واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آرمانشهر محجوبي كجاست؟
استاد حسين محجوبي كه زاده 1309 خورشيدي در لاهيجان است، در سال 1338 از دانشكده هنرهاي زيباي تهران دانشآموخته....
نویسنده : سميرا صادقي
استاد حسين محجوبي كه زاده 1309 خورشيدي در لاهيجان است، در سال 1338 از دانشكده هنرهاي زيباي تهران دانشآموخته و افزون بر نقاشي در عرصه شهرسازي، پاركسازي و فضاي سبز نيز فعاليت داشته است كه از جمله آثارش در زمينه پاركسازي، طراحي پارك ساعي، نظارت بر ساخت پاركهاي ملت، نياوران، كودك و... در تهران است. وي كه نخستين نمايشگاه انفرادي خود را در سال 1337 در باشگاه معلمان مهرگان تهران برپا كرد تا امروز بيش از 40 نمايشگاه انفرادي در گالريهاي صبا، سيحون، فرهنگستان هنر، گالري سيروس در پاريس، گالري سن پل و بنسگون در استكهلم و... بر پا كرده است. همچنين آثار اين هنرمند در موزه هنرهاي معاصر تهران و گالري آشيان نقش و مهر(آتليه نقاش) به نمايش در آمده است. سال گذشته گالري آشيان نقش مهر با برپايي نمايشگاهي از آثار استاد محجوبي و به ياد استاد فقيد محمود جواديپور به «خانه محجوبي» تغيير نام يافت. علاوه بر آن نمايشگاه، نمايشگاههاي گروهي ديگري نيز با نام و ياد ديگر هنرمندان فقيد ايران تا به امروز در اين خانه برپا شده است. حسين محجوبي در همه سالهاي فعاليت هنرياش متأثر از شهر زادگاهش لاهيجان، به تصوير كردن طبيعت با عناصر مشخص درختهاي تبريزي، اسبها و خانهها پرداخته است. اخيراً دومين كتاب وي با عنوان «برگزيده آثار از مجموعه شخصي حسين محجوبي» با مقدمه اساتيدي چون آيدين آغداشلو، مهدي حسيني، اصغر ضرابي، پرويز كلانتري و جواد مجابي از نشر زرين و سيمين منتشر شده است. محجوبي كه بيش از نيم قرن در عرصه هنر فعاليت دارد در پيشگفتار خود بر اين كتاب با عنوان «آرمانشهر كجاست؟» نوشته است: هماره از خود ميپرسم چه زمان انسان ميتواند اين چند صباح عمر خويش را مانند ديگر موجودات در اين عالم هستي فارغ از اين همه دشواريهاي فزاينده خودساخته سپري كند؟ در سير دگرگوني انسان كه اشرف مخلوقات است و برترين موجودات لقب گرفته، عامل و شاهد انبوهي از دهشتناكترين ويرانگريها در عرصه طبيعت و به تباني كشيدن همنوعان خويش و بيش از صدها موجود ديگر بوده و اين سير و سيلان تا به امروز ادامه دارد و چهرهاي ابدي به خود گرفته است و اين است كه همچنان اين پرسش كه اين بني آدم و انسان در پهنه گيتي به كدامين سوي رهسپار است؟ آثارم كه طي چند دهه گذشته تا به امروز اين پرسش را كه پيوسته در ژرفاي ذهن و فكرم آشيان داشته، فرياد زدهاند انسان،اي اشرف مخلوقات، اين همه تخريب؟ اين همه ويرانگري؟ اين همه بيرحمي؟ تا كجا؟ تا به كي؟ دير سال است كه اين همه فضيلت، توانايي و رستگاري را به پستوي پنهان خودپرستي، تمام خصايل بد نهادهاي و اين چند صباح عمر خويش را بر خود و ديگر همنوعان و ساير موجودات هستي تحملناپذير نمودهاي، چرا؟ پرسش اين است كه بهرغم اين همه اختراع و اكتشاف ساير ابزار براي راحتي خويش، چگونه از الفباي زيستمندي بيخبر ماندهايم؟ موجودات ديگر را كه با نگاهي تحقيرآميز به آنها مينگريم و حيوان نام نهادهايم با تمام خشونتي كه در جوهره تنازعشان بر سر بقا وجود دارد با مهر و مودت در كنار هم زندگي ميكنند به دور از آزمنديهاي تباهگر زيادهخواهيهاي ويرانگر، خود را به سيلان زندگي سپردهاند. اما انسان، اين اشرف مخلوقات تكنولوژي زده، مصرفگراي سيريناپذير، همواره كوشا در تخريب كره زمين كه طي چند دهه اخير گونههاي بيشماري از موجودات را مستقيم و غيرمستقيم به ورطهنابودي كشانده. حتي از گردونه حيات خارج نموده است و مجموع اختراعات و اكتشافات! انسان طي قرنها در دست صاحبان زر و زور قرار گرفته و نصايح بزرگان و ناصحان نيز كه انسان را رهنمون به رستگاري ميكنند نيز تلنگري بوده به انسان كه به جاي جنگافروزي و ويرانگري نابودي محيطزيست خود و ساير موجودات در مسير زيباييها و بهتر زيستن گام بردارد اما در زندگي ماشيني شاهديم كه انسان در چنبره انواع امراض جسمي، روحي و رواني غمانگيز گرفتار آمده. اگر به همين صورت ادامه يابد حتي مجموع زيست و زيستگاه انسان و ساير موجودات با تمام زيباييها و لطافتها بر پهنه گيتي رخت بربندد و زمين نيز مانند كرات ديگر از تنوع و حيات گوناگون موجودات محروم گردد. از اينرو آثارم تبلور اين نكته مهم است كه خودآگاهي انسان و بدون گزافهگويي دانشمندان و انسانهاي بزرگ بايد انساني نو به دور از همه زشتيها همانطور كه شايسته نام انسان و اشرف مخلوقات است پاي به جهان هستي نهاده تا با انديشواريهاي زايا و ناميرا در عالم خلقت مسيرشكوفايي انسان را طي نمايد. خسرو سينايي كارگردان سينما، در معرفي كه از آثار استاد حسين محجوبي داشته، ميگويد:«محجوبي با روش خاص خودش، نقاش صلح و صفاست با رعايت بزرگداشت طبيعت. اين هنرمند خود روحيه سالم و اميدبخشي دارد كه با آثارش به مخاطب منتقل ميكند. اگر روش محجوبي در غرب بود، به نام «محجوبيسم» نام ميگرفت. محجوبيسم فقط يك سبك نقاشي نيست، بلكه دنيا را زيباتر ديدن است.» همچنين جواد مجابي نويسنده و منتقد نيز معتقد است: «حسين محجوبي روح نگارگري ايراني را در آثار خود منعكس كرده است. مخاطب با ديدن آثار استاد محجوبي به فرداي بهتر اميدوار ميشود. همچنان كه يكي از مهمترين كارها و اهداف هنر همين مسئله اميدبخشي است.»
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]