پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848157696
جام جم ایام - منافقین علیه مجاهدین خلق
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
در اردیبهشت 1354مجید شریف واقفی یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق در پی ایستادگی بر مواضع اسلامی خود و نپذیرفتن مواضع جدید و التقاطی برخی رهبران این سازمان به دست سران این گروه به شهادت رسید.
سازمان مجاهدین خلق ـ منافقین ـ سابقهای مشحون از تروریسم در پرونده خود دارد. مجید شریف واقفی از نخستین اعضای پرنفوذ این سازمان بود که به مخالفت با گرایشهای مارکسیستی رهبران جدید سازمان پرداخت و زمانی که قصد کنارهگیری از سازمان را داشت به شکلی خونین حذف شد. مجید شریف واقفی کیست؟ مجید در سال 1327 در تهران متولد شد. 12 روزه بود که پدرش حبیبالله که کارمند ادارة فرهنگ و هنر و استاد زریبافی بود به اصفهان منتقل شد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در آن شهر گذراند. در همین دوران بودکه به فعالیتهای دینی و اجتماعی روی آورد. پس از خاتمه تحصیلات دبیرستانی به عنوان دانشآموز ممتاز استان شناخته شد. در سال 1345 در زمرة اولین دانشجویان دانشگاه صنعتی در رشته برق به تحصیل پرداخت و یکی از بنیانگذاران انجمن اسلامی آن دانشگاه بود. یکی از اعضای سازمان در مورد نحوة وصل او به سازمان مینویسد: ... آشنایی من با مجید شریف واقفی از اوایل دورة دانشگاه شروع شد و در انجمن اسلامی شرکت داشتیم بعداً در سال 48 من و شریف واقفی توسط مسعود اسماعیل خانیان در جلسه مذهبی خوابگاه دانشجویان دانشگاه آریامهر آشنا شدیم که منجر به عضوگیری ما شد. 2 در جریان ضربة اول شهریور سال 1350 در رابطه با اسناد و مدارکی که در «خانه جمعی»به دست آمده بود نام شریف واقفی نیز لو رفته و مأمورین به سراغ وی رفتند. در آن هنگام وی به عنوان افسر وظیفه درادارة برق منطقه فارابی تهران مشغول خدمت بود. محسن سید خاموشی که درترور شریف واقفی دست داشت مینویسد: یک روز شریف واقفی در محل کارش بود از طرف ساواک آمدند که او رادستگیر کنند پیش او آمده گفتند آقای شریف واقفی کجاست او در جواب گفته همین جا بایستید الآن میروم صدایش میکنم و بعد رفته بود و متواری شده بود. 3 با شروع زندگی مخفی، شریف واقفی به همراه احمد رضایی به بازسازی سازمانی پرداخت که تمام کادرهای برجستة خود را از دست داده بود. در این زمان مجید به عنوان معاون کاظم ذوالانوار فعالیت میکرد. بعد از بازداشت کاظم در مهر ماه 51 مجید به مرکزیت سازمان راه یافت و با رضا رضایی هم ردیف شد. بعد از کشته شدن رضا او نیز مسئول شاخه کارگری شد. مجید علاوه بر مسئولیت مزبور مسئول امنیتی سازمان نیز بود و هر ماه یک نشریه داخلی با نام «نشریة امنیتی» را منتشر میکرد. این نشریه تا آذر 53 یکی از منظمترین نشریات سازمان محسوب میشود. مسئولیت دیگر مجید «گروه الکترونیک» بود و با نظارت او عبدالرضا منیری جاوید معروف به خسرو الکترونیک موفق شد بسیاری از فرکانسها و امواج رژیم را کشف و کنترل کند. رابطه با افراد خارج از کشور و ارسال خبر، پیام و تحلیل برای آنها از جمله دیگر مسئولیتهای او بود. سازمان در جریان تغییر مواضع، مجید را به کارگری میفرستد. محسن سید خاموشی راجع به مجید مینویسد: ... عضو کمیته مرکزی بوده است. او مذهبی بود و در جریان خانه گردی شبانه دیگر حاضر به همکاری نمیشود با بچهها همکاری کند. به دلیل چاپ مقاله پرچم که در نشریه داخلی چاپ شده بود. در جواب به او میگویند که اگر حاضر به همکاری نشوی خیانت کردهای و او حاضر میشود همکاری کند. بالاخره به کار کارگری قرار میشود برود. او به ظاهر مدت شش ماه به کار کارگری میرفته ولی در پنهان با حسین (مرتضی صمدیه لباف) و کریم (سعید شاهسوندی) و زنش مشغول فعالیت برای تشکیل گروه جدید بوده است. آنها پیش اعضای پایین میرفتند و با آنها صحبت میکردند بالاخره زن مجید شریف واقفی بعد از مدت شش ماه طی نامهای که برای کمیته مرکزی میفرستد، مسائل پنهانی آنها را فاش میکند. 4 مجید در تلاش خود برای تشکیل گروه جدید و یا دور کردن منحرفین از تشکیلات سازمان ناکام میماند و در تاریخ 16 اردیبهشت 54 به تصویب مرکزیت مارکسیست شده، ترور و جسدش سوزانده میشود. ترور شریف واقفی مرکزیت سازمان در اسفند ماه 1353، از طریق لیلا زمردیان همسر شریف واقفی، که ضمناً رابط وی با سازمان بود، دریافت که شریف واقفی که به دلیل مخالفت با انحراف ایدئولوژیک قبلاً از مرکزیت تصفیه شده بود، «مسلح» است. لیلا در یک متن انتقاد از خود ـ پس از اینکه از طرف مسئولش متهم شده بود که حقایق را نمیگوید ـ اعتراف کرد که از همان آذر ماه 53 میدانسته که شوهرش مسلح است ولی گزارش نکرده است. ضمناً صمدیه لباف نیز یکی دوبار به وحید افراخته گفته بود که دیگر به دلایل اعتقادی نمیخواهد با سازمان کار کند. این مسئله نیز شایبة ارتباط منظم مخالفین را برای هستة مرکزی سازمان تقویت کرد و لذا تصمیم به مذاکرة اولیه با مخالفان گرفتند. طی چند تماس که در فروردین ماه 1354 بین وحید افراخته، به نمایندگی از مرکزیت، با مجید شریف واقفی و صمدیه لباف گرفته شد، آنان صریحاً اظهار داشتند که دیگر نمیخواهند با سازمان کار کنند و تصمیم به جدایی گرفتهاند. از جمله توجیهات و انگیزههای مرکزیت سازمان در ترور وی ـ و شریف واقفی ـ ترس از نوعی انتقامگیری «مکتبی» بوده است؛ که تردیدی نیست قیاس به نفس کردهاند. مرکزیت توصیه کرد که شریف واقفی، صمدیه لباف و سعید شاهسوندی را تصفیه فیزیکی (ترور) کنند؛ و ضمناً با سیفالله کاظمیان، سمپات صمدیه و انباردار آنها نیز بعد از ترور آن دو تماس گرفته شود. که «انبارک» را تحویل دهد. 5 طبق قراری که از طریق لیلا زمردیان به شریف واقفی ابلاغ شد، وحید افراخته و او در ساعت 4 بعداز ظهر روز 16 اردیبهشت ماه 1354 در سه راه بوذرجمهری نو (15 خرداد شرقی)، باید یکدیگر را میدیدند. قبلاً محسن سید خاموشی و حسین سیاه کلاه در یکی از کوچههای خیابان ادیبالممالک مستقر شده بودند و در انتظار ورود شریف واقفی به سر میبردند که قرار بود علامت آن را منیژة اشرفزادة کرمانی بدهد. طبق برنامه، لیلا، همسر شریف ـ بی آنکه از جریان ترور مطلع باشد ـ او را تا محل ملاقاتش با وحید همراهی کرد و جدا شد. قرار بود در این ملاقات آخرین حرفها زده شود و وحید ـ احتمالاً و صرفاً به لحاظ تاکتیکی جهت انحراف ذهن شریف ـ موافقت سازمان را به مجید شریف واقفی اعلام دارد. وحید وی را به داخل خیابان ادیب برد و زمانی که به کوچة محل استقرار دو عضو دیگر رسیدند و خواستند از آن عبور کنند، حسین سیاه کلاه یک گلوله از روبهرو به صورت شریف واقفی و وحید افراخته نیز گلولهای از پشت سر به او شلیک کرد. جسد او به سرعت در صندوق عقب اتومبیلی که از قبل آماده بود قرار گرفت، وحید و دو نفر دیگر با رانندگی محسن خاموشی به سوی بیابانهای مسگرآباد حرکت کردند. در آنجا شکم شریف واقفی توسط خاموشی و سیاه کلاه پاره شد و در آن، محلول بنزین و کلرات و شکر ریختند و آتش زدند. پس از سوزاندن جسد، آن را قطعه قطعه کردند و در چند نقطه دفن نمودند. به علت سوزاندن و مثله کردن جسد، یکی از دستهای حسین سیاهکلاه مقداری سوخت که در نتیجه نتوانست در برنامه بعدی، که قرار بود ساعت 6 بعد از ظهر اجرا شود (ترور صمدیة لباف) شرکت کند. شرح قتل و جسدسوزی شریف واقفی از زبان خاموشی سید محسن سید خاموشی، از عوامل اصلی ترور شریف واقفی، اعترافات دهشتناکی در مورد این حادثه دارد؛ که عین آن را در حضور والدین او نیز تکرار کرد و از تلویزیون رژیم شاه پخش شد. در محل قرار، علی و بعد حیدر و حسن هم آمدند. 6 ماشین قهوهای را هم با خود آورده بودند... وسایل ضروری را داخل ماشین گذاشتم (کلرات ـ بنزین ـ برزنت ـ ابر ـ نایلون ـ هر کدام یک دست لباس اضافی برای خود آورده بودیم ـ میخ پنجری ـ لُنگ). صندوق عقب را مرتب کردیم؛ اول یک ورقة نایلون زیر انداخیتم . بعد برزنت را روی آن کشیدیم، بعداً ابر را روی برزنت کشیدیم. حدود سه کیلو کلرات در بسته[های] یک کیلوئی در داخل ماشین گذاشتیم. یک پیت هم خریدیم و آن را پر از آب کرده داخل ماشین گذاشتیم. طرح بدین شکل بود که روبه روی کوچة ادیب [الممالک] (کوچة باریک) یک همشیره بایستد؛ بعد وقتی مجید شریف واقفی وارد کوچه شد، همشیره برود و عباس وارد کوچه شده مجید شریف واقفی را بکشد، بعد جسد را دو نفری (عباس و حیدر) با هم حمل کنند، در صندوق عقب بگذارند و بعد سوار شده بروند... حیدر سر قرار مجید شریف واقفی رفت. من و عباس هم ماشین قهوهای را به کوچهای برده نمرهها را باز کرده و نمرههای جعلی را پشت شیشههای آن گذاشتیم و به محل عمل رفتیم؛ ماشین را دم کوچة باریک گذاشتیم و ایستادیم. چند لحظة بعد، علی با ناراحتی آمد و گفت: «همشیره سر قرار خود نیامده؛ چه کار کنیم؟» عباس گفت: «مهم نیست؛ من طوری میایستم که نیمی از کوچه را ببینم.» ما ایستاده بودیم که دیدیم همشیره با چادر آمد و روبه روی کوچه ایستاد. حدود یک ربع گذشت که همشیره رفت. عباس از من خداحافظی کرده و داخل کوچه شد؛ لحظهای بعد صدای شلیک گلوله بلند شد. من لنگ را برداشته و داخل کوچه شدم که دیدم مجید شریف واقفی، به صورت، روی زمین افتاده است. لنگ را روی صورت او گذاشتم و برگشتم؛ ماشین را روشن کرده دستمالی تر کردم. وقتی عباس و حیدر جسد را داخل ماشین گذاشتند، من خونهای روی سپر را پاک کردم و با هم سوار شدیم و رفتیم... عباس از جلو یک تیر به صورت او شلیک کرد[ه] و حیدر هم یک تیر به پشت سرش شلیک نموده [بود]؛ بعد دو نفری جسد را داخل ماشین آوردند. چند زن از دیدن صحنه داد و فریاد کردند؛ که حیدر سر آنها داد کشید: «ما پلیسیم، دور شوید. کسی که کشته شد خرابکار بود». از طریق [کوچة] آب منگل و شهباز رفته و از آنجا به خیابان عارف، نزدیک میدان خراسان [رفتیم]. حیدر پیاده شد و من و عباس وارد جادة مسگر آباد شدیم. همان موقع که مجید شریف واقفی روی زمین افتاده بود، اسلحهاش را از کمرش برمیدارند ـ اسلحهاش یک 65ـ 7 بود؛ همان اسلحهای که از انبار تخلیه کردند، ولی نارنجکش را بر نمیدارند و نارنجک از کمرش میافتد و عباس و حیدر نفهمیده بودند؛ در نتیجه نارنجک در کوچه ماند. من و عباس در جادة مسگرآباد، همانجایی که [وحید افراخته] علامت داده بود، رفتیم ولی جایی برای سوزاندن جسد نبود؛ زیرا همان لحظهای که ماشین را پارک کردیم، یک گله گوسفند و چند مرد نزدیک ما شدند. در هر صورت ما از منطقه دور شدیم و در امتداد جادة قدیم پیش رفتیم. بالاخره جایی یافتیم در 18 کیلومتری جادةمسگرآباد، که چالههای زیادی داشت. بعد از مدتی معطّلی، بالاخره جسد را از ماشین پایین انداختیم و کلرات را روی جسد ریختیم، مخصوصاً [روی] صورت او، بعد بنزین ریخیتم، بعد دستهای خود را و ماشین را تمیز کردیم؛ بعد مقداری هم بنزین روی دست و پای عباس ریخته شد. در همان حال فندک را زد: از جسد شعلة طولانی بلند شد و از دست و پای عباس هم شعله بلند شد؛ مقداری عقب رفته، من روی او پریدم و او را زمین زده و شعله را خفه کردم. وقتی بلند شدیم، متوجه شدیم که شعله به درِ صندلی عقب ماشین گرفته؛به سرعت داخل ماشین پریده و ماشین را از شعلهها دور کردم ... .7 در گودالی جسد را انداخته و کلرات و بنزین روی آن ریختیم. جیبهای آن را تخلیه کردیم؛ 20 عدد قرص سیانور داشت و مقداری نوشته که آیة قرآن در آن بود و حدود 400 تومان پول. پینوشت: 1ـ خلاصه پروندهها...، شریف واقفی، مجید. 2ـ پروندة مجید شریف واقفی: برگ بازجویی حسین شیخ باقر قاضی. 3ـ همان: برگ بازجویی سید محسن سید خاموشی. 4ـ پروندة مجید شریف واقفی، بازجویی سید محسن سید خاموشی. 5ـ این تماس در حال انجام بود که وحید افراخته و در پی او کاظمیان دستگیر شدند و مسائلی پیش آمد که شرحش خواهد آمد. 6ـ کلید نامهای مستعار که در این متن آمده این است: علی (بهرام آرام) ـ حیدر (وحید افراخته) ـ حسن (محمد طاهررحیمی)ـ عباس (حسین سیاه کلاه) ـ همشیره (منیژة اشرف زادة کرمانی). 7ـ پرونده خاموشی، ج 1: ص 296. روحانی، نهضت امام خمینی، ج 3: صص 424ـ 425. 8ـ روحانی، نهضت امام خمینی، ج 3: ص 425. پرونده خاموشی، ج 2: ص 151. منبع:سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام ، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، جلد
پنج شنبه 3 اردیبهشت 1394 ساعت 14:10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
جام جم ایام - متن کیفرخواست دادگاه انقلاب علیه هویدا
متن کیفرخواست 16 مادهای دادستان دادگاه انقلاب اسلامی ایران علیه امیرعباس هویدا نخستوزیر مخلوع رژیم پهلوی به این شرح است دادگاه انقلاب اسلامی ایران تهران آقای امیر عباس هویدا فرزند حبیب الله به شماره شناسنامه 3542 صادره از تهران متولد 1295 وزیر سابق دربار شاهنشاهی منقرض وجام جم ایام - رادار های جنگ جهانی اول/ عکس
وسیله ای که عکس آن را می بینید جهت شنیدن و ردیابی صدای اسکادرانهای هوایی بجای رادار های امروزی بکار می رفت این وسیله کاملا مکانیکی بوده و در عمل یک یا چند شیپور برعکس بود که انتهای آنها توسط لوله ای باریک به گوش اپراتور می رسید منبع سایت جوان و تاریخ سه شنبه 1 اردیبهشت 1394 ساعجام جم ایام - "آقا بزرگ" باشکوهترین مسجد از دوره قاجار /عکس
معمار این بنا شخصی به نام استاد حاج شعبان بوده است تمامی این بنا از جمله گنبد که جزو بزرگترین گنبدهای آجری است با آجر ساخته شده است بنای مسجد و مدرسه آقابزرگ یکی از باشکوهترین و زیباترین مساجد دوره قاجار در ایران به شمار می آید این بنا در خیابان فاضل نراقی کاشان واقع شده استجام جم ایام - فهرست فراماسونرهای مجلسین سنا و شورای ملی/ سند
در سندی که ساواک منتشر کرده است فهرستی از فراماسونرهایی را که عضو مجلس های سنا و شورای ملی در دوره پهلوی بودند ارائه شده است 394 شنبه 22 فروردین 1394 ساعت 11 50درخواست اتحادیه عرب از جامعه بین الملل علیه اسرائیل
در سالگرد کشتار دیر یاسین درخواست اتحادیه عرب از جامعه بین الملل علیه اسرائیل اتحادیه عرب درخواست کرد دولت اسرائیل را وادار سازندتا به همه تعهداتش بر اساس اصول و قوانین بین المللی و مفاد قطعنامه های سازمان ملل با هدف حل عادلانه و فراگیر مناقشه فلسطین عمل کند به گزارش سروجام جم ایام - اندلس، بهشت گمشده/ عکس
الفردوس المفقود بهشت گمشده تعبیری است درباره اندلس که در ادبیات عرب بسیار به چشم می خورد امروزه اندلس به اسپانیایی Andalucía به مرکزیت سبیا به اسپانیایی Sevilla یکی از ۱۷ بخش خودمختار کشور اسپانیا است در ادامه تصاویری از اندلس ارائه شده که خود گویای آن است که چراجام جم ایام - عوامل سقوط حکومت مسلمانان در اندلس
اندلس نامی است که مسلمانان به بخشی از شبه جزیره ایبری در کنار مدیترانه واقع در جنوب اسپانیا و جنوب شرقی پرتغال و گاه به تمام آن دادهاند اندلس از نام واندالها قبیلهای از مردم ژرمن گرفته شده است که در اوایل سده ۵م پس از تجزیه امپراتوری روم غربیویژه ایام ماه مبارک رجب ثبتنام اعتکاف مسجد جامع گوهرشاد آغاز شد
ویژه ایام ماه مبارک رجبثبتنام اعتکاف مسجد جامع گوهرشاد آغاز شدثبتنام متقاضیان شرکت در اعتکاف ویژه ایام ماه مبارک رجب در مسجد جامع گوهرشاد آغاز شد به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد به نقل از پایگاه اطلاعرسانی آستان قدس رضوی متقاضیان شرکت در آئین معنوی اعتکاف تا 25 فروردین فجام جم ایام - جشن تکلیف از چه زمانی باب شد؟
جشن تکلیف یا جشن تشرف قدمتی طولانی دارد و بسیاری از علمای اسلام برآن صحه گذشتند و برخی دیگر از عالمان دینی نیز ان را بدعت دانستند مقاله زیر اشاره به سابقه این سنت در بین مسلمانان و دلایل موافقان و مخالفان آن دارد در بسیاری از جوامع آغاز سن بلوغ Coming of age یعنی دورانی که دجام جم ایام - عکس کمیابی از عارف قزوینی
عکس کمیابی از عارف قزوینی سمت راست و دکتر بدیعالحکما - همدان منبع وبلاگ عکاسباشی چهارشنبه 19 فروردین 1394 ساعت 21 30جام جم ایام - طهران از چه زمانی شهرت یافت
نام طهران بهصورت نسبت طهرانی نخستین بار در احوال حافظ ابوعبدالله محمد بن حامد طهرانی رازی از عالمان بهنام نیمهی نخستین سدهی 3 ه ق پهنهی قصران و متوفی به سال 261 یا 271 ه ق آمده است طهران در قدیم روستای از توابع شهر ری بود و به همین خاطر در نسکهای جغرافیایی و تاجام جم ایام - جنبشی برای تحریم کالاهای خارجی
تحریم در لغت به معنای حرام کردن و ناروا دانستن است و در سیاست و حقوق بینالملل اصطلاحی نسبتا جدید است که به نظر میرسد از متون فقه اسلامی به ادبیات سیاسی و حقوقی راه یافته و بر مصادیقی فراتر از مسائل شرعی اطلاق شده است مطالعه تاریخ معاصر ایران در آستانه انقلاب مشروطیت بویژه رخجام جم ایام - یک قانون عجیب در سال 1345/ عکس
یک قانون عجیب معلمان زن تهرانی باید تابستان وضع حمل کنند پنج شنبه 27 فروردین 1394 ساعت 09 17جام جم ایام - متلکهای نیشدار دلقک مشهور قاجار
یکی از مشهورترین دلقکان دوره قاجار کریم شیره ای بود که ما در این بخش نگاهی گذرا به زندگی و ورود او به دربار ناصرالدین شاه داریم کریم مردی بلند قد و لاغر اندام بود که لباسی عجیب و رنگارنگ بر تن داشت و بر خری کوچک با دست و پایی کوتاه سوار میشد او با اینکه جثهاجام جم ایام - شاهان قاجار چندتا زن داشتند؟
بنا به گزارشها و اسناد تاریخی برجای مانده دربار شاهان قاجار مکانی برای گردآمدن زنان متعدد بوده است اما هرچه این سلسله به پایان خود نزدیک می شد از تعداد زنان شاهان نیز کاسته می شد زنان فتحعلی شاه اوژن فلاندن در سفرنامه خود می نویسد «منوچهرخان در گرجستان در عنفوان شبابجام جم ایام - رونمایی کتاب بانوی انقلاب به روایت اسناد
کتاب بانوی انقلاب به روایت اسناد که با مشارکت سازمان اسناد و کتابخانه ملی و موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره تدوین و منتشر شده است روز یکشنبه 23 فروردین ماه همزمان با بزرگداشت بانوی انقلاب اسلامی در محل اجلاس سران رونمایی خواهد شد به گزارش خبرگزاری کتاب ایران ایبنا به نقسخنگوی عملیات متجاوزانه عربستان علیه یمن: ایران اقدامی برای تخلیه اتباع خود از یمن انجام نداده است
سخنگوی عملیات متجاوزانه عربستان علیه یمن ایران اقدامی برای تخلیه اتباع خود از یمن انجام نداده استسخنگوی عملیات متجاوزانه سعودی علیه یمن با ادعای اینکه کشتیهای ایرانی به سمت خلیج عدن حرکت کردند تاکید کرد این کشتیها هنوز نزدیک آبهای سرزمینی یمن نشدهاند به گزارش گروه بین الملل-