واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جای زن در جامعه کجاست؟در دین اسلام ، زن جایگاه بسیار والایی دارد؛ هم در اجتماع و هم در خانواده. زن سازنده خانواده است و خانواده کوچک ترین واحد اجتماعی می باشد؛ لذا می توان گفت که زن سازنده جامعه است و قادر است جامعه را به سمت سعادت و تعالی و یا به سمت انحراف و فساد سوق دهد. بهتر است نقش زن را به طور جداگانه در خانواده و جامعه بررسی کنیم تا در نهایت به نتیجه مطلوب نایل شویم.
یكى از مشكلات بزرگى كه حركتها بویژه حركت دین در مسیر ارزشهاى انسانى را محدود میكند برخورد انسان با مسائل و مشكلات گوناگونى است كه در مراحل مختلف زندگى، فراروى او قرار دارد، و این امر سبب میشود كه درست اندیشیدن، دین و مسیر اصلى حركت، فراموش شود. از این رو، انسان در اجتماع، در بسیارى از مقاطع تسلیم شرایطى میشود. كه او را در بر گرفته اند و این شرایط چیزى نیست. جز میراثى بر گرفته از باورهاى پیشینیان و رسوم اجتماعى و سنتهایى كه بر اثر همجوارى با جوامع دیگر و یا برخورد با آنها پدید آمده اند. بنابر این مشاهده میكنیم كه مبدأ پیدایش و حركت جامعه و دین، در بسیارى از موارد، به گونه اى نادرست تفسیر میشود و یا به انحراف كشیده شده است. تا آنجا كه راههاى علاجى كه از دل معارف دینى برخاسته اند نیز نمیتوانند این جریان مخالف را متوقف كنند. از این رو رفته رفته جریان مخالف در برابر جریان صحیح رشد میكند و باورهایى كه بر پایه جریان نادرست به وجود آمده اند در اندیشه و ذهن خانه میكند. به گونه ای كه ذهن و فكر انسان انباشته از باورهاى پراكنده و گمراه كننده میشود. هر چند نیروى اندیشه میتواند برخى كج رویها را بیابد. اما همواره در طول تاریخ جریان صحیح با جریان نا صحیح، در هر زمان و مكانى در ظاهر با یكدیگر آمیخته شده اند. از این رو بر ماست كه در یافتن اندیشه و مسیر صحیح از سرچشمه هاى اصلى همانند آیات و روایات. دقت كنیم و در مسیر حركت خود از این سرچشمه ها استفاده كنیمآیا زن از هر نوع فعالیتى در عرصه هاى مختلف محروم شده است؟ در سیماى تمامی جوامع اسلام همواره چنین پرسشهایى دیده میشوند و چه بسا یكى از خطرناكترین مشكلات در این زمینه گروهى از دانشمندان مسلمان باشند كه در میان آنها برخى از فقیهان نیز به چشم میخورند. هر چند نیروى اندیشه میتواند برخى كج رویها را بیابد. اما همواره در طول تاریخ جریان صحیح با جریان نا صحیح، در هر زمان و مكانى در ظاهر با یكدیگر آمیخته شده اند. از این رو بر ماست كه در یافتن اندیشه و مسیر صحیح از سرچشمه هاى اصلى همانند آیات و روایات. دقت كنیم و در مسیر حركت خود از این سرچشمه ها استفاده كنیماین دسته میكوشند تا مفاهیم آیات و روایات را بدون بهره گیرى از نیروى اندیشه دریابند و در این میان،از آگاهیهایى بهره میگیرند كه در ذهنشان حك شده است؛ به گونه اى كه فرد نمیتواند به مضمون آیه و یا حدیثى پى برد. مگر آنكه از مجراى این مفاهیم پذیرفته شده ذهنى بگذرد و یا از مسائلى كه از این سو و آن سو در ذهنش نقش بسته است كمك بگیرد. این مسائل بدیهى جلوه گر میشوند. ارزشهاى اخلاقى مرد و زن اکثر افرادى كه با نقش زن در بعد اجتماعى مخالفند. به مسائل اخلاقى متوسل میشوند آنان در این عقیده اند كه شركت زن در كار و یا مسائل اجتماعى موجب انحطاط اخلاقى او میشود و هر عملى كه فساد اخلاقى او را به دنبال داشته باشد در نگرش اسلامی حرام است. خطر انحراف زن و مرد را به یك اندازه تهدید میكند. اگر غرایز درونى، بتواند انسان را به انحراف بكشاند. بى تردید میان مرد و زن هیچ تفاوتى وجود ندارد و از سوى دیگر جوره عقل تلاش و ایمان نیز در مرد و زن یكسان است. بنابر این دلیلى وجود ندارد تا با این ادعاى واهى زن را درحصار نقش خاصى ، زندانى كنیم. بلكه به موازات فساد اخلاقى زنان انحرافات مردان نیز قابل توجه است. كردار ناپسند هم براى مرد و هم براى زن نا پسند است و اعمال شایسته نیز به همین صورت براى دو پسندیده است .
حق زن در جامعه سیاسى اسلامی برخى نسبت به نقش عمومی زن راه را به اشتباه رفته اند. كسانى كه تمامی مسؤولیتهاى زن را در نقش «مادر بودن» خلاصه میكنند. نقش عمومی او را نمیپذیرند. البته این انحراف در سایر جنبه هاى اجتماعى نیز به خوبى نمودار است چنان كه گاه گروهى از مردم تمامی فعالیت خود را تنها در یك زمینه متمركز میكنند و از وظایف اجتماعى خود بسیار فاصله میگیرند والبته این مشكل سابقه اى دیرینه دارد .چنانكه امروز نیز شاهدیم كه برخى میگویند علماء بزرگ دینى نباید در مسائل سیاسى. دخالت كنند. چرا كه وظیفه آنها تنها در مسائل دینى خلاصه میشود! درست است كه وظیفه علماء دین تحقیق و بررسى مسائل دینى است اما رسالت انسانى آنها در جهت گیریهاى سیاسى ، چگونه میتواند فراموش شود؟! اگر نقش آنان تنها در یك جنبه خلاصه شود بى تردید جنبه هاى انسانى آنها در زندگى اجتماعى از میان میرود به همین ترتیب اگر محدوده وظایف زن را نیز خلاصه كنیم نقش انسانى او زیر سؤال خواهد رفت. اما ما هرگز نقش انسانى او در زندگى اجتماعى را كوچك نمی شماریم بنابر این بر این عقیده ایم كه در دیدگاه اسلامی همانند سایر ادیان تمامی مردم به برپایى عدل و داد فرا خوانده شده اند و این بدین معنا است كه تمامی مردم در حد توان خود باید در این زمینه تلاش كنند. هر انسانى داراى تواناییهاى ویژه اى است كه در سایه آن میتواند در یكى از ابعاد اقتصادى، سیاسى و یا اجتماعى به برپایى عدالت كمك كند. بر چنین فردى واجب است كه در راستاى تخصص خود گام بردارد و گروهى از زندگى انسان و یا جامعه اسلامی، باز كند. هر انسانى داراى تواناییهاى ویژه اى است كه در سایه آن میتواند در یكى از ابعاد اقتصادى، سیاسى و یا اجتماعى به برپایى عدالت كمك كند. بر چنین فردى واجب است كه در راستاى تخصص خود گام بردارد و گروهى از زندگى انسان و یا جامعه اسلامی، باز كند. از آنچه گفته شد روشن میشود كه نمیتوان نقش زن را در زندگى اجتماعى نادیده گرفت اما در چگونگى شركت زن در مسائل اجتماعى نظریات گوناگونى ابراز شده است. آیا زن میتواند به عنوان اهرمی در خدمت عدالت قرار گیرد؟ و آیا در این زمینه نقش به خصوصى دارد؟ و آیا اسلام چنین نقشى را براى زن جایز شمرده است؟ در پایان یادآور می شویم اگر چه نقش اجتماعی زن برای بازسازی روحیه و یافتن اعتماد به نفس و احساس ارزش مندی و ادای مسئولیت لازم و ضروری به نظر می رسد اما وجود حیاتی و نقش پرارزش او را در خانواده نباید فراموش کرد. چه این که سلامت اجتماع به سلامت خانواده بستگی دارد و بدون ایجاد آرامش و مسئولیت شناسی در محیط خانواده نمی توان آرامش ، امنیت و سلامت جامعه را تضمین نمود .فرآوری:زهرا تعالیبخش اجتماعی تبیانمنابع:سایت بینات نیاز مرکزیلینک های مرتبط :خطر در کمین زنان ما خانم ها ! خود را جدی بگیرید
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 460]