واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > فوتبال ملی - عباس ترابیان فرهاد عشوندی:«آخه این چه وضعشه...» صدای منشی علی کفاشیان می آمد که از سیستم امنیتی همسایه های بغلی به تنگ آمده. خسته از بگیر و ببند های کمیته بین الملل که همه چیز را امنیتی کرده تا خدای ناکرده خبری از سرمربی تیم ملی به بیرون درز نکندو عباس ترابیان هم با صدای گرفته از سرماخوردگی اینگونه پاسخ می دهد:« خیلی هم خوب کاری می کنیم ؛ خانم اینجا کمیته بین الملل است و همه برگه های روی میزمان محرمانه. نمی توانیم بگذاریم اطلاعات به بیرون درز کند...» و همه این اتفاقات درحالی می افتد که او از خبرنگار خبرآنلاین خواسته تا پشت خط منتظر بماند و بعد از پایان گفت و گویش با منشی حوزه ریاست بتواند پاسخگوی سئوالات ما باشد. ما که درست مثل خانم همکارش از این کارآگاه بازی های سرپرست کمیته بین المل به تنگ آمده ایم. این خانم حق دارند آقای ترابیان ؛ خیلی پلیسی اش کرده اید! من حق ندارم که باید پاسخگوی هزار جا باشم؟ یک لحظه حواسم نباشد همه کارها خراب می شود و حاصل چند ماه تلاشم به باد می رود. حالا اینکه مراقب برگه های روی میزتان باشد مشکلی نیست اما اینکه فیلم هندی ساختید از سناریوی انتخاب مربی خارجی که دیگر خنده دار است! ما فیلم هندی ساختیم؟ ما که منتظریم یکی دو روز روزنامه ها امان بدهند بتوانیم یک تیم بزرگ و عالی مربیگری برای تیم ملی بیاوریم . منظورتان همین سناریویی است که قرار شده مربی را بیاورید به یکی از شهرهای مرزی بعد با قاطر بیاوریدش به یک شهر مرکزی و آنجا ، قرارداد امضا کنید و... این حرف ها خیلی خنده دارند... بابا من چه کار کنم؟ این ها را همکاران خودتان در سایت ها می نویسند. من خودم هم نمی فهم یعنی چه که نوشتند ما مربی را اول می بریم یکی از شهرستان ها ، قراردادش را امضا می کنیم و... خودم هم خسته شدم دیگر از این بازی ها . خیالتان راحت باشد هیچ کدام از این گمانه زنی ها واقعیت ندارند. از من هم اسمی در نمی آورید. البته خیلی هم مطمئن نباشید چون از صبح تقریبا همه سایت ها اسم سرمربی آینده را نوشتند و تمام! بنویسید ، به سلامتی. بهتر ما! هرچه شما بروید به مسیرهای غلط ما راحت تر کارمان را می کنیم. نوشتند کارلوس... چی بود اسمش ؟ من تلفظ دقیقش را بلد نیستم! کروش. شما که ماشاالله استاد تکذیب هستید. این یکی را که اصلا حرفی درباره اش نزده ام تازه این مربی که با واسکودوگاما قرارداد بسته و نمی تواند بیاید ایران. انگار اخبار من تکمیلی تر است. البته اشتباه می کنید چون خودش در صفحه فیس بوکش نوشته به برزیل نرفته و پیشنهاد این باشگاه را رد کرده. کلک تان نگرفت! من که خبری ندارم . با او هم حرفی نزدم. هرچه هم اصرار کنید چیزی نمی گویم چون نمی خواهم فدراسیون برای انتخاب سرمربی مضحکه شود. تا لحظه ای که مسئولم نمی گذارم این اتفاق بیفتد. حالا گزینه های بدی هم نیستند کروش ، دومنک و لومر ، هر سه مربیان خوبی هستند. مربی ما هم وقتی اسمش را بشنوید به همین خوبی است. مثلا از صبح می گویند در ویکی پدیا نوشته اسم مربی آینده تیم ملی کارلوس کروش است. می دانی که در ویکی پدیا می شود اطلاعات را عوض کرد، خود ما یک ساعت قبل رفتیم صفحه اش را باز کردیم ، دیدیم نوشته یک تیم الکی به اسم شاه آباد. معلوم بود کسی خواسته همه را سر کار بگذارد. البته این چیزی که می گویید را ما ندیدیم. من الان صفحه اش جلویم باز است و نوشته تیم های ملی ایران و اف سی تورنتو کانادا. همانی که از دیشب هم بوده. می دانید که اطلاعات ویکی پدیا بعد از چند ساعت اگر درست نباشد خود به خود اصلاح می شود و انگار خیلی بی ربط هم نیست. چون سایت انگلیسی گل هم خبرش را گذاشته. همچین می گویید صفحه انگلیسی سایت گل. آن سایت هم مثل همه سایت های خودمان است دیگر ، حتما از صفحه ایرانش خبر را ترجمه کردند و گذاشتند. آنجا که خبرنگاران شان پروفسور نیستند. مثل خودمان هستند دیگر من بعد از یک عمر حضور در کنار شما خبرنگاران این چیزها را خیلی خوب بلدم. سرم کلاه نمی رود. ما هم عادت داریم شما هرکسی را تکذیب کنید بگوییم دقیقا همان است. یادتان رفته بازی ایران و برزیل را ؟ بگذار یک چیزی را خیلی شفاف بگویم ، من همه عذابم این است که دوباره ماجرای قرارداد با کلمنته تکرار نشود. الان در خود فدراسیون هم خیلی ها با من بد شدند چون هیچ چیزی به هیچ کس غیر از کفاشیان نمی گویم و بقیه از چیزی خبر ندارند. چاره ای هم ندارم ، نمی خواهم از یک سوراخ دوبار گزیده شوم. یادت که هست گزینه گوران اریکسون را؟ شما تکذیبش کردید ، از همان اول! بعد گفتید قرار بوده بیاید! من تا یک قدمی عقد قرار داد هم رفتم ، همه چیز نهایی شده بود که یکدفعه خبر از فدراسیون لو رفت. دیگر نمی شد کاری کرد . معلوم نشد زنگ زدند به مدیر برنامه هایش چه گفتند که او از این رو به آن رو شد و گفت من نمی آیم ایران. برای همین تصمیم دارم این بار مخفیانه کار را تمام کنم. اما به هر حال یک جایی مجبورید خبر را به بیرون بدهید. چون از لحظه ای که شما توافق می کنید ، نیاز به چند تائیدیه خارج از فدراسیون دارید... از قبل آنها را گرفتیم. از نظر من نهایی شدن یعنی امضای قرارداد. الان هم اگر کمی تحمل کنید ، این اتفاق می افتد. خوشبختانه هنوز هیچ یک از نام هایی که مطرح شده گزینه مورد نظر من نیستند چون طرف قرارداد ما گفته اگر اسمش قبل از قرارداد لو برود همه چیز فسخ می شود. من هم از این به بعد می خواهم درباره هیچ اسمی واکنش نشان ندهم. بابا امروز یکی از دوستان زنگ زده و می گوید تو با وینفرد شفرد در امارات دیدار کردی ، عکس تان را ایرانی های توی هتل گرفتند . اولا جایی که من رفتم هیچ ایرانی نبود چون یک منطقه ویژه نفتی است و در ثانی چرا باید دنبال چنین گزینه هایی باشم؟ خدایی اگر 5 روز صبر کنید یک اتفاق بزرگ می افتد. من یک مربی نمی آورم ؛ دارم یک گروه از مربیان خوب و کامل می آورم که کار آکادمیک بلد هستند و فوتبال را می شناسند. همه تلاشم این است کاری کنم که همه بگویند دستش درد نکند. الان 60 ساله هستم ، می خواهم اگر دو سال دیگر زنده نبودم ، در یک مراسم بزرگداشتی بچه هایم را بیاورند و بگویند به پاس زحمت پدرتان این لوح را بگیرید. همه حرف های تان درست اما زمان دارد از دست می رود. این همه هم نیاز به بگیر و ببند پلیسی نیست. همه مردم فقط می خواهند یک مربی خوب برای تیم شان بیاید. فرقی ندارد کجایی باشد. فقط می خواهند خوب باشد. من هم همین را می خواهم. اصلا فکر کردی برای چی با این حال مریضم رفتم دبی؟ بدبختانه الان عربستان و قطر هم مربی ندارند و دلال های شان در بازار هستند. مربی حرفه ای هم برایش پول مهم است. می خواهد بهترین قرارداد را ببندد . این کشورها بازار را خراب کرده اند و من ناچارم بروم سریعتر کار را تمام کنم. دیر بجنبیم آنها مربی مان را می برند. من هم تلاشم این است بتوانم با پایین ترین قیمت ، بهترین گزینه را بیاورم. 38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 304]