واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کلماکره داستاني شگفت انگيز و پر راز نويسنده: محمود صفادار(ناظر) قديمي ترين اقدام سرزمين کوهستاني لرستان با وسعتي نزديک به سي هزار کيلومتر مربع بخشي از سرزمين ايران را به خود اختصاص داده است. در دل رشته کوههاي زاگرس که از شمال غرب به جنوب شرق سراسر استان را فرا گرفته اند، غارهاي متعددي وجود دارند که آثار متعددي از پيشينه کهن استقرار انسان در آنها يافت شده است. در دل هر يک از اين غارها اشيا هنري و باستاني متعددي يافت شده است که نشان دهنده قدمت تاريخي اين سرزمين باستاني است. قديمي ترين اقوام ساکن لرستان، قوم کاسي ها مي باشد که قبل از مادها در اين سرزمين سکني گزيده اند. از غارهاي باستاني لرستان غار «کلماکره» را بايد نام برد که داستاني شگفت انگيز و سرنوشتي پر از راز و رمز دارد. در جنوب شهر خرم آباد مرکز استان لرستان و به فاصله 100 کيلومتري آن، شهر پلدختر قرار دارد. نام اين شهر برگرفته از پلي به همين نام است که در شمال شهر و در دروازه ورودي آن قرار دارد. اين پل عظيم در زمان ساسانيان بر روي رودخانه کشکان احداث شده است. کشکان از رودخانه هاي مهم استان است که از ارتفاعات شمالي سرچشمه گرفته و پس از پيوستن به رودخانه سيمره، رودخانه کرخه را تشکيل مي دهند که در دشت خوزستان جريان مي يابد. هم اکنون جهت دستيابي به اين غار بايد از داخل شهر پلدختر و پس از گذر از رودخانه کشکان و طي کردن منطقه اي به نام «کاوکالي» و پس از طي مسيري در حدود 20 کيلومتر در حاشيه رودخانه کشکان و در دامنه کوه مهله و سپس طي مسيري کوهستاني به طول حدود 15 کيلومتر با پاي پياده، به بالاي غار کلماکره رسيد. کوه مهله که از نظر زمين شناسي از تشکيلات آهکي تشکيل شده است، رشته کوهي است که در شمال پلدختر قرار دارد و رودخانه کشکان آن را از ارتفاعات شرقي جدا مي کند. در بالاي ارتفاعات شرقي، منطقه اي به نام واشيان قرار دارد که جزو مناطق باستاني لرستان به شمار مي آيد. موقعيت خاص غار ارتفاع غاز از سطح زمين حدود 650 متر مي باشد که دهانه آن به طرف دره اي عميق گشوده شده و از منظرگاه آن مي توان جلگه سميره و کشکان را مشاهده کرد. اين غار در موقعيتي از دره قرار دارد که به شکل عادي قابل دسترسي نبوده و فقط توسط طناب هاي ويژه کوهنوردي و آويزان شدن از ارتفاعي حدود 15 متر از طرف بالا قابل دسترسي مي باشد. در زبان لري «کلما» به معني محل زندگي «کل» يا پازن و «کره» يعني درخت انجير وحشي است و چون در دهانه اين غار درخت انجير وحشي قرار گرفته بدين نام مشهور گشته است، يعني غاري که محل زندگي کل وحشي بوده و درخت انجيري آن را فرا گرفته است. کشف غار و گنجينه فوق العاده گرانبهاي آن داستاني شگفت انگيز است. داستان کشف غار بر اساس گفته بوميان منطقه يکي از اهالي کاوکالي که به شکار علاقمند است، سالها پيش جهت يافتن شکار به کوه مهله مي رود و بر حسب تصادف به دره اي مي رسد که غار در دل صخره هاي آن قرار گرفته است. شکارچي بر روي صخره هاي مقابل غار به انتظار بز کوهي مي نشيند که شاهد ورودش به غار بوده و با دوربين شکاري از مقابل نظاره گر درب ورودي غار مي شود. پس از مدتي مشاهده مي کند که «کل» در جلو غار ظاهر شده و پس از نگاهي به دره و کوه هاي اطراف مجدداً به داخل غار باز مي گردد. شکارچي منتظر بازگشت کل مي ماند و پس از چند دقيقه کل بر مي گردد و دوباره با حالت غرور نظاره گر جلگه کشکان مي شود، شکارچي اين بار با دقت حيوان را نظاره گر شده و متوجه چسبيدن ريش هاي کل به هم مي شود که بيانگر وجود آب در داخل غار است (زيرا ريش کل در هنگام آب خوردن خيس شده و به هم مي چسبد). داستان را براي دو نفر از رفقايش بازگو مي کند و سه نفري تصميم مي گيرند با استفاده از طناب و وسايل اوليه خود را به داخل غار برسانند و داخل آن را بررسي کنند. به هر حال در اين کار موفق شده و داخل غار مي شوند، پس از ديدن مناظر سحرآميز داخل غار و ستونهاي مرمرين آن در پاي يکي از ستونها که نور چراغ آن را روشن کرده است سکه اي قديمي پيدا مي کنند و در حالي که تحت تاثير شگفتي هاي درون غار قرار گرفته اند بدون اينکه چيز بيشتري بيابند، آنجا را ترک مي کنند. چند ماهي که مي گذرد شکارچي کاشف غار سکه را به يکي از عتيقه فروشان شهر کوهدشت نشان مي دهد. عتيقه فروش، خريدار مابقي سکه ها مي شود و به شکارچي مي گويد که اگر آن را از داخل زمين بيرون آورده باشي بايد تعداد زيادي باشد و هنگامي که شکارچي اظهار مي دارد که فقط يک سکه را روي زمين پيدا کرده است، عتيقه فروش او را راهنمايي مي کند که سقف محلي که سکه را پيدا کرده بشکافد و قطعاً گنجينه اي را خواهد يافت. شکارچي به اتفاق دوستانش به غار بر مي گردد و اولين گنيجنه غار کلماکره که شامل سکه هاي نقره اي و تعدادي مجسمه نقره اي از اشکال حيوانات و جامهاي نقره اي است را از سقف غار کشف مي کند. گنجينه را تا مدتها مدفون مي کنند و بالاخره در حادثه اي قضيه لو رفته و جريان به اداره ميراث فرهنگي آن زمان لرستان منعکس مي شود و غار کلماکره در آذرماه سال 1368 مورد بازديد اکيپ کارشناسان ميراث فرهنگي استان لرستان و جمعي از کوهنوردان کرمانشاه قرار مي گيرد. پس از آن متاسفانه به علت عدم حفاظت کافي اين گنجينه گرانبها مورد غارت و چپاول قرار گرفته و بسياري از مجسمه هاي بي نظير و فوق العاده ارزشمند آن به خارج از کشور منتقل مي شوند. بسياري در اين راه جان باختند و بسياري افراد از طريق قاچاق اشياي عتيقه کلماکره به ثروتهاي افسانه اي دست يافتند و دوستداران ايران زمين حسرتها به دل بردند. غنايم جنگي پيدا مي شود؟ مجسمه هاي اين غار عمدتاً نقره اي و شامل اشکال حيوانات وحشي، تنگ هاي نقره اي با برجستگي هاي بسيار زيبا، ريتون و سکه هاي طلا و نقره مي باشند که بخشي از آنها در موزه فلک الافلاک شهر خرم آباد نگهداري مي شوند. تا کنون راز و رمز اين اشياي عتيقه در پرده اي از ابهام باقي مانده است. به گماني ظروف نقره اي که به اشکال مختلف از غاز کلماکره به دست آمده است بايد غنايمي باشد که کاسيان يعني ساکنان اصلي لرستان از يغماگران و سپاهيان آتني گون باز پس گرفته اند. آتني گون از سرداران اسکندر مقدوني بوده که جهت دستيابي به همدان از کوههاي لرستان عبور کرده است. بر اساس مطالعات کميته غارنوردي استان کرمانشاه، مساحت کلي فضاهاي شناخته شده غار در حدود 4300 متر و طول فضاهاي متصل به هم و شناخته شده مسير فعلي آن در حدود 670 متر و ورودي آن دهانه اي طبيعي است که در دل صخره و به سمت غرب دره باز مي شود. قسمت ورودي غار داراي فضايي به طول تقريبي 20 متر و به عرض حدود 8 متر مي باشد که پس از طي کردن آن به چهار تالار نسبتاً گسترده که قطر دهليزهاي ارتباطي و پر پيچ و خم اين تالارها و برخي ورودي هاي حفره اي آن نزديک هشتاد سانتي متر است، دست خواهي يافت. ارتفاع تالارها و دهليزهاي غار بين 80 سانتي متر تا 15 متر در نوسان است. دهليز اول که داراي پيچ و خم نسبتاً زيادي است و بيش از 30 متر طول دارد، در ابتداي آن ستونهاي استلاگميت و استلاکتيت به هم ريخته و شبيه بتکده اي است که بتهاي آن در هم شکسته شده است. ستون 15 متري کف تالارها و دهليزهاي ارتباطي پر فراز و نشيب و ناهموار مي باشد. در تالار اول آبچال کوچکي به شکل گشنيز وجود دارد که سطح آب آن ثابت است و با برداشت آب مجدداً آب زيرزميني نفوذ کرده و در سطح ثابتي قرار مي گيرد (در حقيقت ريش کل توسط اين آب خيس شده بود) دهليزي کوچک به طول تقريبي 4 متر و به ارتفاع 3 متر تالار اول را به تالارهاي بعدي ارتباط مي دهد. آويزهاي شکوهمند و به اشکال مختلف و ستونهاي رسوبي مرمري تالارها که برخي از آنها کامل شده و تا ارتفاع 15 متري قد برافراشته و به چکيده هاي سقف غار متصل گشته اند، از جمله زيبايي هاي توصيف ناپذير و طبيعي اين مکان شگفت انگيز مي باشند. قطر يکي از ستونهاي تالار سوم حدود 4 متر مي باشد. گيرايي منظر حيرت آور اين ستونها مرمري و تلالو سطوح آذين بسته شده جانبي غار و وجود آب کافي در آن، احتمالاً در دوره هايي از تاريخ دل بستگي هايي را در انسان آن روزگار برانگيخته است به نوعي که گروههاي انساني مختلفي در اين غار زندگي کرده اند. علاوه بر اشيا کشف شده شواهدي همچون ديوار چيني هاي دست ساز با سنگ و گچ و کاه گل و قطعات پراکنده سفال در تالار اول و خمره هاي گذارده شده روي ستونهاي دو تا سه متري استلاگميت و قطعات سفالين شکسته در تالار دوم و سوم نشانه وجود زندگي در اين غار سحرآميز است. به هر تقدير اين مکان نويافته رازآميز، نه تنها از لحاظ بازشناسي تحولات فرهنگي بشر اثري عميق و قابل تامل است که از حيث تحولات زمين شناسي و غار شناسي نيز در خور اهميت و پژوهش مي باشد. منبع:مجله اطلاعات هفتگي، شماره 3415.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 762]