واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نهضت مکابيان (5) نويسنده: جواد باغباني 6.هم پيماني با ديگران بر اساس احترام متقابل جامعه ي بشري از اقوام گوناگوني تشكيل شده است؛ همان گونه كه افراد به يكديگر نيازمندند، اقوام نيز به يكديگر نياز دارند. اين نياز زماني بيشتر احساس مي شود که براي فرد يا جامعه مشكلي پيش آيد. هر گاه قومي در معرض تهاجم دشمن قرار گيرد، مي تواند با كمک ديگران نقاط آسيب پذير خود را كاهش دهد و به دفاع از خويش برخيزد. يک قوم زماني خواهد توانست روي پاي خويش بايستد كه از همه ي امكانات بهره گيرد. يكي از روش هاي بهره گيري از امكانات، هم پيماني با بيگانگاني است كه به دشمنان دست ياري نداده اند و اگر با آنان عهدي بسته شود، در پيمان خود وفادار مي مانند. اين سياست سبب مي شود دشمن در پياده كردن اهداف خائنانه ي خود با موانع بزرگي روبه رو شود. در عصر مكابيان نيز هنگامي كه يهودا شنيد روميان ملتي بزرگ و قابل اعتماد هستند (1)، دو نفر را براي بستن پيمان دوستي نزد آنان فرستاد: تا با كمک آنان آتش شرارت يونانيان را كه بني اسرائيل را به بدترين شكلي به بردگي كشيده بودند، خاموش كند. آن دو در يک سفر طولاني به روم رسيدند و در مجلس شوراي روميان حاضر شدند و گفتند: ما را يهودا و برادرانش و قوم يهود نزد شما فرستاده اند و آمده ايم با شما پيمان صلح و دوستي ببنديم تا ما را در شمار دوستان و هم پيمانان خود قرار دهيد. روميان از اين سخنان به گرمي استقبال كردند و اين متن پيامي است كه آنان بر الواح برنجين نگاشتند و آن را به سوي اورشليم فرستادند تا بيانگر پيمان صلح و دوستي آنان با يهوديان باشد: توفيق و كاميابي در خشكي و دريا از آن روميان و يهوديان و جنگ و دشمني براي هميشه از آنان دور باد. هر گاه جنگي در روم يا در سرزمين يكي از هم پيمانانش رخ دهد، قوم يهود بايد با همه ي توان آن گونه كه شايسته است، به دفاع از آنان برخيزد و از هر گونه كمک غذايي ومالي و در اختيار گذاشتن سلاح و كشتي به دشمنان بپرهيزند و همان طور كه روميان دوست دارند، بدون هيچ چشم داشتي بر اين پيمان وفادار بمانند. همچنين اگر يهوديان مورد تهاجم قرار گيرند، روميان بايد آن گونه كه سزاوار است با همه ي توان خويش به ياري آنان بشتابند و از هر گونه كمک غذايي و مالي و در اختيار گذاشتن سلاح و كشتي به دشمنان يهود خودداري كنند و صادقانه بر اين پيمان وفادار بمانند. اين پيماني است بين روميان و يهوديان. هر گاه يكي از دو طرف بخواهد بر اين پيمان چيزي بيفزايد و يا از آن بكاهد، بايد با رضايت طرف ديگر باشد و هر چه بدين سان ، افزوده يا كاسته شود، لازم الاجرا خواهد بود.(2) نتيجه گيري قيام يهوديان يكتاپرست به رهبري مكابيان چنان گسترش يافت كه پادشاه سلوكي آنتيوخوس چهارم نتوانست آن را سركوب كند. با آغاز اين نهضت، جنبش نيرومند ضد يوناني فلسطين را فراگرفت و نفوذ سلوكيان كاهش يافت. از خاندان مكابيان، شمعون موفق شد، استقلال يهود را به دست آورد و در سال 142ق.م به فرمانروايي برسد. فرزندان وي هوركان، اريستوبول و الكساندر، فرمانروايي را با كهانت جمع كردند. با حاكميت مكابيان يهوديان در رعايت آداب و سنن قومي خود آزادي پيدا كردند. استقلال داخلي يهود تأمين شد و زبان عبري از نو رواج يافت. مردم از كساني كه با دين و قوم بيگانه بودند، فاصله گرفتند.(3) در اين دوره، يهوديان به دو فرقه تقسيم شدند: 1.فريسيان؛ افراد اين فرقه در برابر يوناني مآبي ايستادند و با طرفداري از حاكمان مكابي به دين سنتي يهود وفادار ماندند. آنان نه تنها معتقد بودند آداب دين يهود بايد مطابق شريعت موسي انجام شود، بلكه براي احاديث شفاهي نيز اهميت قائل شدند. 2.صدوقيان؛ اين فرقه كه به كاهني به نام «صادوق» منسوب بود، روايات قوم يهود را قبول نداشت؛ از انديشه هاي يوناني تأثير مي گرفت و قيامت را انكار مي كرد. جنگ و نزاع بين اين دو گروه حكومت صد ساله ي حشمونيان (مكابيان) را ضعيف كرد و زمينه را براي سلطه روميان فراهم آورد. سرانجام يكي از سرداران رومي به نام «پومپه» بخشي از سوريه را در سال 63ق.م از حاكميت مكابيان درآورد. فاصله ي سال هاي 63 ق.م تا 142 ق.م يعني دوران استقلال يهود «دوره مكابيان» ناميده مي شود.(4) نام نيک مكابيان همچنان باقي است و كتاب هايي به نام آنان موجود است و كمتر دايرة المعارفي يافت مي شود كه از جانبازي هاي ايشان سخن نگفته باشد.
پی نوشت ها : 1.قس. اول مكابيان 8 : 2-16. 2.اول مكابيان 8 : 18-30. 3.دليسي اوليري، انتقال علوم يوناني به عالم اسلام، ص 63. 4.بي ناس جان، تاريخ جامع اديان، ص 544. منابع ـ بي ناس، جان، تاريخ جامع اديان، ترجمه ي علي اصغر حكمت، تهران، آموزش انقلاب اسلامي، 1372. ـ ممتحن، حسين علي، كليات تاريخ عمومي، تهران، دانشگاه شهيد بهشتي، ج1.، 1370. ـ اوليري، دليسي، انتقال علوم يوناني به عالم اسلام، ترجمه ي احمد آرام، تهران، مركز نشر دانشگاهي، 1374. ـ دولاندلن، ش، تاريخ جهاني، ترجمه ي احمد بهمنش، تهران، دانشگاه ، ج1، 1367. ـ نيلسون دوبواز، تاريخ سياسي پارت "اشكانيان، ترجمه ي علي اصغر حكمت، 1342. ـ دورانت، ويل، تاريخ تمدن، ترجمه ي جمعي از مترجمين، تهران، آموزش انقلاب اسلامي، چ سوم، 1370. ـ جرج ولز، هربرت، كليات تاريخ، ترجمه ي مسعود رجب نيا، 1366، ج2. ـ اپوكريفاي عهد عتيق، ترجمه ي عباس رسول زاده و جواد باغباني، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس سره ، 1383. ـ كتاب مقدس، ترجمه ي دكتر بروس، انجمن پخش كتب مقدسه، ايلام، انتشارات ايلام، چ سوم، 2002.. The Parallel Apocrypha-Edited by John R.Kohlenberger III، Oxford University Press. فصلنامه علمي -تخصصي معرفت اديان شماره 1 /ج
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 644]