تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833305738
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهماترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند كه برخي از آنهات در زير ميايد. رسالت:جامعه هوشمند و نخبگان مردود «جامعه هوشمند و نخبگان مردود»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن ميخوانيد؛ارسطو جامعه را به موجودي زنده تشبيه مي كرد كه قانون تولد و رشد و مرگ بر آن حاكم است . جامعه نقطه صفري است كه قابليت بي نهايت صعود و يا سقوط را دارد. به تعبير اسپنسر جامعه تابع اصل تكامل است. اما به زعم راقم اين سطور هيچ موجودي به اندازه يك جامعه مسلمان، مستعد هوشمندي و پيشرفت نيست. چرا كه به تعبير آلن بيرو در فرهنگ علوم اجتماعي وحدت جزيي ، جسمي ، رواني و اخلاقي بين موجودات هوشمند ، با برخورداري از حكومتي پايا ، فراگير و كارا ، در جهت تحقق هدفي مشترك بين تمامي افراد جامعه موجد نوعي اجتماع هوشمند مي شود كه تحليل و پيش بيني رفتار آن كار بسيار سختي است. جامعه مسلمان ايران يك جامعه هوشمند است كه رد پاي تصميمات تاريخي آن در حداقل هزار سال گذشته كاملا مشهود و ملموس است. اين جامعه هوشمند در برهه هاي مختلف تاريخي در نقش يك موجود غيرقابل پيش بيني، فعال و موثر ظاهر شده است و بسياري از متفكرين و انديشمندان را به حيرت وا داشته است.با پيروزي انقلاب اسلامي عامل حكومتي پايا و فراگير در قالب ولايت مطلقه فقيه، استعداد هوشمندي جامعه ايران را بيش از پيش تقويت كرده است. تصميمات اجتماعي در سه دهه گذشته خط كش مدرجي است كه اندازه تكامل و هوشمندي جامعه ايران ر ا به دست مي دهد. طي سي سال گذشته هيچ اشتباه تاريخي را نمي توان به جامعه هوشمند ايران منتسب كرد. حتي آنهايي كه سعي مي كنند راي به خاتمي در دوم خرداد 76 را در قالب يك اتفاق ناخوشايند تفسير كنند به بيراهه مي روند چرا كه راي به خاتمي به تعبير مقام معظم رهبري يك حماسه تاريخي در آن مقطع و واكنشي طبيعي به انسداد و تصلب سياسي زمان هاشمي بود. نوعا اعتقاد بر اين است كه اغلب كنشهاي موثر جامعه هوشمند ايران تابعي از عقلانيت متكامل اسلامي در ظل هدايت هاي ولايي است كه روز به روز بر پيچيدگي آن براي انديشمندان و تحليلگران مسائل اجتماعي افزوده مي شود. اين جامعه هوشمند را نمي توان فريب داد و با توسل به احتجاجات صحيح و سقيم از مسير تكاملي خود منحرف كرد. اين موجود زنده را نمي توان با دكترين هاي رنگي به بازي گرفت و براي آن نسخه هاي غربي پيچيد.در جامعه هوشمند نمي توان راست را با دروغ و دروغ را با راست پيوند زد. اين جامعه پرنشاط، عاطفي اما هوشمند حاضر نيست زلف خود را با بيگانگاني كه سالهاي مديد عليه عزت و استقلالش توطئه كرده اند گره بزند. چرا كه مي داند آنهايي كه تاريخ را فراموش مي كنند محكوم به تكرار تاريخ هستند. اما جالب اينجاست برخي نخبگان همين جامعه هوشمند در برخي از مقاطع حساس تاريخي نشان داده اند كه محكوم به تكرار تاريخ هستند و لياقت نخبگي يك جامعه هوشمند را ندارند. اعترافات تكان دهنده عوامل بيگانگان در دادگاه هاي اخير نشان داد كه عده اي علي رغم ادعاي درايت سياسي، زير كدام علم سينه مي زدند و بدتر اينكه برخي از آنها به بهاي بي درايتي خود هنوز لجاجت مي كنند. شاره ظريف رهبر فرزانه انقلاب به “مسجد ضرار” مويد تلاشهاي دشمن براي فريفتن اين جامعه هوشمند بود كه البته مردم از اين آزمون عظيم سربلند بيرون آمدند اما متاسفانه برخي نخبگان نيز فريب اين ظاهرسازي ها را خوردند. نخبگان مردود در يك جامعه هوشمند سه راه بيشتر ندارند. -1 كارنامه مردودي خود را بپذيرند و براي اصلاح خويش و جبران مافات از هيچ تلاشي فروگذار نكنند. -2 خود، جامعه شان و همه چيز را انكار كنند و بي درايتي شان را با لجاجت سياسي بپوشانند. -3 به سان اسلاف مردودشان از جامعه هوشمند چه به لحاظ زماني و چه مكاني فاصله بگيرند و در گوشه اي براي خود ماوايي هر چند نامطلوب دست و پا كنند. اما بهترين راه براي نخبگان به تعبير رهبر معظم انقلاب عقلانيت معطوف به معنويت است. ” نخبگان سر جلسه امتحانند؛ امتحان عظيمي است. در اين امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط اين نيست كه ما يك سال عقب بيفتيم؛ سقوط است. اگر بخواهيم به اين معنا دچار نشويم، راهش اين است كه خرد را، كه انسان را به عبوديت دعوت مي كند، معيار و ملاك قرار بدهيم؛ شاخص قرار بدهيم.” ( 29 تيرماه 1388) اعتماد ملي:ايرادهاي حقوقي دستگيري و محاکمه متهمان «ايرادهاي حقوقي دستگيري و محاکمه متهمان»عنوان سرمقالهي روزنامهي اعتماد ملي به قلم صالح نيکبخت است كه در آن ميخوانيد؛تشکيل دومين جلسه دادگاه فعالان سياسي و بازداشت شدگان بعد از اعلام نتايج دوره دهم انتخابات رياست جمهوري و حوادث و پيامدهاي آن همچنان مساله روز جامعه حقوقي کشور است. در اين ميان تشکيل جلسات دادگاه فعالان سياسي در شرايطي که به گفته مقامات مطلع تحقيقات از آنان همچنان ادامه دارد ـ و به همين جهت وکلا نميتوانند با آنان ملاقات يا در جلسات تحقيقات شرکت نمايندـ قابل تأمل است. زيرا بدون تکميل تحقيقات امکان صدور قرار مجرميت نيست و بدون صدور قرار مجرميت،کيفرخواست صادر نميشود و تنها با صدور کيفرخواست پرونده به دادگاه ميرود و ضمن رفع همه موانع از جمله فک قرار بازداشت موقت، ملاقات متهم با وکيل و خانواده او آزاد ميشود. وانگهي طبق بند «و» ماده 3 قانون اصلاح قانون تشکيل دادگاههاي عمومي وانقلاب مصوب آذرماه 1381، تحقيقات مقدماتي تمام جرائم برعهده بازپرس است و براساس بند «ک» همان قانون پس از پايان تحقيقات، بازپرس آخرين دفاع متهم را استماع كرده و با اعلام ختم تحقيقات در صورتيکه عقيده بازپرس بر تقصير متهم باشد قرار مجرميت او را صادر ميكند و چنانچه متهم در آخرين دفاع هم دليل موثري بر کشف حقيقت ابراز نمايد بازپرس مکلف به رسيدگي ميباشد. در هر صورت با توافق نظر بازپرس و دادستان در مورد مقصر بودن متهم حتما کيفرخواست صادر و پرونده از طريق بازپرسي به دادگاه ارسال ميشود. طبق بند «م» همان قانون در کيفرخواست بايد نکات ذيل تصريح شود. 1- نام و نام خانوادگي،نام پدر، سن، شغل،محل اقامت متهم، با سواد است يا نه؟ مجرد است يا متاهل؟ 2- نوع قرار تامين با قيد اينکه متهم بازداشت است يا آزاد؟ 3- نوع اتهام 4- دلايل اتهام 5- مواد قانوني مورد استناد 6- سابقه محکوميت کيفري در صورتي که متهم داراي سابقه محکوميت کيفري باشد 7- تاريخ و محل وقوع جرم همه اين موارد در پنج سطر ميگنجد و در قانون، کيفرخواست به دو بخش عمومي و خصوصي تقسيم نشده است. اظهارنظر در مورد مجرم بودن متهم به عهده دادگاه است و نماينده دادستان تنها ميتواند درجلسه دادگاه از کيفرخواست صادره دفاع کند. تنظيم چنين متون مطول و انتشارگسترده آن درمطبوعات و کانالهاي مختلف رسانه ملي در قوانين جايگاهي ندارد. پس از تنظيم کيفرخواست و طبق ماده 190 قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امورکيفري (ق – آ- د – ک) براي محاکمه وقت تعيين ميشود و متهم يا وکيل او حق دارند پيش از شروع محاکمه به دفتر دادگاه مراجعه و با قرائت آن از محتويات پرونده اطلاعات لازم را تحصيل و رونوشت کيفرخواست را اخذ کنند. با وجود اين مسلمات و اهتمام قانونگذاران کشور به تامين امنيت قضايي متهمان، جلسات اول و دوم دادگاه بدون رعايت اين شرايط تشکيل و چون قبل از پايان تحقيقات متهمان به دادگاه آورده شدند، مقررات قانون آيين دادرسي کيفري، و حتي اصول 35 و 37 قانون اساسي نيز نقض گرديد.پيش از تشکيل اينگونه جلسات در دستگيري و بازداشت آنان هم قوانين رعايت نشده و متهم امنيت قضايي لازم را نداشته است. اينجانب که به درخواست خانوادههاي آقايان: مهندس بهزاد نبوي، دکتر محسن امينزاده، دکتر عبدالله رمضان زاده، حجتالاسلام محمد علي ابطحي، مازيار بهاري و مهندس محسن صفايي فراهاني وکالت آنان را پذيرفتهام و درتاريخ 2/4/88 به دفتر دادستان محترم تهران مراجعت کرده و از جانب همه آنان اعلام وکالت کرده و وکالتنامههاي تمبر شده تسليم دفتر دادستان محترم تهران گرديده است تاکنون نتوانستهام با هيچ يک از آنان ملاقات يا پروندههاي آنها را بخوانم. اما حتي بدون مطالعه پرونده و صرفا از روي جريان امر و متن قرائت شده بهنام کيفرخواست، به نحوه تعقيب و تحقيق و محاکمه متهمان حداقل 10 ايراد اساسي ذيل وارد است. 1- جمع کردن محاکمه 100 نفر يا بيشتر در يک دادگاه بدون اينکه دليل و مستندي داير بر وحدت قصد و فعل آنان در مشارکت و توجه اتهام انتسابي ارائه گردد و همه آنها اعضاي يک سازمان سياسي هم نباشند، خود اثباتكننده غيرمستدل و غيرحقوقي بودن آن است. زيرا در اين پرونده مرزي بين مباشرت و مشارکت و معاونت متهمان وجود ندارد. 2 - دستگيري متهمان بدون ارسال قبلي احضاريه و عدم رعايت ماده 112 قانون آيين دادرسي کيفري (ق- آ – د – ک) و بند يك ماده واحده حقوق شهروندي صورت گرفته است. 3- جلب متهمان غالبا شبانه و خلاف مواد 118 و 121 (ق- آ – د- ک) صورت گرفته است. 4- نگهداري متهمان به مدت بيش از 40 روز در بازداشت موقت خلاف شرايط ذکر شده در بند «د» ماده 32 همان قانون خلاف است. 5- عدم دسترسي متهمان به وکيل خلاف ماده 128 (ق- آ- د- ک) و قانون حفظ آزاديهاي مشروع وحقوق شهروندي است. 6- نگهداري اکثر متهمان در اتاقهاي انفرادي و عدم امکان ملاقات متهم با وکلا و افراد خانواده در طول دوران بازداشت. 7- نقض اصل 35 قانون اساسي و تشکيل جلسه دادگاه بدون فراهم کردن امکان تعيين وکيل براي متهمان طبق اين اصل و ماده واحده مصوب مجمع تشخيص مصلحت نظام و تبصرههاي آن و نيز مواد 185 و 186 (ق – آ – د- ک). 8- عدم امکان مطالعه پرونده طبق بند «ج» ماده 177 و ماده 190 (ق – آ- د-ک) قبل از تشکيل جلسه دادگاه به منظور تدارک دفاع. 9- قرائت متني غيرمتعارف و بيانيه مانند، به نام کيفرخواست کلي عليه متهمان و انتشار مکرر آن در رسانههاي گروهي و ملي در دفعات متوالي و نقض اصل برائت(اصل 37 قانون اساسي) و هتک آبروي متهمان به صورت علني و عدم امکان پاسخ به آن خلاف تبصره يك ذيل ماده 188 (ق-آ– د-ک)که خلاف همه رويههاي متعارف در قوانين ميباشد. 10- عدم صلاحيت دادگاه در رسيدگي به اتهام حجت الاسلام محمد علي ابطحي به علت روحاني بودن او و نبودن هرگونه رابطه گروهي و سازماني و تشکيلاتي وي با ساير متهمان تا مستلزم اخذ موافقت به محاکمه او در محاکم عمومي باشد. مضافا دادگاه انقلاب صلاحيت رسيدگي به اتهام موکلين را ندارد. زيرا دايره مدار اتهام همه آنان اعتراض به نحوه برگزاري انتخابات دوره دهم رياست جمهوري است صرفنظر از اينکه طبق اصل قانوني بودن جرم و مجازات و قاعده «قبح عقاب بلابيان» در فقه مخالفت با يک شخص و حتي مطرح کردن تقلب در انتخابات بدون اسناد جرمي به فردي خاص در تمام دنيا جرم نيست. اساسا اگر اينگونه مسائل را جرم بدانيم بايد دادگستري کشورهاي مختلف دنيا به طور دايم مشغول تعقيب مخالفان کانديداهاي به قدرت رسيده در آن کشورها باشند. وانگهي اگر اين موضوع جرم باشد مصداق بارز و فرد اجلاي جرم سياسي است و بايد رسيدگي به اين گونه اتهامات طبق اصل 168 قانون اساسي در دادگاه عمومي و با حضور هيات منصفه باشد؛ زيرا شکي در سياسي بودن اين گونه اقدامات وجود ندارد. وانگهي کيفرخواست قرائت شده غيرمستند و غيرمستدل است و افراد سياسي دستگير شده که در اين مراسم از آنان نام ميبرند غالبا پيش از راهپيماييهاي مسالمت آميز مردم تهران دستگير شده و نقشي در آن نداشتهاند. صرف گزارش يک موضوع و اقرار متهم هم به تنهايي دليل بر ارتکاب جرم توسط وي و مجرم بودن او نيست. زيرا اولا اقرار در حقوق کيفري به تنهايي دليل نيست مگر اينکه آن اقرار کاشف از وقوع بزه توسط اقرار کننده باشد يعني اقرار خلاف دعاوي مدني موضوعيت ندارد و در جهت کشف جرم صرفا طريقيت دارد. ثانيا نقل قول متهمي از متهم ديگر نه اقرار ناقل است و نه بدون دلايل ديگر موجب توجه اتهام به کسي ميشود که آن گفته از وي نقل شده است. با توجه به مراتب فوق تشکيل اين دادگاه وفق مقررات قانوني صورت نگرفته و چون اينجانب پرونده موکلان خود را نخواندهام حضورم در جلسه دادگاه بدون پاسخ به ايرادات قانوني فوق صرفا به عنوان احترام دادگاه بوده است. اميدوارم جهت برگرداندن دادگاه به مسير قانوني طبق ماده 182 ق – آ – د – ک متهمان با قرار تامين خفيفتر آزاد شوند و اجازه دهند همه آنان براي خود وکيل تعيين کنند. تا با توجه به تعيين وکيل از طرف خانوادهها نيازي به انتخاب وکيل تسخيري و تحميل هزينه به دولت و حرف و حديث بعدي نباشد. كيهان:تصميمي در لحظه آخر «تصميمي در لحظه آخر»يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن ميخوانيد؛در حالي كه امريكايي ها سعي مي كنند در سخن گفتن راجع به ايران احتياط كنند، وظيفه آژير كشيدن به عهده اسراييل نهاده شده است. از مدت ها قبل تحليلگران غربي مي گفتند ساعت اسراييل درباره ايران تندتر از ساعت امريكا حركت مي كند و تصور مي شد اين موضوع به يك بحران بي سابقه در روابط آنها تبديل خواهد شد، اما اكنون نشانه هايي هست كه دو طرف مشغول هماهنگ كردن ساعت هاي خود با يكديگر هستند. پيش بيني بروز اختلاف ميان امريكا و رژيم اشغالگر قدس، با توجه به تيم هاي جديد حاكم در واشنگتن و تل آويو، البته دشوار نبود. اوباما ميراث دار فردي مانند جرج بوش است كه درست مثل بنيامين نتانياهو تصور مي كرد همه دنيا موظفند دست به سينه مقابلش بايستند و ديده است كه چنين سياستي نهايتا جز به مضحكه شدن در صحنه بين المللي نمي انجامد؛ طوري كه ممكن است يك وقت كشوري مانند كره شمالي هم از راه برسد و جناب ابرقدرت را پيش چشم جهانيان سكه يك پول كند. به همين دليل است كه اوباما بيشتر احتياط مي كند و تلاش دارد به جاي تصميم هاي يكجانبه، به اقدامات دستجمعي اهميت بيشتري بدهد. در مقابل نتانياهو متعلق به گروهي از سياستمداران است كه به طور سنتي «همكاري» را «نشانه ضعف» تلقي مي كنند و فقط براي اينكه ثابت كنند ضعيف نيستند، حاضرند دست به هر انتحاري بزنند. اختلافات زماني بروز كرد كه دو طرف نتوانستند ديدگاه هاي يكديگر درباره«ضرورت ها» و «اولويت ها» را درك كنند. امريكايي ها پس از يك دوره تقريبا 10 ساله نظامي گري در خاورميانه، بالاخره به اين نتيجه رسيدند كه گفت وگو با قدرت هاي منطقه اي و دست يافتن به الگوهايي براي همكاري با آنها، براي يافتن راه حل پرونده هاي منطقه اي -البته در صورتي كه اساسا چنين چيزي وجود داشته باشد- يك «ضرورت» است. در نتيجه استراتژي ديپلماتيك امريكا در خاورميانه «اعمال قدرت» را به عنوان مرحله اي موازي با مذاكره و به عنوان تقويت كننده آن در نظر گرفت نه به عنوان جايگزيني كه مذاكره را حذف مي كند. اين مدل هم اكنون در عراق و افغانستان در حال اجراست و امريكايي ها مايلند در مورد ايران هم امتحان شود، با اين تفاوت كه قدرت به كار گرفته شده به موازات مذاكره، در آن دو كشور «قدرت سخت» يا نيروي عريان نظامي است اما در مورد ايران حوادث پس از انتخابات ظاهرا امريكايي ها را به اين نتيجه رسانده كه قدرت نرم يعني ايجاد ناآرامي و شورش و همراه كردن آن با فشارهاي ديپلماتيك و اقتصادي، مي تواند نتيجه بهتري بدهد. اسراييلي ها اما ضرورت مذاكره به عنوان يك الگوي غير قابل جايگزين را نپذيرفته اند چرا كه به لحاظ استراتژيك «توان ارعاب» را موثرتر از هر گونه رويه مذاكراتي مي دانند. از حيث تاريخي و تا آنجا كه به مقابله اسراييل با اعراب مربوط مي شود هم، ارعاب همواره شيوه اي كارساز بوده است. اعراب هرگز آنقدر قدرتمند نبوده اند كه اسراييل آنها را مانعي بر راه اهداف خود ببيند و نيازي به مذاكره با آنها احساس كند، بنابراين در طول 60 سال گذشته نه فقط دائما از آنها امتياز گرفته بلكه مكررا و در هر فرصت ممكن آنها را تحقير هم كرده است. معادله استراتژيك امريكا- اسراييل وقتي به ضرورت مذاكره مي رسد، داراي دو نقطه انفصال است. اول اينكه امريكايي ها عقيده دارند اسراييل ديگر آنقدر قدرتمند نيست كه بتواند همه اهداف خود را -كه بسياري از آنها همان اهداف امريكا هم هست- با ارعاب ديگران برآورده كند. اين دولت اشغالگر، در اثر مشكلات عميق داخلي و مهم تر از آن شكست در دو جنگ 2006 و 2008 با حزب الله و حماس به اندازه اي ضعيف شده كه بايد «حفظ موجوديت» را به جاي «توسعه طلبي» در صدر گزينه هاي امنيت ملي خود قرار دهد و به جاي پنجه كشيدن به صورت اين و آن كه نهايتا به آبروريزي منجر مي شود، به تقويت اهرم هاي بازدارنده خود بپردازد. پيشنهادهايي هم كه امريكايي ها در دو سال گذشته به اسراييل داده اند از جمله استقرار سيستم دفاع موشكي فوق پيشرفته در صحراي نقب و فروش آخرين رده از هواپيماهاي رهگير F35، همه در همين راستا بوده است. نقطه انفصال دوم اين است كه امريكايي ها تصور مي كنند حتي اگر اسراييل قوي هم مي بود، قدرت محور مقاومت در منطقه و هزينه و ريسك بالاي درگيري با آن ايجاب مي كرد به جاي