واضح آرشیو وب فارسی:فارس: چرا خبری از «سپاه عراق» نیست؟
وعده فراموششده نخستوزیر عراق
چرا خبری از «سپاه عراق» نیست؟ هرچقدر که چهار محور ابتدایی العبادی یعنی بهبود اقتصادی، تنشزدایی با همسایگان، حل اختلاف با کردها و انقلاب در سیستم اداری تحتالشعاع مسائل امنیتی قرار گرفته است، محور پنجم یعنی تشکیل «سپاه ملی» عمیقا با مساله این روزهای عراق و عراقیها مرتبط است.
![خبرگزاری فارس: وعده فراموششده نخستوزیر عراق خبرگزاری فارس: وعده فراموششده نخستوزیر عراق](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1394/02/27/13940227000462_PhotoA.jpg)
وقتی حیدر العبادی برای کسب رای اعتماد نمایندگان به اعضای کابینهاش به پارلمان عراق رفت، از برنامههایش برای اداره عراق سخن گفت. نخست وزیر عراق آن روز با اشاره به اینکه مشکلات جدید در کشور او را وادار کرده تا اولویتهای خود را تغییر دهد، پنج محور را در سخنان خود مطرح کرد؛ سیاستهای جدید نفتی و مالی برای رسیدن به توسعه پایدار (اقتصادی)، بهبود روابط خارجی با کشورهای عربی و کشورهای همسایه عراق (سیاست خارجی)، حل اختلافات با دولت منطقه کردستان (سیاست داخلی)، ضرورت انقلاب در سیستم اداری و ایجاد دولت الکترونیک (خدمترسانی) و در نهایت تشکیل «سپاه ملی» متشکل از نیروهای مردمی در تمام استانهای عراق تا مردم در کنار ارتش و نیروهای امنیتی تامین کننده امنیت ملی عراق باشند (امنیتی). حالا که حدود 9 ماه از آن سخنان میگذرد، باید گفت همه این پنج محور با احتساب برخی تفاوتها، زیر سایه سنگین داعش قرار گرفتهاند. داعش و امنیت مساله اول عراق امروز است. اگر تاکید العبادی بر انقلاب در سیستم اداری میتوانست خبر مسرتبخش کاهش زمینههای فساد مالی و اداری گسترده در عراق را بدهد، اما اکنون هیچکس چندان علاقهای ندارد از فساد سخن بگوید چون مساله روز مردم چیز دیگری است. این روزها تجزیه عراق، اشغال این منطقه و آزادسازی آن منطقه، اعدام دسته جمعی توسط داعش و … خروجیهای پرطرفدار رسانهها از عراق هستند. اما هر چقدر که چهار محور ابتدایی العبادی یعنی بهبود اقتصادی، تنشزدایی با همسایگان، حل اختلاف با کردها و انقلاب در سیستم اداری تحتالشعاع مسائل امنیتی قرار گرفته است، محور پنجم یعنی تشکیل «سپاه ملی» عمیقا با مساله این روزهای عراق و عراقیها مرتبط است. آیا العبادی در پیشبرد این برنامهاش موفق بوده است؟ عراقی که سایه هویت موزائیکیاش هنوز بر سر هویت ملی آن سنگینی میکند، نمیتواند به صورت یکپارچه، نظر واحدی نسبت به مقولات ملی اما با زمینه طائفی داشته باشد. در شرایط کنونی، «نیروهای داوطلب شیعی» یکی از این موارد است. هر چقدر هم که شخصیتهای برجسته شیعه در عراق در خصوص خلوص این نیروها و احساسات ملی و غیر طائفی و مذهبی آنها نسبت به تمامیت ارضی عراق سخن بگویند، باز برخی سنیهای افراطی هدف این نیروها را تقویت جریان شیعی و به تبع آن، افزایش حضور آنان در ساختار قدرت این کشور تلقی میکنند. آنها حتی در این تلقی، حضور برخی سنیهای داوطلب را هم نادیده میگیرند. شاید به زعم ما چنین تلقیای یکسره غلط و حتی ابلهانه باشد اما واقعیت این