تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 17 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827069606




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفتگو با مردی که از عابر بانک دزدی می کرد


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: گفتگو با دزدی که با چسب قطره ای عابر بانک را از کار می انداخت.
کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران، چندی‌قبل، جوانی به نام احسان را دستگیر کردند که کارت‌های عابربانک شهروندان را با شگردی خاص می‌دزدید. او دستگاه‌های خودپرداز را با استفاده از چسب قطره‌ای از کار می‌انداخت و سپس نقشه‌اش را اجرا می‌‌کرد. تحقیقات از احسان برای افشای تعداد سرقت‌ها و همچنین شناسایی مال‌باختگان ادامه دارد. این متهم درباره زندگی شخصی و جرائمش توضیحاتی داده است: چند سال داری؟
٣٠ سال؛ نه فکر کنم ٢٦ یا ٢٧. دقیق نمی‌دانم متولد چه سالی هستم. سابقه کیفری داری؟
یک‌بار چهارسال پیش که با همین شگرد در شهرستان بروجرد کار می‌کردم، دستگیر شدم. چقدر درس‌ خوانده‌ای؟
پنج کلاس ابتدایی. بعد از آن چه کردی؟
شهرستان بودم. سر کار رفتم، هر کاری که بود، بنایی و کارگری، اما الان آرایشگر حرفه‌ای هستم. چند خواهر و برادر داری؟
دو خواهر تنی و چهار ناتنی و پنج برادر ناتنی دارم. در مجموع ١٢ برادر و خواهر تنی و ناتنی هستیم. ازدواج کرده‌ای؟
١١سال است که ازدواج کرده‌ام و یک پسر هشت‌ساله دارم. اعتیاد داری؟
گاهی تریاک می‌کشیدم؛ اما خیلی وقت است که نکشیده‌ام. تو که آرایشگر حرفه‌ای هستی، چرا به شغل خودت ادامه ندادی و سرقت می‌کردی؟
به‌خاطر اینکه پای پسرم مشکل مادرزادی به نام «کلاب‌فود» دارد. پای کسی که این مشکل را دارد برعکس است. از پس هزینه‌های آن برنمی‌آمدم؛ حتی از کمیته امداد هم کمک خواستم؛ اما کمکی به من نکردند و مجبور شدم خلاف کنم. می‌توانستی از راه آرایشگری درآمد خوبی داشته باشی؟
پول بی‌زحمت بهتر بود. الان پسرت در حال درمان است؟
بله، بخش عمده پول‌هایی را که به‌دست می‌آوردم خرج درمان پسرم می‌کردم. همه زندگی‌ام را برای بچه‌ام می‌دهم. حتی حاضرم مرا اعدام کنند؛ اما او درمان شود. نمی‌خواهم او مشکل داشته باشد. وقتی آزاد شدی اگر پسرت پرسید این مدت کجا بودی، چه جوابی می‌دهی؟
به پسرم می‌گویم رفته بودم سر کار. همسرم هم نمی‌دانست خلاف می‌کنم؛ اما الان دنبال کارهایم است. شگردت برای سرقت بود؟
در ساعاتی که بانک‌ها تعطیل بود، روی دکمه‌های دستگاه خودپرداز چسب می‌ریختم و وقتی کسی کارتش را وارد دستگاه می‌کرد و رمز عابربانک را می‌زد، همدستم رمز او را حفظ می‌کرد. آن فرد، دیگر نمی‌توانست هیچ کاری بکند؛ چون ما روی دکمه‌ها چسب ریخته بودیم. نه می‌شد دکمه تأیید را فشار داد که سیستم وارد حساب شود و نه دکمه انصراف را که کارت را گرفت. در این هنگام من وارد ماجرا می‌شدم و وانمود می‌کردم دستگاه خراب است و من هم چند دقیقه قبل همین مشکل را داشتم و دستگاه کارتم را ضبط کرده است. به طعمه‌مان می‌گفتم من رفتم در پشتی بانک و کارتم را گرفتم. او را به بهانه راهنمایی از دستگاه دور می‌کردم. در آن هنگام دستگاه که چنددقیقه بود فرمانی دریافت نکرده بود، به‌طور خودکار کارت را پس می‌داد و همدستم آن را می‌گرفت و فرار می‌کرد. بعد ما که رمز را داشتیم به یک دستگاه خودپرداز سالم مراجعه می‌کردیم یا به مغازه‌ای می‌رفتیم و با آن کارت، موبایل می‌خریدیم. با همدستت چطور آشنا شدی؟
او ١٨ سال بیشتر ندارد. در پیک‌موتوری کار می‌کرد. موتورش خراب شد. حقوقش را هم از پیش گرفته و خرج کرده بود. دست و بالش خالی بود. از من قرض خواست، پیشنهاد دادم با هم خلاف کنیم. این شگرد را از چه کسی یاد گرفتی؟
از یکی از دوستانم که معتاد بود و الان از او خبری ندارم. چند شاکی داری؟
١٥ تا ٢٠ نفر، درمجموع در یک ماه، ٢٠ میلیون تومان برده‌ام. ادعا می‌کنی به فکر حل مشکل پای پسرت بودی و به‌همین‌دلیل سرقت می‌کردی. به این فکر نکردی که ممکن است هرکس برای خودش مشکلی داشته باشد و مال‌باختگان هم با این کار تو گرفتار شوند؟
چاره‌ای نداشتم از هرکس کمک خواستم، کمکی نکرد. فقط زن و بچه خودم برایم مهم هستند. آیا نگران دستگیرشدن نبودی؟
اولش خیلی استرس داشتم؛ اما کم‌کم عادی شد. می‌خواستی تا چه زمانی این کار را ادامه بدهی؟
تا موقعی که پای بچه‌‌ام خوب شود. چطور دستگیر شدید؟
اول همدستم را گرفتند، او هم اسم من را داد. به خاطر همین می‌گویند نباید با بچه کار کنی. پول شاکیان را از چطور می‌خواهی پس بدهی؟
بیشتر پول شاکی‌ها را داده‌ام. ماشینم را فروختم و از پدرم قرض کردم. فقط هفت میلیون تومان مانده که آن را هم ندارم بدهم. تو که ماشین داشتی چرا نمی‌رفتی آژانس یا مسافرکشی؟
چون ماشینم حیف بود. می‌خواستم تمیز بماند.     گردآوری : گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع : روزنامه شرق    



03 ارديبهشت 1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 171]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن