تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 18 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس از مكّه بر گردد و تصميم داشته باشد كه سال بعد هم به حجّ برود، بر عمرش افزو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1864022568




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اولويت ما در شرايط كنوني،کار فرهنگی و ارتباطاتی است


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اولويت ما در شرايط كنوني،کار فرهنگی و ارتباطاتی است


ظهور داعش وهم پيماني آمريكا وائتلافي از كشورهاي ذي نفوذ اروپايي باآن،فضاي خاورميانه را به شدت متاثر ازخويش ساخته وشرايطي نسبتا گنگ ومبهم را فراهم آورده است. دراين ميان اما،ايران بايد به چه شكل نقش تاريخي خويش را ايفا كند؟فرصت ها وتهديدهاي كشورمان دراين عرصه كدامند؟و...سوالاتي است كه در گفت وشنود پيش روي،مورد پاسخ گويي دكترصباح زنگنه قرار گرفته است. اميد آنكه مقبول افتد. از منظر جنابعالي،علت اصلی هماهنگی و مماس شدن سیاست‌های کشورهایی نظیر ترکیه، عربستان، قطر و... با امثال امریکا، انگلیس و سایر کشورهای غربی بر سر موضوع داعش چیست؟ بسم الله الرحمن الرخيم.الان مبانی‌اش را می‌شود گفت، ولی جزئیاتش بسیار طولانی است. مبنای اصلی این است که به دلیل ورود امریکا به دو جنگ بزرگ یکی در افغانستان و دیگری عراق ضعف‌های زیادی بر سیاست، امکانات و اقتصادش وارد شد. طرح اولیه امریکا تسلط نظامی بر کل منطقه عمدتاً کشورهای نفت‌خیز و دارای موقعیت استراتژیک مثل سوریه، مصر و شمال خلیج‌فارس یعنی ایران بود. می‌خواست تسلط کامل داشته باشد. در مورد عربستان و امثالهم که مشکلی نداشت، زیرا مطیع آنها و در ید خودشان بود. ایران یک دولت مقتدر و منسجم داشته است و دارد و تا الان امریکا با به‌کارگیری انواع توطئه‌ها و برنامه‌ها نتوانسته است اینجا به نتیجه برسد و امکانی برای حضور و نفوذ بیابد، اما در عراق به دلیل عملکرد دیوانه‌وار صدام و مختل شدن اوضاع داخلی توانست حمله کند و آنجا را بگیرد، به افغانستان هم به همین ترتیب توانست وارد شود. اما این ورود پایان کار نبود، بلکه آغاز مشکلات جدید و ضعف کلی امریکا شد. اسرائیل، امریکا را تشویق می‌کرد این حملات را ادامه دهد، ولی در نتیجه شاهد بودیم امریکا روزبه‌روز ضعیف‌تر شد و امکانات اقتصادی و مالی، حضور نظامی، کشتار سربازان و مطرح شدن افتضاح‌های سیاسی و عملکردش در داخل و خارج او را وادار کرد فکر دیگری کند. از طرف دیگر رشد قدرت چین در آسیای جنوب‌شرقی امریکا را متوجه مرکز قدرت دیگری کرد که می‌بایست سراغ آن برود، لذا به فکر تغییر استراتژی خود در خاورمیانه افتاد. این استراتژی مبتنی بر تقویت برخی کشورها و تضعیف کشورهای دیگر و ایجاد یک فضای ملتهب و متشنج در منطقه بود تا امریکا در این فضای هرج و مرج و با محاصره چین بتواند به کارهای خودش بپردازد. از طرف دیگر با رشد قدرت و توان ایران خلاءهای سیاسی منطقه توسط ایران در حال پر شدن است. با سقوط صدام هیچ کشور دیگری شرایط ایران را نداشت که بتواند از شرایط عراق بهره بگیرد و هماهنگ‌کننده امورش باشد، بدون اینکه بخواهد آن را اشغال کند، زیرا ایران پیشینه هشت سال جنگ تحمیلی را داشت، دو سه میلیون عراقی در ایران اقامت داشتند، هزینه‌هایی که ایران کرد، شهدا و جانبازانی که داد همه و همه عواملی بودند که ایران را در یک موقعیت خاص قرار می‌داد و هیچ‌کدام از کشورهای منطقه در این موقعیت نبودند و نیستند. مردم عراق هم اکثراً شیعه و طرفدار انقلاب اسلامی ایران هستند. به نظر شما دولت آمريكا به دليل وجود همين شرايط تغيير جهت داد؟يعني اين عوامل موجب شدند كه آمريكايي ها به خطاي استراتژيك خود دراين باره پي ببرند؟ امریکا به دلیل شرایط فعلی و مشکلاتی که پیدا کرد، تغییر جهت داد و به دنبال استفاده از روش‌های دیگری است. در پی ضعف امریکا و تغییر برخی از سیاست‌ها، استراتژی‌ها یا تاکتیک‌های امریکا و نیز قدرت گرفتن ایران و استفاده از شرایطی که ایران را متوجه مسئولیت‌های جدید می‌کند، دولتی در عراق به وجود آمد که برآمده از آرای اکثریت شیعه مردم عراق است، در عین اینکه با یک تقسیم منطقی، علنی و عاقلانه قدرت در پارلمان، دولت و ریاست جمهوری تمرکززدایی شده است. این برای خیلی از کشورهای منطقه قابل هضم و پذیرش نبود، به‌خصوص کشورهایی با نظام‌های سلطنتی سنتی خانوادگی، بنابراین این را به حساب قدرت گرفتن ایران و به هم خوردن موازنه قدرت در منطقه تفسیر کردند، زیرا آنها به دنبال این بودند حکومتی مانند حکومت استبدادی صدام در عراق بیاید و همچنان رودرروی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد و انرژی هر دو کشور را مصرف کند، اما این وضعیت تغییر یافت. همین اندازه که مردم عراق بتوانند دولت منبعث از اراده خود را روی کار آورند، یعنی قدرت ایران بالا رفته است، چه رسد به اینکه این دولت دوست و همراه دولت ایران باشد. آيا وضعيت سوريه راهم به همين ترتيب مي بينيد؟به عبارت ديگر سهمي از فشار برآنها،به دليل افزايش اقتدار ايران است؟ در سوریه به همین ترتیب دولتی که هست منبعث از اراده ملت سوریه است و با ایران همراهی و طبیعتاً هم‌افزایی می‌کند. حضور حزب‌الله در لبنان، حماس و جهاد اسلامی در فلسطین نیز به همین صورت است. وقتی این عناصر را کنار هم قرار می‌دهیم، یک زنجیره همراه، هم‌جهت و هم‌هدف ایجاد می‌شود که برای رژیم‌های وابسته و غیر مردمی در منطقه عامل حسادت، رقابت، ایجاد مشکلات و برانگیختن بحران‌ها یا ایجاد آنها شده است و می‌شود. به‌علاوه ظهور بازیگران غیر دولتی مثل اخوان‌المسلمین که در اکثر کشورهای منطقه نفوذ داشته‌اند و دارند، برای این کشورها مشکل‌ساز شد و احساس کردند دولت‌هایشان در برابر چند خطر قرار گرفته‌اند: یک خطر بیداری ملت‌ها و افزایش مطالبات مردمی، مثل آنچه در عراق اتفاق افتاد و این در مقابل رژیم‌های استبدادی و سنتی خانوادگی و موروثی یک تهدید به حساب می‌آمد. خطر دیگر باز شدن پای اخوان‌المسلمین به فعالیت‌های سیاسی برای تبدیل تاریخچه‌شان به یک واقعیت ملموس بود و این یعنی ورود اخوان به حکومت و تشکیل دولت و امکان تهدید دولت‌های منطقه که اخوان در آنجا نفوذ داشتند. لذا برای به هم ریختن این وضعیت دولت‌های منطقه با کمک امریکا، انگلستان و بعضاً فرانسه و اسرائیل سعی کردند منطقه را دچار بحران‌های بیشتر و مشکلاتی در مسیر پیشرفت بیداری اسلامی ایجاد کنند. امریکا در این مسیر با این کشورها همراه شد و بلکه خودش هم جزو طراحان اصلی بود تا با ایجاد اختلاف بین مؤلفه‌های اجتماعی منطقه بتواند قدری با خیال راحت‌تر منطقه را در اختیار بگیرد و به محاصره چین و بعداً روسیه برود. ایجاد تنش و تفرقه بین شیعه و سنی یکی از سیاست‌های امریکاست و اختلاف بین کرد و عرب، ترکمان و دیگر اقوام، مسلمان و مسیحی جزء دیگری از این طراحی کلان امریکا و غرب در منطقه است. کلاً سیاست امریکا در این منطقه تقویت قوم‌گرایی، ملی‌گرایی، اختلافات مذهبی، تجزیه و تضعیف ملت‌هاست. پس چرا عربستان وساير كشورهاي منطقه با اين رويكرد همدلي نشان دادند؟به رغم اينكه اين نقشه با مختصاتي كه شما از آن ترسيم كرديد،براي آنها هم خطر آفرين است؟ کشورهای عرب خلیج‌فارس با ناآگاهی، آگاهی یا سادگی تصور کردند می‌توانند در این نقشه امریکا جای پایی پیدا و بازیگری کنند و با به هم ریختن اوضاع منطقه از امریکا امتیازاتی بگیرند. آنچه که اتفاق افتاد ملغمه‌ای بود که برای همه این کشورهای مشکل‌ساز شد. برای ترکیه مشکل ایجاد، چون کردها و علوی‌های ترکیه را تحریک کرد و خواهد کرد. ترکیه به دنبال این بود که بخشی از سوریه و عراق را تصاحب کند و از این طریق بتواند از جانب سوریه اشرافی نسبی به دریای مدیترانه داشته باشد و از جانب عراق بر مناطق نفت‌خیز شمال عراق تسلط یابد، زیرا در خواب و آرزوی گرفتن نقش ژاندارمی منطقه است. عربستان در فکر اخلال در معادلات منطقه‌ای بین ایران، عراق و سوریه بود و تصور می‌کرد اگر با تزریق پول و تسلیحات دولت سوریه را ساقط کند، می‌تواند زنجیره مقاومت از ایران تا دریای مدیترانه را قطع کند. از آن سو با معطل کردن اوضاع در لبنان برای رسیدن به یک رئیس‌جمهور مورد توافق اخلال دیگر و در برابر حماس و بحث هسته‌ای ایران و مسائل دیگر نیز مشکلاتی ایجاد کرد. به هر حال رژیم‌های سلطنتی مخالف حضور مردمی به هر ترتیب هستند و در این فرآیند پارازیت انداخته‌اند، اما فرکانس‌های مردمی متقابلاً سیاست آنها را دچار اختلال کرده است. حضور مردم که در درجه اول خواهان عزت، استقلال، زندگی آزادانه، خروج از یوغ بردگی دیکتاتوری و مبارزه با فساد هستند ـ فارغ از اینکه اسمش را چه بگذاریم که قطعاً نام اصلی آن بیداری اسلامی است ـ باعث به هم ریختن معادلات مذکور شده است و از یک پدیده حکایت می‌کند و آن به ستوه آمدن مردم منطقه از فسادها، انحراف‌ها، وابستگی‌ها، تحقیرها، از بین رفتن عزت و کرامت انسانی و ضایع شدن فرصت‌هایشان است. این بسامدها همچنان ادامه دارد و این نویزها هم از سوی عربستان، ترکیه و قدرت‌های فرامنطقه‌ای هم برای اخلال در این اراده‌های مردمی پا بر جاست، اما مسیری که تاکنون طی شده به هم خوردن اوضاع کشورهای حامی این پارازیت‌ها و نویزها بوده است. در مورد جنبش‌های مردمی که در سال‌های اخیر در کشورهایی مثل تونس، مصر، یمن، لیبی و... اتفاق افتاد ـ و به نظر می‌رسد ایجاد و تقویت گروه‌های تروریستی متأخر نظیر داعش چندان به این حرکت‌های مردمی بی‌ربط نباشد و حتی شاید با هدف انحراف این جنبش‌ها شکل گرفته باشند ـ تحلیلتان چیست؟ مسئله دوم اینکه آیا شکل‌گیری و فعالیت این گروه‌های تروریستی باعث تغییراتی در روند این جنبش‌های مردمی شده است یا خیر؟ باعث تقویت آنها شده یا اینکه آنها را تضعیف کرده است؟ این جنبش‌ها را واقعاً یک پدیده انسانی و اسلامی می‌دانم. تعبیری که از بیداری اسلامی می‌کنیم نیازمند بحث و توضیح مجدد است. اولین کتابی که به زبان فارسی در باره بیداری اسلامی ترجمه شد، کتاب محمد قطب است که ترجمه و تحقیق کردم و منتشر شد. فکر می‌کنم در سال 1375 منتشر شد. در بحث بیداری اسلامی یک بحث جامعه‌شناختی داریم و یک بحث سیاسی. واقع قضیه این است که در مصر اخوان‌المسلمین در آغاز حرکت کاره‌ای نبودند. آنها 80 سال است کار و تلاش کرده و توانسته‌اند در محیط اجتماعی تغییراتی ایجاد کنند، اما در حرکت اخیر سقوط مبارک نقش آنها در حد نقش ثانوی یا درجه سه بود. صفاتی که در باره ویژگی‌های مردم قیام‌کننده بیان شد، نظیر مبارزه با فساد و روحیه استقلال‌طلبی، عدالت‌طلبی و... همگی صفات مورد قبول اسلام هم هست. شعار اسلام م داده شد و نه تنها اخوان مطرح می‌کردند راه‌حل اسلام است، بلکه مردم هم شعارشان «الله‌اکبر» بود و این مسئله را قبول داشتند. حتی اخوان برای انتخابات ریاست جمهوری هم حاضر نبودند وارد شوند و ابوالفتوح به محض اینکه اعلام کرد می‌خواهم کاندیدا شوم، از اخوانیت اخراج شد. با اینکه جامعه مصر جامعه‌ای است که به اسلام تمایل دارد، اما حقیقتاً محرک اصلی حرکت‌های اولیه‌ای که انجام گرفت، اخوانی‌ها نبودند. اخوانی‌ها به لحاظ تأثیرگذاری و کارآیی عامل سوم بودند، اما در هر صورت جنس مطالبات مردم از جنس مطالبات اسلامی است و با این دید درست است بگوییم بیداری اسلامی. در ذهن تاریخی مردم مصر قطعاً تحرکات و اندیشه‌های سید جمال‌الدین، محمد عبده، اخوان، البنّا، محمد قطب، شیخ محمد غزالی و... مؤثر بوده است، حتی تأثیراتی را که از امام خمینی(ره) گرفتند نمی‌شود نادیده گرفت و انکار کرد، اما آنچه که صحنه را عوض کرد، تجربیات متراکم تاریخی بود که ذهن را برای مبارزه با وابستگی آماده می‌کرد. مصری‌ها مخالف وابستگی به انگلیس و امریکا بودند و هستند، چون احساس تحقیر می‌کردند. انسان مصری از وضعیت موجود راضی نبود. می‌گفتند وقتی یک وزیر خارجه امریکایی یا انگلیسی به مصر می‌آید و حرف می‌زند و رئیس‌جمهور ما می‌پذیرد، برای ما حقارت‌آمیز است. عزت‌خواهی، مبارزه با وابستگی و دیکتاتوری از اهداف و خواسته‌های اسلام است. بنابراین صفات منطبق بر مطالبات اسلامی است. حال عده‌ای به دلیل گرایش به غرب یا وابستگی به آن سعی می‌کنند تمایلات اسلامی ملت‌های مسلمان را انکار کنند، کما اینکه این کار را در ایران هم کردند، ولی موفق نشدند و هنوز هم دست از این نظریه‌پردازی‌ها برنمی‌دارند. این مبارزات جزئی از بیداری اسلامی است. می‌دانید جامعه مصر یکی از جوامعِ به‌شدت متدین است و تدین را با فهم و تفسیر خودش دارد، یعنی خانم مصری نمازش را می‌خواند، روزه‌اش را می‌گیرد، حجش را می‌رود، زکاتش را هم می‌دهد، به فقرا هم کمک می‌کند، ولی ممکن است بی‌حجاب راه برود، هر چند عمیقاً مسلمان است. ممکن است گاهی شخصی لیبرال باشد، ولی مسائل اسلامی و واجبات اسلامی‌اش را هم انجام دهد و ادا کند. اخوان‌المسلمین نتوانست از این زمینه آماده اجتماعی استفاده مطلوب را ببرد. البته ارتش و نیروهای امنیتی مصر نیز کاملاً تحت فرمان غرب اداره می‌شوند. با تبلیغاتی که شد، مردم مصر احساس کردند یک حرکت انحصارطلبانه دارد پیش می‌آید و متأسفانه اخوان هم با اقداماتی که انجام داد، این برداشت‌ها را تقویت کرد. اخوانی‌ها تلاش کردند هم قوه قضائیه را بگیرند، هم ارتش را ضعیف و هم سازمان امنیت را تصفیه کنند. این اقدامات سریع موجب عکس‌العمل ارتش و نیروهای امنیتی با حمایت غرب شد. در این بین داعش خواست در شرایطی که مردم منطقه برای ایجاد تغییر تمایل دارند، حرکت خود را پیش ببرد و در محیط اهل سنت این کار را انجام داد. همه اینها نشان می‌دهند محاسباتی در کار بوده است. در منطقه‌ای شروع کردند که از مرکز حکومت دو کشور فاصله داشت، موصل 500 کیلومتر و رقّه سوریه 600 کیلومتر تا مرکز حکومت‌ها فاصله دارند. با این فاصله از مرکز امکان کنترل نبود. فکر می‌کردند در محیط اهل سنت با تحریک احساسات و عوام‌فریبی می‌توانند یک فضای تحرک طبیعی برای خودشان ایجاد کنند. البته تا جایی هم این تفکر کار کرد، اما وقتی عشایر اهل سنت عراق و عشایر سنی سوریه رفتار اینها را دیدند، علیه‌شان قیام کردند. حتی عشایر اهل سنت عراق با اینها مبارزه مسلحانه کردند و آنان را راندند. داعش با عملکرد دولت عراق و عشایر سنی عراق پس زده شدند، غائله بلاد رافضین را از عراق جمع و شورشیان را وادار کردند به طرف سوریه بروند، منتهی در عملکردهای بعدی به آنها کمک کردند تا به عراق برگردند. در برابر شعار کلی حکومت اسلامی با اقداماتی که داعش انجام داد، ضربه سنگینی به ایده خلافت اسلامی وارد آمد و مردم را از آن متنفر کرد، به این تعبیر که اگر حکومت خلافت این است و این الگویش باشد، ما اسلام را هم نخواستیم. خیلی‌ها نه تنها از خلافت اسلامی، بلکه از اسلام هم برگشتند. به نظر شما راز قدرت داعشی‌ها در جذب نیروهای مختلف از سراسر جهان چیست؟ سِرّش در این است که شعارهای خیلی تند و جوان‌پسند می‌دهد و به‌خصوص جوانانی را که تعمق فکری و تاریخی ندارند و دنبال تنوع، جست‌وجوگری و هیجان هستند، به‌راحتی جذب می‌کنند. اگر می‌بینیم بعضی از جوانان اروپایی هم به اینها ملحق می‌شوند، شاید به دلیل همین خصلت جوانی است. جوان می‌خواهد کشف و چیز جدید پیدا کند. اصلاً ربطی به اسلام و دولت اسلامی ندارد. یک عده هم حقیقتاً به دنبال این بودند بحث فسادها نظیر فساد اخلاقی و مالی را با وجود دولتی مثل داعش محدود کنند و واقعیت این بود. یک عده هم مزدور هستند، چون این گروه‌های تروریستی امکانات مالی وسیعی دارند و شدید و خشن هم برخورد می‌کنند. حالا آیا این اعمال انگیزه دزدی را هم از بین می‌برد؟ نه، مسلماً این‌گونه نبود! کسی که تحلیل کوتاه‌مدت می‌کند، می‌گوید بله، در این سه چهار ماه که اینها در فلان منطقه آمدند و حکومت کردند، دزدی از بین رفت، دیگر هیچ‌کس جرئت نمی‌کرد از خانه‌اش بیرون بیاید، چه رسد به اینکه به مغازه‌ای که درش باز است تعرض کند. هیچ زن یا مردی جرئت نمی‌کرد با لباس نامناسب ظاهر شود، اما معلوم نبود اگر ادامه می‌یافت، آیا همچنان می‌توانست این پدیده‌ها را نگه دارد یا نه. کسی به این سئوال جواب نداده است، چون کار جامعه‌شناختی و تبلیغاتی انجام نشد. در تبلیغات می‌توانید بگویید چهار ماه حکومت طالبان در پشتونستان توانست امنیت ایجاد کند، اما چهار سال دیگر ادامه پیدا می‌کرد، واقعاً می‌توانستند امنیت را همچنان حفظ کنند، ارزاق مردم را به موقع برسانند و فلان کار دیگر را بکنند؟ لطمه‌ای که تشکیل داعش بر مفهوم دولت اسلامی زد، لطمه‌ای است که هیچ قدرت بزرگ غربی نتوانست بزند، ضربه‌ای که به روحانیت، رحمانیت و مهربانی اسلام زد، هیچ تبلیغات امریکایی، انگلیسی و اروپایی نتوانست تا حالا بزند. آن همه فیلم ساختند، اما به اندازه یک فیلم سر بریدن داعشی‌ها اثرگذار نبوده است. این خشونت بی‌نظیر متمرکز پیش از این اصلاً در هیچ ذهنی قابل تصور نبود. به نظر شما آینده قصه داعش چه خواهد شد؟ آیا به اهداف هفت مرحله‌ای خود خواهند رسید؟ مکمل آن هفت مرحله صحبت‌های رئیس‌جمهور امریکا و مقامات انگلیسی است که گفته‌اند مبارزه با داعش مبارزه کوتاه مدتی نخواهد بود! یعنی آنها پیش‌بینی کرده‌اند که این بازی ادامه یابد و منطقه همچنان دچار اضطراب و درگیری باشد. وقتی در تحلیل می‌گوییم هدف امریکا و اسرائیل مشغول کردن کشورهای منطقه و ایجاد جنگ‌های فرسایشی در منطقه است، معنی‌اش این است که آقای اوباما یا انگلیسی‌ها می‌گویند مبارزه با داعش کوتاه‌مدت نخواهد بود. بنابراین قصدشان این است که حرکت‌هایی مثل داعش و احیاناً چیزهای دیگری که در راه است، از بین نروند و عراق، سوریه، مصر و لبنان همچنان گرفتار این برخوردها و تضعیف‌های داخلی باشند. از یک طرف به این گروه‌ها امکانات می‌دهند، از طرف دیگر پرچم مبارزه با آنها را بلند می‌کنند. به نظر شما نقش جمهوری اسلامی ایران در این تحولات و مبارزه با گروه‌های تروریستی چیست؟ نقش ایران و همه جریان‌های آزادی‌خواه این است که در آگاه‌سازی مردم و این جریان‌ها گام بردارند. ایجاد ائتلاف‌های واقعی با جریان‌های مخلص ـ مثلاً با یک عده از اخوان‌المسلمین که در رفتارها و رویه‌هایشان تجدید نظر کنند، با مردم مخلص از ملت‌های این کشورها و علمای آگاه نقش بسزایی خواهد داشت. می‌شود با راه‌اندازی شبکه‌های رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی درست و به‌موقع با این پدیده برخورد کرد. با مطالعات عمیق در این تحولات فکری، فقهی و سیاسی می‌شود اقدامات فرهنگی گسترده‌ای کرد. با سازمان‌های بین‌المللی باید مذاکره کرد تا آنها هم فشارهای لازم را وارد کنند، از قبیل بحث خشکانیدن محیط‌های مساعد رشد مردم این مناطق. همچنان رسانه‌ها و حتی مساجد زیادی در منطقه هستند که به اختلافات شیعه و سنی دامن می‌زنند، اختلافات طائفه‌ای، نژادی و حتی میان فرقه‌ای درون یک مذهب را به چشم می‌آورند و تقویت می‌کنند، جریان‌هایی مثل طیف تندروها در شیعه. باید از این جریان‌ها انتظار داشته باشیم هر روز یک بحران جدید ظاهر کنند. چرا؟ چون هدف اصلی آنها مشغول ماندن این منطقه به اختلافات است. هر قدر بتوانیم اینها را پیش‌بینی کنیم و برایشان تدبیری بیندیشیم و حساسیت لازم را در برخورد با آنها ایجاد کنیم، موفق‌تر بوده‌ایم. ترکیه و عربستان را باید از طریق مذاکرات و بیان ابعاد و پیامدهای اقداماتشان و خطراتی که در آینده آنها را تهدید خواهد کرد، متقاعد کرد تا از دامن زدن به خشونت جلوگیری کنند. رسانه‌های عربستان هنوز که هنوز است به بحث شیعه و سنی دامن می‌زنند. بعضی‌ها به عنوان شیعه بعضاً به این قضایا دامن می‌زنند یا موجب برخی از برخوردها و تضادها می‌شوند. باید مراقب این حرکات باشیم و حتی‌الامکان آنها را کنترل کنیم. باید با الازهر، علمای بزرگ اهل سنت، شافعی، حنفی و صوفیان جهان همکاری کنیم. باید همه اینها را در یک نقشه بزرگ ببینیم و روی اهداف مقطعی و درازمدت به تفاهم برسیم تا از افتادن به ورطه اضمحلال که خواسته قدرت‌های بزرگ روز است، جلوگیری کنیم. پس در واقع شما نقش اصلی و اساسی را بحث ارتباطات میان‌فرهنگی و کار فرهنگی می‌دانید؟ بله، آگاهی، آگاهی و آگاهی! کار فرهنگی و ارتباطاتی. این مهم‌ترین رسالت و مأموریت ماست. آیا تا این لحظه جمهوری اسلامی ایران در این رسالت موفق بوده است؟ تبلیغات ناجوانمردانه صهیونیستی و امپریالیستی علیه ایران خیلی شدید است. بر ضد این انقلاب همه شیاطین دارند تبلیغ می‌کنند. ایران متهم است و در این جریانات به ایران به چشم یک متهم نگاه می‌شود. بنابراین ایران باید روش‌ها و تاکتیک‌های دیگری را پیدا کند. ایران به دلیل قدرتی که دارد مورد حسادت است. هر حرف راستی لزومی ندارد حتماً از حنجره بنده صادر شود! روایت است که «اُدعُونِی بِلِسانِ غَیرِکُم»، از زبان دیگران مرا دعا کنید. چرا نتوانیم این مفهوم ساده ارتباطات را تبلور ببخشیم؟ ضعف بزرگ ما از پیروزی انقلاب تا حالا این بوده است. نتوانسته‌ایم این مفهوم ساده کوچک را تبلور ببخشیم. اگر همین یک تغییر را انجام بدهیم، کار بزرگی کرده‌ایم. به هر حال ما درگیر یک جنگ روانی هستیم. در مقابل ما ارتش تبلیغاتی غرب قرار دارد و برای مقابله با آن باید تمام امکانات خود را به کار بگیریم. در مورد اهل سنت و روحانیت اهل تسنن به نظرتان چه کارهایی باید بشود یا چه وظایفی برای آنها می‌توان متصور بود؟ طبیعتاً آنها نیز در این شرایط حساس تاریخی مسئولیت سنگینی به عهده دارند و باید بکوشند تا امت اسلامی بتواند یک بار دیگر در مقابل انبوه این توطئه‌ها کمر راست کند. بسیاری از آنها به انقلاب اسلامی علاقمندند و حتی به آن اعتقاد دینی دارند. خیلی از علمای اهل سنت در کردستان و سیستان و بلوچستان به مقام معظم رهبری علاقمندند و اصلاً روابط دوستانه دارند. باید از این ظرفیت‌ها استفاده شود.


منبع : جوان آنلاين



تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن