فیلمهای همسرتان حضور داشتید و در فیلم دیگران بازی نکردید، چه بود؟
من درواقع قبل از ازدواجم، فقط حدود یکسال در سینمای ایران کار کردم. سال ٥٠ که ازدواج کردم، انقلابی در خودم بهوجود آوردم. شرط ازدواجمان این نبود که کار نکنم، اما هر دو ترجیح دادیم فقط در کارهای علی حضور داشته باشم. ما میخواستیم کانون گرم خانواده تشکیل دهیم. بهخصوص که من سه ماه بعد از ازدواجم هم باردار شدم و دیگر نتوانستم تا مدتی کار کنم.
همان زمان که ازدواج کردیم، ١٥ قرارداد ٢٠٠ هزار تومانی داشتم که آن زمان قراردادهای واقعا گرانی محسوب میشد. با ٢٠٠ تومان میشد یک آپارتمان ٢٠٠، ٣٠٠متری در منطقههای خوب تهران خرید. ولی با وجود این، همه را پس دادم و پیشقسطهایی که گرفته بودم را حتی برگرداندم و دیگر کار نکردم. یکجور تبادلنظر و همفکری و توافق بین من و همسرم بود که نتیجهاش این شد که پس از آن، فقط در فیلمهای او بازی کنم.
از ممنوعالچهرهشدنتان صحبت کردید. چطور در جریان این ممنوعیت قرار گرفتید؟ آیا به شما چیزی ابلاغ شد؟
متأسفانه مسئولان وقت هیچ توجهی به سابقه کاری و شخصیت حرفهای من نداشتند و براساس سلیقه تصمیم گرفتند. چند سال بعد از انقلاب، ما درحال ساخت دکور شهرک سینمایی ایتالیا بودیم و هزینههای بسیار کردیم. وقتی برگشتیم، آنجا را کلنگ زدیم و همینطورکه علی مشغول ساخت شهرک بود، کار «هزاردستان» را هم در کاخ گلستان پیش میبرد. دو، سه سال کار کردیم. این وسط وقفههایی هم بود. چون مدیران مدام تغییر میکردند و باز تا میآمدند و بر مسند مینشستند و تا پول بدهند برای پروژه، فیلمبرداری چند ماه متوقف میشد.
ما نیمی از کار را فیلمبرداری کرده بودیم و من نقش مقابل آقای انتظامی را بازی میکردم. یکدفعه نامهای به دست آقای حاتمی از شبکه رسید که از ممنوعبودن نمایش چهره من خبر میداد و در آن گفته شده بود دیگر من در ادامه پروژه همکاری نداشته باشم.
آقای حاتمی هم جواب داد که نه؛ چون این خانم نسبتی با من دارد، ولی کار از نیمه گذشته و من دیگر نمیتوانم بازیگر دیگری جای ایشان بگذارم. من تا آخر کار حضور داشتم و یک ریال دستمزد که به من داده نشد هیچ، یک کامیون آجر به ارزش ٥٠ هزار تومان آن زمان، که از زمان ساخت خانهمان باقیمانده بود را هم برای ساخت شهرک فرستادم و اهالی سازمان هزینهای در قبال آن ندادند.
بعد هم تمام بخشهایی که من حضور داشتم را قیچی کردند و از سریال بیرون گذاشتند (با خنده). یکجورهایی قصه اصلا از بین رفت. طفلک علی اصلا نمیدانست چطور سروته قصه را بههم وصل کند.
پس روزگار سختی بر علی حاتمی گذشت... .
بله، روزگاری خیلی سخت. چه زحمتی برای ساخت شهرک و این سریال کشید و بعد هم اینطور با او و اثرش برخورد کردند و حتی حاضر نشدند نام این شهرک را «شهرک سینمایی علی حاتمی» بگذارند! او همیشه میگفت من بهقدری مشغول کار بودم که بزرگشدن و رشد دخترم را ندیدم؛ ١٠سال، ١٢سال بچهام را ندیدم. او بهخاطر ساخت شهرک از سر صبح سر کار بود و از بیلزدن و سنگفرشکردن تا مدیریت کلی را برعهده داشت و آخر هم دستمزد کارش تکهتکهشدن «هزاردستان» بود.
