واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: توهین به یک هوادار، اوج فساد فوتبال ایران است؟
شاید تصور شود که توهین یک فوتبالیست به یک هوادار بدترین اتفاقی است که در فوتبال ایران رخ داد. در حالی که هنوز عمق فساد فوتبال رخ نشان نداده است.
آفتاب : روزگاری ورزش ایران با "اخلاق" همتراز بود و جایی نبود که از ورزش حرف زده شود و نامی از اخلاق و جوانمردی به میان نیاید، همیشه در محافل ورزشی یاد جوانمردان و پهلوانان برده میشد و الگوها، از میان تختیها و پوریای ولیها انتخاب میشد. آن روزها پهلوانان نمیمردند؛ بیاخلاقها بودند که از یاد میرفتند.
به گزارش ایسنا، اگر اکنون از مردان و زنان کهنسال بپرسید که چند ورزشکار بیاخلاق قدیمی را نام ببرند،سخت میتوانند پاسخ درخوری دهند چون اساسا سالیان سال قبل، ورزش و اخلاق دو برادر دو قلو و تنی بودند و قهرمانان وطنی همان پهلوانها.
حالا اما سالهاست که هرجا بحث ورزش و فضای آن مطرح میشود، آه و افسوس است که بلند میشود. اخلاق، گم شده و کسی دنبالش نمیگردد، آنهایی هم که میگردند، در جایی اشتباه در جستوجوی گم شدهشان میگردند.
اتفاق بد این است که بد اخلاقی در ورزش ریشه دوانده، بدتر آن است که این پدیده شوم در هر رشته ورزشی دیده میشود. شاید پیشتر فقط در حاشیه فوتبال، درگیری و حاشیه و ناهنجاری دیده میشد ولی امروز در هر سالنی که پا بگذاریم از فوتسال و والیبال و بسکتبال گرفته تا هندبال و کشتی و سایر رشتهها ممکن است با صحنههای ناخوشایند درگیریهای لفظی و فیزیکی یا هیاهوی بیمورد روبهرو شویم.
تاسفآورترین مورد قابل بحث درباره بیاخلاقیهای ورزش، شیوه برخورد ورزشکاران با هواداران و مردم است؛ اتفاقی که چند روز قبل در دوحه رخ داد و بازیکن پرسپولیس با بدترین واژهها و به بدترین شکل ممکن با یک هوادار برخورد کرد، تنها گوشهای از دریای ناهنجاری فوتبال ایران بود که مثل چشمه از آن سر دنیا سرباز کرد و نمایان شد.
چشمهای که اینجا باز شده، آبش مسموم است. ورزش قرار است نویدبخش خوبی و پاکی باشد اما اینجا این طور نیست. اگر از مردم بپرسید که نظرشان نسبت به فوتبال ایران و بازیکنان و مربیانش چیست، چه خواهند گفت؟ چند درصد آنها پاکی و اخلاق و چند درصد دیگر پولهای کلان و بیحساب، بیاخلاقیها، تبانیها، اعتراضهای بیدلیل و فساد را در فوتبال میبینند؟
متاسفانه سهم آدمهای خوب و اتفاقهای خوب در فوتبال ایران کم است و اینها در برابر آنچه "بدی" تلقی میشود توان کمتری دارند.
بهترین راه برای حل یک مشکل یا برطرف کردن یک اشکال پیدا کردن ریشه شکلگیری آن است. یک کنکاش مختصر در فوتبال ایران نشان میدهد که نوع مدیریت نقش زیادی در بروز این مسائل دارد.
در لیگ برتر فوتبال ایران چندین مورد ناهنجار دیده شده که در اکثر موارد در باشگاههایی بوده که از نظر مدیریتی دارای اشکال هستند. همیشه در چنین باشگاههایی است که ممکن است یک بازیکن از خطوط قرمز اخلاقی عبور کند. در چنین مکانی است که خوانش افراد از اخلاق با آنچه واقعا هستند، فرق دارد.
آنها که روابط نزدیکتری با این گونه باشگاهها دارند خوب میدانند که ناسزا گفتن به یک هوادار توسط یک بازیکن، کمترین فسادی است که در این جاها رخ میدهد. شاید بازگشایی برخی پروندهها قدیمی بتواند اندکی فضا را روشن کند. البته به احتمال فراوان برای اثبات آنها سند قابل ذکری به دست نخواهد آمد!
شاید برای شروع بد نباشد مسئولان سری به باشگاهها بزنند و از مدیران آنها – که اغلب معلوم نیست چه کسی است – بپرسند که برخی آدمها چرا اطراف تیم و باشگاهشان میچرخند و مسئولیتشان چیست؟ آیا باشگاه فوتبال آن هم از نوع حرفهایاش به فردی نیاز دارد که خطوط قرمز عبور ممنوع را برای بازیکنان سبز کند؟
به گزارش ایسنا، هرچه از پلشتیهای موجود در فوتبال ایران گفته شود باز هم کم است. این حرف به آن معنا نیست که تمام مجموعه فوتبال کثیف و ناپاک است بلکه هشداری است به مسئولان که از تخلفات و فساد آشکاری که در فوتبال داخلی است، غافل نشوند.
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]