تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش، نابود كننده نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812793672




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هر خيري از دست زنان ريشه مي‌زند


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: هر خيري از دست زنان ريشه مي‌زند
سر و ته جمعيت را كه مي‌شمارم تعدادشان كمتر از انگشتان دو دست است. با خودم فكر مي‌كنم مگر از چنين جمع كوچكي چنين كاري ساخته است؟
نویسنده : ربابه زينال 


آهسته وارد مي‌شوم و بدون قيل و قال گوشه‌اي مي‌نشينم تا ببينم مي‌توانم مطمئن شوم همه اين كارها مال اين گروه كوچك بوده يا اصلاً اشتباه آمده‌ام! هيجان و جنب و جوش آنچناني هم ندارند كه بگويم يك نفرشان به اندازه دو نفر كار مي‌كند پس نتيجه كارشان فوق‌العاده است؛ نه هيچ خبري از بدو بدو كردن و عجله نيست. هركس نشسته گوشه‌اي سرش به كار خودش گرم است. اما در چشم برهم زدني همه دست به كار مي‌شوند، كاري مشترك براي ثوابي بزرگ. در كمتر از يك دقيقه وسط اتاق پر مي‌شود از قابلمه‌هاي رنگ و وارنگ غذا، ظروف يكبار‌مصرف با بسته‌هاي ميوه. اينجا جمع خيرين زنان كوچكي است كه با همه نداري‌شان، چشم اميد خانواده‌هاي محله شده‌اند. بعد از كلي بحث و شنيدن تعريف‌هايشان تازه فهميدم مي‌شود از هرجمع كوچكي خيري ساخته شود، برسد به دست مؤمني و ثوابش رها شود و تا آسمان برود. جمع‌هاي خير كوچكي در شهرمان وجود دارند كه ثابت كرده‌اند خير بودن و اطعام كردن و دستگيري از ديگران دارا و ندار نمي‌شناسد، بلكه دل است كه جهت مي‌دهد به همه دارايي‌هايشان. حرف‌هايشان شنيدني است. هركس به سهم خودش ثواب كند معصومه شكراللهي، 45 ساله، خانه‌دار قصه فقط قصه ماه رمضان نيست، مسئله اين است كه فرهنگ كمك در بين ما جابگيرد، آن وقت است كه ديگر از هر فرصتي براي كمك كردن و بخشيدن استفاده مي‌كنيم. صدالبته كه ماه رمضان با همه بخشندگي‌اش بهترين فرصت براي تمرين و حتي شروع رفتارهاي خيرخواهانه ما در طول ساير ماه‌هاي سال است. بعضي مي‌گويند «من كه پولي ندارم يا فلاني كه كمك مي‌كند هر ماه آنقدر پول به حسابش واريز مي‌شود اما من كه چنين درآمدي ندارم چرا بايد به ديگري ببخشم؟» اگر اين فكر را كنار بگذاريم نزديك مي‌شويم به جامعه آرماني كه پيامبر اكرم (ص) وعده‌اش را داده بود. اگر همه به قدر توانمان كمك كنيم بخش زيادي از مستمندان و نيازمندان حذف مي‌شوند و رفته رفته سطح توانمندي افراد افزايش پيدا مي‌كند. مثلاً من خودم خانه‌دار هستم و روزهاي ماه رمضان به اندازه كافي دغدغه خانه، بچه‌ها، همسر و مهماني دادن و رفتن را دارم اما اين دغدغه‌ها نمي‌گذارد لحظه‌اي از هدف اصلي‌ام دور شوم. پيش از تشكيل اين جمع هر ‌وقت قاشقي به دهان مي‌بردم با خودم مي‌پرسيدم چند نفر مثل من مي‌توانند اين غذا را بخورند؟ اين اتفاق و مرور آن باعث مي‌شد مدام با خودم كلنجار بروم، عذاب وجدانش كم كم داشت روي زندگي‌ام تأثير مي‌گذاشت تا اينكه به پيشنهاد خواهرم كوتاه‌ترين راه را براي آرام كردن خودم پيدا كردم. هرشب پيش از آنكه غذا بكشم مي‌دانستم چقدر اضافه داريم، اضافه را با چند ميوه داخل نايلون مي‌گذاشتم و دم در مي‌دادم پسرم به اولين مستمندي كه رد شد بدهد. شب‌هايي كه مهمان داشتيم اضافه غذايمان بيشتر بود، من هم خوشحال بجاي يك بسته غذا، سه يا چهار تا آماده مي‌كردم. ماه رمضان كه رسيد با خودم فكر كردم «ما چهار نفر كه وعده ناهارمان را حذف كرده‌ايم خب همين چهار پرس غذا را مي‌گذارم كنار، وعده افطار نهايت پنج يا شش بسته آماده مي‌كنم». قصد نهايت شش بسته بود اما اغلب موارد آنقدر بركت مي‌كرد كه من راحت 10 بسته غذا آماده مي‌كردم، يك راه حل خوب توانسته بود از عذاب وجدان من كم كند و من رفته رفته به خودم آمدم و ديدم چقدر راحت مي‌شود بدون ناراحتي و با ناچيزترين هزينه ممكن در رفع نياز ساير مردم هم كمك كرد. حالا وقتي قاشق غذا را مي‌خواهم بخورم مطمئنم كه امشب حداقل 10 نفر ديگر از غذاي من مي‌خورند و اين براي خودم و به قدر وسعم كافي است. سبد كالاي ما ارزشمند‌تر است مصطفي خليلي، 48 ساله، كارمند سر اين كلاف از يك جايي بايد باز شود. يكي بايد بيايد و محض رضايت خداوند دست به دست بقيه بدهد و خيرخواهي‌اش را از يك جا شروع كند و بعد گسترش بدهد. مثلاً ما در بخشي از شركتمان پايه‌گذار سنتي شده‌ايم كه فكر مي‌كنم بعد از رفتن ما هم استمرار داشته باشد. چند سال پيش اتفاقاً ماه رمضان بود كه چند خانواده نيازمند از طرف يكي از دوستان به من معرفي شدند. من اول تصميم گرفتم مثل هميشه پولي بدهم تا دوستم خودش برود و براي آنها خريد كند اما اتفاقي همان شب همسرم گفت كه براي ماه رمضان بايد برويم خريد. من از فرصت استفاده كردم و مطابق پولي كه مي‌خواستم هديه كنم كالا و موادغذايي خريدم، البته شانس آوردم چون جشنواره فروش با تخفيف‌هاي ويژه فروشگاه هم بود. خلاصه اينكه من هر موادي كه دو عدد خريد مي‌كردم يك عدد هم هديه مي‌گرفتم. من چهار تا تن ماهي خريدم و دو تا هم هديه گرفتم، من دو كيسه برنج خريدم و يك كيسه هديه گرفتم و... چشم باز كردم و ديدم ليست خريدم 5/1 برابر شده است و به‌جاي يك سبد كالا دو سبد مي‌توانم تهيه كنم. فرداي آن روز موادغذايي را با‌ خودم بردم شركت تا به دوستم بدهم به دست خانواده‌هاي نيازمند برساند. وقتي وارد اتاق كارم شدم همكارها با تعجب پرسيدند كه اين سبدها براي چه كسي است، من هم از خدا خواسته ماجراي شب قبل را با كلي ذوق تعريف كردم. در جمع يكي پيشقدم شد قيمت يك سبد كالا را پرسيد و بلافاصله با كمي پول بيشتر يكي از سبدها را از من خريد و بقيه هم كه ديدند چه اتفاق خوبي افتاده از من خواستند پول سبدها را بدهند، اما من زحمت خريد را قبول كنم. من ديدم چقدر راحت واسطه يك كار خير شده‌ام. از آن اتفاق امسال 18 سال مي‌گذرد و يكي دو سبد آن موقع، امسال به 200 سبد رسيده است. طرح سبدهاي خيرين از بخش ما به بخش‌هاي ديگر هم رفته و همه قبل از شروع ماه‌هاي مهم سال مثل ماه رمضان و محرم دور هم جمع مي‌شوند. خيرين به‌جاي اينكه پول بدهند مي‌گويند «هزينه سه سبد با من». يا ديگري مي‌گويد «من و خانواده همسرم 10 سبد را قبول مي‌كنيم.» به همين راحتي يك ياعلي گفتيم و خود به خود انرژي خير ما بقيه را هم در اين مسير سخت همراه كرد. حقيقتاً هم در هيچ كاري يك دست صدا ندارد. بعد از مدتي يك نفر خسته مي‌شود و به اصطلاح كم مي‌آورد، حتي ممكن است بعد از مرگ او راهش نيمه تمام بماند، اما وقتي يك گروه مي‌شويم با حذف يكي به هدف اصلي لطمه‌اي وارد نمي‌شود و حجم كمك‌ها بيشتر مي‌شود. افطاري پرزرق و برق هم داريم، اما ... اكبر عزيزي، 69 ساله، فرش فروش چه كسي گفته در ماه رمضان ماهي كه خود خدا گفته همه مهمان من هستند سفره افطاري نيندازيد؟ چه كسي گفته براي سفره‌هاي افطاري خرج‌هاي آنچناني نكنيد؟ اصلاً مگر مي‌شود سفره افطاري پهن بشود و هديه‌هاي آنچناني به مهمانان داده نشود؟ همه اينها مي‌شود. باور كنيد خود خداوند هم بر چنين سفره‌هايي رضايت دارد، به شرط آنكه مهمانانش منحصر به فرد باشند. ما به اقتضاي شغلمان هر سال تعداد زيادي از دوستان، فاميل و همكاران را به صرف افطاري به خانه‌مان دعوت مي‌كرديم. سفره مي‌انداختيم از اين سر باغ تا دم در ورودي. الحمدلله آنقدر درآمد دارم كه خانه‌اي خريده‌ام كه حياط و باغچه‌اي دارد. پس خوشحالم كه حداقل هزينه تالار يا اجاره باغ را براي افطار نمي‌دهم. براي هركدام از مهمان‌ها هم هديه‌هايي مي‌خريديم كه به يادگار داشته باشند. چند نكته در سفره افطاري آن سال‌ها همسرم را آزار مي‌داد. اول اينكه كساني كه مي‌آمدند و دعوت بودند يا روزه‌دار نبودند يا آنقدر متمول و دارا بودند كه هيچ تمايلي به خوردن غذاهاي هفت رنگ سفره ما نداشتند. دوم اينكه هداياي ما با همه گران بودنش بعد از مدتي ديگر ديده نمي‌شد و ارزشش را از دست مي‌داد. همسرم بعد از ماه‌ها وقتي مي‌رفت منزل دوستان و مي‌ديد كه نه تنها از ما خوب نمي‌گويند بلكه مدام دنبال اين هستند كه ببينند ما چقدر سرمايه داريم كه سفره‌هاي آنچناني مي‌اندازيم تصميم گرفت يكدفعه مهماني‌هاي چندساله را كنسل كند. از طرف ديگر ما هر سال چند ميليون تومان براي يك شب كنار مي‌گذاشتيم و اين پول انگار در حسابمان سنگيني مي‌كرد. يكي از دوستان همسرم كه در انجمن‌هاي خيريه مشاركت داشت پيشنهاد داده بود كه ما همان سفره را امسال هم بيندازيم. او گفته بود بهتر است هزينه هديه‌ها را هم بگذاريم كنار تا بتوانيم سفره افطار بزرگ‌تري پهن كنيم. همان هم شد؛ سفره افطارمان پر و پيمانه‌تر از هر سال شد، طوري كه ما به تعداد بيشتري ميز براي قراردادن موادغذايي نياز داشتيم و مجبور شديم بخشي از فضاي خانه را هم اختصاص دهيم. دو ساعت مانده به افطار منتظر بوديم كه مهمان‌ها همراه دوست همسرم بيايند كه يكدفعه ديديم نزديك 100 نوجوان دختر و پسر از دو اتوبوس پياده شدند. ما تازه فهميديم كه ميزبان كودكان مجتمع خيريه مطهره بوده‌ايم و خودمان خبر نداشتيم. مهماني سال 88 آنقدر خوب و بي‌نظير بود كه كلاً بخش مهمي از رفتارهاي زندگي خانوادگي ما را تغيير داد. ما كه عادت داشتيم هر از چندگاه مسافرت‌هاي پرخرج برويم و دورهمي‌هاي چشمگير بگيريم تصميم گرفتيم به‌جاي جمع كردن كساني كه لذت آنچناني هم نمي‌برند ميزبان كودكاني باشيم كه برق شادي از چشمانشان معلوم است. ما هر سال سفره افطاري بزرگ و مجللي مي‌اندازيم. كلي هديه رنگ و وارنگ دخترانه و پسرانه مي‌گيريم و خودمان از بودن يك شبه كنار اين بچه‌ها انرژي يك سالمان را مي‌گيريم. هر خيري از دست زنان ريشه مي‌زند گلنار خسروي، ‌30 ساله، ‌كارمند من ايمان دارم كه اگر پشت هر كار خيري احساس و لطافت زنانه وجود داشته باشد اين كار خير پا مي‌گيرد، جان مي‌گيرد، مستدام مي‌شود و به ساير خانه‌ها و خانواده‌ها ريشه مي‌زند. زنان نقش مهمي در جهت‌دهي نوع مصرف و رفتار اعضاي خانواده‌ها دارند. تجربه ثابت كرده طرحي كه نياز به سال‌ها كار كارشناسي و اختصاص هزينه با نيروهاي مرد دارد در كمترين زمان با دل زن‌ها پيش مي‌رود و نتيجه‌اي به مراتب بهتر دست مي‌آيد. امروز گروه‌هاي زيادي هستند كه در محله‌ها يا محيط‌هاي كاري با نيت كار خير تشكيل شده‌اند و اعضاي آنها زنان هستند. زنان كساني هستند كه درد دل يك مادر يتيم‌دار و مرد بي‌پول را درك مي‌كنند. ما زنان محله آبسردار هم سه سال پيش تصميم گرفتيم حداقل كاري براي كودكان فقير محله خودمان كنيم. يك نكته را همينجا تا فراموش نكرده‌ام بگويم، من ايمان دارم اگر در هر محله‌اي يك گروه فعاليت خيرخواهانه داشته باشند رفته رفته همه محله‌هاي شهر از نيازمندان تهي مي‌شود، ولي مسئله اينجاست كه ما همه نشسته‌ايم و منتظر تا دولت كاري بكند. در بهترين شرايط هم مي‌گوييم وظيفه ما نيست با حقوق چندريالي‌مان كمك كنيم. اين پولدارها هستند كه بايد كمك كنند؛ اصلاً اينطور نيست. ما هر كدام به سهممان مقصريم و در عالم آخرت به آن ميزان كه مي‌توانستيم كاري كنيم اما نكرده‌ايم مؤاخذه و بازخواست مي‌شويم. خلاصه اينكه ما جمع 20 نفري زناني كه به هر بهانه‌اي در خانه فرهنگ و محله آبسردار رفت و آمد داشتيم تصميم گرفتيم جشنواره غذا برپا كنيم. در اين جشنواره همه غذاهايي معرفي شد كه حاصل دسترنج خودمان بود. زنان محله بر اساس داشته‌هاي مالي‌ و سليقه‌شان غذايي درست كرده‌ بودند و جشنواره را تشكيل دادند. بعد از جشنواره ديديم كلي غذا روي دستمان مانده كه حيف است و از طرفي هم براي خانواده‌ها كنار گذاشته بوديم. پيشقدم شدم و ظرف‌هاي يكبار مصرفي خريدم و تا جايي كه امكان داشت در هر ظرف دو يا سه رقم غذا ريختيم. بدون هزينه اضافي راه افتاديم در خيابان‌هاي حوالي محله فرهنگ و غذاها را ظرف ظرف توزيع كرديم. زمان توزيع غذاها بود كه فهميديم نيازمندان مشكلات لباس و دارو هم دارند. چند روز بعد تصميم گرفتيم هركس در خانه‌‌اش داروي اضافي دارد بياورد و به تنها خانم دكتر گروه بدهد، او هم مسئول رسيدگي به نيازهاي دارويي نيازمندان و توزيع داروها شد. علاوه بر آموزش كلاس‌هاي خياطي رايگان در خانه فرهنگ، ما گروهي بوديم كه هر از چندگاهي لباس‌هاي نو و اضافي اهل خانه را جمع مي‌كرديم و مي‌داديم بچه‌هاي جهادگر ببرند مناطق محروم. اما همان سال تصميم گرفتيم هم از هنرمان براي دوخت لباس‌هاي سنين مختلف كمك بگيريم هم لباس‌هاي مازاد هر خانواده‌ را بر اساس تناسب سن ميان نيازمندان توزيع كنيم. همه اين فعاليت‌ها باعث شد مربي خياطي هم دوره ويژه‌اي براي تغيير لباس مستعمل به لباس‌هاي نو و حتي تبديل لباس‌هاي بزرگسال به جوان و نوجوان برگزار كند. همه چيز داشت رفته‌رفته بوي خير به خودش مي‌گرفت. نزديك سه سال از اتفاق‌هاي جشنواره غذا مي‌گذرد و ما نه تنها جشنواره‌هاي بزرگ‌تري برگزار كرده‌ايم و غذاها را بين نيازمندان توزيع مي‌كنيم، بلكه گروهمان براساس مهارت و دغدغه، تقسيم‌بندي شده و هر از گاهي در بين محله‌هاي فقيرنشين بازار و پامنار نيازسنجي مي‌كنيم. براساس نياز كمك جمع مي‌كنيم و نهايتاً يا خريد مي‌كنيم يا خودمان تدارك مي‌بينيم. شايد اگر ما جشنواره غذا برگزار نكرده بوديم به ذهنمان هم خطور نمي‌كرد كه چقدر راحت مي‌شود كار خير انجام داد. شايد اگر آن روز به جاي ما يك جمع از مردها بودند جشنواره تمام مي‌شد و احساس هيچ كدامشان تحريك نمي‌شد، فكرشان درگير نمي‌شد و گروه خيرين آبسردار شكل نمي‌گرفت. حسن كار ما در اين است. ما گروهي داريم كه به محله بازار و كسبه متمول بازاري دسترسي دارند و به راحتي مي‌توانند از كمك‌هاي نقدي وسايل ابتدايي براي توليد مايحتاج خانواده‌ها تهيه كنند. ناگفته نماند فعاليت‌هاي خيرخواهانه ما به ماه‌هاي رمضان و محرم محدود نمي‌شود و ما اين روزها در ساير ماه‌هاي سال هم گروهمان فعاليت دارد و براي خانواده‌هاي مختلف جهيزيه، هزينه عروسي، سيسموني و هزينه درمان جمع‌آوري مي‌كنيم.  

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن