واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران: مرگ نوزادان بیمارستان ولیعصر به دلیل قصور پزشکی نبود
رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران در گزارش ماهانه از عملکرد خود، به واقعه مرگ 9 نوزاد بخش آی سی یو نوزادان بیمارستان ولیعصر اشاره کرد و توضیحاتی دراین باره ارایه داد.
آفتاب : به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران، رییس این دانشگاه همچون ماههای گذشته در پایان ماه فروردین 94 در گزارشی مکتوب با دانشجویان، کارکنان و اعضای هیات علمی سخن گفت. دربخشی از این گزارش به ماجرای مرگ 9 نوزاد در بیمارستان ولیعصر و همچنین طنز «درحاشیه» پرداخته شده است.
علی جعفریان در گزارش خود درباره مرگ نوزادان در بیمارستان ولیعصر (عج) این چنین آورده است:
« در روزهای پایان فروردین خبری در مورد مرگ چندین نوزاد در بخش آی سی یو نوزادان بیمارستان ولیعصر در بعضی رسانهها منتشر شد و برنامه 20:30 هم گزارشی دراینباره پخش کرد. البته توضیحات روابط عمومی دانشگاه در صفحه اول سایت دانشگاه آمده است و من آن را تکرار نمیکنم، اما ذکر دو نکته لازم است؛ اول آنکه بررسی موضوع بهطور کامل در همان زمان شروع شد و اقدامات لازم ازجمله تعطیلی چند روزه و بازگشایی مجدد بخش به عمل آمد. این بررسی حاکی از قصوری در این مورد نبود و من از معاونت درمان دانشگاه خواستم گزارش کامل موضوع را ارائه کند.
لازم به ذکر است که بیمارستان دارای کمیته مرگومیر است که موارد مرگ را بررسی مینماید و در مورد نوزادان بهطور خاص، تمام موارد مرگ توسط ستاد دانشگاه نیز گزارشگیری صورت میگیرد. نکته دوم آنکه ورود رسانه به موضوعات اینچنین بدون انتقال کامل مطلب میتواند بجای اصلاح سیستم و اطلاعرسانی باعث از بین رفتن اعتماد جامعه به کادر درمانی شود.
هیچ مخالفتی با اطلاع رسانی توسط رسانه وجود ندارد و این یک وظیفه ذاتی است، اما اطلاعرسانی ناقص و غیردقیق را بخصوص در مواردی که مقدمات متعدد نیاز به توضیح دارد، نمیتوان یک وظیفه ذاتی دانست.
اپیدمیهای عفونی در بخشهای ویژه یک موضوع شناخته شده است که هرازگاهی ممکن است به دلایل مختلف در یک بخش رخ دهد. اینکه تمام اقدامات لازم برای پیشگیری از این واقعه ضروری است و هیچ کوتاهی در این موضوع قابلقبول نیست، یک موضوع است و اینکه به دلیل ماهیت بیماری در برخی موارد نمیتوان با همه ملاحظات هم به نتیجه رسید یک موضوع دیگر.
وظیفه سیستم درمانی توجه به همه پیشنیازها برای کاهش حداکثری موارد مرگومیر قابلپیشگیری است، اما نمیتوان ماهیت بیماری و شرایط زمینهای را در حوادث بعدی ندیده گرفت. بههرحال از آن گروه از اصحاب رسانه که به وظیفه حرفهای خود بهدرستی عمل میکنند و اطلاعرسانی را باهدف واقعی افزایش آگاهی مردم و نه جلب مخاطب به هر طریق ممکن سرلوحه کار خود قرار میدهند، تشکر میکنم و بر این نکته تأکید میکنم که در اموری که با سلامت مردم مرتبط است اطمینان از صحت و دقت اطلاعات بسیار ضروری است.»
او همچنین در ادامه گزارش خود به طنز «درحاشیه» پرداخته و آورده است:
« حرفههایی مانند پزشکی، روحانیت و قضاوت به دلیل ماهیت خود با مشاغلی که از ابتدا با هدف کسب درآمد در ازای خدمت تعریف میشوند یک تفاوت اساسی و ماهوی دارند. در گروه اول که به تعبیر انگلیسی «پروفشن» نامیده میشود و ترجمه فارسی آن «حرفه» است (که خیلی هم گویا نیست)، فرد متعهد است که منافع جامعه را بر منافع خود مقدم بدارد درحالیکه در مشاغل دیگر فرد بهطور شفاف برای کسب سود تلاش میکند و البته باید این کار را به روش صحیح و در چارچوبهای تعیینشده انجام دهد.
تفاوت دیگری هم وجود دارد و آن اینکه در گروه اول که ما هم به اجبار از لغت حرفه برای آن استفاده میکنیم، فرد به اموری از زندگی مردم آگاه است و اختیاراتی دارد که در سایر مشاغل به هیچوجه وجود ندارد. قاضی میتواند به استناد تشخیص خود حکمی صادر کند و هیچکس مجاز به دخالت در آن نیست. پزشک میتواند به تشخیص خود بیمار را تحت عمل جراحی قرار دهد یا مخدر برای وی تجویز کند؛ درصورتی که برای دیگر افراد چنین اقداماتی جرم تلقی میشود.
روحانی میتواند بر اساس استنباط خود از قرآن و سنت معصومین فتوا صادر کند و حلال و حرام خداوند را تبیین کند و کسی هم نمیتواند در حکم، مناقشه کند در حالی که هیچکس دیگری اجازه اظهارنظر در این مقوله را ندارد؛ بنابراین به عبارتی پزشک و قاضی درباره دنیای مردم و فقیه درباره دنیا و آخرت مردم در برخی موارد از خود آنان بیشتر اختیار دارند.
نکته مهم دیگری که در این بحث وجود دارد لزوم اعتماد به این حِرَف است. اگر ما نتوانیم به قاضی برای تصمیمگیری و حکم درست، به فقیه برای بیان آنچه واقعا از منابع فقه به دست میآید و به پزشک برای مقدم دانستن حفظ سلامت و جان بیمار اعتماد کنیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چگونه باید راه صحیح را در هر مورد شناسایی کنیم؟ بنابراین حفظ اعتماد جامعه به این حِرف یک سرمایه اجتماعی است و حفظ آن نیز یک وظیفه عمومی. هم قضات و روحانیون و پزشکان باید در عملکرد خود بر حفظ و ارتقاء دائمی این اعتماد بکوشند و از هر رفتاری که به این اعتماد خدشه وارد کند خودداری نمایند و هم جامعه باید با رعایت شان این افراد و تامین مناسب معیشت این اقشار به حفظ عملکرد صحیح ایشان کمک کند.»
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]