تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى مردم! جز اين نيست كه خداست و شيطان، حق است و باطل، هدايت است و ضلالت، رشد ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805485194




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ازدربی تا حسرت مرخصی باستاره زندانی فوتبال/‌اکبریان:مرخصی دارم اماوثیــقه ندارم از زندان بیرون بیایم


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


ازدربی تا حسرت مرخصی باستاره زندانی فوتبال/‌اکبریان:مرخصی دارم اماوثیــقه ندارم از زندان بیرون بیایم ورزش > لیگ برتر - علی اکبریان می گوید: اشتباه کردم و دارم تاوان اشتباه خودم را پس می‌دهم.

خبرورزشی نوشت: آن روزها که تماشاگران حاضر در ورزشگاه فریاد می‌زدند «علی اکبریان، روماریوی ایران»، پسرک با موهای لخت برای‌شان دست تکان می‌داد و هرگز فکر نمی‌کرد تکان‌های بی‌رحم زندگی، او را به پشت میله‌های زندان بیندازد. آنهایی که در حمایت از روماریوی ایران روی سکوها حنجره می‌دریدند و فریاد می‌کشیدند، امروز سرگرم زندگی‌شان هستند و اکبریان زندگی را پشت میله‌های زندان می‌گذراند و تنها سرگرمی‌اش یادآوری خاطرات گذشته است ... خاطرات شيريني كه حالا يادآوري‌اش حال او را بد مي‌كند اما به يادش مي‌آورد يك روز براي خودش برو بيايي داشت. از آن دوران فقط خاطره مانده و بس... علي اكبريان نادم و پشيمان از اشتباه بزرگ زندگي‌اش زنداني است... او وضعيت ترحم‌برانگيزي دارد و البته خودش هم خوب مي‌داند باعث و باني‌اش كسي نيست جز خودش! هر وقت روبه‌روي قانون ايستادي، بايد تاوان آن را پس بدهي... اين حقيقت را علي اكبريان با گوشت و پوست و خون خود لمس كرده است... او كه تاوان اشتباه بزرگ زندگي‌اش را پس مي‌دهد، اين روزها اسير يك غم بزرگ است. از قديم گفته‌اند از دل برود هر آن كه از ديده برفت... براي آن كه ثابت كنيم اين ضرب‌المثل منظوم استثنا هم دارد و اكبريان را فراموش نكرده‌ايم، به بهانه دربي سرخابي شماره 80 و سابقه علي اكبريان كه در دوران اوج پيراهن هر دو تيم استقلال و پرسپوليس را مي‌پوشيد، تلاش كرديم با اكبريان درباره حال و روز استقلال و پرسپوليس حرف بزنيم. از طريق تنها شماره تلفني كه كانال ارتباطي ما و علي در ندامتگاه است، با او تماس گرفتيم اما بحث به جاي آنكه به حال و روز سرخابي‌ها بكشد، خيلي زود به حال و روز علي كشيده شد... علي اكبريان كه به حبس ابد محكوم شده، مي‌خواهد براي ديدار با خانواده‌اش به مرخصي بيايد... داديار مجوز مرخصي‌اش را در قبال وثيقه صادر كرده اما اكبريان براي تأمين وثيقه مشكل دارد... اصلاً بهتر است خودتان گفت و شنود ما را بخوانيد... چه خبر علي‌‌جان؟
هيچ، خبرها پيش شماست... اين داخل كه خبري نيست... ديوار است و ميله... نرده است و حصار... زندان است ديگر! نمي‌خواهيم داغ دلت را تازه كنيم اما خودت خواستي...
حق با شماست، خودم كردم كه لعنت بر خودم باد... از هيچ‌ كس هم دلخوري و توقع ندارم. اشتباه كردم و دارم تاوان اشتباه خودم را پس مي‌دهم ... بگذريم، تماس نگرفتيم كه حال تو را بگيريم... مي‌خواستيم به بهانه دربي با هم حرف بزنيم...
محبت داريد... من يك تشكر هم به شما بدهكارم. دفعه قبل كه از ندامتگاه با شما تماس گرفتم تا درد دل كنم، توقع نداشتم حرف‌هايم در خبرورزشي چاپ شود اما بعد از چند روز، روزنامه به دستم رسيد و ديدم حرف‌هايم را منتشر كرده‌ايد. دست شما درد نكند كه هنوز ما را عضو فوتبال مي‌دانيد. به هر حال نمي‌توان نام تو را از اين فوتبال پاك كرد...
اي بابا، نام من را از زندگي پاك كرده‌اند... خيلي‌ها يادشان رفته اصلاً آدمي به اسم علي اكبريان وجود داشت! نااميد نباش...
اميدم به خداست... ولي خيلي دلم گرفته... چند روز ديگر بازي استقلال و پرسپوليس است. بعضي همبازيان من الان به عنوان مربي و... در اين بازي هستند اما من داخل زندان مانده‌ام. من هم دوست داشتم الان بيرون بودم و لااقل براي تماشاي دربي به ورزشگاه مي‌رفتم. اگر زنداني نبودي، به تماشاي دربي مي‌رفتي آن هم اين دربي كه تشريفاتي است؟!
چراكه نه؟ حتماً مي‌رفتم ورزشگاه. دربي به هيچ ‌وجه تشريفاتي نيست... حتي همين امسال كه استقلال و پرسپوليس بدترين نتايج تاريخ خود را گرفته‌اند، بازي‌شان حساس است. دو تيم مي‌خواهند تمام ناكامي‌ها را پشت 3 امتياز اين بازي مخفي كنند. من هم اگر بودم، حتماً مي‌رفتم و اين بازي را از نزديك مي‌ديدم. خب، چرا تقاضاي مرخصي نمي‌كني تا بيايي بيرون و دربي را ببيني؟
ببخشيد اين حرف را مي‌زنم اما اگر مي‌توانستم مرخصي بگيرم، مي‌رفتم زن و بچه‌هايم را مي‌ديدم كه دلم براي‌شان يك ذره شده و دوري‌شان زجرم مي‌دهد. براي مرخصي اقدام كرده‌اي و قبول نكرده‌اند؟
اتفاقاً قبول كرده‌اند. داديار پرونده حكم داده مي‌توانم يك ماه مرخصي بگيرم و بيايم بيرون اما مشكل وثيقه دارم. دفعه قبل دو سند 200 ميليون توماني روي پرونده‌ام به عنوان وثيقه گذاشتند و آمدم بيرون و يك ماه كنار خانواده‌ام بودم. يك سند را خواهرم و دامادم گذاشتند و يك سند را هم يكي از دوستان به صورت موقت گذاشت. الان هم داديار اعلام كرده با وثيقه 800 ميليوني مي‌توانم بيرون بيايم اما روي پرونده فقط همان سند 200 ميليوني دامادم و خواهرم است و وثيقه جور نمي‌شود كه بيايم مرخصي! اصلاً خودت دنبال جور كردن وثيقه بودي؟
فايده‌اي نداشت. به چند نفري رو زدم كه نشد و البته به خيلي‌ها هم روي زنگ زدن و خواهش كردن نداشتم. چرا؟
به هر حال مردم هم گرفتاري‌هاي خودشان را دارند و نمي‌توانم توقع داشته باشم همه كار و زندگي خودشان را رها كنند و دنبال زندگي من باشند! ولي به هر حال هستند كساني كه كاري از دست‌شان بربيايد.
اگر چنين فردي پيدا شود تا عمر دارم، دعايش مي‌كنم. اگر روي پرونده‌ام وثيقه باشد، مي‌توانم از مرخصي يك‌ماهه‌اي كه داديار با آن موافقت كرده، استفاده كنم و كنار خانواده‌ام باشم تا دختر و پسر من هم احساس كنند پدر دارند. آنها هم دوست دارند يك ماه پدر بالاي سرشان باشد. دخترم الان 7 ساله شده، پسرم هم نزديك 4 سال و نيمش است. بزرگ شدن آنها را كه نديدم، لااقل يك ماه كنارشان باشم. دخترت مدرسه مي‌رود،‌ لابد مثل تمام پدرها دوست داري صبح دستش را بگيري و ببري مدرسه.
من بميرم بهتر است. (صداي هق‌هق گريه). خدا نكند... چرا؟
دخترم مدرسه نمي‌رود! يعني هنوز به سن مدرسه نرسيده؟
چرا، رسيده. امسال بايد كلاس اول باشد اما به خاطر مشكلات مالي و گرفتاري‌هاي همسرم كه دست تنهاست، نتوانستيم مدرسه ثبت نامش كنيم. من هم كه گردنم بشكند، زنداني هستم و نمي‌توانم كاري براي اين طفل معصوم انجام بدهم. اين هم شد حرف؟ بچه گناه دارد، يعني يك نفر نيست كه دنبال كارهاي مدرسه اين بچه باشد؟
از مردم توقع ندارم. همه گرفتار زندگي خودشان هستند... من هم نمي‌توانم بابت اشتباهي كه خودم كردم و دارم تاوانش را پس مي‌دهم، يقه مردم را بگيرم. اين درست، اما ما از طريق خبرورزشي از مردمي كه توانايي‌اش را دارند، مي‌خواهيم به تو كمك كنند. به هر حال تو اشتباه كرده‌اي اما خانواده‌ات گناه دارند...
شرمنده خانواده‌ام هستم. همسرم كه مثل شمع آب مي‌شود، بچه‌هايم كه پدر بالاي سرشان نيست و خانواده‌ام كه باعث سرافكندگي‌شان شدم. يك دوره‌اي شنيديم برخي دوستان دنبال كار تو هستند.
همين كه حكم من تبديل شد به حبس ابد، تلاش همين دوستان بود... البته حالا خيلي‌ها من را فراموش كرده‌اند اما هستند كساني كه گاهي اوقات سراغي از من مي‌گيرند. مثلاً حميد استيلي بامعرفت وقتي رئيس كانون پيشكسوتان پرسپوليس شد و كميته پيشكسوتان را تشكيل داد، به لطف و پيگيري بهروز سلطاني عزيز، مدارك خودم و همسرم را خواست تا نام من را در ليست پيشكسوتان پرسپوليس بگذارند و ماهانه يك چيزي به خانواده‌ام كمك شود اما از شانس بد من، آن كميته هم منحل شد... چند نفري هر از گاهي سراغي از من مي‌گيرند كه دست آنها را مي‌بوسم و وامدار معرفت‌شان هستم چون خودشان تأكيد دارند، اسم‌شان را نمي‌آورم ولي براي بعضي‌ها شده‌ام طاعون و از من فرار مي‌كنند. البته شما اين را ننويس چون خودم كردم و خودم مقصرم و نبايد از مردم توقع داشته باشم. ما مي‌نويسيم تا شايد عده‌اي براي كمك به تو جلو بيايند... به خصوص براي كمك به خانواده‌ات... 
شما لطف داريد... اگر كسي پيدا شود و اين وثيقه را بگذارد، مي‌توانم يك ماه بيرون بيايم و به زندگي‌ام برسم. براي ديدن بچه‌هايم لحظه‌شماري مي‌كنم. دلم براي آنها تنگ شده و دوست دارم هر چه زودتر آنها را ببينم. به اميد خدا، نگفتي بالاخره دربي را مي‌بيني يا نه؟
در زندان كنار زنداني‌ها مي‌بينم. اينجا زنداني‌ها طرفدار فوتبال هستند و براي تماشاي دربي در سالن جمع مي‌شوند. براي هم كري مي‌خوانند و از تماشاي دربي لذت مي‌برند. گاهي اوقات جنجال هم مي‌شود. تو دوست داري كدام تيم ببرد؟
هر تيمي كه بهتر بازي كرد و حقش است، برنده شود. من دوست دارم هر دو تيم هميشه مدعي قهرماني باشند چون تيم ملي قوي محصول استقلال و پرسپوليس قوي است. راستي، دفعه قبل كه صحبت كرديم، گفتي دوست دارم بروم كلاس مربيگري و در زندان به زنداني‌ها فوتبال آموزش بدهم.
اين بزرگ‌ترين آرزوي ورزشي من است. دوست دارم اشتباه زندگي‌ام را از اين طريق جبران كنم. ... و بزرگ‌ترين آرزوي زندگي‌ات...
سلامتي همسرم و بچه‌هايم... هر چند مي‌ترسم از روزي كه اين بچه‌ها بزرگ شوند و از داشتن پدري مثل من خجالت بكشند اما آرزويم اين است كه زندگي با خانواده‌ام بد تا نكند.    

کلید واژه ها: دربی - باشگاه استقلال -




چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 - 17:11:58





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن