تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836318422
نوروز در فرهنگ شیعه 2/ منابع تاریخی کهن شیعى چه می گویند؟
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: تاریخ - مقاله ای تحقیقی از دکتر رسول جعفریان، رئیس مرکز اسناد و کتابخانه مجلس در مجله نوروزی خبرآنلاین در آغاز باید اشاره کنیم که مقصود از منابع کهن، منابعى است که تا زمان شیخ طوسى تألیف شده است. آنچه که در باره نوروز در این منابع آمده، به شرح زیر است: نخست آنکه نجاشى ذیل شرح حال ابوالحسن نصر بن عامر بن وهب سنجارى نوشته است که وى از ثقات اصحاب است و کتاب هایى داشته، از جمله کتاب ما رُوِى فى یوم النیروز. (رجال النجاشى، ص 428). روشن نیست حجم روایاتى که وى در این کتاب جمع آورى کرده، چه اندازه بوده است. گفتنى است که صاحب بن عباد که باید او را با احتیاط شیعه معتزلى دانست، کتابى با عنوان «الاعیاد و فضائل النیروز» داشته است. (الفهرست، ابن الندیم، ص 190).در منابع کهن، چند روایت نیز در باره نوروز آمده، که به این ترتیب است: - نخست روایتى از ابراهیم کرخى که ضمن آن، از امام صادق (ع) سؤال شده که شخصى مزرعه بزرگى دارد. در روز مهرگان یا نوروز، هدایایى (از طرف کسانى که بر روى آن کار مىکنند)، به او داده مىشود. آیا بپذیرد؟ حضرت فرمود: آنها که هدیه مىدهند مسلمانند؟ ابراهیم مىگوید: آرى. حضرت فرمود: هدیه آنها را بپذیرد. (الکافى، ج 5 ص 141 کتاب من لایحضره الفقیه، ج 3 300 التهذیب، ج 6، ص 378. - روایت دیگر چنین است که در روز نوروز به امیرالمؤمنین (ع) گفته شد: الیوم نیروز. حضرت فرمودند: «اصنعوا کل یوم نیروزا»؛ هر روز را نوروز کنید. (کتاب من لایحضره الفقیه، ج 3 ص 300) و نقل دیگر، همان روایت آنکه حضرت فرمود: «نیروزنا کل یوم». (همان منبع). این همان روایتى است که در آن گفته شده در روز نوروز به آن حضرت، فالوذج هدیه کردند و حضرت این پاسخ را دادند. در حاشیه نسخهاى از فهرست ابنندیم آمده است که ثابت بن نعمان بن مرزبان، پدر ابوحنیفه، یا جد او همان کسى بود که فالوذج به امام على علیه السلام، هدیه کرد و حضرت فرمود: «نوروزنا کل یوم یا مهرجونا کل یوم». (الفهرست ابن الندیم، ص 256)، (الانساب، ج 3، ص 37) تعبیرى که صاحب دعائم آورده، قدرى متفاوت است. در آنجا آمده است: وقتى فالوذج به امام اهدا شد، حضرت دلیلش را پرسید، گفتند: امروز نوروز است. حضرت فرمود: «فنیروزا ان قدرتم کل یوم»؛ یعنى تهادوا و تواصلوا فى الله. (دعائم الاسلام، ج2، ص 326). این روایت را بخارى نیز در التاریخ الکبیر، ج 4، ص 201 آورده است. به جز آنچه از کتاب من لایحضره الفقیه نقل شد، در آثار صدوق، اشارهاى به نوروز نشده است. تنها در «عیون اخبارالرضا»، ضمن اشاره به داستان زیدالنار آمده است که جعفر بن یحیى برمکى بعد از کشتن ابن افطس علوى، سر وى را همراه هدایاى نوروز نزد هارون فرستاد. (عیون اخبار الرضا ، ص 550). صدوق هیچ اشاره دیگرى به نوروز نکرده است. گفتنى است که در آثار شیخ مفید نیز، کلمه نوروز یا نیروز یافت نشد. -در تهذیب شیخ طوسى، به بحث هدیه در روز نوروز و مهرجان ( عید مهرگان، روز شانزدههم مهرماه برگزار مىشده است ـ بنگرید: آثار الباقیه، ص 337)، اشاره شده بود. جداى از آن شیخ طوسى در مصباح المتهجد، براى نخستین بار بحث از روز نوروز، به عنوان روزى متبرک که روزه استحبابى و نماز دارد، کرده است. آنچه در مصباح (بنا به نقل از بحار آمده) چنین است: روى المعلى بن خنیس عن مولانا الصادق علیه السلام فى یوم النیروز قال: اذا کان یوم النیروز فاغتسل و ألبس أنظف ثیابک و تطیب بأطیب طیبک و تکون ذلک الیوم صائما فاذا صلیت النوافل و الظهر و العصر، فصل اربع رکعات، تقرأ فى اول رکعة فاتحة الکتاب و عشر مرات انا انزلناه و... (مصباح المتهجد، ص 591، بحار الانوار، ج 59، ص 101 وسائل الشیعة، ج7، ص 346).گفتنى است که شیخ طوسی روز نوروز را نه در مصباح و نه در مختصر مصباح معین نکرده است. ابن ادریس در کتاب السرائر ص 598 مىنویسد: شیخ ما ابوجعفر در مختصر مصباح از چهار رکعت نماز مستحب در نوروز فرس سخن گفته، اما روز آن را معین نکرده، چنانکه ماه آن را از ماه هاى رومى یا عربى مشخص نکرده است. آنچه برخى از اهل حساب و علماى هیأت و اهل فن در کتابش گفته، این است که روز نوروز دهم ماه ایار (دهم ماه مه مطابق دوم اردیبهشت) که سى و یک روز است مىباشد. زمانى که نوروز از آن گذشت، روز نوروز فرا مى رسد. گفته شده، نیروز و نوروز دو لغت است، اما نیروز معتضد که به آن «نوروز معتضدى» مىگویند، روز یازدهم حزیران (یازدهم ژوئن مطابق سوم خرداد) است. مردمان سواد و زارعین در باره امر خراج به وى شکایت کردند و اینکه پیش از رسیدن محصول، خراج گرفته مىشود و همین سبب بدهکارى آنهاست که خود عامل اجحاف به رعایاست. او مصمم شد که پیش از یازدهم حزیران، خراج از کسى مطالبه نکنند. شعرى نیز در باره این عمل او سروده شد... همه این مطلب را صولى در کتاب الاوراق آورده است. (السرائر، ج1 ص 315). در دو کتاب دعا که به فارسى در قرن ششم تألیف شده، یاد از حدیث معلى بن خُنَیس در اعمال روز نوروز که مهمترین آنها، گرفتن روز، پوشیدن لباس نیکو و نماز مخصوص است، شده است. این دو مورد از دو متن فارسى شیعى قرن ششم قابل توجه است، جز آنکه به احتمال قریب به یقین، برگرفته از شیخ طوسى است. - در کتاب «ذخیرة الاخره» که مشتمل بر ادعیه بوده و در نیمه نخست قرن ششم تألیف شده، فصلى تحت عنوان عمل روز نوروز فارسیان آمده است. در شرح آن حدیث معلى بن خنیس به این ترتیب نقل شده است: روایت کند، معلّى بن خُنَیس از صادق علیه السلام که گفت: چون روز نوروز بُوَد، روزه دار و غُسْل کن و جامه پاکترین درپوش و بوى خوش بکار دار و چون نماز پشین و دیگر و سنّتهاى آن بگذارده باشى، چهار رکعت نماز کن به دو سلام و بخوان در رکعت اوّل الحمد و ده بار «إنّا أنزلناه فى لیلة القدر» و در رکعت دویم الحمد و ده بار و ده بار «قل یا أیها الکافرون» و در رکعت سیم الحمد و ده بار «قل هو اللّه أحد» و در چهارم رکعت الحمد و ده بار «معوذتین». و چون از نماز فارغ گردى، تسبیح زهرا علیها السلام بگوى. چون چنین بکنى خداى تعالى شصت ساله گناه تو بیامرزد. و دعا این است... (ذخیرة الاخره، ص152). - در کتاب «نزهة الزاهد» نیز که در نیمه دوم قرن ششم یا نیمه نخست قرن هفتم نوشته شده آمده است: نوروز فُرس: امام جعفر صادق علیه السلام گفت: چون روز نوروز درآید، غسل کن و جامه پاکترین در پوش و بوى خوش بکار دار و روزه فراگیر و پس از نماز پیشین و دیگر، چهار رکعت نماز کن به دو سلام. پس از الحمد در اول رکعت، ده بار «إنّا أنزلناه» بخوان و در دوم ده بار «قل یاأیها الکافرون» و در سوم ده بار «قل هو الله أحد» و در چهارم ده بار هر دو «قل أعُوذ»ُ. و چون فارغ شوى، سجده شکر کن و این دعا بخوان، تا تو را گناه شصت ساله بیامرزد. و دعا این است: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ الاَْْوْصِیاءِ الْمَرْضِیّینَ وَصَلِّ عَلى جَمیعِ أَنْبِیاءِکَ وَ رُسُلِکَ بِأَفْضَلِ صَلَواتِکَ وَ بارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکاتِکَ ...» (نزهة الزاهد، 285) . - قطب الدین راوندى (م 573) حدیثى در باره نوروز در کتاب لب اللباب خود آورده است: عن رسول الله صلى الله علیه و آله: «ابدلکم بیومین یومین، بیوم النیروز و المهرجان، الفطر و الاضحى». دو روز را براى شما جانشین دو روز کردم. عید فطر و قربان را بجاى عید نوروز و مهرگان قرار دادم. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 152از لب اللباب). مناسب است در اینجا بیفزایم که مراسم نوروز در شهرهاى شیعه نیز برپا بوده است. حداقل دو قصیده از سیدضیاءالدین ابوالرضا فضل الله راوندى از قرن ششم در دست داریم که عید نوروز را به برخى از بزرگان آن ناحیه تبریک گفته است. در یکى از این اشعار آمده: (دیوان السید ضیاءالدین ابوالرضا فضل الله راوندى، تصحیح محدث ارموى، تهران، 1374ق، ص 65).هذا الربیع و هذه أزهارهوافى سواء لیله و نهارهاشعار دیگری هم در ص 131 و 196 آمده است. - ابن شهر آشوب (م 588) در مناقب خبرى در برخورد منصور با امام کاظم علیه السلام آورده است. وى مىنویسد: منصور از امام خواست تا در عید نوروز، بجاى او در مجلسى نشسته و هدایایى را که آورده مىشد از طرف او بگیرد. امام در پاسخ چنین گفت:اِنّى قَدْ فَتَّشْتُ الاَْخبارَ عَنْ جَدّى رَسُولِ الله صلی الله علیه و اله فَلَمْ اَجِدْ لِهذَا الْعیدِ خَبَرا؛ اِنَّهُ سُنَّةٌ لِلْفُرْسِ مَحاهَا الاِْسْلامُ وَمَعاذَ الله اَنْ نُحْیِىَ ما مَحاهُ الاِْسْلامُ. (مناقب ابن شهرآشوب، ج 2ص 379 مسند الامام کاظم ج 1 صص 51 - 52) من اخبارى را که از جدّم رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وارد شده، بررسى کردم و خبرى در رابطه با این عید پیدا نکردم. این عید از سنن ایرانیان است که اسلام بر آن خط بطلان کشیده است. به خدا پناه مىبرم از اینکه چیزى را که اسلام آن را از میان برده دوباره آن را زنده کنم. صاحب جواهر با توجه به نقل شیخ، ابنفهد، شهید اول و دیگر متأخرین، بر مسلم بودن استحباب روزه روز نوروز تأکید کرده است. سپس نقل بالا را از امام کاظم علیه السلام آورده و گفته است که این نقل نمىتواند معارض ادله استحباب باشد، به علاوه که محتمل است که بر اساس تقیه صادر شده باشد؛ شاید هم مقصود، نوروزى جز نوروزى باشد که متفق علیه است. (جواهر الکلام، ج 5 ص 40) باید توجه داشت که مستند همه، روایت معلى بن خنیس است. به علاوه، اگر تقیهاى در کار بود، باید امام همان ابتدا موافقت مىکرد نه مخالفت. نکته سوم وى نیز واضح البطلان است، زیرا به هر روى در آن روزگار، یک نوروز بیشتر وجود نداشته است. -این بود آنچه در منابع شیعه تا قرن ششم در باره نوروز نقل شده است. در این باره، مهم همان روایت معلى بن خنیس است و جز آن، چیزى در باره تأیید نوروز به چشم نمىخورد. منشأ آنچه در آثار بعدى در باره استحباب غسل روز نوروز و نماز و دعاى مربوطه آمده، همین نص است و بس. البته مطالب دیگرى نیز افزوده شده که به منشأ آنها اشاره خواهیم کرد. در اینجا بىمناسب نیست، اشارهاى به آنچه در منابع اهل سنت در باره روز نوروز آمده داشته باشیم. بطور کلى باید گفت که این عید، از پس از اسلام مورد توجه حکام اموى و عباسى بوده و بویژه در حوزه شرق، هدایاى نوروز به طور مرتب از طرف حکام از کدخدایان دریافت مىشده است. افزون بر آن کار گرفتن خراج نیز بر اساس نوروز بوده و یکى دوبار در عهد متوکل (تاریخ الطبرى، ج 9ص 218حوادث سال 245) و معتضد عباسى، (همانجا، ج10، ص39) نوروز تا تیرماه به تأخیر افتاده تا مردم در پرداخت آن گرفتار مشکل نشوند، زیرا در این وقت محصول به دست مىآمده است. در زمان مقتدر نیز این مشکل به عنوان نوعى ظلم در حق رعایا مطرح بوده است. (همانجا، ج 11، ص 203، حوادث سال 301). به گزارش یعقوبى، معاویه پس از رسیدن به خلافت، به عبدالرحمن بن ابىبکره نوشته است، تا هدایاى نوروز و مهرگان براى وى ارسال شود. (تاریخ الیعقوبى، ج 2، ص 306). عمر بن عبدالعزیز، در ردیف کارهاى اصلاحى خود این امر را متوقف کرده (همانجا، ج 2ص 306) و نامهاى به یکى از حکام خویش نوشته تا از گرفتن هدایاى نوروز و مهرگان خوددارى کند. (تاریخ الطبرى، ج 6، ص 659، حوادث سال 101) بعد از وى، یزید بن عبدالملک، بار دیگر گرفتن هدایاى نوروزى را باب کرده است. (تاریخ یعقوبى، ج 2ص 313) در زمان نصر بن سیار نیز گرفتن هدایا در خراسان مرسوم بوده، (تاریخ الطبرى، ج 7ص 277) چنانکه در سال 236 در فارس. (همانجا، ج 9ص 184حوادث سال 236) در باره نوروز و مهرگان در ادب عربى، مقالاتى در زبان هاى فرنگى نوشته شده است. (مقالات تقىزاده، ج10ص 155). در تمام این دوران، روز نوروز به عنوان یک روز معین براى مسلمانان شرق شناخته شده بوده و به دلیل درگیر بودن آن با امر خراج، موقعیت خود را حفظ کرده است. شاعرى در سال 220هجرى، روز نوروز را در ردیف دو عید «فطر» و «اضحى» قرار داده است:فأبکوا على التمر أبکى الله أعینکمفى کل اضحى و فى فطر و نیروز شواهدى وجود دارد که در اواخر قرن سوم، توده مردم در این نواحى، در ایام نوروز به آتش بازى و ریختن آب مىپرداختهاند. حکومت نیز به احتمال تحت تأثیر فقهاى اهل سنت با آن مقابله مىکرده است.در حوادث سال 282آمده است که در این سال، مردم از آنچه در نوروز عجم، از آتش بازى و ریختن آب و جز آن انجام مىدادند، منع شدند. (تاریخ الطبرى، ج 10ص 39) در حوادث سال 284 آمده است که روز چهار شنبه، سوم جمادى الثانیه، یازدهم حزیران )ماه ژوئن(، در چهارسوها و بازارهاى بغداد، اعلام شد که کسى در شب نوروز حق روشن کردن آتش و ریختن آب را ندارد. روز پنجشنبه نیز همین اعلان، اعلام شد. اما در عصر روز جمعه، در خانه سعید بن یکسین، رییس شرطه بغداد، در بخش شرقى بغداد، اعلام شد که خلیفه، مردم را در روشن کردن آتش و ریختن آب آزاد گذاشته است. پس از آن توده مردم، حتى بیش از حد به این کار پرداختند، به طورى که بر روى اصحاب شرطه نیز در مجلس جسر (پل) آب ریختند. (همانجا، ج 10ص 53). برگزارى مراسم نوروز، نه تنها در شرق اسلامى، بلکه در غرب اسلامى نیز رواج یافته است. به نقل مقریزی در سال 363هجرى، المعزلدین الله، خلیفه فاطمى مصر، دستور داد تا از روشن کردن آتش در شب نوروز و همچنین ریختن آب خوددارى کنند. در همانجا آمده است که در سال361، آتش بازى گستردهاى در قاهره انجام شده و این کار سه روز ادامه یافته است. معز فاطمى، مردم را از روشن کردن آتش و ریختن آب منع کرد و کسانى را نیز گرفته و حبس کردند. (الخطط المقریزیة، ج 1ص 268) همو آورده است که در سال 517 هجرى نیز در روز نوروز هدایاى گرانبهایى از طرف امرا تقدیم شده که بسیار بسیار مفصل و گرانقیمت بوده است. (همانجا، صص 269 - 268). همو در سالهاى بعد از آن روز، که از آن با عنوان نوروز قبطى یاد شده، از گستردگى بازى و کارهاى ضد اخلاق و گرفتن هدیه توسط امیر نوروز و جز آن سخن گفته است. (همانجا، ص 26). در منابع فقهى اهل سنت هم، مخالفت با نوروز دیده مىشود. از جمله غزالى در کیمیاى سعادت بر ضد نوروز سخن گفته است. (مقالات تقى زاده، ج 10ص 153) در منبع دیگرى، گفته شده است: روزه گرفتن روز شنبه، کراهت دارد چون تشبه به یهود است. نیز روزه گرفتن نوروز و مهرگان، چرا که آن هم تشبه به مجوس است. (بدائع الصنایع، ج2، ص 79). ابن قدامه نیز نوشته است: روزه گرفتن نوروز و مهرگان کراهت دارد، زیرا اینها، روزهایى است که کفار آن را بزرگ مىشمرند. (المغنى، ج 3، ص 99). گروه طالبان هم که زمانی بر افغانستان حکومت می کردند در سال 1376ش اعلام کردند که نوروز برخلاف اسلام و بدعت بوده و برگزارى آن حرام مىباشد. /62
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 328]
صفحات پیشنهادی
مروري بر مصائب النواصب قاضي نورالله شوشتري
اثر مشهور وي مجالس المؤمنين نخستين تاريخ شيعه آن هم به سبکي کاملا نو و جديد و در ... برخي از اهل طعنه، قاضي شهيد را شيخ شيعه تراش مي نامند و در برابر کساني او را شيخ ... کتاب مصائب مانند آثار ديگر شهيد، تنها يک اثر کلامي – شيعي نيست بلکه ... قاضي در اثبات تشيع مير سيد شريف مي کوشد و مي گويد که وي بنا به تصريح ...
اثر مشهور وي مجالس المؤمنين نخستين تاريخ شيعه آن هم به سبکي کاملا نو و جديد و در ... برخي از اهل طعنه، قاضي شهيد را شيخ شيعه تراش مي نامند و در برابر کساني او را شيخ ... کتاب مصائب مانند آثار ديگر شهيد، تنها يک اثر کلامي – شيعي نيست بلکه ... قاضي در اثبات تشيع مير سيد شريف مي کوشد و مي گويد که وي بنا به تصريح ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها