واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۰ خرداد ۱۳۹۴ (۱۲:۲۸ب.ظ)
چرا آمريکا به جنگ يمن چراغ سبز نشان داد؟ گروه اقتصاد سياسي خبرگزاري موج
اگر در تصويري فرضي بخواهيم از بالا به منطقه خاورميانه نگاه کنيم، در گوشهکنار اين منطقه شعلههاي آتش و دود، پرواز جنگندهها، آوارگي مردم و نابودي شهرها را خواهيم ديد. شايد اگر بخواهيم آغاز اين روند را در يک حادثه خاص جستجو کنيم، موفق نشويم در تاريخ نقطه عطفي را به عنوان شروع بيثباتيهاي خاورميانه بيابيم. با اين وجود، پس از عقب رانده شدن ارتش عراق از کويت در سال 1990، تنها براي يک دهه، اين حوزه جغرافيايي، در ثباتي نسبي بسر برد.
اما از آنجا که تنها هرج و مرج ميتواند توجيهگر مداخلات کشورهاي فرامنطقه اي در يک منطقه باشد، حادثه 11 سپتامبر 2001، بهانهاي براي حمله نظامي آمريکا به افغانستان و عراق شد. از اين رو ميتوان لشکرکشي نظامي آمريکا با همراهي ناتو به افغانستان را دومينوي تحولات بعدي خاورميانه دانست. زيرا جنگ افغانستان زمينهساز جسارت کاخ سفيد براي کشاندن جنگ قدرت و نفوذ از اروپاي شرقي به اين منطقه جغرافيايي شد.
تغيير منطقه جنگ براي ايالاتمتحده صرفا بر اساس منافع جديد اين کشور در قرن بيست و يک بود. کاخ سفيد پس از فروپاشي شوروي، به گمان پيروز نبردي هفتاد ساله، تصميم داشت حوزههاي استراتژيک جهان را بر طبق نيات و اهداف خود شکل دهد. از اين رو نقشه خاورميانه که در سال 1920 طرح ريزي شده بود، ديگر نمي توانست منافع رهبران آمريکا را تحقق بخشد، پس بايد شکل ديگري به خود ميگرفت.
اين در حالي است که تاريخ نشان داده است قومگرايي و عدم شکلگيري دولت-ملت در اين منطقه، امکان هرگونه خطکشيهاي جديد روي نقشه را ميدهد. اضمحلال امپراتوري عثماني و تاسيس کشورهاي تازه از دل آن در خاورميانه، صرفا بر اساس خواست قدرتهاي ابتداي قرن بيست صورت گرفت، در نتيجه آمريکا مصمم شد اين بار اين کشور به عنوان قدرت اول دنيا، خطوط خاورميانه را طبق خواست خود تغيير دهد.
به همين جهت، ما شاهد هستيم تنها چند ساعت پس از برخورد هواپيماهاي مسافربري به برجهاي تجارت جهاني، جرج دبليو بوش، رئيسجمهوري ايالاتمتحده، بدون هيچ گونه مدرکي، انگشت اتهام را به سمت اسلام و خاورميانه نشانه ميرود.
بوش که گمان کرد ميتواند به طور يکجانبه مسائل موردنظر خود را خاورميانه تعقيب و به نتيجه دلخواه برساند، پيرو طرح نظم نوين جهاني جرج بوش پدر، درصدد تحقق خاورميانه بزرگ برآمد. بر اين اساس پس از تغيير در عنوان طرح، کاندوليزا رايس، وزير امور خارجه وقت آمريکا در سال 2004، از پروژه "خاورميانه جديد" رونمايي کرد.
بر طبق اين طرح، خاورميانه به صورت مجمعالجزاير پراکنده و بر اساس معيارهاي زبان، نژاد، قوميت ترسيم شد تا وحدت وطن، وحدت جهان اسلام و جهان عرب در اين بين مفهومي نداشته باشد و به عنوان ارزش به آن نگريسته نشود.
اما گفتني است، اين طرح در واقع ادامه نقشهاي است که اسرائيل شاهاک، کارشناس اسرائيلي در سال 1984 در کتاب خود با عنوان "اسرائيل بزرگ: طرح صهيونيسم براي خاورميانه" نيز مطرح کرده بود. پروژه مذکور که مبناي تقسيم و تجزيه کشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا است، صرفا در راستاي ارتقا امنيت بقا اسرائيل نيست، بلکه ايالاتمتحده را نيز در پيشبرد اهدافش در منطقه سوقالجيشي و نفتخيز خاورميانه کمک خواهد کرد. اولين نتيجه اجراي اين طرح، تسلط واشنگتن بر شريان نفت و گازي و امکان تغيير قيمت آن بر اساس نيات خود است، موضوعي که ميتواند تاثير مستقيمي بر ثبات اقتصادي و سياسي رقباي آمريکا در جهان بگذارد.
از اين رو، بعد از انقلاب اسلامي 1979 (1357) در ايران، کاخ سفيد گرايش بيشتري به سمت عربستان کرد تا علاوه بر در اختيار گرفتن پايگاههاي زميني، هوايي و دريايي بيشتر در خليجفارس، بيش از گذشته اتفاقات منطقه را رصد کند.
در اين ميان، تنها باجي که به رهبران بزرگترين و ثروتمندترين کشور عرب منطقه داده شد، تغذيه روزافزون زرادخانههاي نظامي اين کشور بود، که از آن مي توان به عنوان، سياست دو سر برد براي ايالاتمتحده نام برد. زيرا از يک طرف با فروش سلاح، دلارهاي نفتي را به خزانه بازميگرداند از سويي ديگر به اشتياق شاهزادههاي سعودي براي افزايش قدرت نظامي پاسخ مثبت ميداد.
اما نتيجه اصلي اين سياست، وقتي روشن شد که کاخ سفيد به حمله نظامي عربستان به يمن پاسخ مثبت داد. طبق تحليل بسياري از کارشناسان، رياض پس از عدم موفقيت در پيشبرد اهدافش در سوريه و عراق و در مقابل تاثير درخور اقدامات ايران در کمک به ارتشهاي اين دو کشور در عقب راندن گروههاي تروريستي، تصميم گرفت براي جلوگيري از قدرتيابي حوثيهاي شيعه يمن، از ابزار نظامي استفاده کند.
سعوديها عنوان کردند شيعيان يمن با حمايت نظامي و مالي ايران، موفق شدند بر قدرت خود در يمن بيفزايند. از اين رو آنها در ادامه تحليل اشتباه خود، تاکيد کردند اگر آنها مانع چنين مساله اي نشوند، قدرت نفوذ تهران تا کشور هم مرز عربستان گسترش مييابد و اين به معني تسلط بر آبهاي مهم خليج عدن نيز هست.
بر مبناي اين تفسير، روز 26 مارس (6 فروردين) جنگندههاي عربستان در آسمان صنعا به پرواز درآمدند. در اين راستا اگرچه رياض ادعا کرد اين حملهاي پيشدستانه و با همراهي چندين کشور است، اما به نظر نميرسد جز چراغ سبز آمريکا و اعلام حمايت اطلاعاتي و نظامي اين کشور از حمله مذکور، به سعوديها جسارت جنگافروزي در منطقه را داده باشد.
گفتني است، عربستان با بودجه نظامي 81 ميليارد دلاري و قرار گرفتن در رتبه چهارم دنيا از حيث هزينههاي دفاعي، هم اکنون زير نفوذ اوامر آمريکاست. در واقع، کاخ سفيد تلاش کرد در سناريوي جديد، از طريق عربستان وارد ميدان شود. از اين رو، نه تنها افکار عمومي داخل ايالاتمتحده و نه افکار عموي جهان عليه اين کشور به خاطر حوادث يمن موضع نخواهند گرفت.
همچنين در سالي که پنتاگون با کسري بودجه مواجه است، مخارج يک جنگ جديد در راستاي تغيير نقشه خاورميانه به دوش عربستان خواهد افتاد. ضمن آنکه پنتاگون با اعلام پشتيباني اطلاعاتي از رياض و نيز اعمال نفوذ در قضيه هواپيماي ايراني حامل کمکهاي انسان دوستانه در صنعا، به کشورهاي جهان نشان داد علاوه بر 600 ميليارد دلار بودجه نظامي آمريکا، رهبران اين کشور، يک بودجه 81 ميليارد دلاري ديگر را نيز در دست دارند که در صورت لزوم به کار خواهند گرفت.
مداخله نظامي عربستان، قطعا به مسابقه تسليحاتي ديگري که دلارهايش روانه شرکتهاي آمريکايي ميشود، دامن خواهد زد و سوء تفاهمات را در ميان کشورهاي منطقه افزايش خواهد داد.
ضمن آنکه تل آويو نيز نگران است تسلط حوثي ها بر يمن، امنيت کشتيراني آنها در باب المندب را با خطر مواجه کند.
بر اين اساس جنگ يمن يک تکه ديگر از پازل آمريکايي-اسرائيلي خاورميانه جديد بر مبناي ايجاد آشوب و برهم زدن مرزها رو تکميل مي کند. زيرا گمان نميرود، پس از بحران بيش از چهار ساله سوريه، جنگ داخلي عراق و پيدايش گروههاي تروريستي در قبل خاورميانه، اين کشورها به وضعيت سابق بازگردند.
چنانکه کشورهاي شمال آفريقا نيز پس از دومينوي انقلابات مردمي، کماکان در حالت بيثباتي و ناامني به سر ميبرند. بر اين اساس، يمن نيز با توجه به گذشت دو ماه از جنگ و درگيري و شايعاتي مبني بر حضور داعش و تقويت القاعده در اين کشور، رنگ امنيت و رفاه را تا چندين سال به خود نخواهد ديد. مساله اي که شايد در آينده به تجزيه يمن، طبق مانيفست صهيونيسم، منجر شود.
زهرا سادات حسيني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]