واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: انگیزه احتمالی استانی کردن انتخابات تهران - ایرنا - روزنامه اعتماد نوشت: قانون انتخابات مجلس، بیشترین تغییر و تحول را در ٣٥ سال گذشته شاهد بوده است. هر دوره مجلس به تناسب می کوشند تغییراتی در آن بدهند.
در ادامه این یادداشت که روز دوشنبه در روزنامه اعتماد منتشر شد، می خوانید: اگرچه نمی خواهیم درباره انگیزه نمایندگان از این تغییرات قضاوت قطعی کنیم ولی روشن است که بسیاری از ناظران حداقل بخشی از تغییرات را با هدف افزایش شانس رای آوری دوباره نمایندگان موجود تحلیل می کنند.
حداقل در یک مورد چنین قضاوتی را می توان با قاطعیت انجام داد و آن تعیین حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد برای نامزدهای جدید (و نه نمایندگان موجود و قبلی) است؛ شرطی که به کلی بی پایه و نادرست و خلاف حقوق شهروندی بود و هیچ کمکی به افزایش صلاحیت نمایندگان نمی کرد، جز اینکه قیف ورود رقبا را تنگ تر کرد و مدرک گرایی را در جامعه افزایش داد.
حالا هم بحث استانی کردن انتخابات در مجلس در جریان است و کلیات آن نیز تایید شده است.
طبیعی است که نگاه مذکور کماکان برقرار باشد ولی کسی نمی داند که نتیجه این طرح در صورت تصویب چه خواهد شد.
با وجود این فارغ از چنین انگیزه ای می کوشیم که به انتخابات ایران از این زاویه بپردازیم. ایده آل ترین شکل انتخابات این است که نماینده ای که انتخاب می شود، از یکسو دغدغه امور ملی کشور را داشته باشد و از سوی دیگر ارتباط تنگاتنگی با مردم حوزه انتخابیه خود برقرار کند.
برای تحقق این هدف هرچه حوزه انتخابیه کوچک تر باشد بهتر است، مشروط بر اینکه نماینده مذکور از خلال یک رابطه حزبی به سایر نمایندگان متصل شده و فراتر از منافع محلی حوزه انتخابیه خود، منافع ملی را اولویت اصلی قرار دهد.
بنابراین در جامعه ای که احزاب قوی و دارای سازماندهی هستند، برنامه هایشان نیز معطوف به امور کلی و کلان کشور است، در نتیجه در چنین شرایطی بهترین شکل این است که هر حوزه انتخابیه یک نماینده مشخص داشته باشد.
مردم آن ناحیه همه با او تعامل و درخواست های خود را به او منتقل می کنند.
به همین دلیل است که در ایران نیز برخی از نمایندگانی که در حوزه تک نماینده ای بوده اند و خوب کار کرده اند برای دفعات متوالی انتخاب شده اند.
از این منظر داشتن ٣٠ نماینده برای تهران به منزله این است که مردم تهران هیچ نماینده ای ندارند، چه بسا اکثریت مردم اسامی یکی، دو نفر از نمایندگان تهران را بیشتر ندانند، بنابراین حس داشتن دموکراسی نیز در آنان شکل نمی گیرد و مشارکت آنان هم در مقایسه با حوزه های تک نماینده ای کمتر است.
در مقابل اگر جامعه ای حزبی نباشد، هر نماینده در انجام وظایف نمایندگی خود کمتر به سطح کلان کشور می پردازد و در عمل آن را فراموش و از آن بدتر اینکه آن را فدای منافع منطقه ای می کند و کشیدن یک راه یا ساختن یک بیمارستان در منطقه خود را به هر نفع ملی ترجیح می دهد، حتی اگر جاهای دیگر نیازمندتر به این موارد باشند. راه حل چیست؟ یا باید نظام حزبی را برقرار کرد یا حوزه ها را از حالت تک نماینده ای خارج کرد. ایجاد نظام حزبی به این سهولت نیست و اصولا فرمایشی هم نیست، موضوعی زمانبر است. گسترده تر کردن حوزه های انتخابیه هم قطعا به رابطه میان نماینده و مردم ضربه می زند. بنابراین در کوتاه مدت می توان از راه میانه ای سود جست و آن، اینکه تمام حوزه ها را تک نماینده کنند و آرای فرد را در دو سطح استان و حوزه انتخابیه سنجش کنند؛ کاری که در نظام های انتخاباتی حزبی به صورت دیگری انجام می شود.
در هر حوزه انتخابیه هم نامزدهای منفرد وجود دارد و هم نامزدهای حزبی و مردم هر دو را انتخاب می کنند و با ترکیبی از نتایج این دو نوع رای به مجلس می روند.
بنابراین تقسیم آرا به حوزه و استان از این حیث که می تواند نامزدها را منضبط و تا حدودی حزبی کند، اهمیت دارد.
ولی این مساله چه ربطی به انگیزه های نمایندگان برای انتخاب شدن مجدد دارد؟ اول اینکه آنان شناخته شده هستند و به احتمال بیشتر در لیست استانی قرار می گیرند و از این منظر شانس آنان بیشتر می شود.
از سوی دیگر خیلی از آنان در سطح حوزه انتخابیه خود عملکرد منفی داشته اند و به احتمال فراوان انتخاب نخواهند شد همچنان که دوره قبل هم اکثریت نمایندگان قبلی رای نیاوردند؛ در حالی که در سطح استان کمتر با این مساله مواجه هستند.
بنابراین چنین طرحی را پیشنهاد کرده اند. با وجود این اگر این طرح با تخفیف ردصلاحیت ها همراه باشد، قابل دفاع است، در غیر این صورت اعتبار مجلس را از این هم که هست با مشکلات بیشتری مواجه می کند.
مهم تر از همه اینکه این طرح ابتدا باید در سطح عموم به بحث و بررسی گذاشته می شد. چنین طرحی به دلیل فقدان سابقه عملی و حتی نظری ممکن است نتایج و تبعات پیش بینی نشده داشته باشد و عجیب است که نمایندگان موجود مجلس درصدد تصویب طرحی هستند که اصلا نمی توان نتایج آن را پیش بینی کرد.
این بدان معناست که انتخابات با قانون فعلی را برای خود ناخوشایندتر از انتخابات با قانونی که نتایج احتمالی و پیش بینی نشده دارد می دانند.
فراموش نکنیم نقدهای زیادی از منظر فنی و اجرایی به این طرح نوشته شده که بعید است به تصویب نهایی برسد و این هم از نتایج ارایه نکردن طرح نزد افکار عمومی است.
منبع: روزنامه اعتماد
اول ** 1346
07/02/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]