محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845552315
توافق هسته ای عربستان را به سوی ایران می کشان
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
توافق هسته ای عربستان را به سوی ایران می کشان وبلاگ > برزگر، کیهان - یک توافق هسته ای عربستان و سایر کشورهای عربی منطقه را، همانگونه که در مورد روسیه، چین و ترکیه اتفاق افتاد، به سمت ایران خواهد کشاند. چون با خروج نسبی حس تهدید از روابط ایران و آمریکا، عربستان دیگر توجیهی برای تداوم سیاست ضد ایرانی خود نخواهد داشت.
ایران و عربستان سعودی در حالت کنش و واکنش بی سابقه ای قرار گرفته اند. جنگ مستقیم هرچند غیرممکن اما دو کشور به مرحله تنازع اجتناب ناپذیر هم رسیده اند. دلیل رویکرد تهاجمی در سیاست خارجی عربستان سعودی چیست؟ حاکمان عربستان سعودی نگران و عصبانی هستند. ریشه این رفتار هم بیشتر به تحولات منطقه ای بر می گردد که از نظر آنها به سرعت به ضرر عربستان جلو می رود که این خود می تواند جایگاه حاکمیت نخبگان سعودی را در سیاست داخلی این کشور به چالش بکشد. رابطه ای جداناپذیر بین نظام حکومتی سعودی و مسائل ایدئولوژیک منطقه ای وجود دارد و عربستان برای خود یک دامنه نفوذ سیاسی-امنیتی و ایدئولوژیک در منطقه تعریف کرده که تضعیف نقش خود در آن را به نوعی تضعیف جایگاه منطقه ای خود در نظر می گیرد. اگر وقایع را به شکل زنجیره وار در کنار هم قرار دهید می بینید که ابتدا با مساله عراق در سال 2003 میلادی آغاز شد که روی کار آمدن یک دولت شیعه برای نخستین باردر این کشور عربی برای عربستان یک شکست بود. چون در نتیجه آن چارچوب و نظام سیاسی-امنیتی و اقتصادی عراق عوض شد. مهم ترین بخش قضیه هم این بود که عراق و ایران با هم از جنبه های متفاوت ادغام شدند و بتدریج از آن مفهوم ساختگی دشمن استراتژیک یکدیگر در منطقه بودن خارج شدند و این از نظر عربستان به معنی به هم خوردن توازن قدرت به نفع ایران بود. با ادامه تحولات منطقه ای به تحولات بهار عربی رسیدیم که اوج آن بحران سوریه بود. در سوریه عربستانی ها احساس کردند که قادر به مهار نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران نیستند و اینکه تداوم بحران سوریه می تواند نقطه شروع یک تحول جدید در دورن منطقه باشد که به گونه ای جایگاه حکومت عربستان را به عنوان کشوری صاحب نفوذ در جهان اسلام و در منطقه خاورمیانه به چالش بکشد. الان هم بحران یمن پیش آمده که به نوعی تحول و تغییر در یک منطقه نفوذ سنتی سعودی هاست. جنبش انصارالله در یمن ایران را متحد خود اعلام کرده و این برای عربستان قابل قبول نیست.
از سوی دیگر سعودی ها نگران هستند که مبادا تحولات خاورمیانه به سمتی برود که آمریکا و کشورهای غربی که به نوعی امنیت برای عربستان به ارمغان می آورند از نگاه سنتی حمایت آمیز خود نسبت به ریاض فاصله بگیرند. آنها نگران تاثیرات منفی نزدیکی آمریکا به ایران در مسائل منطقه ای هستند و همزمان نگران ورود آمریکا و غرب به بحث های روشنفکرانه و پیشرو که چارچوب نظام سنتی قدرت در عربستان را زیر سوال ببرد. همین چند ماه پیش بود که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا گفت که تهدید اصلی برای کشورهای عربی نه ایران بلکه سیاست داخلی آنها و عدم اصلاحات است. بهرحال تحولاتی که در منطقه صورت می گیرد اصول پیشرفته ای را مانند دموکراسی سازی، حکمرانی خوب، حقوق بشر، نقش جوانان، حقوق زنان وارد مسائل منطقه ای کرده که در سایه آنها هستیم که نقش ملت ها به مرور زمان در حال افزایش است. برای کشوری مانند عربستان سعودی که به شکل سنتی با این ویژگی ها غریبه است نگرانی به وجود آمده است که مبادا آمریکایی ها تحت تاثیر این تحول منطقه ای سیاست سنتی خود را نسبت به عربستان تغییر دهند و حکومت این کشور را تحت فشار بگذارند یا اینکه با رقبای عربستان مانند ایران وارد معامله شوند که خود می تواند منشا جدیدی برای تاثیرگذاری بر سیاست داخلی این کشور برخلاف منافع رژیم حاکم سعودی باشد.
نکته دیگر مسئله رهبری جدید در عربستان است که گمان می کنند که منافع عربستان در اتخاذ یک سیاست تهاجمی در منطقه بهتر تامین می شود و اینکه زمان آن فرارسیده است که ریاض جایگاه خود را تغییر داده و از محافظه کاری سنتی خود فاصله بگیرد و به اصطلاح به پیشگیری و مهار تهدیدات آینده بپردازد.
بنابراین آنچه در سیاست خارجی عربستان تبلور پیدا کرده است امتداد سیاست داخلی این کشور و نگرانی از خیزش های گسترده مردمی است ؟ بنظرم عربستان نمی تواند خود را از تحولات بهار عربی خلاص کند و بطور جدی خود سوژه تغییر از درون است. بسیاری این مساله را مطرح می کنند که ورود عربستان به یمن باعث تاثیر گذاری در سیاست داخلی عربستان می شود. چرا که عربستان میان ملت و دولت در یمن گرفتار می شود. سعودی ها یک جنگ متعارف را علیه یک همسایه مسلمان آغاز کرده اند. ارزش این نوع جنگ ها و ائتلاف سازی ها در منطقه دچار چالش جدی است. پس از جنگ ایران و عراق ما در منطقه جنگ دیگری از این نوع نداشتیم. کشورها در امور کشورهای دیگر به دلیل منافع ملی و برداشت خود از تهدیدات امنیتی دخالت های دارند اما به این شکل آشکار و فراگیر که نیروی نظامی درگیر شود و بمباران صورت بگیرد در منطقه سابقه نداشته است. به این دلیل یکی از بحث های مطرح این است که این حمله مشروعیت دولت عربستان را در داخل این کشور به چالش بکشد، چون همزمان با افزایش هزینه های مادی و سیاسی جنگ شکاف های داخلی بین نخبگان حاکم و همچنین بین مردم و حکومت سعودی بیشتر می شود و این خود می تواند سرآغاز یک نوع بی ثباتی در داخل عربستان باشد.
در این نگرانی ما شاهد افزایش فاصله میان آمریکا و عربستان هم هستیم. آیا عربستان به واقع در حال جداکردن حساب خود از واشنگتن در منطقه است؟ عربستان که نمی تواند کاملا از آمریکا جدا شود، اما در سالهای اخیر به دلیل سرخوردگی از بعضی از سیاست های آمریکا، مثلا عدم حمله به سوریه، سیاست های امنیتی و مستقل خود را در منطقه دنبال می کند. برخی معتقدند که عربستان با تشویق آمریکا وارد یمن شده که به نظر من زیاد واقع گرایانه نیست. آمریکا خوب می داند که ورود همه جانبه نظامی عربستان به یمن یکی از متحدان بزرگ این کشور را آسیب پذیر کرده و تداوم آن بی ثباتی را برای عربستان به ارمغان می آورد. این مساله با سیاست سنتی آمریکا که ایجاد ثبات در بزرگترین کشور نفت خیز منطقه بوده در تضاد است. باید بدانیم که بعضی مواقع آمریکا به ناچار از پیروی از سیاست های متحدان خود می شود.
تحولات یمن می تواند تنش پنهان میان تهران و ریاض را علنی تر کند؟ این بستگی به روند تحولات یمن در روزهای آینده دارد. متاسفانه درجه تنش بین دو کشور این روزها زیاد شده است. شاید هر دو کشور گمان می کنند که پرونده های سوریه و یمن تکلیف جایگاه دو کشور را در منطقه مشخص می کند. آنچه مشخص است این است که عربستان در این بازی به شکلی که می خواهد برنده نخواهد بود. بهرحال بمباران ها که مردم را هدف قرار می دهند ارزش خود را از دست می دهند. الان هم که اعلام آتش بس شده است. مسئله مهم در یک سیاست خارجی درجه مشروعیت و حمایت افکار عمومی جهانی و مهمتر حمایت سیاست داخلی یک کشور است. سیاست عربستان در یمن ویژگی و پتانسیل این را ندارد که افکار عمومی و پویایی های درون جامعه خود را به اصول سیاست خارجی ربط دهد و به یک سیاست مداوم تبدیل کند. این مسئله در ایران متفاوت است و شما شاهد هستید که افکار و تمایل های عمومی به سیاست تبدیل می شوند. به عنوان نمونه، سیاست ایران در عراق، سوریه و یمن به نوعی در سیاست داخلی ایران زمینه دارد. یا در خصوص توافق هسته ای، تمایل عمومی به رسیدن به توافق است و زمانی که این تمایل به سیاست تبدیل شود، کشور از قدرت بیشتری برخوردار می شود. اما این مساله در خصوص عربستان مصداق کمتری دارد.
شما به تمایل عربستان برای تقویت سیستم مستقل در سیاست خارجی اشاره کردید. مساله اینجاست که تا چه اندازه منطقه خاورمیانه تحمل اتخاذ سیستم های مستقل توسط کشورهای عضو را دارد؟ در شرایطی که تهدیدی مانند داعش همکاری های گسترده منطقه ای را می طلبد این سیاست های مستقل می تواند تخریب کننده هم باشد. بله، این حرف هم درست است. منطق این همکاری های منطقه ای به وسیله دولت ها پذیرفته شده است اما در عمل زمانی که منافع state یا نخبگان حاکم که فهم متفاوتی از تامین منافع و امنیت دارند به میان می آید، دولت ها هم مجبور می شوند که راه مستقل خود را پیش ببرند. این راه مستقل هم از یک کشور به کشور دیگر متفاوت است و تحت تاثیر مولفه هایی چون تاریخ، هویت، فرهنگ و جغرافیا و اقتصاد یک کشور قرار می گیرد. در واقع همه واقف هستند که یک مشکل خاورمیانه ای وجود دارد که عمدتا مربوط به ضعف دمکراسی سازی، دخالت بازیگر خارجی، اقتصادهای ضعیف و شکاف های قومی-مذهبی می شود، اما هیچ طرفی حاضر نیست منافع ملی را در جهت تامین منافع جمعی منطقه ای کنار بگذارد. شاید یک راه حل این است که باید تبادل و روابط بیشتری در سطح نهادهای غیرحکومتی و جنبش های مدنی در دورن این کشورها شکل بگیرد تا ضرورت ادغام جمعی و همکاری های منطقه ای را در درون جوامع تقویت کنند و از این طریق دولت ها را به سمت همکاری های بیشتر سوق دهند که البته زمان بر است. در درون جامعه ایران به دلیل وجود پویایی این منطق بحث شکل گرفته است. مثلا این پویایی وجود دارد که برای اینکه بازیگر خارجی نقش اصلی را در درون منطقه بازی نکند باید همکاری های منطقه ای شکل بگیرد. به عنوان مثال زمانی که دولت آقای روحانی کار را شروع کرد این بحث مطرح بود که آیا ایران باید میان رابطه با غرب و منطقه یکی را انتخاب کند؟ در نهایت هم بحث ها منجر به این شد که وزیر امور خارجه کشورمان هم تاکید کنند که رابطه با همسایگان و منطقه اولویت ایران در عرصه سیاست خارجی است. همکاری منطقه ای منطقی دارد و در سیاست خارجی کشورها باید تقویت شود. هراندازه که کشورها جریان های مستقل تری را دنبال می کنند منطق همکاری های منطقه ای هم در آنها تقویت می شود. ایران از این منظر در راس این کشورها است. چون سیاست های مستقل دارد و از لحاظ سیستم نظامی-امنیتی وابسته نیست. از این منظر ترکیه هم تا حدودی به ایران نزدیک است و مخصوصا در سال های اخیر که خواهان سیاست های مستقل منطقه ای بوده است. اما مورد عربستان و مصر با ایران و ترکیه متفاوت است چرا که این کشورها از نظر روابط خاص نخبگان و سیستم های اقتصادی، سیاسی و نظامی-امنیتی وابستگی دارند و هم پویایی های سیاست داخلی همچنان منطق بحث همکاری های منطقه ای و ضرورت اتخاذ سیاست های مستقل را به دولت های آنها تحمیل نکرده است. به عنوان نمونه نزدیکی به ایران می تواند به نفع سیاست خارجی عربستان باشد. اما سیاست داخلی عربستان توان عرضه آن به دولت این کشور را ندارد. در سطح افکار عمومی ایران هم شاید نگاه ها چندان به نفع نزدیکی با عربستان نباشد اما به هرحال ما شاهد این پویایی در نگاه دولت در نزدیکی به عربستان هستیم که خود در نتیجه تاثیرگذاری سیاست داخلی و خواست مردم برای تعامل با کشورهای منطقه و جهان است. در بحث داعش که یک مشکل جمعی برای همه است قاعدتا تمام کشورهای منطقه برای از بین بردن این گروه تروریستی باید با هم همکاری کنند اما منافع فردی دولت ها که برگرفته از نگاه نخبگان حاکم به مسائل تاریخی-هویتی، رقابت های سیاسی و اقتصادی و حتی جبر جغرافیایی است آنها را به سمت سیاست های مستقل در مبارزه با داعش سوق می دهد.
تا چه اندازه بازیگر خارجی مانع از این همکاری های منطقه ای می شود؟ نقش بازیگر خارجی هم بسیار مهم است. بطور سنتی و تاریخی سیاست های بازیگر خارجی که با هدف تامین منافع سیاسی و اقتصادی خود بوده، یعنی در گذشته انگلیس با ایجاد مرزهای سیاسی ساختگی و اخیرا آمریکا با اشغال نظامی کشورهای منطقه و از بین بردن سیستم دولت، خود منشا ایجاد رقابت بین کشورهای منطقه بوده است. آمریکا و اروپا باید به گونه ای سیاست هایی اتخاذ کنند که کشورهای منطقه را تشویق به همکاری کنند. اما متاسفانه سیاست هایی که اتخاذ شده به نوعی آنها را از هم دور می کند. به عنوان نمونه آمریکا هدایت یک ائتلاف بین المللی را برعهده می گیرد و چندین کشور را با خود همراه می کند ولی ایران را همچنان استثنا می کند و به گونه ای ایران را به عنوان منبع تهدید در نظر می گیرد. بازیگران خارجی باید به سمت درک این حقیقت حرکت کنند که منطقه در حال تغییر است و مهمترین تغییر هم در ماهیت دولت ها و به خصوص در مورد حکمرانی خوب اتفاق می افتد. ثبات زمانی تامین می شود که همکاری های منطقه ای شکل بگیرد اما به هرحال آمریکا منافع خود را در منطقه دنبال می کند و روابط خاص با نخبگان سیاسی-امنیتی در مصر و عربستان و سایر نقاط جهان عرب برقرار کرده است. این نخبگان منافع خود و کشورشان را در نزدیکی به آمریکا و غرب تعریف می کنند.
یکی از ادعاهای مطرح شده علیه ایران حضور سیاسی در سوریه، عراق و یمن است. گفته می شود که سیاست های ایران در منطقه اعراب را به واکنش واداشته است. تا چه اندازه این برداشت می تواند با واقعیت منطبق باشد؟ قرار نیست که در منطقه هر آنچه که آنها می گویند یا بخواهند پیاده شود. هر کشوری برداشت خود از تامین منافع و ثبات را دارد. به عنوان نمونه بسیاری رفتار دولت ترکیه در چشم پوشی از عبور تروریست ها از خاک این کشور به سوریه را اشتباه می دانند اما این قضاوت منجر به تغییر رفتار ترکیه در این خصوص نشده است. در خصوص یمن هم بسیاری حمله نظامی و بمباران های عربستان سعودی را اشتباه می دانند اما سیاست سعودی ها بر اساس تامین منافع ملی و امنیتی در این حمله تعریف شده است. نخبگان سیاسی و کسانی که مسئول حفظ امنیت ملی یک کشور هستند به اصولی معتقد هستند که منافع ملی در سایه آنها تامین می شود. به نظر من ایران هم استثنا نیست و البته برخی بحث هایی را باز می کنند که در نتیجه آن ایران در حوزه سیاست خارجی مقصر شناخته شود. در خصوص رقابت ایران و عربستان در یمن یک دیدگاه غربی و غالب در کشورهای عربی معتقد است که ایران به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود در منطقه و افزایش قدرت خود است.. دیدگاه دومی هم وجود دارد که با اندکی خوش بینی بحث توازن قوا را مطرح کرده و تاکید می کند که ایران در حال دفاع از امنیت خود است. منطق دیدگاه دوم قابل پذیرش تر است. اما چرا منطق سومی را در نظر نگیریم؟ یعنی ایران هم مانند سایر کشورها به دنبال منافع خود است. ایران هم مانند ترکیه و عربستان نمی تواند خود را از مسائل منطقه ای جدا کند و منفعل باشد، چون بی ثباتی از این نوع در درون منطقه ایران را هم درگیر می کند. بخش عمده ای از جایگاه ایران برای نظام بین الملل به دلیل جایگاه ایران در منطقه است. در شرایطی که منطقه خاورمیانه در بحران و بی ثباتی است تنها ایران است که با یک سابقه تاریخی دولت قوی در حالت ثبات امنیتی و سیاسی است. بر همین اساس اروپایی ها به این نتیجه رسیده اند که باید وارد فاز همکاری و مشارکت با ایران شوند. این مساله شاید برای آمریکایی ها هم سخت باشد اما آنها هم به همین نتیجه در خصوص ایران می رسند و توافق هسته ای می تواند به این روند کمک بسیاری کند. بنابراین ایران کشوری است که برداشت خاص خود را از ثبات داشته و برای منافع خود می جنگد و اگر نباشد دیگران جای آن را پرخواهند کرد. البته در این فراگرد ایران هم باید به کشورهای منطقه این اطمینان را بدهد که به دنبال تامین منافع نسبی همه بازیگران منطقه ای است. تداوم و تعادل در سیاست خارجی ایران می تواند زمینه اعتمادسازی با کشورهای منطقه باشد.
به عنوان مثال سیاست ایران در یمن را مثبت ارزیابی می کنید؟ بله، بنظرم سیاست ایران در یمن مبتنی بر نوعی عملگرایی خاص ایرانی بوده است. ایران سیاست صبر و انتظار را در پیش گرفت و حرکت های تحریک آمیز انجام نداد که بهانه به دیگران بدهد. بر جنبه بشردوستانه بحران تاکید کرد و سعی کرد میان دولت و ملت یمن قرار نگیرد. همزمان تلاش می کند با حفظ کانال های ارتباطی با دولت عربستان سعودی و مصر و حتی ترکیه زمینه های شکل گیری یک راه حل سیاسی مبتنی بر یک دولت فراگیر در یمن را فراهم کند. با این سیاست ایران هم قوت و مصمم بودن و هم نگاه حل المسائلی خود به بحران را نشان داد. بهرحال ایران نمی تواند خود را از تحولات یمن جدا کند. همانگونه که ترکیه و مصر و پاکستان و افغانستان خود را جدا نمی دانند. بنظرم ما نباید از ایفای نقش فعال در یمن واهمه داشته باشیم. مهم این است که چگونه نقش خود را به نقش مبتنی بر تقویت مشارکت و ائتلاف ساز تبدیل کرده و ثابت کننیم که می خواهیم و می توانیم بازیگر ثبات بخش در یمن باشیم. ایران باید به گونه ای عمل کند که بین منطقه و غرب قرار نگیرد و همزمان رویکرد مستقل خود را پیش ببرد تا دیگران را به ارزش همکاری با خود واقف کند. بحران یمن می تواند یک فرصت برای دیپلماسی منطقه ای ایران و در روابط بین المللی باشد.
مسئله فروپاشی مرزهای سیاسی را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا منافع قدرت های تاثیرگذار در منطقه ایران و عربستان در راستای رسیدن به ثبات امنیتی و سیاسی است؟ به نظر من همکاری های کشورهای منطقه برای حل بحران های منطقه ای اجتناب ناپذیر است و به زودی اتفاق خواهد افتاد. پس از اتفاق های سوریه، پیدایش داعش و در آستانه فروپاشی قرار گرفتن عراق گفته شد که مرزهای سیاسی در منطقه که نتیجه توافق تاریخی سایکس-پیکو در طی سالهای 1916-1915 هستند در حال از هم پاشیده شدن است، اما من اعتقادی به این نوع تحلیل ندارم. بنظرم همین حساسیت و شکنندگی مرزهای سیاسی دولت های منطقه را گوش به زنگ کرده و آنها را به سمت همکاری سوق می دهد. حکومت ها برای حفظ خود باید به اصول یکپارچگی کشورها تاکید کنند. ضمن اینکه مسئله مرزهای سیاسی در منطقه همیشه یک مشکل بوده و امر جدیدی نیست. تقریبا تمام کشورهای منطقه می خواهند به شکل فعلی بمانند. حتی در سوریه هم که رژیم دچار چالش است حفظ ملت و سرزمین همچنان مقدس است. در کل منطقه تنها کردستان عراق است که می خواهد مستقل شود. پس مسئله فروپاشی مرزهای سیاسی آنقدر هم که اخیرا سروصدا شده جدی نیست. مساله ای که در حال حاضر پتانسیل کافی برای همکاری های منطقه ای را دارا است، مبارزه با افراط گرایی و تروریسم از نوع داعش است. این جریان ها اعتقادی به مرزهای سیاسی نداشته و ضد قوانین کشوری هستند. بهرحال همه دولت ها در منطقه نیازمند ثبات هستند. عربستان سعودی، ایران، مصر، ترکیه، عراق همه به ثبات امنیتی و سیاسی نیاز دارند. بی ثباتی در هرکدام از این حوزه ها می تواند همگان را متضرر کند چرا که باعث فرار سرمایه ها شده، تداوم در روابط اقتصادی را از میان برده و مهمتر اینکه بازیگر خارجی را وارد صحنه می کند. به عنوان نمونه اگر ثبات در داخل منطقه نباشد دولت اعتدال آقای روحانی هم نمی تواند برنامه های اقتصادی خود در زمینه توسعه سرمایه گذاریها در بخش انرژی یا ادغام در اقتصاد منطقه را پیش ببرد.
ترس اعراب از توافق هسته یی ایران و آمریکا در واهمه آنها از نزدیکی آمریکا به ایران ریشه دارد. آیا با توجه به بیش از سه دهه خصومت ورزی میان ایران و آمریکا شما احتمالی برای همکاری های منطقه ای میان دو کشور متصور هستید؟ این تا حد زیادی به تغییر در فهم فعلی ایران و آمریکا از ثبات منطقه ای دارد و اینکه چگونه منافع آنها در آن حفظ می شود. اکنون دو کشور برداشت های متفاوت از این مسئله دارند و به نوعی رقیب یکدیگر هستند. در این جا بحث منطق و ضرورت همکاری است. در پرونده هایی نظیر مبارزه با داعش بحث ضرورت همکاری به میان می آید و هرچند که ایران و آمریکا می گویند همکاری در این خصوص با هم ندارند اما به نظر می رسد که از طریق دولت عراق به گونه ای بطور غیرمستقیم یک همکاری های حداقلی وجود دارند. در این پرونده مهم ترین مساله حفظ امنیت و منافع دو کشور بوده که در حفظ یک عراق یکپارچه تبلور یافته است. گفته می شود که ایران به عراق برای شکل دادن دولتی شیعه کمک کرده است، البته به طور طبیعی ایران به دوستان خود تمایل بیشتری دارد اما بنظرم عکس العمل سریع ایران در مبازره با داعش در درجه اول به دلیل حفظ امنیت ملی خود و جلوگیری از فروپاشی دولت عراق به عنوان یک تهدید امنیتی برای ایران بوده است. پس حمایت از شیعیان و کردها تنها دلیل عملکرد سریع ایران در عراق نبوده است. در پرونده سوریه تا زمانی که آمریکا، ایران را بخشی از بحران بداند و بر آن مبنا عمل هم بکند، حس تهدید ایران نسبت به سیاست های آمریکا باقی می ماند. بنابراین با این وضعیت از نظر ایران در این پرونده نه منطقی برای همکاری وجود دارد و نه ضرورتی. مگر اینکه شرایط عوض شود. حتی ایران می تواند فکر کند که همکاری با آمریکا در سوریه می تواند سیاست منطقه ای آن را در سطح کلان به چالش بکشد. در پرونده سبک تری مانند یمن، ایران و آمریکا بهتر می توانند منطق و ضرورت را به نوعی به هم نزدیک کنند. اگر در یمن بنا بر تشکیل دولت فراگیر ملی باشد، همکاری ایران و آمریکا می تواند کمک کننده باشد. بنابراین حوزه همکاری های ایران و آمریکا از یک پرونده تا پرونده دیگر متفاوت است و نمی توانیم یک مساله را به تمام مسائل تعمیم بدهیم .
نکته دیگر مربوط به شرایط پیچیده سیاست داخلی کشورهای بحران خیز می شود. مثلا اگر ایران و آمریکا در عراق به شکل مستقیم وارد فاز همکاری شوند، چه اتفاقی در بعد سیاست داخلی این کشور رخ خواهد داد؟ نخستین مساله این است که کردها از این موضوع خرسند نخواهند شد. کردها در بسیاری از محافل بین المللی تاکید می کنند که این ائتلاف بین المللی است که داعش را تضعیف کرده و به نقش ایران کمتر اشاره می کنند. شاید به دنبال حفظ پل ارتباطی خود بین دو طرف هستند. یا اینکه در باطن نزدیکی ایران و آمریکا را در شرایط فعلی با توجه به پیگیری مسئله استقلال کردستان عراق و مخالفت همزمان ایران و آمریکا با آن به نفع خود نمی دانند. از سوی دیگر بسیاری از گروه های سیاسی شیعی عراق هم نمی توانند چندان از نزدیکی ایران و آمریکا راضی باشند. نیروهای سنی هم که بطور سنتی به این همکاری بدبین اند. بنابراین از نظر سیاست داخلی عراق، همکاری آشکار ایران و آمریکا نمی تواند حداقل برای ایران سودمند باشد چون به بهای رویگردانی بعضی از نیروهای سیاسی عراق از سیاست های ایران خواهد بود. با اینهمه حفظ امنیت و ثبات که یک ضرورت است باعث هماهنگی منافع ایران و آمریکا در عراق شده است.
و آیا توافق هسته یی از ظرفیت کاتالیزوی کافی برای تسریع در روند آغاز همکاری های تهران و واشنگتن برخوردار است؟ یک توافق هسته ای می تواند حس بی ثباتی استراتژیک در ایران را از سیاست های منطقه ای آمریکا تا حد زیادی کاهش دهد، اما چون ایران از روندها و سیاست های مستقل خود پیروی می کند بنابراین نباید به سرعت انتظار همکاریهای همه جانبه و گسترده بین دو کشور در مسائل منطقه ای داشت. همکاری مستقیم ایران و آمریکا می تواند باعث نگرانی اعراب منطقه شود. سیاست منطقی که ایران می تواند اتخاذ کند این است که میان غرب و کشورهای منطقه قرار نگیرد، بلکه حس تعادلی را در این همکاری ها به وجود آورد. یک مدل خوب می تواند تمرکز بر مفهوم ثبات و دستیابی به راه حل متعادل سیاسی برای تامین منافع تمامی گروههای سیاسی داخلی و منافع منطقه ای باشد که به شکل جدید آن توسط دکتر ظریف در"کنفرانس بن" برای صلح افغانستان در سال 2001 عملیاتی شد. آن مدل موفقی بود که شاید ایران و آمریکا در آینده بخواهند از آن استفاده کنند.
آیا امریکا به معنا واقع کلمه در حال فاصله گرفتن از متحدان عربی خود در منطقه است؟ بنظرم نه. هرچند امریکایی ها مایل به سوق دادن این کشورها به سمت اصلاحات درونی هستند اما بحث فاصله گرفتن مطرح نیست. در داخل امریکا دو رویکرد اصلی وجود دارد : بر اساس یک رویکرد حفظ این حکومت ها خود زمینه تداوم ثبات است و ثبات در منطقه هم از اهمیت فراوانی برخوردار است. بر اساس رویکرد دوم هرچند این کشورها را در حال حاضر مظهر ثبات سیاست های آمریکا در منطقه می دانند اما اعتقاد دارند که اگر اصلاحات سیاسی صورت نگیرد، همین کشورها در بلند مدت دچار بی ثباتی شده و به دردسری برای آمریکا تبدیل خواهند شد. این رویکرد دوم بخصوص در دولت فعلی آمریکا در حال تقویت است. بنابراین آمریکایی ها چندان بی میل به برداشتن یک یا دو گام به سمت جلو برای درخواست اصلاحات در کشورهای عربی منطقه نیستند، اما در حال سبک و سنگین کردن شرایط هستند. منافع بیشمار آمریکا در منطقه و در اتحاد با اعراب منطقه مانع از فاصله گرفتن آمریکا از این نوع متحدان می شود. ضمن اینکه سالهاست با نخبگان حاکم در این کشورها کار کرده و ویژگی ها و ضعف های آنها را به خوبی می شناسند. این متحدان هم ثروتمند هستند و هم آسیب پذیر و به همین دلیل برای آمریکا مهم هستند. اما بهرحال رویکرد دوم در آمریکا هر روز طرفداران بیشتری پیدا می کند و آمریکا هم به دنبال تزریق آرام آرام اصلاحات سیاسی به متحدان خود در منطقه خواهد بود. دقیقا توجه آمریکا به این رویکرد است که حاکمان سعودی را نگران کرده است.
و آیا تامین منافع آمریکا در منطقه همچنان در ترویج پروژه ایران هراسی نهفته است ؟
متاسفانه ایران هراسی در طی سالهای گذشته هم در حوزه سیاستگذاری و هم در حوزه تئوریک در ساختار قدرت آمریکا ریشه دوانده و شکستن آن کار راحتی نیست. البته دولت اوباما تلاش زیادی کرده تا این نگاه ضدایرانی را بشکند و بنظرم تا حدودی هم موفق بوده است. البته این خود برگرفته از این واقعیت و فهم در حال رشد در آمریکا است که ایران یک کشور پویا و قدرتمند است که عدم تعامل با آن سیاست آمریکا در خاورمیانه را نامتعادل کرده و هزینه ای زیادی برای منافع این کشور به همراه داشته است. در مقابل اما مروجان ایران هراسی هم بیکار ننشسته اند و تمام تلاش خود را از جلوگیری از این تغییر روند انجام می دهند. این بدان معنا نیست که آنها متوجه واقعیت ایران نیستند، یا اینکه ایران را خوب نمی شناسند، بلکه این منافع قدرت است که آنها را به سمت حمایت از این پروژه پیش می برد. اسرائیلی ها و عربستانی ها لابی جدی دارند و همچنان به دنبال تقویت این پروژه هستند. یکی از دلایل ترس از توافق هسته ای این است که اگر در سایه این توافق، رویکرد ایران هراسی هم متزلزل شود چه بلایی بر سر ائتلاف های سیاسی آمریکا با دولت های متحد منطقه خواهد آمد که بر این اساس شکل گرفته است. اما بنظرم بهرحال منفعت-محوری آمریکایی ها غلبه می کند و آنها بتدریج به این نتیجه می رسند که باید در خصوص ایران تغییر رویه بدهند که به اصطلاح بتوانند به آن را مدیریت کنند. آمریکا به این نتیجه می رسد که ایران یک قدرت مستقل منطقه ای است و باید به گونه ای با آن کنار آمد. همین رویکرد هم تا حدودی مسیر را برای شکل گیری توافق هسته ای هموار کرده است. مساله هسته ای تنها مساله ای است که از پتانسیل کافی برای آنکه ایران و آمریکا را به هم نزدیک کند، برخوردار است. در نهایت ایران از همه لحاظ جذابیت بیشتری برای آمریکا دارد و این مساله برای اعراب نگران کننده است. ایران در نهایت جای خالی خود در سیاست خاورمیانه ای آمریکا را پر خواهد کرد اما این تحول نباید به گونه ای برداشت شود که این تقویت روابط با آمریکا به بهای رابطه ایران با سایر کشورهای منطقه خواهد بود.. بنظرم یک توافق هسته ای عربستان و سایر کشورهای عربی منطقه را، همانند روسیه، چین و ترکیه، به سمت ایران خواهد کشاند. چون با خروج نسبی حس تهدید از روابط ایران و آمریکا، عربستان دیگر توجیهی برای تداوم سیاست ضد ایرانی خود نخواهد داشت. منبع: روزنامه اعتماد، 27 اردیبهشت 1394 گزارش: سارا معصومی
دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 - 11:17:11
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]
صفحات پیشنهادی
گزارش گاردین از ورود ایران و عربستان به دور جدیدی از تنشها /ترس کشورهایعربی از توافقهستهای و کنترل جهانعر
گزارش گاردین از ورود ایران و عربستان به دور جدیدی از تنشها ترس کشورهایعربی از توافقهستهای و کنترل جهانعرب توسط ایران مقامات ایران در حالی که حملات هوایی عربستان سعودی علیه مواضع حوثی های یمن نتوانست اهداف ریاض را محقق کنند اکنون منتظر هستند به گزارش نامه نیوز به نقل از گادلواپسی فرانسه و عربستان: توافق هسته ای نباید باعث تهدید همسایگان ایران شود
دلواپسی فرانسه و عربستان توافق هسته ای نباید باعث تهدید همسایگان ایران شود یک دیپلمات ارشد فرانسوی به رویترز گفت آنها نگرانی واقعی دارند در صورت رفع تحریم های ایران این کشور بتواند از نمایندگانش در منطقه حمایت مالی کند روز نو یک دیپلمات ارشد فرانسوی به رویترز گفت آنها نگراواشنگتن تایمز: اوباما برای خاموش ساختن عربستان در مورد توافق هسته ای ایران به راه حل رسید؛ ارائه بمب های بتن ش
واشنگتن تایمز اوباما برای خاموش ساختن عربستان در مورد توافق هسته ای ایران به راه حل رسید ارائه بمب های بتن شکن و ایجاد سامانه موشکی در مقابل تهران روزنامه آمریکایی واشنگتن تایمز در تحلیلی نوشت اوباما بی سروصدا کشورهای عربی را به سمت سامانه موشکی سوق می دهد به گزارش نامه نیوعضو هیئت علمی دانشگاه تهران: انسجام ترکیبی در تعاملات هستهای ایران دیده نمیشود/ کمیتهای برای پیگیری نقض تو
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران انسجام ترکیبی در تعاملات هستهای ایران دیده نمیشود کمیتهای برای پیگیری نقض توافق از سوی غرب تشکیل شودعضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت انسجام در تناسب زمانی و ترکیبی بده و بستان هستهای از سوی ایران دیده نمیشود به گزارش خبرگزاری فارس از قم ناصرموسویان وضعیت دلواپسان توافق هستهای ایران را تشریح کرد
پنجشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۵ ۰۷ سید حسین موسویان در نشست پانل بین المللی سوخت هسته ای جهان international Panel for Fissile Material در سازمان ملل گفت نتانیاهو و لابی صهیونیست اولین دلواپسان توافق هسته ای ایران و قدرت های جهانی هستند نتانیاهو و لابی صهیونیست اولین دلواپسان بموسویان: شانس توافق هسته ای بالاست |اخبار ایران و جهان
موسویان شانس توافق هسته ای بالاست عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای در دولت اصلاحات تاکید کرد نتانیاهو و لابی صهیونیست اولین دلواپسان توافق هسته ای ایران و قدرت های جهانی هستند کد خبر ۴۹۸۳۳۱ تاریخ انتشار ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲ ۲۹ - 08 May 2015 عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهواشنگتن تایمز: اوباما برای خاموش ساختن عربستان در مورد توافق هسته ای ایران به راه حل رسید
واشنگتن تایمز اوباما برای خاموش ساختن عربستان در مورد توافق هسته ای ایران به راه حل رسید روزنامه آمریکایی واشنگتن تایمز در تحلیلی نوشت اوباما بی سروصدا کشورهای عربی را به سمت سامانه موشکی سوق می دهد به گزارش نامه نیوز گای تیلور در تحلیلی برای این روزنامه آمریکایی نوشت دولروبیو: توافق هستهای اوباما با ایران بسیار بدتر از آن است که پیشبینی میکردیم
روبیو توافق هستهای اوباما با ایران بسیار بدتر از آن است که پیشبینی میکردیمسناتور آمریکایی و نامزد جمهوریخواه انتخابات ۲۰۱۶ گفت ما اکنون خطوط کلی توافق هستهای با ایران را میدانیم و این خطوط بسیار بدتر از آن است که پیشبینی میکردیم به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارسپیش از سفر به کمپ دیوید امیر کویت: توافق نهایی باید مسالمتآمیز بودن برنامه هستهای ایران را تأمین کند
پیش از سفر به کمپ دیویدامیر کویت توافق نهایی باید مسالمتآمیز بودن برنامه هستهای ایران را تأمین کندامیر کویت پیش از سفر به کمپدیوید جلسهای تشکیل داد و مباحثی را که قرار است در نشست مذکور مورد بررسی قرار گیرد مطرح کرد به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس شیخ «صبتوافق هستهای بر نقش ثبات بخش ایران در منطقه خواهد افزود
توافق هستهای بر نقش ثبات بخش ایران در منطقه خواهد افزود وبلاگ > برزگر کیهان - ایران به رغم بی ثباتی های منطقه دولتی قوی و باثبات است توافق هسته ای بر نقش ثبات بخش ایران در منطقه خواهد افزود به گزارش خبرنگار مهر مراسم رونمایی از تازه های نشر انتشارات وزارت امورتوافق هستهای باید طبق خواسته ما باشد و نه ایرانیها
نامزد ریاست جمهوری آمریکا توافق هستهای باید طبق خواسته ما باشد و نه ایرانیها اسکات واکر نامزد جمهوریخواه انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا گفت که مفاد توافق هستهای با ایران باید طبق خواسته واشنگتن باشد و نه طبق خواسته ایران نامزد جمهوریخواه انتخابات 2016 نظراتش را- اسپانیا دروازه ورود گاز ایران به اروپا بعد از توافق هسته ای
وزیر اسپانیایی مطرح کرد اسپانیا دروازه ورود گاز ایران به اروپا بعد از توافق هسته ای مادرید- ایرنا- خوسه مانوئل سوریا وزیر صنعت انرژی و گردشگری اسپانیا گفت در صورت توافق نهایی ایران با قدرت ها در مذاکرات هسته ای پالایشگاه های گازی اسپانیا درب ورود گاز ایران به اتحادیه اروپا خنظارت بر توافق هستهای با ایران در سنا رأی میآورد
پیش بینی باب کورکر نظارت بر توافق هستهای با ایران در سنا رأی میآورد رييس کميته سياست خارجی سنای آمريکا پيشبينی کرده است که اکثريت قريب به اتفاق اعضای سنای آمريکا روز پنجشنبه به طرح لزوم بازبينی توافق با ايران توسط کنگره رای مثبت بدهند به گزارش سرویس سیاسی جام نیوبن رودز: ایران الگوی خوبی برای دستیابی سایر کشورها به برنامه صلحآمیز هستهای نیست/ پس از توافق، تغییری بنیادی
بن رودز ایران الگوی خوبی برای دستیابی سایر کشورها به برنامه صلحآمیز هستهای نیست پس از توافق تغییری بنیادی در روابط با تهران ایجاد نمیشود معاون مشاور امنیت ملی آمریکا ایران را الگویی نامناسب برای دستیابی سایر کشورها به برنامه صلحآمیز هستهای میداند <p>به گزارش <aتوافق هسته ای ایران محور دیدار اوباما با سران شورای همکاری
معاون اوباما توافق هسته ای ایران محور دیدار اوباما با سران شورای همکاری شناسهٔ خبر 2581091 - پنجشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۲۳ ۳۴ بین الملل > ایران در جهان باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا مقامات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را در جریان آخرین تلاش های بین المللی برای حل موضوع هاسپانیا دروازه ورود گاز ایران به اروپا بعد از توافق هسته ای
اسپانیا دروازه ورود گاز ایران به اروپا بعد از توافق هسته ای شناسهٔ خبر 2571462 - چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۷ ۵۳ اخبار کوتاه > اقتصاد خوسه مانوئل سوریا وزیر صنعت انرژی و گردشگری اسپانیا گفت درصورت توافق نهایی بین تهران و 1 5 و لغو تحریم ها علیه ایران اعتقاد دارم که اسپاچالش اوباما با اعراب برای قبولاندن توافق هسته ای ایران
چالش اوباما با اعراب برای قبولاندن توافق هسته ای ایران خبرگزاری رویترز با اشاره به نشست باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا با شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس در روزهای 24 و 25 اردیبهشت ماه نوشت اوباما با این چالش عمده روبروست که چه تعهداتی را باید برای قبولاندن توافق هسته ای ایر-
گوناگون
پربازدیدترینها