واضح آرشیو وب فارسی:فارس: روایت فارس از شهیدی که بعد از 16 سال پیکرش سالم ماند
اشکهایی که در مقابل اسید و آفتاب سپر شد
شهید محمدرضا شفیعی بعد از زیارت عاشورا بدنش را با اشک متبرک میکرد و این اشکها 16 سال زیر خاکهای کاظمین و سه ماه زیر آفتاب سوزان از پیکرش محافظت کرد و در راه خدا برای او سپری در مقابل اسید و آبآهک شد.

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، هشت سال دفاع مقدس از خود معجزههایی را به جای گذاشت تا این حماسه بزرگ الهی برای نسلهای آینده ایران اسلامی فراموش نشود و از دفاع مقدس تنها به عنوان جنگ میان دو حکومت یاد نکنند؛ بخشی از این معجزهها نصیب فدائیان اصلی راه انقلاب یعنی شهدا شد و اکنون با نگاهی به سیره زندگی و شیوه شهادت این بزرگواران میتوان نسبت به حقانیت ایران اسلامی در هشت سال جنگ تحمیلی و وجود امدادهای غیبی در نظام اسلامی آگاهی پیدا کرد. از شهیدی یاد میکنیم که نامش برای عاشقان بسیاری آشناست چهرهای نه تنها کشوری بلکه جهانی دارد و برای جبران سالهای غربتش در کشوری غریب اکنون مزارش معبدگاه عاشقان و عارفان بسیاری است که سیره زندگی او را برای خودشان الگو میدانند و خاطرات مادر و همسنگران این شهید را بارها و بارها مرور میکنند تا به راز زندگیاش پی ببرند. شاید از برکات شهید محمدرضا شفیعی که یکی از معجزات دفاع مقدس است شنیده یا در قطعه هفت ردیف 14 شماره یک گلزار شهدا بر سر مزارش توسلهای بسیاری داشتهاید اما اکنون میخواهیم تفقدی بر رازها و اسراری که سبب شد پیکر این شهید بزرگوار نشانهای برای انکار کنندگان دفاع مقدس باشد پرده برداریم. پای شهید شفیعی در یکی از عملیاتها مورد اصابت ترکش قرار میگیرد و او مجبور به عمل جراحی میشود اما وقتی مادر این شهید فرش خانهاش را برای سلامتی محمدرضا نذر میکند این شهید بزرگوار بدون هیچ عمل جراحی به عنایت امام زمان(عج) شفا میگیرد و سرچشمه عنایت اولیا الهی به روی او باز میشود. فاطمه نادری مادر شهید شفیعی در گفتوگو با خبرنگار فارس در قم اظهار کرد: پنج سال در جبههها مقابل دشمن ایستاد وقتی برای دیدنم به قم میآمد شبها را در جمکران و روزها را در پایگاه بسیج مسجد نبی اکرم سپری میکرد تا اینکه در آخرین روز دیدار جعبه شیرینی که داخل آن وصیتنامه و عکسی برای حجلهاش بود را درون کمد قرا داد و من را مدیون کرد که مبادا تا روز برگشتنش از جبهه در آن کمد را باز کنم. وی افزود: محمدرضا به صورت داوطلب در عملیات کربلای چهار شرکت کرد که پایان این عملیات نیروهای خودی مجبور به عقبنشینی شدند اما محمدرضا به علت مجروحیت نتوانست با نیروهای دیگر همراه شود و اسیر نیروهای بعثی شد؛ در دوران اسارت دشمن با اجبار میخواستند او به امام خود توهین کند اما محمدرضا زیر بار این ذلت نرفت و در نهایت برای عزت خود و آرمانهای انقلاب جانش را فدا کرد. صلیب سرخ پیکر شهید شفیعی را در خاکهای کاظمین دفن میکند و به مدت 8 ماه خانواده شهید شفیعی از فرزندشان هیچ خبری نداشتند تا اینکه عکس شهید شفیعی در کنار دیگر اسیران به دست مادرش میرسد و به عنوان یک شهید مفقودالاثر شناخته میشود به همین علت تابوتی خالی را با نام او در گلزار شهدای قم به دل خاک میسپارند. نادری خاطرنشان کرد: در شب اول خاکسپاری نمادین، محمدرضا را همراه با سه فرد دیگر در خواب دیدم و او به من گفت که این افراد امام حسین(ع)، حضرت علیاصغر(ع) و امام حسن(ع) هستند؛ بعد از 15 روز از طرف