واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس از عنبرآباد گزارش میدهد
درمان بیماری پوستی زهرای 12 ساله در انتظار خیران/ پاسخ منفی بهزیستی و کمیته امداد/ پدر خانواده امیدی به نگاه مثبت مسئولان ندارد/+تصاویر
میتوان اوج بردباری را در چشمان زهرای 12 ساله خواند، نگاه نافذش به ما مشقها میدهد، مگر میشود دختری با بیماری عجیب و نادر پوستی، این همه بزرگی داشته و حتی از یکنفر گلایه نداشته باشد.
![خبرگزاری فارس: درمان بیماری پوستی زهرای 12 ساله در انتظار خیران/ پاسخ منفی بهزیستی و کمیته امداد/ پدر خانواده امیدی به نگاه مثبت مسئولان ندارد/+تصاویر خبرگزاری فارس: درمان بیماری پوستی زهرای 12 ساله در انتظار خیران/ پاسخ منفی بهزیستی و کمیته امداد/ پدر خانواده امیدی به نگاه مثبت مسئولان ندارد/+تصاویر](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1394/03/28/13940328000276_PhotoA.jpg)
به گزارش خبرگزاری فارس از عنبرآباد، مظلومیت و صبوری از ویژگیهای لاینفک مردم جبالبارز است، میتوان اوج این بردباری را در چشمان زهرای 12 ساله خواند، نگاه نافذ زهرا به ما مشقها میدهد، مگر میشود، دختری 12 ساله با بیماری عجیب و نادر پوستی این همه بزرگی داشته باشد، مگر میشود، زهرا حتی از یک نفر گلایه نداشته باشد. به مادرش گفتم شاید شرم زهرا از حضور من، اجازه نمیدهد گلایهای از عدم توجه و رسیدگی به بیماریاش داشته باشد، اما مادرش گفت: زهرا اصلا اهل گلایه کردن و شکوه کردن برای هیچکاری در مقابل مردم نیست، وقتی به او میگویم «زهرا وقت داروهایت نگذرد»، با لحنی شیرین و چهرهای معصوم اینگونه جواب میدهد « چشم مادر میخورم، اما شفا دهنده خداست و این وسیله هر وقت او بخواهد، اثرگذار است». مادر زهرا میگوید: هرچند روابط عمومی زهرا خوب است و با روی باز با مردم صحبت میکند، اما او در هیچ مجلسی حضور پیدا نمیکند و میگوید شاید با حضورم موجب نگرانی کسی شوم، تنها دلخوشی زهرا ماه محرم و عشق وصف ناشدنی او به حضرت اباعبدالله (ع) است؛ بهگونه ای که در ماه محرم و صفر همیشه ساعتها قبل از آغاز عزاداریها، در حسینیه حضور دارد و در کارهای آشپزی و نظافت حسینیه حضوری فعال و همیشگی دارد.
![](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1394/03/28/13940328000279_PhotoL.jpg)
زهرا عاشق کتابهای اهل بیت و دفاع مقدس به گفته خادم مسجد امام حسن مجتبی (ع) شهر مردهک، زهرا کلیدهای مسجد را دارد و همیشه قبل از اذان در مسجد حضور پیدا میکند و با روشن کردن سیستم صوتی و پخش اذان، موجب ترغیب حضور هم سن و سالان خود به مسجد میشود و آرزو دارد که روزی بتواند بهتنهایی، خادم مسجد باشد و تمام امورات آنجا را انجام دهد. از مسئول کتابخانه عمومی شهر مردهک در مورد زهرا سئوال کردم که گفت: کتابهایی که زهرا برای خواندن به امانت میبرد اصلا به گروه سنی او نمیخورد، او به کتابهایی که راجع به ائمه اطهار و کتابهای فصل دفاع مقدس باشد، علاقهای فراوان دارد و ادب و متانت وی وصفناشدنی است.
![](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1394/03/28/13940328000278_PhotoL.jpg)
زهرا بهطور معجزهآسایی درمان شد/اما هزینه داروها کمرشکن و از عهده پدر برنیامد اما پدر زهرا گلایهها دارد و میگوید: بیماری دخترم از ابتدای تولد با او همراه است و تا سن هفتسالگی با تمام توان اقتصادیام برای معالجه او تلاش کردم و با بسیاری از پزشکان استان کرمان در ارتباط بودم، اما راه معالجه دخترم شناسایی نمیشد و پس از 10 سال، سرانجام طی دو سال گذشته روش معالجه دخترم برای نخستینبار بهصورت موفقیتآمیز شناسایی شد، اما متاسفانه بضاعت من جوابگوی مخارج سنگین درمانی زهرا نبوده است. وی ادامه داد: پس از پیگیریهای فراوان، یک پزشک توانست داروهای خوبی برای زهرا تجویز کند، اما هزینه داروها واقعا کمرشکن بود و من فقط توانستم چهار بار آنها را تهیه کنم و در آن مقطع زمانی، پوست بدن زهرا بهطور معجزهآسایی درمان شده بود و برای نخستینبار دخترم با شادی وصفناشدنی در بین دوستان خود حضور داشت. با یک ماه کارگری پدر فقط یک قرص زهرا تأمین میشود پدر زهرا بیان کرد: با توجه به طی شدن مراحل درمانی دخترم در کرمان، بارها به بهزیستی کرمان مراجعه کردم و با بیان مشکل دخترم که با یک نگاه به او نیازی به توضیح نبود گلایه داشتم که حالا که راه درمان دخترم شناسایی شده است به او کمک کنید که بهتر زندگی کند، اما متاسفانه هربار با بهانهای عذر بنده را خواستند و حتی حاضر نشدند که در یک کمیسیون مشکل او را مطرح کنند. پدر زهرا ابراز کرد: حالا که میدانم راه درمان دخترم چیست، چگونه در چشمان زهرا نگاه کنم، چگونه در مقابل زهرا مانند یک پدر صحبت کنم و موجب دلگرمی او شوم، هرچند زهرا واقعا درک بالایی دارد و اصلا گلایهای نمیکند، اما من اگر یکماه کارگری کنم و تمام درآمدم را کنار بگذارم، میتوانم فقط یک بسته قرص از داروهای او را تهیه کنم.
![](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1394/03/28/13940328000277_PhotoL.jpg)
آزادی ادامه داد: به بخشداری جبالبارز جنوبی مراجعه کردم و بخشداری معرفینامهای خطاب به آموزش و پرورش شهرستان عنبرآباد به بنده داد که دو معرفینامه به کمیته امداد و بهزیستی شهرستان عنبرآباد از آموزش و پرورش دریافت کردم و هیچکدام از این نهادها هزینههای درمانی زهرا را متقبل نشدند. پدر زهرا گفت: چرا زهرای 12 ساله من باید مانند یک شخص بالغ درد را در خود حبس کند و گلایهای نداشته باشد؟ مگر او یک ایرانی نیست مگر من حق ندارم فقط یکشب آسوده بخوابم و با مشکل دخترم بغض نکنم، من از نگاههای بیتوجه و جوابهای تکراری مسئولان خسته شدهام. برای لحظهای پدر و مادر زهرا اشک میریختند و پدر زهرا در پایان اظهار کرد: من از مسئولان انتظاری ندارم، امیدوارم خداوند به ما کمک کند و خیران و همنوعهای ما که در کشورم کم نیستند به دخترم کمک کنند تا یک بار دیگر بتواند کنار دوستانش بخندد. انتهای پیام/80007/م40/
94/03/29 - 06:32
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 241]