سازمان دستمزد مرا که نداد هیچ، دستمزدهای علی حاتمی را هم برای کارگردانی «هزاردستان» درست نداد. آن زمان آقای هاشمی که مدیرعامل بود، به حسابداری نامه نوشت که دستمزد علی حاتمی را پرداخت کنند. حسابداری برای پرداخت، باج میخواست و علی هم اهل باجدادن و باجگرفتن نبود. دائم به او میگفتم برو حقمان را بگیر ولی او بابت این طرز برخورد، بهطورکامل از پیگیری حقوقش صرفنظر کرد.
برای ساخت شهرک سینمایی هم به علی حاتمی دستمزدی داده نشد؟
خیلی کم. اندک دستمزدی در حد بخورونمیر. نهتنها عهدهدار اصلی ساخت شهرک، علی حاتمی بود، بلکه حتی خودش آجر روی آجر میگذاشت و بیل میزد تا این شهرک ساخته شد.
پس این رفتارها، گلهمندی شما و علی حاتمی را حتما بههمراه داشته... .
بله، از صداوسیما بسیار گلهمندم. خیلی زیاد. حتی بعضی وقتها از دست مسئولانش گریه کردم. این همه زحمتی که علی از سالهای دور، برای صداوسیما کشید را نادیده گرفتند. از زمان آقای قطبی، با ساخت «داستانهای مثنوی» و بعد «سلطان صاحبقران» و بعد «جاده ابریشم» که شد «هزاردستان»، همه نادیده گرفته شد... و مسئولان همیشه ناسپاسی کردند.
هر کدام که عوض میشدند، کار ما مدتی تعطیل میشد. هزارجور بازی درآوردند. یک روز میگفتند سر بازیگران کلاهگیس بگذارید، یک روز میگفتند بردارید، یک روز میگفتند ممنوع است و هر روز یک داستان تازه میساختند.
پس علی حاتمی خیلی اذیت شد... .
بله...، درواقع او را دق دادند. ارشاد که تقریبا بعد از فیلم «دلشدگان» محترمانه کارکردن او را ممنوع کرد. دو سال تمام، علی به ارشاد فیلمنامه میفرستاد و تصور کنید فیلمنامههای علی حاتمی را رد میکردند! فقط به این دلیل که چرا در فیلم علی حاتمی تمبک هست.
خب، حضرت امام موسیقی را آزاد کرده بودند و علی هم به این فکر افتاد که برای موسیقی سنتی ایرانی کاری کند. چقدر هم برای این موضوع سرمایهگذاری کرد. بگذریم... برگردیم به همان بیمهریهای صداوسیما. این سازمان یک ریال از طلبهای علی حاتمی را پرداخت نکرد.
چه سالی؟
تقریبا ٦٣ و ٦٤. پول نمیدادند و میگفتند بودجه نداریم. یک ریال به من هم دستمزد ندادند جز اینکه هزینه ٥٠ تومان کامیون آجرم را هم پرداخت نکردند. دائم میگفتند پول نداریم و مدام جلسه میگذاشتند پشت جلسه و هیچ نتیجهای هم حاصل نمیشد. طوری رفتار میکردند که به همسرم برخورده بود و برای خیلی از جلسات مرا میفرستاد. بالاخره قرار شد دو فیلم سینمایی از کل این مجموعه به علی حاتمی بدهند که جبران زحمات و ضرروزیانهای او شود که آقای محمدمهدی دادگو لابی کرد و این فیلمها را هم گرفت.
نوارهای موسیقیمان را هم بردند و پس نیاوردند که هیچ، یک سیدی هم از این دو فیلم به ما ندادند. خیلی از آقای دادگو دلخورم. زمانی که آقای ضرغامی مسئول صداوسیما شدند خوشحال شدم. چون یکی، دوبار ایشان در دوره بیماری همسرم محبت کرده بود و به عیادت او آمد، گفتم حالا که مدیر شده، پس حتما روی ما را زمین نمیاندازد.
از دفتر ایشان درخواست وقت ملاقات کردم، حتی یک زنگ نزد بگوید اصلا شما این وقت را برای چه میخواهی؟! ما را بیجواب گذاشت. هر بار زنگ میزدم و خودم را معرفی میکردم و میگفتم من همسر علی حاتمیام و هیچ جوابی نمیگرفتم. آن سالها واقعا گرفتار و مقروض بودم. این همه هزینهای که برای معالجه علی حاتمی در خارج از کشور کردیم، بیهیچ کمکی بود. حتی ارز دولتی هم به ما ندادند.
واکنش علی حاتمی چه بود؟
هیچ. او هم قهر کرد. بعد از فوتش انتظار داشتم یک کدام زنگ بزنند ببینند خانواده علی حاتمی در چه حال است. اما هیچکس تماسی هم نگرفت و واقعا از این بابت دلم گرفت.
چطور متوجه شدید دوره ممنوعبودن نمایش چهره شما تمام شده؟
در پروژه «تختی» آقای شایسته به من پیشنهاد کردند نقش همسر علی حاتمی را خودم بازی کنم. من هم پذیرفتم چون بیشتر فیلمبرداری هم در خانه من بود. بعدا بازی کردم و در تیتراژ هم آمد: با حضور افتخاری زهرا حاتمی. مشکلی هم ایجاد نشد، این طور متوجه شدیم که گویا دیگر ممنوعیتی در کار نیست.
برگردیم به قبلتر. اصلا چطور با آقای حاتمی آشنا شدید؟
سر صحنه فیلم «مترسک» با علی حاتمی آشنا شدم و به یکدیگر علاقهمند شدیم و از طرف ایشان پیشنهاد ازدواج گرفتم و جواب مثبت دادم. آن زمان من و آقای فردین و آقای رشیدی و چند بازیگر دیگر، در آن فیلم به کارگردانی آقای حاتمی بازی میکردیم. ششم آبان ٥٠ ازدواج کردیم و یکسال بعد نهم مهر ٥١ لیلا بهدنیا آمد.
در زندگی مشترک شما با علی حاتمی، چه اتفاقی افتاد که یکی از بهترین بازیگران زن امروز سینمای ایران، از خانه شما بیرون آمد؟ در منزل شما چه بستری برای رشد لیلا حاتمی فراهم شده بود؟
به قول یکی از منتقدان، خانه ما دانشگاه هنر بود، احتیاجی نبود لیلا سینما بخواند. رشته لیلا مکانیک بود. ولی در خانه ما دائم یا فیلمی در حال تولید بود، یا علی حاتمی مشغول طراحی صحنه و لباس یا تدوین بود. در خانه ما دائم تبادل نظر بین اهالی سینما جریان داشت. هر کاری که علی میساخت، طی مدت فیلمبرداری، بازیگرانش در خانه ما زندگی میکردند. لیلا در چنین محیطی رشد کرد. البته که خودش هم علاقهمند بود.
یادم هست دو، سه ساله بود که ژیلا سهرابی (خواهرزاده علی حاتمی)، سریال «طلاق» را بازی میکرد. یک شب ما در تراس خانه نشسته بودیم و شام میخوردیم و لیلا هم کنار ما نشسته بود و بازی میکرد. ژیلا زنگ زد که ما در فیلم یک بچه میخواهیم، لطفا لیلا را بفرستید. اول من و پدرش گفتیم نه، بعد دیدیم وروجک دو، سهساله خودش میگوید میخواهم بروم و بازی کنم. علی هم همیشه از لیلا در فیلمها استفاده میکرد.
پس هدفگذاری شما از ابتدای کودکی ایشان، این نبود که بازیگر شوند؟
نه اصلا، شرایطش مهیا شد. شرایط خانه و خانواده ما طوری بود که لیلا هم علاقهمند شد.
در بین نقشهایی که خانم حاتمی بازی کردند، کدامیک برای شما ویژهترند؟
من همه کارهایش را دوست دارم، مثلا فیلم «لیلا»یش را خیلی دوست دارم. خب، اولین کارش هم بود و خیلی برایم جالب بود.
تابهحال شده لحظهای که دارید فیلمی با بازی ایشان روی پرده سینما میبینید، فراموش کنید او دختر شماست؟
نه، هرگز فراموش نکردهام. همیشه ذهنیتم این است که ببینم دخترم چهکار میکند.
در بین آثار آقای حاتمی کدام اثر برای شما ویژهتر است؟
اکثر فیلمهایش را بهشدت دوست دارم اما شاید «حاجی واشنگتن»، «سوتهدلان»، «مادر» و «کمالالملک» برایم رنگوبویی دیگر دارند.
با توجه به اینکه فضای سینمای پیش از انقلاب را هم تجربه کردهاید و سالهاست با توجه به موقعیت خانوادگیتان، در جریان جزئیات اتفاقات جاری بودهاید، وضعیت امروز سینمای ایران را چطور میبینید؟
من نه آن زمان، زیاد در جریان اتفاقات سینما بودم و نه حالا. آن زمان همیشه در جریان سینمای علی حاتمی بودم و نه وضعیت کلی سینما. ولی کلا اگر وضع سینمای ایران را بخواهم ارزیابی کنم، باید بگویم اگر محدودیتهای موجود را نادیده بگیریم، وضعیت کیفی فیلمها خیلی بهتر از گذشته است.
چه چشماندازی برای سینمای ایران میبینید؟
با این همه جوان مستعد و باانگیزهای که وارد این حرفه شدهاند، مسلما روزهای خوبی در راه است. چون ما ایرانیها اهل پسرفت نیستیم، پس حتما وضعیت رو به پیشرفت است. اتفاقات بینالمللی بسیار خوبی که برای سینمای ایران در این سالها مثلا برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» افتاده، خب، امیدوارکننده است. فیلمهای«چارشنبه سوری» آقای فرهادی یا «درباره الی»شان واقعا شاهکار و امیدوارکننده بودند.
جای علی حاتمی واقعا در سینمای امروز ایران خالی است... .
بله، خیلیخیلی. بهخصوص وقتی فیلم آقای فرهادی رفت اسکار و لیلا هم دعوت شد آنها، نمیدانید چه حالی شدم و چقدر جای خالی علی را احساس کردم.
چون آرزوی علی حاتمی این بود که سینمای ایران، به اسکار راه پیدا کند و همیشه میگفت فیلم ایرانی باید خصوصیات فرهنگی ما را داشته باشد و کپی از روی فیلمهای خارجی هم نباشد. اگرچه خودش آن زمان نبود تا موفقیت سینمای ایران را ببیند، ولی خوشبختانه دخترش آنجا حضور داشت.
تاریخ انتشار: ۱۷ تير ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]
صفحات پیشنهادی
سیزدهمین دوره جایزه ادبی قلم زرین برگزیدگان خود را شناخت
سیزدهمین دوره جایزه ادبی قلم زرین برگزیدگان خود را شناختتاریخ انتشار سه شنبه ۱۶ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۷ ۲۰ «مفتون و فیروزه» نوشته سعید تشکری بهترین رمان سیزدهمین دوره جایزه ادبی قلم زرین شد به گزارش الفِ کتاب به نقل از مهر سیزدهمین دوره جایزه ادبی قلم زرین برگزیدگان خود ردوربین پنهان در هیاهوی سینما + فیلم
دوربین پنهان در هیاهوی سینما فیلم عکاسی در سینما جزو شاخه های عکاسی است که امروز خیلی جذاب نیست به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران عکاسی در سینما جزو شاخه های عکاسی است که امروز خیلی جذاب نیست انتهای پیام اخبار مرتبط افطار تا سحر در سینماها جذاب فیلم پدرخواندهاز سوی انجمن سینمای جوان مشهد صورت میگیرد دورههای آموزشی فیلمنامهنویسی با حضور «اصغر فرهادی»
از سوی انجمن سینمای جوان مشهد صورت میگیرددورههای آموزشی فیلمنامهنویسی با حضور اصغر فرهادیمعاون انجمن سینمای جوان دفتر مشهد از برگزاری دورههای آموزشی فیلمنامهنویسی با حضور اصغر فرهادی از سوی این انجمن در آیندهای نزدیک خبر داد سید وحید سیدحسینی در حاشیه بازدید از غرفه خبرباید و نبایدهای انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در دوره جدید از نقش مغفول مانده انجمن در سینمای انقلاب تا تقو
باید و نبایدهای انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در دوره جدیداز نقش مغفول مانده انجمن در سینمای انقلاب تا تقویت نقش در حوزه دفاع مقدسمروری بر اهداف و سیاستگذاری های انجام شده در انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در این برهه از زمان لازم و ضروری به نظر میرسد این انجمن همانطور که ازتلویزیون در بهترین و سینما در بدترین دوران خود به سر میبرد انتقاد داستین هافمن از شرایط بد سینما و اعتراف به
تلویزیون در بهترین و سینما در بدترین دوران خود به سر میبردانتقاد داستین هافمن از شرایط بد سینما و اعتراف به شرایط بهتر تلویزیونداستین هافمن در مصاحبه با روزنامه ایندیپندنت گفت معتقدم در حال حاضر تلویزیون در بهترین شرایط نسبت به همیشه به سر میبرد و معتقدم که با پنجاه سالی که دراهدا یک دوربین حرفه ای فیلمبرداری توسط یاری به انجمن سینمای جوان
به مناسبت ماه مبارک رمضان اهدا یک دوربین حرفه ای فیلمبرداری توسط یاری به انجمن سینمای جوان خبرگزاری پانا داریوش یاری با هدف همراهی و حمایت از جوانان با استعداد داریوش یاری یک دستگاه دوربین فیلم برداری حرفه ای را به انجمن سینمای جوانان ایران اهدا کرد ۱۳۹۴ سه شنبه ۱۶ تير ساعت 10اهدا دوربین فیلمبرداری به انجمن سینمای جوان توسط یک مستندساز
اهدا دوربین فیلمبرداری به انجمن سینمای جوان توسط یک مستندساز شناسهٔ خبر 2853383 - سهشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۴ - ۱۰ ۰۴ هنر > سینمای ایران داریوش یاری کارگردان فیلم مستند کربلا جغرافیای یک تاریخ با هدف همراهی و حمایت از جوانان با استعداد یک دستگاه دوربین فیلمبرداری حرفه ای به انجمن سانجمن سینمایی جوانان ایران دفتر بندرعباس اعلام کرد آغاز ثبتنام آموزش دورههای مشاغل سینمایی در هرمزگان
انجمن سینمایی جوانان ایران دفتر بندرعباس اعلام کردآغاز ثبتنام آموزش دورههای مشاغل سینمایی در هرمزگانانجمن سینمایی جوانان ایران دفتر بندرعباس آغاز ثبت نام دورههای تک درس مشاغل سینمایی را در هرمزگان اعلام کرد به گزارش خبرگزاری فارس از بندرعباس به نقل از روابط عمومی اداره کل فراستمداد تهیهکننده “عروس آتش” از “کلاه قرمزی”، “پسرخاله”، “فامیل دور” و البته “جیگر” برای تولید پروژه سینمایی
استمداد تهیهکننده عروس آتش از کلاه قرمزی پسرخاله فامیل دور و البته جیگر برای تولید پروژه سینمایی ایرباس هر سال به دوازدهم تیر ماه یعنی سالروز حمله وحشیانه ناو آمریکایی یو اس اس وینسنس به ایرباس مسافری ایران که نزدیک می شویم حجم فراوان نقدها و گزارشها نسبت به کم کارداوران سیزدهمین دوره جایزه قلم زرین معرفی شدند
داوران سیزدهمین دوره جایزه قلم زرین معرفی شدند دبیر سیزدهمین جایزه قلم زرین اسامی داوران و سرگروههای پنج بخش این جایزه یعنی نقد و پژوهش ادبی شعر بزرگسال شعر کودک و جوان داستان بزرگسال و داستان کودک و نوجوان را اعلام کرد به گزارش حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاسعید آروند در گفتگو با فارس مطرح کرد «یک شهروند کاملاً معمولی» در انتظار جشنواره فیلم فجر/ از حمایت
سعید آروند در گفتگو با فارس مطرح کردیک شهروند کاملاً معمولی در انتظار جشنواره فیلم فجر از حمایت سینمای مستقل در هنر و تجربه دور شدهایمتهیهکننده فیلم سینمایی یک شهروند کاملاً معمولی با ابراز امیدواری نمایش این فیلم در جشنواره فیلم فجر گفت تعداد زیاد فیلمهایی که در حال اکرانگفتوگو با زری خوشکام مادر لیلا حاتمی: سی سال ممنوعالکارم کردند/علی حاتمی را دق دادند
گفتوگو با زری خوشکام مادر لیلا حاتمی سی سال ممنوعالکارم کردند علی حاتمی را دق دادند آفتاب به گزارش شرق زری خوشکام که پس از ازدواجش با علی حاتمی اغلب در محافل سینمایی زهرا حاتمی خطاب شده پس از سالها دوری از پرده نقرهای اینروزها با ایفای نقش حوای فیلم در دنیای تو ساعتاستمداد از “کلاه قرمزی”، “پسرخاله”، “فامیل دور” و البته “جیگر” برای تولید پروژه سینمایی ایرباس!!!
استمداد از کلاه قرمزی پسرخاله فامیل دور و البته جیگر برای تولید پروژه سینمایی ایرباس هر سال به دوازدهم تیر ماه یعنی سالروز حمله وحشیانه ناو آمریکایی یو اس اس وینسنس به ایرباس مسافری ایران که نزدیک می شویم حجم فراوان نقدها و گزارشها نسبت به کم کاری سینما درباره تصویرسکمال تبریزی: سینمای ایران دوران افول را طی میکند
شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۴ - ۰۰ ۰۷ کمال تبریزی با اشاره به اینکه پاداش فیلمی متفاوت در کارنامه اوست که به نوعی دستخوش تصمیمات سلیقهای مدیران قرار گرفته تاکید کرد که سینمای ایران دوران افول خود را طی میکند به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا سرانجام پس از هفت سالاختتامیه سیزدهمین جایزه قلم زرین/3 سرشار: تلاش برای تصویب شغل شاعری و نویسندگی/ سلحشور: آرزوی من ایجاد سینمای
اختتامیه سیزدهمین جایزه قلم زرین 3سرشار تلاش برای تصویب شغل شاعری و نویسندگی سلحشور آرزوی من ایجاد سینمای اسلامی استجمال شورجه با بیان اینکه سلحشور بیش از 35 سال مستقیم و شفاف در خط امام و رهبری بود و هست اضافه کرد سلحشور هنر را برای دین میخواهد و میگوید هنر بدون دین ارزشی230 فیلم اکران نشده در ایران / توقیف در دوران کدام مدیر بیشتر بوده است؟
230 فیلم اکران نشده در ایران توقیف در دوران کدام مدیر بیشتر بوده است فرهنگ > سینما - 230 فیلم ایرانی در 34 سال گذشته فرصت اکران عمومی به دست نیاوردهاند برخی توقیف شدهاند و تعدادی هم مناسب اکران ارزیابی نشدهاند امین نشان در 34 سال گذشته به طور میانگین سارضا توکلی: پیشنهاد بازی در «مترسک عاشق» را دارم/ دنبال کوچههای دوران بچگیام
رضا توکلی پیشنهاد بازی در مترسک عاشق را دارم دنبال کوچههای دوران بچگیامبازیگر توانمند سینما و تلویزیون کشور گفت بازی در فیلم سینمایی مترسک عاشق به کارگردانی دلخانی آخرین پیشنهاد کاری من است که شاید در آن بازی کنم به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد به نقل از برنامه سفره&zwnj-
گوناگون
پربازدیدترینها