صلیب سرخ عکس جنازه و نشانی قبر محمدرضا شفیعی را به دستم رساندند تا اینکه سالها بعد برای دیدن مزار و اطمینان از شهادتش به سمت کاظمین راهی شدم هر چند به عقیده بنده محمدرضا مرا به کربلا دعوت کرد. پیکر شهید شفیعی 16 سال در خاکهای کاظمین دفن بود اما دشمن بعد از نبش قبر برای انتقال پیکر او به کشور ایران با یک پیکر سالم مواجه شد که به نظر میرسید چند روزی بیشتر از خاکسپاریاش نگذشته است به همین علت برای پنهان کردن این معجزه و از بین بردن پیکر این شهید بزرگوار از آب آهک، پودرهای مخصوص و اسید استفاده کرد و او را سه ماه زیر آفتاب سوزان قرار داد اما با عنایت خداوند متعال باز هم پیکر محمدرضا تغییری نکرد. وی افزود: بعد از گذشت 9 سال خواب دیدم که همسرم قفسی در دست دارد که قناری سبز درون آن در حال جنبش است با آگاهی از تعبیر خوابم نسبت به بازگشت پیکر محمدرضا امیدوار شدم تا اینکه سه روز بعد پیکر 570 شهید را به میهن اسلامی بازگرداند و بار دیگر تلفن خانه ما برای برگزاری مراسم تشیع محمدرضا به صدا درآمد. مادر شهید شفیعی یادآور شد: در 14 مردادماه سال 81 هنگام دفن محمدرضا مردی با پیراهن بلند سنگ عقیقی را به بنده داد و خواستار تبرک آن با بدن محمدرضا شد بعد از تبرک آن سنگ دیگر نتوانستم آن فرد را از میان جمعیت پیدا کنم اما از سال 81 تا اکنون هر فردی که آب متبرک این سنگ را با نیت خالص آشامید حاجتروا شده است. وی در پاسخ به این سئوال که رمز سالمماندن پیکر شهید شفیعی را چه چیزی میدانید گفت: محمدرضا در کنار انجام واجبات و پرهیز از محرمات نمازهای شب و قرائت زیارتنامهها و ادعیه را هرگز ترک نمیکرد و امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یک فریضه دینی برای خود واجب میدانست و در اجرای این امر الهی اهتمام ویژه داشت. حسین کاجی یکی از همسنگران شهید شفیعی که پنج سال در کنار او بوده است در ارتباط با شخصیت معنوی شهید شفیعی میگوید: روزهای جمعه سهمیه آب آشامیدنی را در میان بچههای گردان تقسیم میکردند اما محمدرضا با سهم خود غسل جمعه میکرد، هیچ زمانی بدون وضو نبود و نمازهای شب خود را فراموش نمیکرد. وی خاطرنشان کرد: محمدرضا بیشتر از دیگر رزمندگان زیارت عاشورا میخواند؛ آنها اشکهایشان را با چفیه پاک میکردند اما محمدرضا بدنش را با اشکهای زیارت عاشورا متبرک میکرد، رزمندههای بسیاری جذب رفتار و گفتار ویژه او شده بودند به همین علت در دوران زندگی خود توانست در تقویت روحیه معنوی همسنگران خود موثر باشد. از قبیل قهرمانانی همچون محمدرضا شفیعی در هشت سال دفاع مقدس زیاده بودهاند که با مروری بر شگفتیهای این جنگ تحمیلی میتوان به راحتی نسبت به معجزات آنها آگاهی پیدا کرد اما نگاه به معجزات آنها نباید همانند نگاه به داستان و فیلمی باشد که میزان توانایی شخصیت آنها را ذهن کوچک یک فیلمپرداز یا داستاننویس مشخص میکند. بلکه اکنون باید این نگاه به شیوهای باشد تا با الگوبرداری از شهدا بتوانیم نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی را از تهاجمهای دشمن در ابعاد مختلف محافظت کنیم و امیدواریم این افراد با تأمل در آموزههای گفتاری و رفتاری بزرگ مردان کوچکی از جمله این شهید 19 ساله پاسدار بتوانند در راه درست قدم برداشته و پیکر خود را در میان فضای غبار آلود جهل و نادانی سالم نگه دارند. انتهای پیام/2258/صا30
94/01/30 - 13:24
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]