محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831051929
گفتوگو با پدر و مادر شهید سید مصطفی فتاحی راز کفشهای پاره یک شهید / رنگ باختن مقام در نگاه فرمانده
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگو با پدر و مادر شهید سید مصطفی فتاحی
راز کفشهای پاره یک شهید / رنگ باختن مقام در نگاه فرمانده
مادر شهید میگوید: یک روز دیدم با کفشی که جلویش پاره بود دارد میرود به مدرسه، کشی بسته بود تا پارگی کفش معلوم نباشد.
به گزارش خبرگزاری فارس از ساری، خانوادههای شهیدان فتاحی در روستای جورجاده یکی از خانوادههای اصیل و مذهبی منطقه دودانگه بهشمار میآیند، سه برادری که هر کدامشان یک شهید در دفاع از انقلاب اهدا کردهاند، در ادامه گفتوگو با یکی از این خانوادهها تقدیم به مخاطبان میشود. فارس: حاج آقا! لطفاً خودتان را معرفی کنید. سید نعمتالله فتاحی هستم در سال 1315 در روستای جورجاده بهدنیا آمدم، چند سالی است که به تهران مهاجرت کردم و هماکنون یک مغازه قنادی شراکتی را اداره میکنم، همسرم اهل همین روستا است، خداوند 6 فرزند به ما هدیه داد که از میان آنها سید مصطفی گلچین شد و جام شهادت را سرکشید. فارس: از جبهه رفتن سید مصطفی بگویید؟ جبهه رفتن و شهادت زمینه قبلی میخواهد، بد نیست خاطرهای از او بگویم تا این حرفم اثبات شود، ما قبلاً در دولتآباد سکونت داشتیم، در آن زمان سید مصطفی کمسنوسال بود، روزی آمد و گفت: «من به یکی از دوستانم پنج ریال بدهکارم، دو روز است که میروم و او را پیدا نمیکنم، شما بگویید چهکار کنم؟» گفتم: «هرطور شده قرضت را ادا کن.» آن زمان رفتوآمد پنج تومان خرج داشت، چون میبایست از نظامآباد میآمد میدان امام حسین (ع) بعد شوش و دوباره بر میگشت به دولتآباد، او رفت و ناامید برگشت، گفت: «دوستم را پیدا نکردم.» من به او پیشنهاد دادم که پول را به نیت او بده به یک فقیر، در جوابم گفت: «نه پدر جان! این در مواقعی است که دسترسی به او نداشته باشم و نتوانم او را پیدا کنم، این جایز نیست.» بالاخره با یکی دو مرتبه رفتوبرگشت توانست دوستش را پیدا کند و پولش را بدهد و از اینکه دینش را ادا کرد، خیلی خوشحال بود، در او چنین زمینهای وجود داشت.
پدر شهید فارس: شهادت پسرعموهایش چه تأثیری بر او داشت؟ بهطورقطع بیتأثیر نبود، بعد از شهادت پسرعموهایش اشتیاق او برای رفتن به جبهه بیشتر شد، برادرزادههایم سید حسن و سید خلیل هر دو به منزل ما رفتوآمد داشتند، سید خلیل چون نتوانست در جورجاده ادامه تحصیل بدهد، بهمدت سه سال آمد تهران و با ما زندگی میکرد، سید خلیل طلبه هم بود، او معتقد بود اگر از خانوادههای فتاحی کسی به جبهه نرود و شهید نشود، دچار خسران میشوند. در زمان حکومت پهلوی او مخالف شاه بود و مبارزاتی را علیه رژیم طاغوت داشت، دوران فعالیت منافقان هم درمبارزه با آنها کوتاهی نمیکرد، روزی توسط گروهی از آنها مورد ضربوشتم قرار گرفت، البته من هم از کتک این گروهک ضدخلق و کژاندیش محروم نماندم، علتش هم این بود اطلاعیهای که از سوی رجوی صادرشده و به در و دیوارهای محله ما نصب شده بود را پاره کردم. فارس: حاجخانم! شما چگونگی رفتن سید مصطفی به جبهه را بیان کنید. دو ماه مانده بود که مدرسهها تعطیل شوند، آن زمان او 16سال بیشتر نداشت و دوم دبیرستان بود، روزی آمد پیشم و گفت: «میخواهم به منطقه بروم، شما اجازه میدهید؟» در جوابش گفتم: «نه.» هرچه گفت من نه جوابی بهش دادم و نه اهمیتی به حرفهایش، بنا بر مقتضیات سنی، خیلی ناراحت شد، از شدت عصبانیت تمام مدارکش را داخل حیاط پرت کرد و گفت: «حالا که شما این رضایتنامه را امضا نمیکنید، من میبرم پیش خانمی که سر کوچه است، تا او امضا کند.» خواست با این حرف مرا مجاب به این کار کند، من هم کم نیاوردم و گفتم: «حالا که آن خانم میتواند جای مادرت امضا کند، صاحب اختیاری بفرما.» با شنیدن این حرفم بهعنوان قهر دوید و رفت به زیرزمین منزلمان و حدود پنج ساعت در آنجا ماند، دو ماه بعد از پایان امتحاناتش آمد و گفت: «مامان! حالا میتوانم به جبهه بروم؟» من گفتم: «حالا میتوانی بروی، به امان خدا.» فارس: از بارزترین خصوصیات اخلاقیاش بگویید؟ از کودکی دوست داشت به مسجد و حسینیه برود، با اینکه هنوز به سن تکلیف نرسیده بود، اما هیچ وقت نمازش را ترک نمیکرد، پدرم به او لقب سقای مسجد داده بود، چند روز بود که میدیدم سید مصطفی به مسجد نمیرود، میدانستم مسألهای پیش آمده، محال بود دروغ بگوید، علتش را از او پرسیدم، گفت: «چیزی نیست.» دوباره پرسیدم: «چی شده آقامصطفی؟ چرا به مسجد نمیروی؟» گفت: «پسر خادم مسجد پولی را که مردم روی میز میگذارند برمیدارد و فرار میکند، این عمل او باعث میشود که من خجالت بکشم، شاید آنها فکر کنند که من برمیدارم.» به او گفتم: «اینکه نمیشود، هرکسی هر کاری بخواهد بکند تو خودت را کنار بکشی، خدا خودش بهتر میداند، برو به مسجد.»
مادر شهید فارس: البته یک مرتبه گفتید که بهخاطر درس راضی نشدید او به جبهه برود، آیا بعدها مخالفتی با جبهه رفتنش نکردید؟ چرا داشتم، بعد از شهادت پسرعمویش سید حسن خیلیها به من گفتند نگذارید او برود، خیلیها نیز به او اصرار کردند که نرود، چون شیمیایی شده بود، بعد از مدت طولانی که به مرخصی آمد، میخواست سه روزه برگردد، من جلویش را گرفتم و گفتم نرو، با چهرهای خشمآلود به من نگاه کرد و گفت: «مادر! عکس شهدایی که روی دیوار نصب شده است را ببین، هر جا که بروی اینها تو را نگاه میکنند و میگویند ما رفتیم، تو کجایی؟ چه میکنی؟ تا زمانی که جنگ است دور مرا خط بکشید، تا زمانی که ایران جنگ است ایران میمانم، انشاءالله که پیروز میشویم و اگر زنده ماندم به لبنان میروم، اصلاً شما باید قید مرا از فرزندی خودتان بزنید.» به او گفتم: «اگر فکر میکنی کار نداری، برایت مغازهای میگیریم.» خنده تلخی کرد و گفت: «مال دنیا برایم بیارزش است.» فارس: سید مصطفی چه مسئولیتی در جبهه داشت؟
ما اصلاً نمیدانستیم او در منطقه چهکاره است، همین قدر را میدانستیم که در گردان سیدالشهدا (ع) غواص است، روزی چند نفر از دوستانش آمدند منزلمان، آن روز به من گفتند: «ما هر چقدر به او اصرار میکنیم و میخواهیم به او مسئولیت بدهیم، سید قبول نمیکند، شما به او چیزی بگویید.» به آنها گفتم: «خودش باید تشخیص بدهد که لیاقت دارد یا نه، من نمیتوانم بگویم.» آنها که رفتند به او گفتم: «چرا قبول نمیکنی؟» گفت: «مادرجان! مسئولیت سخت است، من توانایی این کار را در خودم نمیبینم، اگر در قبال یک بسیجی و سرباز کوتاهی کنم و او از بین برود، من باید جوابگو باشم.»
انگار در یکی از سخنرانیها فرماندهشان گفته بود: اگر کسی توانایی داشته باشد و قبول مسئولیت نکند، خیانت کرده است؛ دیگر چارهای نداشت جز پذیرفتن آن مسئولیت که به فرماندهی گردان سیدالشهدا (ع) منصوب شد. فارس: حاج آقا! از مجروحیت سید مصطفی بگویید؟ سید مصطفی چند مرتبه مجروح شد، یکبار شیمیایی شد که چند روز را در بیمارستان بستری بود، بهطوری که تمام پوستش تاول زد، یکبار هم نارنجک در دستش منفجر شد، وقتی زخمش خوب شد دو تا انگشتش بهم چسبیدند، اما با همه این جراحاتی که بر او وارد شد، باز دست از جبهه و جنگ برنداشت، او بدن قوی داشت و از قدرت جسمانی بالایی برخوردار بود، میتوانست بهراحتی سه تا چهار دقیقه زیر آب بماند. فارس: نحوه شهادتش چگونه بود؟ زمانی که سید مصطفی به شهادت رسید، سه ماه بعد قطعنامه امضا شد، یکی از دوستانش میگفت که سید مصطفی قاتلش را خودش زد، بهطوری که نارنجک را پرتاب کرد داخل سنگری که یک عراقی از آنجا به سوی آنها شلیک کرده بود.
شهید سید مصطفی فتاحی فارس: حاجخانم! در پایان یکی از بارزترین خصوصیات اخلاقی سید مصطفی را برایمان بگویید. همیشه به حاجآقا میگفتم همه فرزندانم مال تو اما سید مصطفی را بدهید به من، دنیا برایش اصلاً ارزشی نداشت، بهیاد ندارم از من درخواست پول، غذا، کفش و لباس کرده باشد، یک روز دیدم با کفشی که جلویش پاره بود، دارد میرود به مدرسه، کشی بسته بود تا پارگی کفش معلوم نباشد، به او گفتم: «مصطفیجان! این چه کفشی است پوشیدی، میخواهی آبروی ما را پیش در و همسایه ببری؟» در جوابم گفت: «اگر آبرو به این است، نمیخواهم داشته باشم، دانشآموزان بسیاری در اوج فقر و با سر و وضعی بدتر به مدرسه میآیند که از من باآبروترند.» هیچوقت برای شهادتش ناراحت نیستم، چون انتخابشده خدا بود، از این دلم میسوزد که هیچوقت نشد از من چیزی بخواهد تا به او بدهم. انتهای پیام/86029/
94/02/28 - 06:53
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]
صفحات پیشنهادی
پدر و مادر شهیدان اشرف مطرح کردند راز خنده سیدمحمد در زیارت عاشورا/ ۲ شرط رسول برای ازدواج کردن
پدر و مادر شهیدان اشرف مطرح کردندراز خنده سیدمحمد در زیارت عاشورا ۲ شرط رسول برای ازدواج کردنفرمانده گفت به شرطی اجازه شرکت در عملیات را داری که راز خندهات در زیارت عاشورا را بگویی با اصرار زیاد فرمانده سید از وی قول میگیرد که تا زنده است این راز را فاش نکند و سپس راز خندههفرمانده سپاه ناحیه امام صادق (ع) آبیک خبر داد پایان انتظار 34 ساله مادر و پدر شهید آبیکی / تشییع پیکر شهید در
فرمانده سپاه ناحیه امام صادق ع آبیک خبر دادپایان انتظار 34 ساله مادر و پدر شهید آبیکی تشییع پیکر شهید در هفته آیندهفرمانده سپاه ناحیه امام صادق ع شهرستان آبیک از شناسایی پیکر شهید بهمن بیگزاده خبر داد و گفت این شهید پس از 34 سال به آغوش گرم پدر و مادر خود باز میگردد بهیادداشتهای ویژه شهید صیاد شیرازی به چاپ رسید
سهشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹ ۳۲ با پشتیبانی هیأت معارف جنگ شهید صیاد شیرازی کتابی با عنوان یادداشتهای ویژه منتشر شد به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگحماسه ایسنا کتاب یادداشتهای ویژه در 285 صفحه و شمارگان 5000 نسخه توسط انتشارات سوره سبز به چاپ رسیده است این کتاب به کوشبوسه رهبر انقلاب بر چادر مادر شهید فتنه 88 +عکس
خاطره ای از یک مادر شهید بوسه رهبر انقلاب بر چادر مادر شهید فتنه 88 عکس به گزارش سرویس کشکول جام نیوز مادر شهید غلامکبیری مادر شهیدی که فرزندش را در غبار حسادتها و منیتهای سال 88 از دست داد هنوز هم با شنیدن نام فرزندش چشمهایش گُر میگیرد و همچونپس از تشییع باشکوه پیکر پدر شهید آشناد در منزل ابدیش آرام گرفت
پس از تشییع باشکوهپیکر پدر شهید آشناد در منزل ابدیش آرام گرفتپیکر پدر شهید والامقام غلامرضا آشناد با حضور پرشور عاشقان راه ایثار و شادت و بر روی دوش همرزمان فرزند شهیدش تشییع و در آستان بیبی زبیده س در منزل ابدیش آرام گرفت به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران لحظاتیمادرشهیدان فیاضی درکنار پسرانش آرام گرفت
مادرشهیدان فیاضی درکنار پسرانش آرام گرفت مادر شهیدان محمد و عربعلی فیاضی پس از 30 سال فراغ پیش از ظهر امروز در آغوش فرزندانش آرام گرفت به گزارش فرهنگ نیوز حاجیه خانم « خانم خاکی» در سن 89 سالگی و به خاطر کهولت سن دعوت حق را لبیک گفت و در روستای «آهق» جوشهید صدوقی پدر معنوی استان یزد بود
آیت الله نوری همدانی شهید صدوقی پدر معنوی استان یزد بود شناسهٔ خبر 2568504 - دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۹ ۲۳ استانها > یزد یزدـ مرجع تقلید شیعیان جهان با گرامیداشت یاد و خاطره شهید صدوقی گفت شهید صدوقی در واقع پدر معنوی استان یزد بود به گزارش خبرنگار مهر آیت الله حسین نورراز لبخند شهید در زیارت عاشورا
پدر و مادر شهیدان اشرف مطرح کردند راز لبخند شهید در زیارت عاشورا فرمانده گفت به شرطی اجازه شرکت در عملیات را داری که راز خندهات در زیارت عاشورا را بگویی با اصرار زیاد فرمانده سید از وی قول میگیرد که تا زنده است این راز را فاش نکند و سپس راز خندههایش را برای فرمانده بازگو کردمادر شهید اکبر شیاس دار فانی را وداع گفت
پنجشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱ ۴۴ منور حمامی مادر شهید اکبر شیاس به فرزند شهیدش پیوست به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه لرستان مراسم تشییع پیکر این مادر شهید با حضور مردم برگزار و پیکر پاکش در گلزار مرکزی شهرستان الیگودرز به خاک سپرده شد شهید اکبر شیاس یکترقی در گفتوگو با فارس: احمد شهید به اهرم فشار سیاسی آمریکا علیه ایران تبدیل شده است
ترقی در گفتوگو با فارس احمد شهید به اهرم فشار سیاسی آمریکا علیه ایران تبدیل شده استکارشناس مسائل بینالملل گفت احمد شهید هماکنون به عنوان اهرم فشار سیاسی آمریکا علیه ایران تبدیل شده که هر از چند گاهی با گزارشهای دروغین و غیر واقعی سعی میکند از ابزارهای حقوق بشر علیه جمهوری اآثار شهید سید محمدباقر صدر در نمایشگاه کتاب تهران
آثار شهید سید محمدباقر صدر در نمایشگاه کتاب تهرانجدیدترین ترجمه از آثاری مانند فلسفتنا و اقتصادنا به همراه نخستین ترجمه از کتاب ومضات اثر شهید سید محمدباقر صدر در نمایشگاه کتاب تهران عرضه میشود به گزارش خبرگزاری فارس غرفه انتشارات مؤسسه امام موسی صدر در بیست و هشتمین نمایشگاخواهر شهید شجاعت احسانی: پیکر «شجاعت» را از یقه پیراهنش شناختیم/ مادر خبر شهادت برادرم را در خواب د
خواهر شهید شجاعت احسانی پیکر شجاعت را از یقه پیراهنش شناختیم مادر خبر شهادت برادرم را در خواب دادخواهر شهید احسانی گفت شبی خواب دیدم مادرم جگرش را از سینه بیرون آورد و به سمت من گرفت گفتم مادر مگر تو فوت نکردهای ولی مادرم گفت من زندهام همان موقع از خواب بیدار شدم دلم گوآصفری در گفتوگو با فارس: ماموریت سیاسی احمد شهید/برای گرفتن تأییدیه نهادهای حقوق بشری حاضر نیستیم احکام اسلام
آصفری در گفتوگو با فارس ماموریت سیاسی احمد شهید برای گرفتن تأییدیه نهادهای حقوق بشری حاضر نیستیم احکام اسلامی را اجرا نکنیمعضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت حاضر نیستیم برای دریافت حکم تاییدیه حقوق بشری از نهادهای بینالمللی احکام اسلامی را اجرا نکنیم زیرا مهمتر از حقوق بشر بردیدار یک مادر با پسر و داماد شهید پس از 32 سال
سهشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱ ۴۸ مادر شهید اروجعلی در حالی پس از سالها با پیکر فرزند و داماد خود دیدار میکند که در سالهای جنگ همسر و برادر خود را نیز تقدیم انقلاب اسلامی ایران کرده است به گزارش ایسنا خبر کوتاه بود پیکر یکی از شهدایی که در عملیات اخیر تفحص در منطقه مجنون تفحص«معمای شاه» به شهید نواب صفوی رسید
معمای شاه به شهید نواب صفوی رسید علی لدنی گفت در لوکیشن کنونی رز رضوی در نقش همسر دکتر محمودی حسام نواب صفوی در نقش شهید نواب صفوی و محمدرضا شریفینیا جلوی دوربین میروند و داوود رسولیان و اصغر معینی به ترتیب ایفاگر نقش های شهید بهشتی و دکتر مصدق هستند باشگاه خبرنگاتصاویر/ احراز هویت شهید علی خالقی
در اردبیل تصاویر احراز هویت شهید علی خالقی هویت شهید علی خالقی از شهدای گمنام تدفین شده در اردبیل با حضور مادر شهید احراز شد عکس مهر ۱۵ ۰۲ ۱۳۹۴ - ۰۸ ۵۹جدیدترین آثار شهید سیدمحمدباقر صدر در نمایشگاه کتاب تهران
جدیدترین آثار شهید سیدمحمدباقر صدر در نمایشگاه کتاب تهران شناسهٔ خبر 2570194 - چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴ ۳۷ دین و اندیشه > اندیشمندان جدیدترین ترجمه از آثاری مانند فلسفتنا و اقتصادنا به همراه نخستین ترجمه از کتاب ومضات اثر شهید سید محمدباقر صدر در غرفۀ مؤسسۀ فره-
گوناگون
پربازدیدترینها