واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: فریدون مجلسی رخداد خرداد ایلنا: استقبال عمومی داخلی از انتخاباب دوم خرداد، در غرب نیز انعکاسی وسیع یافت. کلینتون رئیس جمهور آمریکا شخصاً در سخنرانی رئیس جمهور ایران شرکت کرد و بارها در تأیید برخی از سخنان او بر پا ایستاد.
ابتدا: به یاد داشته باشیم در ایران انقلابی بزرگ رخ داد، و مانند هر انقلاب دیگری در ایران نیز نظم و نظام پیشین فروریخت تا نظم و نظامی جانشین آن شود، دوران گذاری باید سپری میشد. دورانی همراه با کشمکشهای داخلی، همراه با سختگیریها و خشونتها، همراه با زیاده خواهیهایی که انقلاب را حاصل مبارزهها و تفکرات ستیزهجویانه طبقاتی میانگاشتند و شعارهای «اعدام باید گردد» سر میدادند و غرب را عامل و دلیل همه ناکامیهای تاریخی خود میانگاشتند و خواهان انتقامگیری فوی و رفع اهانت بودند و فرصتطلبیهای کسانی که به این بهانهها میتوانستند خود را در موقعیتهای شغلی و مسئولیتهایی قرار دهند که در زمان متعارف قابل تخیل هم نبود. چنین بود که سایه چالشهای دائمی دیگر با کشورهای غربی همراه با تظاهرات روزمره بر کشور مستولی شد و نوعی انزوای خودخواسته حاکم شد. دوم خرداد وقتی رخ داد که زمانی سپری شده بود و آن تب سنتی تا حدی عرق کرده بود و اکنون شخصیتی آراسته و مؤدب، از گفتوگو و تعامل سخن میگفت. هرچند التهابهای درونی شاید هنوز برای آنگونه تعامل و ملایمت آمادگی نداشت، اما حضور ناگهانی میلیونها ایرانی که دیرزمانی بود اعتقاد خود را با صندوقهای رأی از دست داده بودند و رأی دادن آنها از نوعی حمایت و دلگرمی میانه روانه حکایت داشت که طبیعتاً در روابط خارجی ایران اثرگذار بود. در آستانه آن انتخابات نیز اقدامات تفاهمجویانهای از سوی ایران در ارتباط با افغانستان صورت گرفته بود که تصور رفع کدورتهای ایران با غرب موجب نگرانی شدید اسرائیل شد. استقبال عمومی داخلی از انتخاباب دوم خرداد، در غرب نیز انعکاسی وسیع یافت. کلینتون رئیس جمهور آمریکا شخصاً در سخنرانی رئیس جمهور ایران شرکت کرد و بارها در تأیید برخی از سخنان او بر پا ایستاد. روابط خارجی ایران با کشورهای دیگر نیز رنگ احترام متقابل گرفت و مذاکره و تعامل و تفاهم جایگزین رفتارهای دیپلماتیک غیرحرفهای و کدورتآفرین شد. دوم: در بعد داخلی بعد از دوم خرداد دریچههای تنفس به روی رسانههای ایران گشوده شد و روزنامهنگاران و نویسندگان فرصت یافتند به جایی ادبیات صرفاً دولتی و انقلابی، به تحلیلهای مستقل بپردازند و این امر موجب جلب اعتماد خوانندگان به روزنامهها شد. تأثیر مستقیم آن تحول را میتوان از آمار مقایسهای شمارگان جراید روزانه دریافت. استقبال در حدی بود که روزنامه فروشان را به چهار راهها کشاند تا روزنامههای خود را تا دو برابر قیمت به رانندگان و سرنشینان مشتاق ماشینها بفروشند. تأثیر دیگر جنبه کیفی ادبیات ژورنالیستی بود که جهش کیفی بزرگی کرد. روزنامهنگاران و نویسندگان نخبه، جا را بر غیر حرفهایهایی که روزنامه نگاری را نوعی شغل دولتی در قالبهای از پیش تعیین شده میانگاشتند، تنگ کرد و زبان و ادبیات فاخرتری همراه با منطق و استلال اصولیتر بر روزنامهنویسی ایران حاکم و جانشین انشا نویسیهای فرمایشی شد. این تحول فراتر از جنبههای ژورنالیستی، از لحاظ ادبی و منطقی نیز پیشرفتی بود که آثارش پس از آن نیز ادامه یافته است. اگر انتقادی به آن نسل از روزنامهنویسان وارد باشد این است که فراموش کردند تحولات تکاملی این چنینی، در جوامع باید به طور تدریجی و هماهنگ با میزان جذب و پذیرش و آمادگییابی جامعه رخ دهد. شاید توقعات، بیش از ظرفیتها بالا رفت، روزنامهنگاران، بلکه دولت منتخب را نیز در موضع انفعالی وگاه در مقابل یکدیگر قرار داد، و موجب واکنشهایی از سوی لایههای دیگری اجتماعی شد که آن گونه تعاملات میانهروانه را بر نمیتابیدند. سوم: تولد نسل جدید مدیران بعد از دوم خرداد تغییر رابطه رفتاری در سیاست خارجی از رابطهای خشونتآمیز و آشتیناپذیر به رابطهای حرفهای و دیپلماتیک، موجب گشوده شدن دریچههای تازهای در روابط اقتصادی بینالمللی و افزایش انواع صادرات شد که با وجود ارزان شدن بهای انرژی و فشارهای مالی، گشایشی در وضعیت اقتصادی و تولیدی ایران پدید آمد. این گشایش و اعتماد بیشتر، موجب کاهش فرار سرمایه از کشور و افزوده شدن بر میزان سرمایهگذاریهای خصوصی شد که اداره امور آنان چه در بخش خصوصی، و چه در بخش دولتی، نیاز به متخصصان مدیریتی در امور اداری و مالی و فنی داشت. آموزشها در این رشتهها رونق گرفت و در حالی نسل تازهای از مدیرانی به وجود آمده که بخش بزرگی از نسل پیشین و قبل از انقلاب که امکانات و فرصتهای اشتغال در ایران را از دست داده بودند یا از ایران رفته بودند. مدیریتها خصوصاً به توسعه ارتباطات خارجی نیاز داشتند که این نیاز حتی به توسعه آموزشگاهها و کلاسهای زبان انگلیسی منجر شد که پس از چندین سال وقفه، ناگهان منجر به ظهور نسل تازهای از مدیران خصوصی و دولتی کارشناس و زباندان شد. چهارم: در شکار میگویند بر درختی که شلیک شود، دیگر پرندهای نمینشیند. در واقع در اقتصاد نیز چنین است. اقتصاد در آرامش رشد میکند و هرگونه شلیکی که آن آرامش را مختل کند، عناصر تشکیل دهنده توسعه اقتصادی را میرماند. دوران اصلاحات پدید آورنده زمینه آرامشی بود که با وجود ناچیز بودن درآمدهای نفتی در آن دوره محیط را برای رشد اقتصادی فراهم کرد. در بخش دولتی نیز چنانکه ضرورت تبدیل سرمایه نفت به سرمایههای مولد است، پروژههای بزرگی مانند فازهای بیست و چند گانه گاز و پتروشیمی در عسلویه و نقاط دیگر، یا سرعت بخشیدن به پروژههای مترو در تهران و شهرهای دیگر شد که میتوانست موجب صرفهجویی میلیونها لیتر بنزین شود، که در صورت ادامه میتوانست به درآمدهای سالانهای بیش از درآمدههای صدور نفت خام منجر شود. تولیدات افزایش پیدا کرد و نیاز به واردات در بخشهای بسیاری کاهش یافت. متأسفانه پایان آن دوره، همزمان با برخی سیاستهای عوامانه و ماجراجویانه، با وجود افزایش چند برابری درآمدهای نفتی که در تاریخ ایران بیسابقه بوده، بسیاری از پروژههای ثمربخش را نیز تعطیل یا معطل کرد و آثاری منفی برجای نهاد. دیپلمات پیشین و فعال سیاسی
۱۳۹۴/۰۳/۰۲ ۱۵:۴۷:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]