است که وقتی نزاع هویتی داخلی یک ملت پررنگتر از هویت ملی باشد، چنین امر احساسی قابل انتظار است؛ آنقدر که حتی زمینه حضور خارجیها در این نزاع را نیز فراهم میسازد و خط و مرزهای هویتی داخلی، در گستره منطقهای نیز ترسیم میشود. در چنین شرایطی، کوچکترین اشتباه غیر سازمان یافته، نشانهای از یک برنامه منسجم سازمانی برای گسترش قدرت قلمداد میشود کما اینکه اشتباهات فردی برخی نیروهای داوطلب شیعه کار را به آنجا کشاند که برخی سنیهای افراطی از ضرورت تشکیل ارتش سنی برای مقابله با داعش و«میلیشیای شیعه» سخن گفتند و الازهر سنی بیانیه علیه این نیروها صادر کرد و … و نتیجه این همه تحرک و جنگ روانی این شد که دولت مانع مشارکت نیروهای داوطلب مردمی شیعه در الرمادی و استان الانبار شود و الرمادی به اشغال داعش درآید. یک تلقی غلط طائفی، حالا امنیت ملی عراق را دوباره تحتالشعاع قرار داده و معادلات میدانی را به نفع داعش کرده است. این اما تنها معضل امنیتی عراق نیست. چه بسا اگر این کشور یک ارتش منظم و مقتدر داشت (که نبودش دلایل قابل تاملی دارد)، میتوانست کمی از معضلات امنیتی ناشی از این تلقیهای مذهبی جلوگیری کند. اما به هر حال در شرایط کنونی، عراق ارتشی ضعیف دارد که در سقوط موصل در سال گذشته و الرمادی در چند روز گذشته، به خوبی خود را نشان داد. حال چاره چیست؟ چگونه میتوان هم این تلقیهای مذهبی و فرو ملی از یک مساله ملی را کاست و هم ارتش را یاری رساند؟ به نظر راهکار 9 ماه قبل العبادی که البته دیگر به آن، چندان نپرداخت راهکار مناسبی باشد؛ «سپاه ملی». البته قطعا او شرایط میدانی و روانی اثر تشکیل چنین سپاهی را بهتر از هر کس میداند اما روز کاغذ، این سپاه میتواند شرایط کنونی عراق را بهبود بخشد. آنچه او ماهها قبل گفت عبارت بود از «تشکیل سپاه ملی متشکل از نیروهای مردمی در تمام استانهای عراق تا مردم در کنار ارتش و نیروهای امنیتی تامین کننده امنیت ملی عراق باشند.» در چنین شرایطی، سپاه ملی که ترکیب مذهبی متناسب با ساکنان استانهای مختلف دارد، میتواند به صورت رسمی به یاری استانهای دیگر رفته و در شرایط مورد نیاز یاری بپذیرد. اگر چه باز هم تلقیهای مذهبی از این سپاه قابل برداشت است اما به نظر میرسد در حفظ امنیت عراق و سامان دادن گسلهای هویتی آن و از همه مهمتر یاری رساندن به ارتش در شرایط حساسی چون نبرد با داعش، موثرتر باشد بیآنکه حساسیتهای بیمورد برخی سنیهای افراطی نسبت به «نیروهای داوطلب شیعی» را داشته باشد. سپاه عراق که العبادی مطرح کرد، میتواند با جذب بسیاری از نیروهای داوطلب مردمی با مذاهب شیعه و سنی، آنها را سازمانیافتهتر ساخته و حساسیتهای روانی نسبت به آنها را کمتر سازد. چنین سپاهی چون جنبه مدنی بیشتری داشته و داوطلبانهتر است، انگیزه بیشتری برای حضور در میدانهای سخت را خواهد داشت و چون رسمی و سازمانیافته و زیر نظر دولت است، حساسیت کمتری را برمیانگیزد بیآنکه برخی بخواهند انگ طائفهگرایی به آن بزنند هرچند بهانهجویان همیشه بهانه دارند. سعید ساسانیان منبع: رصد انتهای متن/
94/03/05 - 00:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]