تهديدهاي پي در پي و چنگ و دندان نشان دادن به كساني كه كشتن و كشته شدن را به يكسان باعث قرب به خداوند مي دانند، به ديپلماسي فرصت بيشتري داده شود. شايد امريكايي ها هم در ابتدا چندان مايل به پشت ميز نشستن با دشمنان خود نبودند اما به بن بست رسيدن راه هاي ديگر، گزينه مذاكره را به آنها تحميل كرد و اكنون آنها از اسراييل مي خواهند راه طي شده آنها را دوباره نپيمايد و بپذيرد كه نهايتا راهي جز تلاش براي گفت وگو و همكاري نيست. اختلاف نظر بر سر اولويت ها كمي عملياتي تر است، بر خلاف اختلاف نظر اول كه به مباني باز مي گردد. امريكايي ها يافته شدن هرگونه راه حل براي مسئله ايران را در گرو تضعيف قدرت منطقه اي آن مي دانند و عقيده دارند اين موضوع وقتي به بهترين وجه رخ خواهد داد كه مناقشه ديرين اعراب و اسراييل حل شده و راه حل دو كشوري براي مسئله فلسطين نهايي شود. در مقابل اسراييلي ها مي گويند تا زماني كه ايران قدرتمند و الهام بخش در منطقه حضور دارد و محور مقاومت را حمايت و تغذيه مي كند، امكان بر قراري هيچ صلح پايداري وجود نخواهد داشت و توافق با اعراب هم مشكلي را حل نمي كند چرا كه اساسا تا امروز هم آنها مانع اصلي شكل گيري كشور اسراييل نبوده اند. به عبارت دقيق تر، اسراييلي ها مي گويند آنها كه اكنون آماده معامله بر سر سرزمين هاي اشغالي هستند كاره اي نيستند و آنها كه به واقع، طرف حساب اصلي قصه اند علاقه اي به معامله ندارند. در نتيجه بهتر است جامعه جهاني به جاي تلف كردن وقت خود در راه «معامله با هيچ كاره ها» -به تعبير روزنامه معاريو- به مشكل اصلي يعني ايران بپردازد و مطمئن باشد كه اگر سنگر ايران فتح شود، ديگر چيزي به نام مسئله فلسطين هم باقي نخواهد ماند. در ديدارهاي مكرر مقام هاي امريكايي و اسراييلي با يكديگر در ماه هاي اخير انرژي فراواني براي حل اين پارادوكس صرف شده است اما به نظر نمي رسد راه حلي پيدا شده باشد الا اينكه دو طرف تصميم گرفته اند به يكديگر زمان بدهند و رويارو شدن با صورت مسئله در شكل واقعي آن را به تاخير بيندازند. دردسر اما گويي تمامي ندارد، چرا كه همين مسئله زمان هم خود به يك معضل در گفت وگوهاي اسراييل و امريكا تبديل شده است. امريكايي ها به سه دليل تصور مي كنند نبايد در زمان دادن به ديپلماسي در مقابل ايران خست به خرج داد. اول اينكه، به طور طبيعي انتظار حل مشكلات ديرين و پيچيده ميان دو كشور در زماني كوتاه امكانپذير نيست، دوم اينكه امريكا براي تدوين استراتژي مابعد مذاكراتي خود نياز به رايزني و جلب نظر بلوك هاي مختلف دارد كه در كوتاه مدت امكان جمع بندي آن نيست و سوم هم اينكه امريكايي ها بعد از مشاهده ناآرامي هاي بعد از انتخابات در ايران تصور مي كنند بايد به اپوزيسيون داخلي ايران زمان بيشتري داد تا شايد بتواند از داخل ضربه به قدرت ايران وارد آورد. اسراييلي ها در مقابل مي گويند همه اين حرف ها را مي فهمند و به سومي خصوصا اميدوار هم هستند اما برنامه هسته اي ايران به سرعت در حال پيشرفت است و هر روز كه بگذرد مقابله با آن دشوار تر خواهد شد. در آخرين ديدار تيم امنيتي اوباما از تل آويو ظاهرا راه حل ميانه اي پيدا شده به اين ترتيب كه اسراييل تا سپتامبر دندان روي جگر بگذارد و متقابلا اگر تا آن موقع ايران پيشنهاد مذاكره با گروه 6 را نپذيرفت امريكا خود را براي اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران آماده كند. برخي منابع اسراييلي در مقابل اين به اصطلاح راه حل، چند سوال مطرح كرده اند. سوال اول اين است كه فرض كنيم ايران به مذاكرات وارد شود، قرار است از اين مذاكرات چه چيزي بيرون بيايد؟ اين سوال خصوصا از آن رو براي اسراييلي ها آزاردهنده است كه اظهارات هيلاري كلينتون در مورد گسترش چتر هسته اي امريكا به منطقه در صورت هسته اي شدن ايران براي چندمين بار اين پيام را به آنها داد كه ممكن است در دل مذاكرات معامله اي شكل بگيرد كه آن حرف راست از آب دربيايد كه برخي مي گفتند: «امريكا در صورت هسته اي شدن ايران آن را مي پذيرد نه اينكه با آن بجنگد». سوال دوم هم همان قدر فرساينده است: فرض كنيم ايران ورود به مذاكرات را نپذيرد، چه مجازات موثري مي توان عليه آن اعمال كرد؟ نتيجه تحقيقات چند مركز مطالعه استراتژيك در امريكا اخيرا اين بوده كه ايران آنقدر جلو رفته كه بعيد است بتوان آن را با تحريم به عقب برگرداند. گذشته از اين، در مورد تحريم هاي جديد هم همان اتفاقي كه در مورد تحريم هاي قبلي آن رخ داد، مجددا تكرار خواهد شد: همه روي كاغذ آن را مي پذيرند و در عمل هيچ كس آن را اجرا نمي كند. اين سوالات احتمالا اوباما را به زودي از پاي در مي آورد و او تحت فشار لابي اسراييل وادار خواهد شد اقدامات راديكال تري عليه ايران انجام دهد. ممكن است جزئيات استراتژيك و تاكتيكي حل نشود اما به افق كه نگاه كنيم اوباما در كنار اسراييل خواهد ماند ولو مجبور به تجديد نظر در بسياري از آن اموري باشد كه پيش تر وعده داده بود. حدس زدن درباره آينده و آنچه در لابي هاي پنهان روابط امريكا و صهيونيست ها مي گذرد، دش سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 426]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ایرانیان
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: ديگر علي (ع) ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: ديگر علي (ع) ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاص صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها د زير ميآيد. رسالت «پرسشهاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاص صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها د زير ميآيد. رسالت «پرسشهاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: در باب ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: در باب ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت: پيرامون وقف ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت: پيرامون وقف ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته است كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي: از قول ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته است كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي: از قول ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت: دروغ ، تقلب ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت: دروغ ، تقلب ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بازخواني يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بازخواني يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اين ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها